درود.
دوستان در پستهایی درباره احتمال توهم بودن اجزایی از جهان یا توهم بودن تمام ادراکات یا برخی ادراکات انسان که متقن دانسته میشود، مطالبی نوشته بودند.
برخی فلاسفه هم درباره این موضوع نظراتی داده اند.
توضیح قبل از سوال:
توهم در مقابل حقیقت است. یعنی وقتی می گوییم جهان توهم است منظور این است که اگر جهان را بصورت الف درک می کنیم اشتباه است و مثلا بصورت دال است.
یعنی هر وقت صحبت از توهم می کنیم معنی می دهد درک و شناسایی ما اشتباه است و مغز ما گول خورده و حقیقت چیز دیگری است.
حالا می خواستم پاسخ بدین:
۱- اگر در تاپیکهایی قبلا شما به توهم بودن ادراک انسان از جهان رسیده اید چه چیز را حقیقت میدانید یعنی جایگزین شما برای توهم چه بوده؟
۲- دانشمندان و فلاسفه ای که ادراکات را توهم دانسته اند چه چیزی را حقیقت جایگزین توهم معرفی کرده اند؟