• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 3 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 25

    جُستار: فردریش ویلهلم نیچه

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      فردریش ویلهلم نیچه

      هدف از این جستار، پرداختن تخصصی به چگونگی مطالعه ی فلسفه و زندگی فردریش نیچه، فیلسوف نامدار آلمانی می باشد.
      همچنین پرسش ها، ابهامات و نقدهای احتمالی در مورد آثار و فلسفه ی او، در این جستار مطرح می شوند.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (09-14-2015),Hezbollah_YaHasan (10-03-2015),sonixax (09-15-2015),سارا (03-12-2016)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      هیچ چیز برای شما بهتر از خواندن خود نیچه نیست ریشنالیست جان.
      چه کسی نیچه را می‌تواند غیر از خودش تشریح بکند؟
      اگر می‌خواهی در مورد نیچه و آثارش بخوانی، من می‌توانم منابع
      خوبی به شما معرفی بکنم، اما همچنان تاکید من بر این است
      که خودش را بخوانید.
      به گمانم بهتر باشد اندکی در مورد مطالعه و شناخت خودم از نیچه توضیح دهم، تا شما نیز با دید باز تری پاسخ دهید.

      من در ابتدا نوشتارهای کوتاهی از نیچه خوانده بودم و به شکلی غیر هدفمند در میان آثار بسیاری از اندیشمندان، نقدها و بعضا حملات شدیدی نسبت به او را شاهد بوده ام.
      حتی در میان برخی کتاب های متفرقه در تاریخ فلسفه و زندگی فیلسوفان، از او به عنوان فردی به راستی دیوانه و مهمل گو یاد شده بود.
      سپس پس از مدتی گفتگو با برخی افراد، کتاب "چنین گفت زرتشت" را خواندم که تنها حدود ۱۰٪ آنرا فهمیدم! ولی همان ۱۰٪ برایم شامل مفاهیمی بسیار عمیق و باارزش بود.
      بعدها دریافتم که حرف های نیچه را(به قول خودش) باید تجربه کرد تا فهمید. چیزی که به مرور زمان در چند ماه گذشته گاه به گاه تجربه کرده ام.
      اکنون نیچه را فیلسوفی(البته اگر به راستی فیلسوف باشد!) بسیار خاص و متفاوت می دانم که برای مطالعه و درکی گسترده از فلسفه اش، می بایست با سلسله ای از مقدمات
      و باریک بینی ای بسیار ویژه وارد میدان شد.

      آیا در این رابطه به طور کلی نکته ای به نظرتان می رسد؟
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (10-03-2015)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      به گمانم بهتر باشد اندکی در مورد مطالعه و شناخت خودم از نیچه توضیح دهم، تا شما نیز با دید باز تری پاسخ دهید.

      من در ابتدا نوشتارهای کوتاهی از نیچه خوانده بودم و به شکلی غیر هدفمند در میان آثار بسیاری از اندیشمندان، نقدها و بعضا حملات شدیدی نسبت به او را شاهد بوده ام.
      حتی در میان برخی کتاب های متفرقه در تاریخ فلسفه و زندگی فیلسوفان، از او به عنوان فردی به راستی دیوانه و مهمل گو یاد شده بود.
      سپس پس از مدتی گفتگو با برخی افراد، کتاب "چنین گفت زرتشت" را خواندم که تنها حدود ۱۰٪ آنرا فهمیدم! ولی همان ۱۰٪ برایم شامل مفاهیمی بسیار عمیق و باارزش بود.
      بعدها دریافتم که حرف های نیچه را(به قول خودش) باید تجربه کرد تا فهمید. چیزی که به مرور زمان در چند ماه گذشته گاه به گاه تجربه کرده ام.
      اکنون نیچه را فیلسوفی(البته اگر به راستی فیلسوف باشد!) بسیار خاص و متفاوت می دانم که برای مطالعه و درکی گسترده از فلسفه اش، می بایست با سلسله ای از مقدمات
      و باریک بینی ای بسیار ویژه وارد میدان شد.

      آیا در این رابطه به طور کلی نکته ای به نظرتان می رسد؟
      1- بی‌شک نیچه فیلسوف بوده، فیلسوف بزرگی هم بوده؛
      علاوه بر آنکه اندیشه‌ها و آثار او همگی پیرامون موضوعاتی
      بوده که از دیرباز در فلسفه مطرح بوده‌اند، به دو طریقِ دیگر
      نیز می‌توان تعلق او به جمع فلاسفه را مشخص کرد؛ نخست
      آنکه او به کرّات در نوشته‌های خود از فلاسفه دیگر همچون
      افلاطون و کانت و شوپنهاور نام می‌برد و به نقد اندیشه‌های
      آنها می‌پردازد؛ دوم آنکه پس از او فلاسفه‌ی نامداری چون
      هایدگر، ویتگنشتاین، فوکو و ... همگی درباره او یا رابطه‌ی
      نظراتِ خود و اندیشه‌های نیچه نوشته‌اند.

      اما چرا از نظر من نیچه فیلسوف پراهمیتی است؟ جدا از
      موضوع اراده‌ی معطوف به قدرت که نیچه آن را در کنار
      اندیشه‌ی بازگشت جاودان، گوهر و اکسیر فلسفه‌ی خویش
      می‌شمارد، آنچه که به کلیت ِ اندیشه‌ی نیچه مربوط است،
      یعنی همه‌ی آنچه از محتوا و شکل بیانی ِ آن جداست،
      به باور من در نوع خود بسیار منحصربفرد است و پراهمیت.
      در نظر بگیرید که نیچه نخستین فیلسوفی بود که انسان را
      مورد کالبدشکافی فلسفی قرار داد. فلسفه در عصر او
      دارای نوعی الوهیت و رهبانیت بود که میراث الهیات رسوب کرده
      در فضای فلسفی قرون پانزده و شانزده میلادی بود.
      فلیسوفِ آن عصر آنچه را که به انسان به عنوان ِ موجودی
      زمینی و این جهانی مربوط می‌شد را ذاتا فاقد آن اندازه وجوه
      اهمیت می‌دانست که پیرامون‌اش فلسفه‌ورزی کند و
      از آن تقریبا ناخودآگاه اجتناب می‌کرد. نیچه البته واقعا
      آن نخستین کسی نبود که چنین به ساحت انسان
      زمینی گام نهاد و کوشید او را مورد واکاوی فلسفی
      قرار دهد، پیش از او شوپنهاور در این وادی گام
      نهاده بود؛ اما تمایز شوپنهاور و نیچه در این بود که
      شوپنهاور دارای نوعی جهان‌بینی بود که انسان را
      در پرتوی آن مورد مطالعه قرار می‌داد، نیچه اما
      نقطه‌ی آغاز را انسان در انسانی‌ترین شکل‌اش
      یعنی برهنه از هر هاله‌ی تاریخی قرار داد.
      توجه داشته باشید که نیچه در عصری می‌زیست
      و فلسفه می‌ورزید که هنوز روانشناسی و روانکاوی
      متولد نشده بودند و تمام ِ آنچه بعدها تخم روانشناسی
      و روانکاوی را در قرن بعد بارور کردند هنوز در قلمروی
      فلسفه بودند.

      او خودش جایی می‌گوید هیچ فیلسوفی را نباید بدون
      شناخت انگیزه‌های شخصی‌اش خواند! می‌توانید تصور
      بکنید که چنین سخنی چه طوفانی در عالم فلسفه براه
      خواهد انداخت؟ اما او هتا در این جا نیز متوقف نمی‌شود
      و نشان می‌‌کند که دانشمندان را نیز نباید از این قاعده
      مستثنی کرد. اما او باز هم متوقف نمی‌شود و ادامه
      می‌دهد که اساسا انسان را انگیزه‌هایش می‌سازند.
      در واقع او معنایی نو به انسان می‌دهد و او را موجودی
      می‌بیند قابل شناخت نه در پرتوی اعمال‌اش (وجه اخلاقی و عینی‌اش)
      و نه در پرتوی باورهایش (وجه مابعدالطبیعی‌اش)، بلکه
      در پرتوی انگیزه‌ها، غرایز و مطابع او (وجه روحی و روانی‌اش).
      از این منظر او فیلسوفی‌ست بسیار پراهمیت. او نقطه
      عطف تاریخ فلسفه محسوب می‌شود. پس از او
      فلسفه دیگر هرگز به آنچه پیش از نیچه بود بازنگشت.


      2- برای خواندن ِ نیچه تقریبا از هر کدام از کتاب‌هایش
      می‌توانید شروع بکنید اما من این توالی را پیشنهاد می‌کنم:

      حکمت شادان (Gay Science) -> غروب بتها ->
      چنین گفت زرتشت -> فراسوی نیک و بد ->
      تبارشناسی اخلاق .

      اینها آثار کلیدی نیچه هستند و خواندن آن واجب است.
      دیگر آثار نیچه از قبیل «تاملات نابهنگام»،« انسانی، زیاده
      انسانی»،«زایش تراژدی» به اندازه‌ی این آثار اهمیت
      ندارند، چرا که نیچه بعد از این آثار در اندیشه‌اش انقلابی
      ایجاد می‌شود که دیگر به عقاید گذشته‌اش پایبندی
      ندارد. نیچه‌‌ی پراهمیت و بزرگی که می‌شناسیم در پرتوی
      این آثار متجلی می‌شود.با اینحال می‌شود این آثار را در
      حاشیه خواند و با سیر اندیشه‌ی نیچه آشناتر شد.

      کتاب «اراده‌ی معطوف به قدرت» را من هیچوقت نتوانستم
      دارای اعتبار ببینم؛ این کتاب را خواهر نیچه بعد از مرگ نیچه
      و مقادیر زیادی دستکاری منتشر کرده است، و از طرفی
      خود دستنوشته‌های نیچه نیز هنوز فاصله‌ی زیادی تا
      نهایی شدن داشتند، بنابراین زیاد به این کتاب اعتناء
      نکنید.
      Rationalist این را پسندید.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (10-03-2015),Rationalist (09-17-2015)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      برای خواندن ِ نیچه تقریبا از هر کدام از کتاب‌هایش
      می‌توانید شروع بکنید اما من این توالی را پیشنهاد می‌کنم:

      حکمت شادان (Gay Science) -> غروب بتها ->
      چنین گفت زرتشت -> فراسوی نیک و بد ->
      تبارشناسی اخلاق .
      فکر می کنم از این کتاب ها، ترجمه های گوناگونی وجود دارد.
      امکان دارد بهترین ترجمه ی فارسی هر یک را نیز نام ببرید؟ و اگر ترجمه های فارسی مناسب نیستند، ترجمه ی مناسب انگلیسی را معرفی نمایید؟
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      فکر می کنم از این کتاب ها، ترجمه های گوناگونی وجود دارد.
      امکان دارد بهترین ترجمه ی فارسی هر یک را نیز نام ببرید؟ و اگر ترجمه های فارسی مناسب نیستند، ترجمه ی مناسب انگلیسی را معرفی نمایید؟
      راست‌اش اگر ترجمه‌های انگلیسی از کافمن، که همه‌ی آثار
      نیچه را ترجمه کرده است را بخوانید که خب بهترین کار است.
      (البته اگر آلمانی بدانید و نیچه را ترجمه نشده بخوانید باز
      بهتر است).

      اما اگر می‌خواهید ترجمه‌ی فارسی بخوانید، ترجمه‌های داریوش
      آشوری هستند که فعلا بهترین ترجمه‌ها هستند. هرچند که هنوز
      ترجمه‌های بهتر نیز ممکن است. آشوری کتاب‌های چنین گفت زرتشت
      ، فراسوی نیک و بد، تبارشناسی اخلاق و غروب بتان را از نیچه ترجمه
      کرده است. در مورد چنین گفت زرتشت، که فلسفه‌ی آمیخته با شاعرانگی‌ست،
      اخیرا ترجمه‌ی دیگری منتشر شده است که من نه آن را خوانده‌ام و نه دیده‌ام.
      مترجم، قلی خیاط، است و کتاب را با عنوان «چنین می‌گفت زرتشت»
      منتشر کرده است. من از دوستانی که این کتاب را خوانده‌ام، شنیده‌ام
      که گفته‌اند ترجمه‌ی بهتری‌ست نسبت به آشوری.

      حکمت‌ شادان هم فقط با یک ترجمه در ایران چاپ شده است!

      کتاب‌های دیگر نیچه را هم اگر با ترجمه‌ی عزت‌اله فولادوند بخرید
      خوب هستند باز.
      Rationalist این را پسندید.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    9. یک کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (10-03-2015)

    10. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      حکمت‌ شادان هم فقط با یک ترجمه در ایران چاپ شده است!
      ترجمه‌یِ نام کتاب که نادرست است, ولی برترین کتاب نیچه را من هم همین میدانم.

      به انگلیسی ترجمه‌یِ درست‌تری آوردید Gay Science.

      این در پارسی همان «دانش فرّاخ» / Die fröhliche Wissenschaft میشود.

      اگر میخواستیم میشود با نام بازی کرد و گذاشت: «دانش سرشاد», که شاد و سرشار با هم باشد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    11. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (10-03-2015)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      پ.ن:
      نیچه از Middle Name، یعنی ویلهلم خود خوشش نمی‌آمد؛
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    13. #8
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها


      حتی در میان برخی کتاب های متفرقه در تاریخ فلسفه و زندگی فیلسوفان، از او به عنوان فردی به راستی دیوانه و مهمل گو یاد شده بود.
      دیوانگی همیشه هم جیز بدی نیست گاهی اوج خرد را جنون می نامند! و براستی که نیچه دیوانه بود چون دیوزده شده بود! او همچون دیوژن به دنبال ابر انسان چراغ بر دست تمام شهر را می گشت و جز دیو هیچ نمی دید! پس حق داشت که دیو زده گردد و به دیوانگی برسد!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      سپس پس از مدتی گفتگو با برخی افراد، کتاب "چنین گفت زرتشت" را خواندم که تنها حدود ۱۰٪ آنرا فهمیدم! ولی همان ۱۰٪ برایم شامل مفاهیمی بسیار عمیق و باارزش بود.
      بعدها دریافتم که حرف های نیچه را(به قول خودش) باید تجربه کرد تا فهمید. چیزی که به مرور زمان در چند ماه گذشته گاه به گاه تجربه کرده ام.
      اکنون نیچه را فیلسوفی(البته اگر به راستی فیلسوف باشد!) بسیار خاص و متفاوت می دانم که برای مطالعه و درکی گسترده از فلسفه اش، می بایست با سلسله ای از مقدمات
      و باریک بینی ای بسیار ویژه وارد میدان شد.
      منظورتان از باید تجربه کرد تا فهمید چیست؟ شهود ِ فلسفی؟

      درباره چنین گفت زرتشت می شود هزاران ساعت حرف زد! من اینقدر شیفته ی این کتاب هستم که حتی بخش هایی از آن را چندین بار خوانده ام و از جمله کتابهایی است که زیاد به آن رجوع می کنم ! و اینکه در این کتاب جنونِ نیچه را هم عرض با جنون حلاج و مولانا دیدم و چقدر هم جملاتش شبیه به آنان هست!
      thought این را پسندید.






    14. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      thought (03-19-2016)

    15. #9
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      دیوانگی همیشه هم جیز بدی نیست گاهی اوج خرد را جنون می نامند!
      من عمیقا باور دارم گاهی می نامند نیست! به راستی همین طور است.
      اما واضح است که تفاوت وجود دارد میان "دیوانه" به معنای عامیانه ی آن، با جنون از اوج آگاهی و عقلانیت.
      نیچه پژوهی من نیز در بستر فلسفه، در راستای پرداختن به آن جنون عقلانی می باشد.
      و یا چنانچه اشاره کردید، شکل باشکوه تر آن، یعنی فلسفی زیستن و عمل کردن دیوژن!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      منظورتان از باید تجربه کرد تا فهمید چیست؟ شهود ِ فلسفی؟
      من نمی دانم معنای مورد نظر شما از "شهود فلسفی" چیست. ولی منظور من همان تجربه به معنای عام کلمه بود.
      سخنانی از قبیل ستودن و به استقبال رنج ها و مشقات رفتن، خطرناک زیستن، در پی مرگ بودن در جهت ارزش یافتن برای زندگی و... سخنانی هستند که به برداشت من، شخصا باید آنها را زندگی و تجربه کرد تا بتوان درکشان نمود.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    16. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      سارا (03-18-2016)

    17. #10
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      من عمیقا باور دارم گاهی می نامند نیست! به راستی همین طور است.
      اما واضح است که تفاوت وجود دارد میان "دیوانه" به معنای عامیانه ی آن، با جنون از اوج آگاهی و عقلانیت.
      نیچه پژوهی من نیز در بستر فلسفه، در راستای پرداختن به آن جنون عقلانی می باشد.
      و یا چنانچه اشاره کردید، شکل باشکوه تر آن، یعنی فلسفی زیستن و عمل کردن دیوژن!
      باید این معناهای عامیانه را دور بریزیم و با نیچه هم رای شویم که واژگان به دست آدمیان فرود می آیند و خرد می شوند!
      دیوانه = کسی که دیو می بیند و دیو زده می گردد.(پارسی)
      مجنون= کسی که جن می بیند و جن زده می گرد. (عربی)
      دیوانه=مجنون

      پس واژه ها معنای عامیانه ندارند بلکه معنای خود را دارند و این عوام هستند که آنها را خرد و عامیانه می کنند.

      بله بنده ام کاملا ایمان دارم که اوج خرد جنون است و برای آن هیچ شاهدی بهتر از شیخ اشراق نمی یابم! او که جوانترین فیلسوف بزرگ عالم هست در عین حال مجنونترین هم هست! او را در اوج جوانی به قتل رساندند قبل از مرگش شمس تبریز به وی گفت که وارد شهر حلب نشو که کمر به قتل تو بسته اند و او در پاسخ چنین گفت که من رندی هستم که باده ی خاص خورده ام! یعنی جنون! شیخ اشراق والاترین عقل را عقل سرخ می نامد و کیست که نداند صاحبان چنین عقلی همگی مجنون هستند و بس!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها

      من نمی دانم معنای مورد نظر شما از "شهود فلسفی" چیست. ولی منظور من همان تجربه به معنای عام کلمه بود.
      سخنانی از قبیل ستودن و به استقبال رنج ها و مشقات رفتن، خطرناک زیستن، در پی مرگ بودن در جهت ارزش یافتن برای زندگی و... سخنانی هستند که به برداشت من، شخصا باید آنها را زندگی و تجربه کرد تا بتوان درکشان نمود.
      منظور بنده از شهود فلسفی همان شهودی است که منجر به کتاب ارزشمندی چون "چنین گفت زرتشت" شد! اینکه این کتاب محصول یک شهودِ فلسفی است! از اینرو برای درک چنین آثاری که محصول شهود هستند و نه آزمایش و تجربه ی مادی باید به درونِ نویسنده ی آن خود را نزدیک کرد و با او هم نگاه شد. برای نمونه در همین کتاب چنین گفت زرتشت ،زرتشت به دنبال فریادی می رود و در طی راه آدمها ی گوناگون از شاهان گرفته تا گدایان را می بیند و به غار خویش فرامی خواند و آنها را رها می کند باز به دنبال فریاد می رود و در آخر آن را در غار خویش می یابد و.............. خب اینها را چگونه می توان در زندگی روزمره تجربه کرد؟! درست است که نیچه از زبان زرتشت بر شاعران می تازد اما در همان حال باز از زبان همان زرتشت خود را شاعر می نامد! یعنی دقیقا چون مولانا که از شعر تبری می جوید و با اینحال دست از شعر بر نمی دارد! اینکه شعرا هم ابتدا معنا را شهود می کنند و بعد در همان عالم به واژه ها می رسند یعنی دقیقا وارونه ی آنچه که در عالم مادی رخ می دهد! در عالم مادی ما پیش از آنکه به معنا برسیم به واژگان رسیده ایم!
      thought این را پسندید.






    18. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      thought (03-19-2016)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. چگونه یک افسر نیروی هوایی ایالات متحده بشویم
      از سوی U.S.CENTCOM در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 13
      واپسین پیک: 08-21-2015, 01:49 AM
    2. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    3. بهترین گزین گویه‌های فیلم‌ها و سریال ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار موسیقی و سینما
      پاسخ: 26
      واپسین پیک: 09-29-2013, 02:07 PM
    4. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    5. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •