پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حضرت آیت الله العظمی سیستانی مرجع تقلید شیعیان جهان در پاسخ به نامه جمعی از جوانان دانشگاهی و فعال در حوزه های اجتماعی، توصیه هایی را به ایشان سفارش کردند.


به گزارش «انتخاب» به نقل از شفقنا، نامه جوانان دانشگاهی و پاسخ این مرجع تقلید شیعیان جهان به قرار زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم


با عرض سلام و احترام محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی (دام ظله الوارف)


ما به عنوان جمعی از جوانان دانشگاهی و فعالان حوزه های اجتماعی از شما تقاضا داریم توصیه ها و نصایحی را که در چنین روزهایی برای ما مفید می باشد و نقش جوانان و وظیفه آنها را تشریح می کند و همینطور دیگر نصایحی که از دیدگاه شما برای ایشان مفید است، بیان فرمایید.


جمعی از جوانان دانشگاهی و فعالات اجتماعی


بسم الله الرحمن الرحیم


الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام على محمدٍ وآله الطاهرین السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
این جوانان عزیز را که همانند جان و خانواده ام برای من اهمیت دارند، به هشت چیز توصیه می کنم؛ توصیه هایی که تمام سعادت دنیا و آخرت در آنها نهفه است و چکیده پیام های خداوند سبحانه تعالی به بندگانش و همینطور پند و موعظه بندگان حکیم و نیکوکارش است و تجارب و علم من به آن منتهی شده است.


۱- اعتقاد حقیقی به خداوند متعال و سرای آخرت


اول: لزوم اعتقاد حقیقی و واقعی به خداوند سبحانه تعالی و سرای آخرت است؛ هیچ یک از شما هرگز در این اعتقاد که دارای دلایل محکم است و منهج قویم به آن حکم کرده، کوتاهی نکند، چرا که هر موجود زنده ای در این دنیا ساخته بدیعی است که بر سازنده توانا و آفریدگار بزرگ دلالت می کند. خداوند متعال پیام هایش را از طریق پیام آورانش پیاپی و به هدف یادآوری فرستاده است و در آنها روشن کرده است که حقیقت این دنیا- آنگونه که او ترسیم کرده است- میدانی است که بندگانش را در آن می آزماید تا ببیند کدام یک ازآنها نیکوکارترند پس آنکه وجود خداوند و سرای آخرت را انکار کند، معنا، افق ها و غایت زندگی از او پوشیده گردیده و راه را گم کند. هر کدام از شما حافظ اعتقاد خود باشد و آن را عزیزترین و مهمترین دارایی خود قرار دهد و تلاش کند تا یقین و اطمینانش به ان بیشتر شود و همواره متوجه آن باشد و با بصیرت و نگاهی نافذ به آن بنگرد که با تحمل سختی و دشواری می توان امید رستگاری داشت.


اگر انسان در آغاز جوانی از خود ضعف در دین نشان دهد مثلا نسبت به فریضه ای تنبلی کند و یا سرگرم لذت ها شود، هرگز ارتباطش را با خداوند سبحانه و تعالی قطع نکند و در راه بازگشت، به خود سختی دهد و بداند که اگر انسان در حال قدرت و عافیت مغرور شود و امر خداوند را انکار کند، در حال ضعف و پیری، به ناچار به او باز میگردد پس باید در آغاز جوانی اش- که از مدتی محدود تجاوز نمی کند- در آنچه که در مراحل ناتوانی، سیستی، بیماری و پیری به او روی می آورد، بیندیشد.


انسان باید از تردید در اصول ثابت دین پرهیز کند، تحت تاثیر شبهات، افکار ناپخته، لذات دنیوی و تحت تاثیر کسانی که از دین برای منافع شخصی خود بهره می برند، به دنبال شرعیت دادن به اعمال و رفتار خود نباشد که حق با انسان ها قیاس نمی شود بلکه انسان با حق سنجیده می شود.


۲- آراستگی به اخلاق نیکو و فضایل اخلاقی


دومین سفارش من به شما، آراستگی به اخلاق نیکو است؛ چرا که اخلاق نیکو فضایل بسیاری از قبیل حکمت ، بردباری، مدارا، تواضع، تدبیر و صبر و … را در انسان جمع می کند و از مهمترین دلایل سعادت دنیوی و اخروی است و نزدیک ترین مردم به خداوند متعال و سنگین ترین آنها از نظر عمل در روز قیامت، نیکوترین انها از نظر اخلاق است پس باید هریک از شما با پدر و مادر، خانواده، دوستان و عموم مردم خوش اخلاق باشد. اگر در این زمینه در خود کوتاهی دید، خود را واننهد بلکه خویش را مجازات کند و اگر مانعی از ان یافت، ناامید نشود بلکه به خلق نیکو خود را مکلف کند چرا که هرکش خود را به قومی شبیه سازد، رفته رفته از آنها می شود.


۳- اتخاذ شغل و کسب تخصص


سومین توصیه من به شما، تلاش برای یادگیری شغل، حرفه و کسب تخصص و تلاش و کوشش زیاد در آن است؛ چرا که در شغل و حرفه برکات زیادی وجود دارد. هریک از شما بخشی از وقت را در آن صرف می کند، هزینه خود و خانواده اش را تامین می کند، به جامعه اش سود می رساند، به انجام خیرات و کارهای خیر کمک می کند و با آن تجاربی کسب می کند که عقلش را جلا می دهد و بر مهارتش می افزاید و مالش را پاک می گرداند. هر چه در کسب مال رنج و مشقت بیشتر باشد، گواراتر است و برکت بیشتری هم دارد همچنانکه خداوند متعال انسان تلاشگری را که برای کسب و کار به خود زحمت می دهد، دوست دارد و از فرد بیکار، تنبل، سربار دیگران و فردی که اوقاتش را به بطالت و لهو لعب بگذراند، بیزار است. مراقب باشید جوانی هیچ یک از شما بدون شغل یا تخصص سپری نشود. خداوند متعال در جوانان، نیروهایی روانی و جسمی قرار داده است تا از طریق آنها سرمایه زندگی خود باشد و آن را به بطالت و لهو لعب سپری نکند.


باید هریک از شما به شغل و تخصص خود اهتمام ورزد تا در آن به مهارت کامل دست یابد. پس کسی از شما بدون آگاهی سخن نگوید و بدون مهارت کار نکند و بهانه نیاورد که نمی توانم یا نمی دانم و به اهل خبره و داناتر از خود رجوع کند که آنها داناتر و باتجربه تر هستند. هریک از شما باید وظیفه خود را با پشتکار و اهتمام و علاقه انجام دهدو و تمام تلاشش، تنها جمع آوری مال از هر راه ممکن نباشد چرا که در مال حرام برکت وجود ندارد هرکس که مال نابجا و حرامی را جمع کند، چه بسا ای احتمال وجود دارد که خداوند بلایی را بر او بگشاید که مجبور باشد آن مال در در بلایی که بر سرش آمده، با رنج و بلای بیشتر هزینه کندو چنین مالی هرگز انسان را در دنیا بی نیاز نخواهد کرد و وبال او در آخرت خواهد بود.


هرکدام از شما باید خود و وجدانش را بین خود و دیگران میزان قرار دهد و عمل و کارش برای دیگران همانند عمل و کاری باشد که دوست دارد دیگران برای او انجام دهند. همانطوری که دوست دارد به او نیکی کنند، او نیز به دیگران نیکی کند و اخلاق حرفه ای و موازین اخلاقی را رعایت کند و به راههای پستی نرود که از آشکار کردن ان شرم داشته باشدو باید بداند که کارگر و متخصص در کارش مورد اعتماد کسانی است که برایشان کار می کنند، پس باید ناصح او باشد و در جایی که نمی داند از خیانت بپرهیزد که خداوند متعال ناظر او و کار اوست و دیر یا زود او را مورد مواخذه قرار خواهد داد و خیانت و فریبکاری، زشتترین اعمال در نزد خداوند است و خطرناک ترین اعمال از حیث عواقب و پیامدها است.


پزشکان باید بین افراد متخصص، بیشتر از دیگران به این نصیحت ها توجه داشته باشند، زیرا انها با جان مردم و جسم آنها سرو کار دارند لذا انها باید بسیار مراقب باشند که اشتباهی مرتکب نشوند که عاقبت ناگواری برای آنها در پی داشته باشد که فردا نزدیک است.


خداوند سبحانه و تعالی فرموده است: «[وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ (۱) الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ (۲) وَإِذَا کَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ (۳) أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ». و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: خداوند متعال دوست دارد هریک از شما که کاری را انجام می دهید، به بهترین شکل و با مهارت ان را انجام دهید».


باید دانشجویان و اساتید در تخصصی مربوط به خود احاطه کامل داشته باشند بویژه پزشکان هشیار باشند که علم و روش مداوای انها به روز باشد. آنها وظیفه دارند از طریق مقالات علمی سودمند، و اکتشافات جدید به توسعه علوم اهتمام وزرند و در مراکز علمی به رقابت بپردازند و هرگز این اجازه را به خود ندهند که تا ابد شاگرد دیگران و مصرف کننده ابزار و تجهیزات دیگران باقی بمانند بلکه باید خود انها در تولید علم سهم داشته باشند همانطور که پدران آنها نیز پیشگامان علم در گذشته بوده اند و هیچ امتی از شما به علم و دانش سزاوارتر نیست پس استعدادهای نهفته در جوانان و نوجوانان را درک کنید و اگر چنین افرادی از افراد ضعیف جامعه باشند، همانند فرزندان خود به آنها کمک کنید تا اینکه انها هم به درجه های علمی متعالی و علوم دست یابند و شما نیز از پاداش علم و تخصص های انها بهرمند شوید.


۴- تعهد به اخلاق پسندیده و دوری از اعمال ناشایست


چهارمین توصیه من به شما جوانان مومن، تعهد به اعمال و اخلاق پسندیده و دوری از اعمال ناشایست است؛ اصل و مبنای سعادت و خیر، فضیلت و اصل و ریشه شقاومت و شر – غیراز آنچه خداوند با آن بندگانش را آزمایش می کند- رذیلت است؛ خداوند در این باره فرموده است: « وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ»


و از ویژگی ها و اخلاق پسنیده است: محاسبه نفس، پاکدامنی و عفاف در ظاهر و رفتار، راست گویی در گفتار، صله رحم، امانت داری، وفای به عهد و تعهدات، دور اندیشی در حق، دوری از رفتارهای پست و ناشایست. و از جمله رفتارها و اخلاق ناشایست است: تعصبات کشنده و بیجا، احساسات و هیجانات شتابزده، لهو و لعب، ریاکاری، اسراف در هنگام بی نیازی، از حد گذشتن در هنگام فقر و نداری، نارضایتی در هنگام بلا، اهانت به دیگران بویژه افراد ضعیف، هدر دادن اموال، کفران نعمت، افتخار به گناه، کمک کردن به ظلم و تجاوز و اینکه انسان دوست بدارد نسبت به اینکه در کاری که نکرده، مورد ستایش قرار گیرد.


به دختران تاکید می کنم که پاکدامن و عفیف باشند؛ چرا که زنان به خاطر ظرافتی که دارند، بیشتر از دیگران نسبت به ناگواری های ناشی از بی احتیاطی در معرض آزار و اذیت و زیان قرار دارند. پس مراقب باشند فریب عواطف و احساسات جعلی را نخورند و در وابستگی های گذرایی که لذت های ان می گذرد و پیامدها و تبعات منفی آن باقی می ماند، گرفتار نشوند. برای دختران شایسته نیست جز اینکه به یک زندگی پایدار که دارای پایه های صلاح و سعادت است، بیندیشند و و چه باوقار است که زنان، متانت و سنگینی خود را در ظاهر و رفتار و در امور روزمره و تحصیل خود حفظ کنند .


۵- تشکیل خانواده و ازدواج
پنجمین توصیه من به این جوانان، اهتمام به تشکیل خانواده از طریق ازدواج و بچه دار شدن بدون تاخیر است؛ چرا که این موضوع باعث انس و لذت برای انسان است و باعث می شود در کار خود جدیت به خرج دهد و موجب وقار، سنگینی و احساس مسئولیت و استفاده از نیروها برای روز مبادا می شود و انسان را از بسیاری از امور ممنوعه و ناشایست دور می کند به طوری که در روایات آمده است هر کس که ازدواج کند، نیمی از دینش را به دست آورده است. در کنار همه اینها ازدواج و تشکیل خانواده و بچه دار شدن، از سنت های فطری و لازم انسان است و دوری از آن، باعث تنبلی و سستی می شود. علاوه بر این کسی نباید در ازدواج از فقر بترسد زیرا خداوند متعال ازدواج را یکی از اسباب کسب روزی قرار داده است که انسان در ابتدای کار، آن را حساب نمی کند. هنگام ازدواج به دین، اخلاق و اصل طرف مقابل، توجه کنید و در زیبایی و ظاهر مبالغه نکنید که به زودی و در جریان زندگی روزمره پوشش از ان برداشته خواهد شد و به آن پی خواهید برد . در احادیث نسبت به ازدواج با زن فقط به خاطر زیبایی نهی شده است و و مرد باید بداند که اگر با زن دیندار و خوش اخلاق ازدواج کند، آن زن باعث برکت خواهد شد.


دختران و والدین آنها نباید شغل را بر تشکیل خانواده و اهتمام به آن ترجیح دهند. چرا که ازدواج یک سنت ثابت در زندگی است و شغل به مستحبات بیشتر شبیه است و ترک آن از حکمت به دور است. و هرکس از این موضوع در آغاز جوانی اش غفلت کند، به زودی پشیمان خواهد شد و ان زمان است که دیگر پشیمانی سودی ندارد و تجربه های زندگی گواه بر این است.


برای والدین جایز نیست که مانع ازدواج دخترانشان شوند و یا با آداب و رسومی مانند مهریه های سنگین و انتظار برای خواستگاران سید و یا عمو زاده که خداوند نسبت به آنها ملزم نکرده، مانع ازدواج انها شوند که این موضوع مفاسد بزرگی دارد که از آن اطلاع ندارند. مرد باید بداند که خداوند ولایت دختران رابه پدران آنها سپرده است تا آنها را نصیحت کنند ونسبت به خیر و صلاح انها اصرار داشته باشند. هرکس زنی را که صلاح آن زن نباشد، حبس کند، مرتکب گناه دائمی شده که از آثار این کار خود ضررخواهد برد و دری از درهای جهنم به روی خود گشوده است.


۶- تلاش در اعمال خیر و سودرسانی به مردم


ششم، تلاش در اعمال خیر و سودرساندن به مردم بویژه امور مربوط به ایتام، بیوه ها و محرومین و مراعات منافع عمومی است چرا که چنین اعمالی باعث تقویت ایمان، تهذیب نفس و زکات نعمتی است که انسان از ان بهره مند شده است. این کار نوعی قدم برداشتن برای فضائل، همکاری در راه نیکی و تقوا و امر به معرف و و نهی از منکر بی کلام و موجب کمک به مسئولان در راستای حفظ نظام جامعه و مراعات منافع عمومی و همچنین باعث بهتر شدن اوضاع جامعه می شود و موجب برکت در دنیا و امتیاز در آخرت است و خداوند سبحانه و تعالی جامعه همیارو همبسته را که در ان انسان ها به برادران خود اهتمام می ورزند، دوست دارد.


خداوند متعال فرموده است: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ». و همچنین فرموده است: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ]،


و پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) نیز فرمودند: (لا یؤمن أحدکم حتّى یحبّ لأخیه ما یحبّ لنفسه ویکره لأخیه ما یکره لنفسه): «ایمان هیچ یک کامل نیست مگر اینکه آنچه برای خودش دوست دارد برای برادرش دوست بدارد و انچه برای خودش نمی پسندد برای برادرش نیز نپسندد».


و ایشان همچنین فرمودند: (من سنّ سنه حسنه فله أجرها وأجر من عمل بها). هرکس سنت نیکی را بنا نهد، از پاداش کار خود و کسانی که به آن سنت عمل کنند، بهره مند می شود.
۷- مسئولیت پذیر بودن


هفتم اینکه هرکس مسئولیتی که عهده دار می شود، به درستی انجام دهد حالا این مسئولیت چه در خانواده و چه در جامعه باشد. پدران باید به مسئولیت خود در برابر فرزندان و همسر به خوبی اقدام کننند و. از خشونت و سنگ دلی دوری کنند. حتی درجایی که باید قاطع باشند، از خشونت پرهیز کند تامنافع خانواده و جامعه حفظ شود؛ روش های برخورد قاطع به آزار و اذیت جسمی و یا الفاظ زشت منحصر نمی شود بلکه ابزاری های تربیتی دیگری نیز وجود دارد که می توان با مشاوره با افراد متخصص در این زمینه، بهره برد و روش های نامناسب و خشونت بار معمولا نتیجه عکس می دهد و موجب می شود آن رفتار منفی ریشه ای گردد و شخصیتش شکسته می شود پس قاطعیتی که همراه ظلم باشد خیری در ان وجود ندارد و نمی توان یک خطا را با خطایی دیگری اصلاح کرد.


کسی که یکی از امور جامعه را به دست گرفته است باید نسبت به آن اهتمام ورزود و در آن ناصح و خیرخواه مردم باشد. و در آن امر به مردم خیانت نکند و از موقعیت خود برای تشکیل گروه و حزب در جهت منافع شخصی و جمع اموال مشکوک و مشتبه استفاده نکند و با حزب و گروه خود زمینه محرومیت افراد شایسته از منصب های اجتماعی را فراهم نسازد بلکه باید برای همه مردم به صورت یکسان کار کند و از کار خود به عنوان ابزاری برای دستیابی به منابع یا نزدیک شدن به افراد استفاده نکند؛ چرا که دست یابی به حقوق خاص از طریق کاری که وظیفه انسان است جایز نیست و اگر هم انسان مجبور بود میان مراجعان خود یکی را ترجیح دهد باید فرد ضعیفتر را ترجیح دهد، چون آن فرد چاره و حامی دیگری جز خداوند متعال برای رسیدن به حق خود ندارد.


همچنین سزاورا نیست کسی برای توجیه کار خود از دین و مذهب سوء استفاده کند؛ چرا که همین دین و مذهب از ما می خواهند در کارهای خود حق و انصاف و عدالت را رعایت کنیم و خداوند متعال فرموده است: « لقد أرسلنا رسلنا بالبینات وأنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط».امام علیه السلام فرمود: « إنّی سمعت رسول الله (صلّى الله علیه وآله) یقول فی غیر موطن : لنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لا یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقَّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَعْتِعٍ »(در جاهای متعدد از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: امتی پاکیزه نمی شود مگر اینکه حق ضعیف بدون لکنت زبان و ترس از قوی گرفته شود). و هرکس جز این رفتار کند دچار خیال پردازی شده و نزدیک ترین مردم به پیشوایان عدالت همچون پیامبر(ص) و امام علی (ع) و امام حسین(ع) کسانی هستند که بیشتر به سخنان این پیشوایان عمل کنند و از سیره آنها پیروی کنند.


مسئول امور مردم باید به نامه امام علی(ع) به مالک اشتر را مطالعه کند که آن حضرت چگونه در این نامه مبانی عدالت و امانت داری را برای مالک برمی شمارد و از این رو این نامه برای مسئولان مفید است و هرکس متناسب با مسئولیت خود می تواند از آن بهره ببرد و هرچقدر که دایره مسئولیت کسی بزرگتر باشد رعایت دستورات این نامه برای او واجب تر است.


۸- متصف به روحیه یادیگری و افزایش معرفت


توصیه هشتم اینکه انسان به روحیه یادگیری آراسته شود و به دنبال افزایش حکمت و معرفت در تمامی مراحل زندگی و حالات مختلف آن باشد. در اعمال و رفتارها و آثار آنها تامل کند و در حوادثی که پیرامونش رخ می دهدو نتایج آن درنگ کند. تا هر روز بر معرفت، تجربه و فضلش افزون شود. چراکه این زندگی مدرسه ای است که دارای ابعاد مختلف است و عمق زیادی نیز دارد و انسان هیچ گاه از یادگیری و معرفت بی نیاز نیست و در هر اتفاقی که رخ می دهد پند و عبرتی نهفته و در هر واقعه و اتفاقی پیامی موجود است که برای کسی که تامل و دقت کند روشن خواهد شد، پس انسان در زندگی خود هیچ گاه از علم آموزی و تجربه اندوزی بی نیاز نخواهد بود تا اینکه به لقا اللله بپیوندد و هرچقدر که انسان بصیرت و دانش و معرفت بیشتری داشته باشد می تواند تجارب و حقایق افزون تری را کشف کند. خداوند متعال در هیمن زمینه می فرماید: « وَمَن یُؤْتَ الحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً »: (کسی که به او حکمت داده شود از خیر زیادی بهره مند شود) و به پیامبر خود فرمود: «وقل رب زدنی علما»: (بگو خداوندا دانش مرا افزون کن).


سه کتابی که انسان باید با انها انس بگیرد


شایسته است انسان به سه کتاب انس بگیردو با تامل و اندیشه از آن سه کتاب توشه برگیرد. اولین و برترین این کتاب ها، قرآن کریم است. قرآن کریم آخرین پیام از سوی خداوند سبحانه و تعالی به سوی بندگانش است. آن را به سوی بندگانش فرستاد تا گنجینه های عقول را برانگیزاند و چشمه های حکمت را بشکافد و قساوت قلب را با ان تلطیف دهد که رویدادها را در آن با ضرب المثل تبیین کرده است لذا انسان هرگز نباید تلاوت این کتاب را ترک کند و هنگام تلاوت قرآن احساس کند که گویی به سخن خدا گوش می دهد؛ چرا که قرآن کریم پیام خداوند به سوی تمام بندگان است.


دومین کتاب، کتاب نهج البلاغه است؛ این کتاب عموما مضامین قرآن و اشارت های آن را با روشی شیوا و بلیغ تشریح می کند که در انسان روحیه تامل و تفکر و عبرت گرفتن و حکمت را تحریک می کند. پس سزاوار نیست که انسان اگر فرصتی برایش پیش بیاید، مطالعه آن را ترک کند و علاوه بر این در هنگام مطالعه آن احساس کند که در بین کسانی است که امیرالمومنین امام علی(ع) برایشان سخنرانی می کند و در این زمینه خوب است در نامه امام علی به فرزندش امام حسین(ع) بیندیشد.
سومین کتاب نیز صحیفه سجادیه است؛ این کتاب حاوی دعاهای بلیغ و شیوایی است که مضامین انها از قرآن کریم گرفته شده است و در مورد آنچه برای انسان اهمیت دارد و باید در مورد آن بداند، در ان آموزش داده شده و چگونگی محاسبه و انتقاد از خویشتن و کشف جوانب پنهان و راز و رمز های نفس در آن توضیح داده شده به وِیژه اینکه درهای اخلاق پسندیده نیز در آن شرح داده شده است.


این هشت وصیت در واقع اصول استقادمت و پایداری در زندگی و ارکان آن است و وچیزی جز تذکر و یادآوری نیست؛ بنابراین انسان در آنها، حق و حقیقت، صفای باطن، شواهد عقل و تجارب زندگی را در آنها می یابد و می بیند که پیام های الهی و موعظه های افراد بصیر نیز ما را نسبت به آن یادآوری کرده است. پس شایسته است هر انسانی به سوی عمل کردن به ان تلاش کند بویژه جوانانی که در اوایل نیرو، قدرت جسمی و روانی قرار دارند اینها سرماه انسان در زندگی است. و اگر بخشی از این سرمایه را از دست داده اند، باید بدانند که بهره اندک بهتر از ترک تمام این سرمایه است که خداوند متعال نیز فرمودند: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ).


از خداوند می خواهم که شما را در آنچه موجب سعادت و استقامت در آخرت و دنیا است، توفیق عطا فرماید که او سرپرست توفیق است
۲۸/ ربیع الأول / ۱۴۳۷ هـ