گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
این بازگویی بازگفته‌هاست; روشنه بجز آدمی بیشمار جانور دیگر هم
در کوی و جنگل زندگی میکنند و پایشان هم میشکند و جوش هم میخورد.
خوب این استدلال از بیخ غلطه!
چند % از اون جانوران پس از شکستگی پا زنده میمانند ؟!
شما کل معادلات، احتمالات و ... رو حذف میکنید و بعد با ساده انگاری موضوع میگویید این همه جانور در جنگل هستند شاد و خوش و خرم!
همین الان اگر تنها و تنها لباس و خانه شما را از شما بگیرند (همانهایی که حیوانهای جنگل هم بهشان نیازی ندارند) از سرما در زمستان یخ میزنید و میمیرید!!! چرا ؟! چون شما نیاز دارید. نسل من و شما سالهای سال است که پشم و پیلش ریخته!
موجودی که در جنگل زندگی میکند به محض اینکه پایش بشکند دچار خونریزی داخلی میشود و اگر از خونریزی نمیرد شکار جانوران دیگر میشود چرا که توان فرار یا دفاع از خود را ندارد!
به عبارت اسده تر هیچ پای شکسته ای در جنگل جوش نمیخورد و اگر بخورد و جانور زنده بماند یک مورد نادر است.
شما نمیتونید امنیت، رفاه و شانس بقای بیشتری که تکنولوژی بهتون میده رو در کنار نبود تکنولوژی بخواید! امکان پذیر نیست.
یک حیوان در جنگل مجبور است سالانه 5-6 تا و حتا بیشتر بچه پس بندازد شاید یکی دو تا از آنها به سنی برسند که بتوانند تولید مثل کنند! همین حقیقت بسیار ساده با تمام استدلالهای شما در مورد زندگی و داشتن امنیت (در مورد شما که امنیت بیشتر!!!!!) در تناقض است و به تنهایی میتواند تمام استدلالهای شما را پورد کند!
برای همین است که این استدلال شما از روی ساده انگاری موضوع و غلطه.


گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
در هیچکجای سخن بازگشت به طبیعت سبز نیامده که امنیت کامل به کسی داده خواهد شد, بوارونه
سخن این بوده که امنیت فرا-اندازه‌ای که در شهرنشینی و تمدن داریم اگرچه در جای خود خوب و خواستنی, ولی
بهای بسیار سنگینی و ناخواستنی دارد که همان از دست رفتن آزادی‌ها و کنترل روی سرنوشت خویشتن باشد.
پیشتر که فرموده بودید زلزله در جنگل به کسی آسیبی نمیرساند ولی در شهر هزاران کشته بر جا میگذارد!!!
تعریف شما از آزادی و کنترل روی سرنوشت از بیخ غلط است درست به مانند استدلالی که بالاتر در مورد جوش خوردن پای جانوران به شکل خود به خودی در جنگل داشتید!
چه آزادی از شما دقیقن صلب شده که انقدر به خاطر نبودش عصبانی هستید ؟ یک مثال عینی بزنید! اینکه شما نگران این هستید که کنترلی روی زنده ماندن خود در خلال یک جنگ هسته ای ندارید استدلال نیست داستان و پارانویاست و کوچکترین ربطی به آزادی و کنترل سرنوشت ندارد.
اینکه شما به خاطر کار کردن جهت تامین هزینه های زندگی نالان هستید هم باز استدلال نیست! شما در جنگل و طبیعت و ... هم مجبورید از درخت بروید بالا، زخمی بشوید، با جانوران بالای درخت درگیر شوید تا یک نارگیلی موزی چیزی به دست بیاورید! همه اینها در شرایطیست که با توجه به جمعیت اگر بخواهیم به طبیعت پناهنده شویم یحتمل خودمان را خواهیم خورد!!!
اینکه بخواهیم بیشتر جمعیت جهان را نابود کنیم که بعدن یک عده کوچکی باقی بمانند هم به درد بخور نیست! دلیل بر طبق مدل خود شما (داشتن کنترل روی آزادی و سرنوشت) روشن است ، یعنی شما این حق رو ندارید که برای زندگی و سرنوشت میلیاردها انسان تصمیم بگیرید که مبادا آزادی خودتان خدشه دار نشود!

گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
پس اکنون که شما خودتان را به میان انداخته و پرسش را با پرسش پاسخ دادید و پاسخ گرفتید, به پرسش نادیده‌یِ زیر بپردازید:
پیشتر بارها و بارها پاسخ این پرسش علمی تخیلی شما داده شده! پاسخ این است که شما مشکل دارید نه تکنولوژی پس باید با طرز فکر خودتان مبارزه کنید نه جهان رو به جلو.
داستانی که شما تعریف میکنید هیچ مصداق بارز و عینی ندارد! شما میخواهید بیشتر جمعیت دنیا را بکشید که مبادا همین جمعیت در یک جنگ هسته ای، توسط ترمیناتورها و یا گرمایش زمین (دو و نیم مورد داستان علمی تخیلی) در دراز مدت تر از بین نروند :)))