سلام بر دوستان . مطلب زیر رو قرار دادم تا بدونید علت نسبت دادن برخی مسائل به یهود . البته این فقط نظر من نیست . نظر خود رهبرانشون هست .

البتهاین مطلب خلاصه هست . و پروتکل ها خیلی جامعتر و مفل تر هستن . فقط اگر این مطلب رو خوندین خدا وکیلی نظرتونرو بگین .و اینکه حق دارم یا نه .

پروتكل ها های یهود

(Protocols of Learned Learned Lidersofzion)

یكى از حیرت‏انگیزترین و عجیب‏ترین و خطرناكترین كتابهاى سیاسى كه تا كنون انتشار یافته است، كتاب (پروتكلهاى حكماى یهود) مىباشد(1).

شما هنگامى كه این كتاب را مطالعه كنید، حتما متوجه خواهید شد كه همین یهودى كه آنها را مردمِ سالم و بى‏آزارى فرض كرده بودید، چه تشكیلات خطرناك و زیان بخشى را تشكیل مى‏دهند.

این كتاب را چندین مرتبه مطالعه كرده‏ام و هر بار كه آن را مطالعه كرده دهشتم افزون‏تر شده است. این كتاب مجموعه‏اى است از سخنرانیهاى یك شخصیّت برجسته یهودى كه براى چند تن از ثروتمندان و افراد با نفوذ یهودى ایراد كرده است(2).

پنجه‏هاى خونین یهود از پشت صفحات كتاب به خوبى پیدا است و صدق گفتار (اوسكارلیفى) یهودى ازاین كتاب به خوبى معلوم مى‏گردد، كه مى‏گوید: پادشاه اخلال گران، فتنه‏انگیزان و جلادان جهان ما هستیم(3).

اینكه توجّه شما را به چند پروتكل جلب مى‏نمائیم، تا این افعى‏هاى پرنفوذ را كه یگانه شعار آنها همان كلامى است كه (دى) اسرائیلى نخست‏وزیر سابق بریتانیا گفته است:

غَدْر (نیرنگ)، دروغ و خیانت در راه پیروزى گناه نیست(4)، بشناسد. و از سیاستى كه دو جنگ جهانى را برپا نموده و میلیونها مردم را به كشتن داد، اطلاعات تازه‏ترى بدست آورند.

پروتكل شماره1:

تِز آزادى سیاسى را ما وضع كردیم، ولى برما لازم نیست كه آن را تطبیق كنیم، امّا اگر ضرورت پیدا كرد تمسك به آزادى سیاسى براى جلب مردم مانعى ندارد.

فرق نمى‏كند كشمكشهاى داخلى و یا جنگهاى خارجى دولت را از پاى درآورد و آن را بدست دشمن بسپارد، در هردو صورت افتخار ما این است كه سقوط كشور بدست ما انجام گرفته است.

اخلاق و سیاست جمع نمى‏شوند، بنا بر این حاكمى كه خویش را مقید و پاى بند به دستورات اخلاقى مى‏داند، در واقع مغز سیاسى ندارد و هرگز حكومتش پایدار نمى‏ماند.

حقوق ما در پس (قوه) مخفى است، در حقیقت (حقّ) یعنى: آنچه در دست دارى به من بده، تا ثابت كنم، من پُرزورتر از تو هستم.

هدف واسطه را توجیه مى‏كند و هرچه در راه رسیدن به هدف انجام دهیم خوب است.

ما نباید خود را به جملات: این بهتر است این اخلاقى است و مانند آن مقید سازیم.

جوانان نصارى را به مواد مخدر معتاد كرده و به شكل كلاسیك Classics آنها را منحرف سازیم.

حیا، عفت و ناموس را به وسیله قهرمانان، آموزگاران و كلاً آموزش و پرورش از مغزها بیرون آورده كه این چیزها در اجتماع مفهومى ندارد.

دروغ و سرنیزه و خدعه یگانه شعار ما است.

به عقیده ما زور، عنف و جبر یگانه عامل ایجاد عدالت اجتماعى است.

ما نخستین كسانى بودیم كه جملات آزادى، مساوات و اخوّت را در ذهن مردم انداختیم، مردم بیچاره هم آنها را طوطى وار تكرار كردند در صورتى كه هیچ یك از آنها تا به حال تحقق نیافته است و در نتیجه هم آزادى فردى را از دست داده و هم از حقوق اجتماعى خویش محروم شدند.

با آن كه این كلمات مانند كِرم، سعادت نصارى را آهسته آهسته نابود مى‏كند، با وجود این، آنها پرچم ما را بر فراز كشورهاى خویش نصب كرده و دولتهاى خود را یكى پس از دیگرى در اختیار ما گذاشتند.

پروتكل شماره2:

از بین مردم افرادى كوتاه‏فكر و بى‏رأى را انتخاب خواهیم كرد، تا هرچه به آنها دستور بدهیم بدون چون و چرا اجرا نمایند.

خیال نكنید كه این تصریحات پوچ و بى‏اساس است، به خاطر داشته باشید، ما بودیم كه زمینه را براى داروین Darwin و ماركس Marx و نیتچه Nietshche آماده ساختیم و به اصطلاح به آنها سر و سامان دادیم.


روزنامه، یكى از بهترین و مهمترین وسیله نشر افكار ما است.

روزنامه نگارى یكى از منابع سرشار فرهنگ است، ولى چون دولتها نتوانستند از آن بطور شایسته‏اى استفاده كنند سرانجام بدست ما افتاد، به وسیله آن توانستیم افكار خود را در اذهان مردم بگنجانیم و صدها كرور طلا و نقره جمع‏آورى نمائیم.
خیلی جالبه نه . میگن داروین هم اینا انداختن جلو .
پروتكل شماره3:

زمامدارى مملكت را هدف احزاب سیاسى قرار داده و به وسیله آن میدانهائى را براى زد و خورد بوجود آوردیم، در نتیجه اضطراب و ناامنى همه را بیچاره كرد و فقر و بدبختى بر تمام كشورها حكم فرما شد.

با جمله (حقوق كارگران) فقرا و بینوایان را دچار بحران كردیم، زیرا فشار زندگى، آنها را از رسیدن به این حقوق ساختگى باز داشته، در نتیجه هم از حقوق روزانه خود محروم شده و هم در اثر اعتماد بر كابینه‏هاى كارگران و تظاهرات بى‏مورد، فقیرتر و بیچاره‏تر گشتند.

مردم زیر لواى ما اشراف را كه در واقع به نفع آنها بود از بین برده و خود را در ذهن استعمارگران و ثروتمندان نوظهور انداختند.

ما پیوسته مى‏كوشیم تا خود را مخلص و مدافع از كارگران قرار دهیم و به این وسیله آنها را تحت خِرقه كشیده و از طرفداران كمونیزم قرار دهیم.

از مبادى كمونیزم، دفاع خواهیم كرد تا مردم گمان كنند كه مخلص آنها هستیم و این همان روشى است كه حزب (ماسونى) در پیش گرفته است.

ملّت یهودى براى آن كه رفقاى خود را به شكل قهرمان نشان دهد، آنها را از قهرمانان درجه اوّل معرفى مى‏كند.

تا توانستیم بساط فقر و بیچارگى را وسیع ساختیم تا مردم همچنان برده و ذلیل اراده ما باشند.

از راه تقویت حسّ حسد و كینه توزى عواطف و احساسات مردم را به خدمت گرفته و مى‏گیریم.

ملتهاى غیر یهودى بدون كمكهاى فكرى ما نمى‏توانند كارى انجام بدهند، حتّى در كوچكترین مسائل زندگى خود نیاز به ما دارند.

انقلاب فرانسه كه آن را انقلاب كبیر مى‏نامیم بدست ما انجام گرفت اعلامیه حقوق بشر از تراوشات یهود است، اسرار این اعلامیه براى ما خیلى روشن و واضح است زیرا ما آن را تنظیم كرده و به وسیله آن مردم را بدبخت و بیچاره كردیم.

جالبه که میگه بوسیله حقوق بشر مردم رو بیچاره کردن
پروتكل شماره4:

اجتماعى در موقعى سعادتمند خواهد بود كه متدیّن و به رهبرى روحانیّت گام بردارد، ولى هرچه مردم از دین دور شده و به اصطلاح متمدن‏تر شوند، به نفع ما خواهد بود، بدین سبب ما باید عقده (خداپرستى) را از اذهان مردم بیرون كرده و آنها را به سوى مادیّت سوق دهیم.

براى آن كه ملتهاى غیر یهودى متوجه سیاست پشت پرده ما نشوند، باید آنها را به كارهاى صنعتى و تجارتى سرگرم كنیم تا به (دشمن مشترك) خود پى نبرند.

نتیجه این عمل آن است كه ثروت ملتهاى غیر یهودى كه همچنان در بانكها بیكار مانده است، به وسیله معاملات ربوى به خزانه‏هاى ما تحویل مى‏گردد.

پروتكل شماره5:

بذر دشمنى، كینه‏توزى و حسد را در هر خانه‏اى كاشته و در این زمینه از تعصّبات مذهبى، قبیله‏اى و غیره استفاده كنیم.

در مملكتى كه ما زندگى مى‏كنیم هیچ موقع از طرف همسایگان علیه آن مملكت اعلان جنگ نخواهد شد، زیرا سیاست ما طورى است كه هر دولتى صلاح خود را در كناره‏گیرى از ستیزه‏جویى با ما مى‏داند!

خداوند ما را نابغه‏هاى جهان خلق كرده است، تا از عهده حكومت بر دنیا به خوبى برآییم.

علم اقتصاد حقیقت شگرفى را كشف كرد و آن این است كه قیمت (ثروت) بیش از تخت و تاج است.

اهمیّت بى‏سلاح بودن ملّت، بیش از روانه كردن او است به جنگ، بهتر از همه آن است كه در عوض خاموش كردن عواطف احساسات مردم از آنها در نیل مقاصد خویش استفاده كنیم.

براى آن كه اجتماع را مجبور سازیم از سیاست ما پیروى كند، باید آن قدر در (قوانین) دولتى تغییر و تبدیل نماییم تا همیشه اجتماع متحیر بوده و نتواند خطا را از صواب تمیز دهد و در نتیجه از هر رأى مجهولى متابعت خواهد كرد.

باید عقاید و آراء متضادى را در اجتماع ایجاد كنیم تا كسى نتواند، حقّ را از باطل تمیز دهد و خلاصه دریچه فهم بر مردم بسته شود.

پروتكل شماره6:

جنگهائى كه به پا خواهیم كرد احتیاج به ثروت سرشارى دارد، این چنین پول هنگفت را به وسیله احتكارهاى بزرگ تأمین خواهیم كرد، تا هم دولتها را بیچاره نموده و هم هزینه جنگ تأمین شده باشد.

اَشرافِ ملتهاى غیر یهودى نابود شده و دیگر خطرى از جانب آنان متوجه ما نخواهد شد، ولى از این نظر كه هنوز ملّت مالك اراضى خود مى‏باشد، مصالح ما در خطر خواهد بود.

كارهاى درجه یك را در دست گرفتیم، تا دیگران محتاج ما بوده و براى یك لقمه نان در مقابل ما به سجده در آیند.

پروتكل شماره7:

تقویت ارتش و پلیس براى تحقّق این نقشه‏ها ضرورى و لازم است.

در اروپا و آسیا باید جنگ، فتنه و آشوب بپا كرد و این كار در حقیقت دو فایده دارد، یكى از بین رفتن آنها و دیگرى تسلّط ما بر آنها.

پیروزى در كارهائى نصیبمان مى‏گردد كه مخفیانه انجام گرفته باشد، هرگز لازم نیست كه یك فرد دیپلمات و سیاسى مطابق گفتارش عمل نماید.

براى آن كه به هدف نهائى خود برسیم لازم است كه اولاً افكار خود را به وسیله روزنامه‏ها به تمام مردم تزریق كنیم، تا اگر دولت بخواهد با ما مبارزه كند آن را با عصاى مخالفت با افكار عمومى تأدیب كنیم.

پروتكل شماره8:

رژیم ما آن چیزى است كه از طرف نویسندگان قانون شناس، اهل اداره و خلاصه محصلین عالى مقام تهیه شده و این اشخاص تمام جزئیّات زندگانى اجتماعى را دانسته و تمام حرفهاى دیپلماسى و سیاسى را به ما یاد مى‏دهند و بدین ترتیب از تمام ریزه‏كاریهاى زندگانى مطلع مى‏شویم.

پروتكل شماره9:

وقتى دولت ما تشكیل گردید، ما جزئیّات مربوط به زندگانى آزادى، مساوات، اخوّت را تكذیب كرده، فقط همین كلمات را روى افكار خود قبول نموده، نام آنها را (حقّ آزادى و وظیفه مساوات و فكر برادرى) مى‏گذاریم یعنى شاخه‏هاى كار را بدست خود مى‏گیریم.

و بدین وسیله گاو را از شاخهایش گرفته و تمام نیروهاى مخالفین را سركوب خواهیم كرد.

من مى‏توانم با كمال جرأت اعلام كنم كه واضعین قانون و مجریان آن و خلاصه فرشته سعادت و عفریت بدبختى ما هستیم.

سر منشأ هر ارعاب و نگرانى ما هستیم.

براى اجراى تصویب نامه‏هاى خویش از كمونیستها، سوسیالیسها و امپریالیسها استفاده مى‏كنیم، بدین نحو كه تا ممكن باشد آنها را تقویت مى‏نمائیم، زیرا بالاخره هر حزبى به سهم خود دیوارى از بناهاى عظیم قدیم را خراب كرده و به اصطلاح سرنخى به ما خواهد داد.

فقط یك چیز ممكن است از شوكت و قوّت ما بكاهد و آن همكارى دولت و ملّت است ولى ما احتیاطات لازمه را در این زمینه انجام داده‏ایم، مثلاً بین ملّت و دولت جدائى وسیعى انداخته و ملّت را از دستگاه حاكمه خود مرعوب و خائف كردیم. در این حال چگونه ممكن است ملّت تحت نفوذ ما نباشد؟

بالاخره آموزش و پرورش ما توانست به وسیله نشر افكار و آراى باطله نسل جوان را فاسد و متعفن سازد.

چون پایتخت شهرهاى دیگران توسعه پیدا كند، مجبور مى‏شوند، خطّ زیر زمینى بكشند و این به نفع ما است زیرا از همان تونل‏هاى زیر زمینى اعمال تخریبى ما شروع خواهد شد.

پروتكل شماره10:

مردم، همیشه از دریچه زرق و برق به سیاست مى‏نگرند.

مگر ممكن است آنها حقیقت مطلب را درك كنند، در صورتى كه وكلاى آنها غرق در شهوات و عشرت هستند؟

وقتى اعلام انقلاب كردیم، به مردم این طور خواهیم گفت: شما در منتهاى ناراحتى و بدبختى زندگى مى‏كردید، ما این را خوب درك كرده مى‏خواهیم علت این بدبختى را رفع كنیم، ما مى‏خواهیم آسایش و رفاه عمومى ایجاد كنیم، گرچه شما ما را متهم مى‏دانید، ولى آیا ممكن است قبل از آن كه دولت ما را مشاهده كنید حكم قاطعى در بدى ما بدهید؟

براى آن كه رأى اكثریّت را بدست آوریم، باید به همه (حقّ رأى) بدهیم، زیرا تفرقه و تمیز بین طبقات مانع از تحصیل آن مى‏گردد.

لازم نیست تمام دستگاه حاكمه را فاسد كنیم، تنها فاسد كردن یك جزء كافى است كه دولت را بدست ما بیاندازد.

هرگاه سوزن (آزادى را در جسم مملكت فرو بریم در واقع او را مبتلا به وبا نموده و سبب هلاكتش را فراهم كرده‏ایم).

دستور و قانون جز مدرسهٴ فتنه و فساد چیز دیگرى نیست و به عبارت ساده‏تر، یگانه عامل ایجاد ضعف و انحلال ملّتها همانا (دستور) است.

(خطابه) چون روزنامه، پادشاهان و رؤسا را ضعیف و زائد در اجتماع كرده و لذا اكثر آنها معزول و بركنار شدند، بدین وسیله زمینه براى رژیم (جمهورى) آماده، به جاى پادشاه هیئتى به ریاست یكى از بردگان جانى و سوء سابقه‏دار (یهود) تشكیل مى‏دهیم.

اختیار یك حاكم جانى براى ما خیلى سودمند است زیرا همیشه از علنى شدن سوء سابقه خود خائف و آنچه دستورش دهیم اجرا خواهد كرد.

به این سبب به رئیس صلاحیّت اعلان حكم (عرفى) خواهیم داد و در صورت اعتراض، به مردم چنین خواهیم گفت: چون رئیس جمهورى، رئیس كل ارتش است، باید صلاحیّت حمایت دستور را داشته باشد، زیرا او نماینده مسئول دستور مى‏باشد. پس از آن كه هیئت حاكمه فاسد گشت، مردم به ستوه آمده فریاد خواهند زد ما را از دست این رؤسا نجات دهید، رئیسى براى ما انتخاب كنید كه اسباب و علل این اختلافات را از بین برده تعصّبات دینى و اخلاقى را نابود كند، رئیسى كه بتواند امنیّت را حكم فرما كند.

پروتكل شماره11:

یكى از نعمتهائى كه خداوند به یهود عطا فرموده این است كه آنها را در چهارگوشه جهان متفرق ساخته است، گرچه دیگران آن را از اسباب ضعف و بدبختى ما مى‏دانند، ولى همین تفرقه است كه سبب بدست آوردن زمام حكومت جهان شده است.

پروتكل شماره12:

كلمه (آزادى) تفسیرهاى متعددى دارد، بهترین تفسیر، این است كه بگوئیم: آزادى یعنى مواردى كه قانون رخصت مى‏دهد.

این معنى با هدفهاى ما بهتر سازش دارد زیرا تعیین آن موارد بدست ما است، چون قانون را ما جعل مى‏كنیم.


دیگر هیچ كس نمى‏تواند به سیاست ما كوچكترین تعرضى بنماید هر نشریه‏اى كه در صدد هجوم بر علیه ما برآید فورا آن را به بهانه تحریك احساسات عمومى توقیف خواهیم كرد.

البته در نشریّات خودمان، به نقطه‏هائى از سیاست (یهود) كه مایلیم آنها را تغییر دهیم پرخاش خواهیم كرد.

هیچ خبرى، پیش از آن كه به اطلاع ما برسد، به گوش كسى نخواهد رسید، یعنى كنترل اخبار جهان بدست ما و تنها خبرهائى به اطلاع همگان مى‏رسد كه به نفع ما باشد.

كتابهائى با سبكى شیوا و ارزان تألیف كرده و بدین وسیله افكار مسموم خود را به خورد مردم مى‏دهیم.

به زودى، سالسوز كتاب بدست ما خواهد افتاد و از این راه، از نشر افكار مغشوش و مخالف یهود، جلوگیرى مى‏كنیم.

در درجه اوّل از روزنامه‏هاى رسمى براى دفاع از حقوق یهود استفاده خواهیم كرد و در درجه دوّم روزنامه‏هاى شبه رسمى را وسیله نشر افكارمان قرار داده و در درجه سوّم از روزنامه‏هاى معارض استفاده مى‏كنیم، زیرا مخالفین را فقط به وسیله آنها مى‏توان شناخت.

چیزى كه هست همین‏ها به نقطه‏اى كه مایلیم هجوم خواهند برد و مخالفت ساختگى ما در نقشه سوّم است و آن روزنامه‏اى كه با ما مخالفت مى‏كند مخالفت را با افكار ما نموده است، در آن صورت دشمنان ما از نظر ساختگى به آن روبرو خواهند شد و ما از هر قسم روزنامه‏اى خواهیم داشت ارستوكرات، جمهورى پرست، انقلابى حتّى آنارشیست، فقط بدون شبه تا این تشكیلات باقى است روزنامه‏هاى ما هم مانند خداى هندى (فنشو) از تنگنا خارج خواهند بود و در مقابل دستهائى كه اداره روزنامه به آنها سپرده شده هم در تغییر جمعیّت و هم حاضر كردن افكار عمومى به نفع ما بى‏اثر نمى‏باشد و مردمى كه داراى عصبانیّت زیاد مى‏باشند، از عقیده تابعیّت خود گذشته و به نفع ما سخن خواهند گفت.

وقتى رژیم را عوض مى‏كنیم، روزنامه‏ها نباید از آن انتقاد كنند، تا مردم به حكومت جدید بدبین نشوند.

پروتكل شماره13:

براى آنكه مردم را مشغول كرده باشیم، هر روز مشكلات جدیدى براى آنها به وجود آورده تا آن‏ها را از مذاكره در مسائل سیاسى باز داریم.

هر روزه صفحه‏هاى جرائد و مجلات را از مسابقات فوتبال،بسكتبال، كشتى آزاد... پر خواهیم كرد تا بدین وسیله مغز ملّت را در تفكّر به این مسابقات مشغول سازیم.

شاید، هیچ كس نداند كه در پشت كلمه (تقدّم، پیشرفت) چه دروغها و فریبهائى خوابیده است، بطور حتم این كلمه جز در مواردى كه در پیش روىهاى علمى استعمال مى‏شود، هیچ‏گونه معنى مفیدى ندارد.

پروتكل شماره14:

درتمام كشورهاى بزرگ، ما عقائد دینى را ریشه‏كن خواهیم كرد و مطالب مسموم خود را به وسیله نویسندگان عالى مقام همان كشورها تزریق مردم مى‏نمائیم.

پروتكل شماره15:

همه پلیسهاى مخفى بین‏المللى در احزاب ما عضو خواهند شد.

براى آنكه (لوكوموتیو) بزرگ خود را به حركت درآوریم، باید هیئتى متشكل از افراد بى‏باك، جانى و مطرود اجتماع بوجود آوریم، تا به وسیله (زور) آنها و (زر) ما اهداف و عقائد خود را دائر سازیم.

وكلاى مجلس سنا و تمامى شخصیّتهاى بزرگ اجتماع كوركورانه از سیاست ما پیروى مى‏كنند.

چگونگى سیطره ما در یك جمله خلاصه مى‏شود: تمام ملتهاى جهان (كودك) و یهود (مادر) آنها است.

پروتكل شماره16:

پیروى از (علماء) را ارتجاع و كهنه‏پرستى قلم‏داد خواهیم كرد تا بدین وسیله از یگانه دشمنى كه ممكن است در مقابل ما ایستادگى كند، آسوده خواهیم شد زیرا دیگر مردم به دور آنها نخواهند رفت.

تا یهود هست (علماء) بدبخت، فقیر و بیچاره زندگى خواهندكرد.

پروتكل شماره17:

هرچند زمانى، براى آن كه از شوكت و عظمت رؤساى غیر یهود كاسته باشیم، یكى از شخصیّتهاى برجسته كشور را به وسیله ترور فردى، به قتل مى‏رسانیم.

پروتكل شماره18:

قاتل سیاسى، نبرد در راه آزادى، جهاد براى سعادت انسان، جملاتى است كه به وسیله آنها مردم را متمرد، سركش و بى‏باك تربیت مى‏كند و اكثرا فریب ما را خورده‏اند.

پروتكل شماره19:

... بدین جهت مالیّات كمرشكنى بر املاك و عایدات وضع خواهیم كرد تا بودجه دولت تأمین گردد.

بحرانهاى اقتصادى را به وسیله از كار انداختن پولها در كشورهاى غیر یهودى به وجود آوردیم.

رؤساى غیر یهودى یا از روى اهمال و یا از روى عمد دولتهاى خویش را مجبور كردند تا آن قدر از ما پول قرض كنند كه از پرداخت آن عاجز بمانند، آیا مى‏دانید با چه زحمتى این كارها را انجام دادیم؟!!





این بود جملاتى چند از (پروتكلهاى) كتابى كه دهها نفر به جرم ترجمه یا نشر آن به قتل رسیده و از زندگانى محروم شده‏اند.

عجیب این كه اكثر این مطالب و اوضاع در جهان اسلام و غرب جامه عمل پوشیده است.

و عجیب‏تر آن كه دنیا با یك حركت سریع و كوركورانه‏اى به سوى تحقّق بخشیدن به اهداف یهود پیش مى‏رود، به طورى كه احتمال داده مى‏شود كه ظلم و تعدّى و نگرانى و بدبختى به زودى جهان را نابود كند.

امید است، نویسندگان مقتدر، بازوى كوشش را بكار انداخته براى مفتضح كردن این (مادّه فساد) جدیّت بیشترى از خود ابراز دارند.

چنانچه بر صاحبان مناصب عالیه، لازم است كه چشمهایشان را بیشتر باز بنمایند، تا در این تارهائى كه یهود در هر گوشه و كنارى تنیده‏اند واقع نشوند.



1 ـ پروتكل در لغت به معنى: صورت مجلس مذاكرات سیاسى، متمم قراردادها و عهدنامه‏هاى رسمى و مقاوله نامه‏ها آمده است.

2 ـ این كتاب در تاریخ1901 بدست سرگى نویسنده روسى رسید و در سال1902 از طرف او منتشر گردید و نقشه ملّت یهود كه تا آن وقت زیر پرده بود، با تمام جزئیّات آن آشكار شد، مردم كم‏كم حالت بیدارى و هشیارى از عمل یهود، به خود گرفتند و شروع به تظاهرات بر علیه آنها نمودند در یكى از تظاهرات قریب10000 نفر یهودى را در كانالى انداختند!

این كتاب در شوروى سابق چهار نوبت به چاپ رسید، چاپ اخیرش در سال1917 بود كه پس از آن دولت وقت دستور جمع‏آورى كتاب و منع چاپ و نشر آن را صادر نمود.

همان سال آقاى (فكتور مارسدن) خبرنگار روزنامهNipost Mornl آن را به انگلیسى ترجمه نمود و آخرین چاپ آن در غرب، در سال1921 انجام گرفت و از آن به بعد هیچ مؤسسه و ناشرى جرأت چاپ آن را نداشته، زیرا هركس آن را چاپ، یا ترجمه مى‏نمود سرانجام بدست یهود كشته مى‏شد، این كتاب به زبان فارسى نیز ترجمه شده و چندین نوبت به چاپ رسیده است.

3 ـ صفحه نخست، پروتوكلات.

4 ـ همان مدرك، صفحه59.

جالب بودن نه ؟

خدا خودش رحم کنه . حالا با این اوصاف دیدین من حق دارم . دیدین چطور بین مردم و حکومت و دین تفرقه میندازن ؟

خلاصه کاملتری هم وجود داره . اگر کسی خواست ارجا بدم بره ببینه