مکر و فریب اعمالی غیر اخلاقی هستند و موجودی که مکار و حیله‌گر باشد نمیتواند از لحاظ اخلاقی موجودی کامل باشد، در نتیجه نمی‌تواند خدا باشد. در آیات بسیاری از قرآن از فریبکار بودن الله صحبت شده است. برخی از مفسرین و مترجمین قرآن، مکر را به «نقشه کشی» ترجمه کرده‌اند و مکار را موجودی تعریف کرده‌اند که خوب نقشه می‌کشد. بنابر این از نگر این مفسران قرآن مکر‌کردن کار بدی نیست. اما در این مسئله جای شک وجود دارد. در زیر به چند نمونه از مکر‌های الله اشاره
خواهیم کرد.
سوره آل عمران ۵۴و۵۵ : وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاكِرِین*إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَیْنَكُمْ فِیمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
ترجمه: و (دشمنان) مکر کردند، و خداوند نیز مکر کرد، و خداوند، بهترین مکاران است؛(به یاد آورید) هنگامی را كه خدا به عیسی فرمود: من تو را بر می‌گیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از كسانی كه كافر شدند، پاك می‌سازم، و كسانی را كه از تو پیروی كردند، تا روز رستاخیز، برتر از كسانی كه كافر شدند، قرار می‌دهم، سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری می‌كنم.
داستان مسیح از نگر قرآن اینگونه است که الله، مسیح را به سوی خود بالا برده است و از آن پس او غیب شده است. سپس
مسیحیان فردی که گمان میکردند مسیح است را بجای او به صلیب کشیده‌اند. و باور اکثر مسیحیان این است که مسیح به صلیب کشیده شده است و سپس رستاخیز کرده است. قرآن این باور رایج مسیحیان را تکفیر میکند. حال اگر از بالاتر به قضیه نگاه بکنیم، این الله بوده است که ناگهان مسیح را غیب کرده است و باعث شده است که مسیحیان گمان کنند فردی که شبیه به مسیح بوده است خود مسیح بوده است. بنابر این در واقع الله، مسیحیان را فریفته است و فریفتن و حیله‌گری هرگز نمی‌تواند از ویژگیهای خدا باشد.
در مورد کاربرد واژه «مکر» در قرآن را می‌توان از آیه زیر دریافت:
سوره انعام ۱۲۳: وَ کَذلِکَ جَعَلْنا فی‏ کُلِّ قَرْیَةٍ أَکابِرَ مُجْرِمیها لِیَمْکُرُوا فیها وَ ما یَمْکُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما یَشْعُرُونَ
ترجمه: و همچنین در هر شهر و روستائی بزرگان گنهكاری قرار دادیم (افرادی كه همه گونه قدرت در اختیارشان گذاردیم اما آنها از آن سوء استفاده كرده و راه خطا پیش گرفتند) و سرانجام كارشان این شد كه به مكر (و فریب مردم) پرداختند ولی تنها خودشان را فریب می‌دهند و نمی‌فهمند.
بسیاری از مترجمین مکر و مکار بودن را به تدبیر کردن ترجمه کرده‌اند، این مترجمین تلاش می‌کنند بار منفی مکر کردن را اینگونه از بین ببرند. اما هرگاه به آیاتی که در آنها به مکار بودن الله اشاره شده است، همانند آیه پیشین دقت کنیم می‌بینیم
که عبارت مکر کردن همواره برای کسانی بکار رفته است که قصد داشتند به کار شومی دست بزنند. الله دقیقًا در همان آیات و با همان کلمات کار خود را نیز توصیف میکند. بنابر این روشن است که مکر کردن الله شبیه مکر کردن آن افراد شرور است.
مثًلا در مثال بالا یک عده از افراد قصد قتل مسیح را داشتند، به این کار آنها در ادبیات قرآنی مکر کردن گفته شده است.
حال روشن است که مکر الله نیز طبیعتًا از آنجا که در همان زمینه و با همان کلمات آمده است باید شرورانه باشد. مکر الله در مورد غیب کردن مسیح دقیقًا همین ویژگی را داشته است یعنی او خود مسیحیان را برای هزاره ها و قرنها گول زده است و بعد هم آنها را به همین دلیل گمراهیشان به جهنم خواهد افکند، چه مکری، مکارانه تر از این میتواند وجود داشته باشد؟
به مورد دیگری از مکرهای الله توجه کنید. این ماجرا مربوط به قوم ثمود می‌شود که صالح پیامبر آنها شده بود، در سوره نمل توضیح داده شده است که این قوم مکر کرده بودند تا دست به کشتن صالح بزنند. الله نیز مکری در مقابل آنها میکند.
سوره نمل ۵۰: وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً وَ هُمْ لا یَشْعُرُون
ترجمه: آنها نقشه مهمی كشیدند و ما هم نقشه مهمی در حالی كه آنها خبر نداشتند.
مکری که الله انجام داده است در سوره اعراف آیات ۷۳ تا ۷۹ توضیح داده شده است. او شتری را برای آنها از کوه در می آورد که در چند روز از روزهای هفته تمامی منابع آبی آنها را میخورده است. الله این شتر را بعنوان یک معجزه برای این مردم آفریده بود و از آنها خواسته بود که این شتر را آزار ندهند.
قوم ثمود در نتیجه یا باید از تشنگی میمردند و یا اینکه شتر را می‌کشتند تا بتوانند منابع آبی خود را باز بگیرند. در هردو صورت مرگ در انتظار آنها بوده است و مکر الله اینگونه بوده است که در هر دو صورت آنها هلاک می‌شدند. حال شما خود قضاوت کنید که این حیله گری‌ها و زشت کاری‌ها را آیا میتوان به یک موجود که از لحاظ اخلاقی کامل است نسبت داد یا نه.
مکار بودن الله میتواند مشکلات بسیار بزرگی را برای مسلمانان ایجاد کنند، مسلمانان از کجا می‌دانند که تمام کتاب قرآن خود یک مکر بزرگ نیست؟
شاید الله این کتاب را آفریده است که انسانهای نادان به آن باورمند شوند و پس از مرگ این انسانهای نادان را به شدت به جرم قبول کردن این همه اباطیل و مزخرفاتی که در قرآن است تنبیه کند. چگونه میتوان به سخنان یک موجود که خودش خویش را مکار‌ترین مکارها میداند اعتماد کرد؟ شاید محمد چون خود، بسیار حیله گر بوده است الله را نیز حیله گر تراشیده است

الله, موجود مکاری که محمد معرفی کرد
الله, موجود مکاری که محمد معرفی کرد