مهربد جان تا اونجایی ک این تاپیک رو خوندم بیشتر سر اینکه تکنولوژی بده یا خوبه و از اینجور حرفا بحث شده بود و ندیدم ی راهکاری در مورد این مشکل پیشرفت تکنولوژی در این تاپیک مطرح بشه!
خب راهکار چیه؟ چ باید بکنیم؟
مهربد جان تا اونجایی ک این تاپیک رو خوندم بیشتر سر اینکه تکنولوژی بده یا خوبه و از اینجور حرفا بحث شده بود و ندیدم ی راهکاری در مورد این مشکل پیشرفت تکنولوژی در این تاپیک مطرح بشه!
خب راهکار چیه؟ چ باید بکنیم؟
Je pense, donc je suis
در هر حالتی راهکار انقلاب است.
اگر شما میتوانید به نکتهها و گرفتاریهایِ پرداخته شده پی ببرید, هتّا اگر راهکار را در اصلاح ببینید همچنان یک انقلاب
سفت و سخت گزینهای درست و بمانند تیپایی به دهن ِ سیستم به شمار میرود که راه اصلاح را نیز هموار میکند.
در این زمینه کازینسکی پیشتر نوشته است:
Even if you believe that adequate reforms are possible, you should still favor the creation of an effective revolutionary movement. It's clear that the necessary reforms-if such are possible-are not currently being carried out. Often the system needs a hard kick in the pants to get it started on necessary reforms, and a revolutionary movement can provide that kick in the pants.
Further, if it is an error to attempt revolution-that is, if adequate reforms are possible-then the error should be self-correcting: As soon as the system has carried through the necessary reforms, the revolutionary movement will no longer have a valid cause, so it will lose support and peter out.
For example, in the U.S. during the early part of the 20th century, insufficient attention was paid to the problems of the working class. Labor violence ensued and provided the kick in the pants necessary to get the government to pay attention to the problems. Because adequate reforms were carried through, the violence died down;(139) this in contrast to what happened in Russia, where the Tsarist regime's stubborn resistance to reform led to revolution.
~ Technological Slavery, p. 321
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Secular (09-19-2016)
مهربد عزیز من بالاخره به جایی که شما هستید رسیدم. یادته چقدر به تراهومنگرایی امیدوار بودم؟ آن مرحله چانه زنی من در مواجهه با حقیقت تلخ بود.
Kübler-Ross model - WiKi
حقیقت این است که شدیدا به گا رفته ایم. اگر گرمایش جهانی و نابودی تنوع زیستی حسابمان را نرسد، تکنولوژی های افسار گسیخته کار را تمام خواهند کرد. شما را به Efilism دعوت میکنم تا این سرنوشت شوم را به راحتی بپذیرید.
اگر کسی در مورد صحت بحث شک دارد، نگاهی به ژنوم این سه ویروس بیندازید که در اختیار عموم هستند و سعی کنید خودتان را خراب نکنید:
واریولا میجر (آبله)
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/nuccore/NC_001611.1?report=fasta&log$=seqview&format=text
ابولا زئیر
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/nuccore/NC_002549?report=fasta&log$=seqview&format=text
H5N1 (آنفولانزای پرندگان)
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/nuccore/NC_007357.1?report=fasta&log$=seqview&format=text
بلاهت هم حدی دارد، نه؟
I am a degenerate
Mehrbod (12-04-2016)
به هر روی در جایگاه کنشورزی ما ناچار از گزیدن یک راهی هستیم و این دانستهها که در این جُستار به آنها پرداختهایم
و حسی که در پایان میدهد بیمانند به همان حسّی نیست که ناگهان درمیابیید این همه آدم دینداری که پیرامونتان میبینید
در یک توّهم به سر میبرند و آری, آفرینش و آفریدگار و جهان پس از مرگی در کار نیست..! ژرفای این حس اینبار تنها چند
برابر بیشتر است, زیرا خودفریبی در بستر تکنولوژی کمابیش جهانگستر است و اندکشمار کسانی شاید هرگز در زندگیاتان
ببینید که به این پرسمان, چنان که ما اینجا بدان پرداختهایم, هرگز هتّا دمی اندیشیده باشند چه رسد به واکاوی و ژرفاندیشی و سرانجام, راهکاریابی و فرجامیابی.
ازینرو اگر شما هم توانستهاید در پس این همه دروغ و فریب و خودفریبی ببینید که تکنولوژی یک
ابرسازوارهی خودآماج و مهارگسسته است, پیش از هر چیز به خودتان باید آفرین بگویید که
توانستهاید از خودفریبی بپرهیزید و پذیرای واقعیت, هر اندازه تلخ یا ناخواستنی ولی همچنان واقعیت, باشید.
اینک, اینکه چگونه میتوان گام پسین را برداشت و چه دگرگونیهایی در زندگی شخصی, جهانبینی و سرانجام آماج
زندگی نهاد خود یک روند جداگانه را میپیماید و رویهمرفته شما نمیتوانید چیزی را از دست داده باشید چون کسیکه
هتّا پذیرای بی چون و چرای سرنوشت شوم میشود باز آزادتر و شادتر و خودباورتر از کسیست که در زندان خودفریبی گرفتار است.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 6 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 6 مهمان)