Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 329

    جُستار: گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت

    Threaded View

    1. #9
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      تکامل برای تمام موجودات و در تمام سطوح زندگیشون هنوز هم ادامه داره.
      اجتماع ما یک محصول تکاملیه. و با توجه به شرایط تغییر پیدا میکنه. یک روزگاری نیاز بود که آدمها بیشتر با هم مرتبط باشن (فردگرا نباشن) امروز شرایط طوریه که اغلب فردگرا میشن.
      حتی تکامل مغز هم به این سمته (همین توده های جدیدی که بالای چشمتون ایجاد شده و پیشونیتون رو میسازه بهش میگن قشر پیش پیشانی و مسئول اعمال و افکار منطقیه)
      من فکر میکنم تمام هنر ما اینه که شرایط رو بفهمیم و طبقش خودمون رو نوع رفتارمون رو باهاش آداپته بکنیم.
      واقعیت اینه که برگشت به شرایط گذشته حرف مهملیه. چون اگه شرایط جهان سنتی میتونست بمونه واقعن میموند و برگردوندنش به عصر مدرنیته و پیاده کردنش برای آدمهایی که همون آدمهای سنتی نیستن (از لحاظ تکاملی) فقط تضاد درونی افراد رو بیشتر میکنه. (امتحانش هم کاری نداره مثل فرقه هایی که توی دهه ی 60 و هفتاد توی آمریکا شکل گرفتن و از زور بی جایگاهی توی مدرنیته میرفتن تو جنگلا قبیله برای خودشون میساختن، آخرسرم خودکشی دسته جمعی میکردن) اینها کسانی هستن که نمیتونن پوچی مدرنیته رو تحمل کنن و نمیتونن بی جایگاهی در جامعه رو از لحاظ درونی بپذیرن اینه که یا مثه سیاها میرن باندهای سلسله مراتبی برای خودشون میسازن یا مثه این کس خولای عرفان گرا گروه های معنوی.
      ما باید هسته ی اصلی و ذات سنت گرایی که باعث میشد آدما زندگیشون معنا دار باشه رو طوری که با شرایط جامعه ی امروز و تکامل امروزی آدما سازگار باشه رو پیاده کنیم که خب غیر ممکنه.
      جامعه داره به پایان خودش میرسه و فردگرایی خالص داره شروع میشه. خودمون رو آماده کنیم.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      خب میلاد، این که بیشتر شبیه به یک پند اخلاقی‌ست،
      موضوع همین است که آن حد آستانه اعتدال کجاست؟
      شما وقتی فردگرایی محور قرار بدهی، آنگاه مرزی وجود
      نخواهد داشت، بنابراین هرچیزی روا است تا وقتی که خود
      فرد بخواهد و به کسی آسیب مستقیم وارد نسازد.
      یعنی هتا اگر آسیب به خود فرد هم وارد شود، اما او
      صلاح بداند که ادامه بدهد، کسی حق ندارد جلویش
      را بگیرد، اما مساله‌ای که ما نمی‌توانیم آن را اندازه‌گیری
      بکنیم، آسیب‌های غیر مستقیمی است که بواسطه
      روان آسیب‌دیده‌ی فرد با او به جامعه آورده می‌شود.
      و این موضوع بسیار مهمی است.


      فردگرایی در سیستم تکنولوژیک یک افسانه بیشتر نیست. در همه‌یِ تاریخ آدمی اگر نگریسته شود,
      هرگز زمانی نبوده است که فرد بیشتر از آدم امروزین به سیستم وابسته بوده باشد. فردگرایی زمانیکه
      فرد در تک تک نیازهای خود وابسته به سیستم میباشد, چیزی بیشتر از یک فریب دهن پرکن و دروغین نیست.

      امروزه از لحظه‌ای که فرد زاده میشود تا لحظه‌ای که به خاک سپرده میشود, او وابسته به سیستم و اجتماعی‌ست
      که در آن زاده میشود. فرد از همان لحظه‌ای آغازین که زاده شد به او یک شماره اختصاص گرفته و برای او شناسنامه صادر میشود.
      اینکه این فرد از نوزادی چگونه تر و خشک و بزرگ شود, چه بخورد یا نخورد, چگونه بازی کند و چگونه آموزش ببیند و ... و تا زمانی که پا
      به خردسالی و سپس نوجوانی و جوانی و بُرنایی میگذارد, سیستم برای او برنامه ریخته است. در هر یک از اینها فرد بیشتر و بیشتر آموخته
      شده و میزان وابستگی او بیشتر و ناگسستنی‌تر میگردد. فرد برای آوردن هرگونه نیازهای فیزیکی خود, خواه خوراک, خواه پوشاک, خواه نوشاک
      در وابستگی روشن به سیستم اجتماعی خود میباشد. وانگهی از آن مهمتر, فرد اگر چه شاید بتواند با بیشترین سختی از پس برخی نیازهای
      فیزیکی خود بربیاید (آنهم اهتمالا با شکستن قانون‌هایِ گوناگون در روند), ولی وابستگی روانی او به سیستم بیشتر از آن است که هتّا برای خود او باورکردنی
      باشد. برای آدم امروزین بسنده میکند که تنها یک ماه از وی هرگونه دسترسی به ابزارهای سرگرمی‌ساز همچون اینترنت, رایانه, موبایل و سریال‌هایِ
      اعتیادآور تلویزیونی گرفته بشود تا از مرز دیوانگی و روانگسیختگی نیز فرا برود (راهیکه زندانیان انفرادی را شکنجه میکنند). فرد در نبود سیستم
      و اجتماعی که سیستم برای وی فراهم آورده و او را در آن درگنجانده است, در نبود زیرساختارهایی که او را پرورده, شست و شو داده, آموزش داده و بزرگ میکنند, از خود
      کمترین اراده و توانی را, اگر نه هیچ, دارا است; و نکته‌یِ گیرا اینجا این است که یکی از پروپاگانداهای سیستم همین میباشد که جهان امروز جهانی فردگرا است, ولی هرگز
      روشن نمیشود که چگونه در جهانی که فرد در برآوردن تک تک نیازهای فیزیکی و روانی خود در وابستگی ناب به گروه اجتماعی خود میباشد, فردگرایی میتواند نمود بیابد.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      شما وقتی فردگرایی محور قرار بدهی، آنگاه مرزی وجود
      نخواهد داشت، بنابراین هرچیزی روا است تا وقتی که خود
      فرد بخواهد و به کسی آسیب مستقیم وارد نسازد.

      ساختن دستگاهی که بتواند مغز را خوانده و نیز کنترل نماید هم شدنی‌ست و هم امروزه در
      دست ساخت و پژوهش میباشد. بایستی اینجا از خود پرسید, آزادی‌ای که به فرد اجازه میدهد در
      پژوهشگاه‌ها سرگرم ساختن چنین دستگاهی باشد, بر این بهانه که آسیبی فیزیکی (= خشونت)
      دربر ندارد, چگونه خوب است, هنگامیکه دورنمای آن آن اندازه بروشنی, دهشتناک و بیمآور میباشد؟

      این مرزی که سیستم تکنولوژیک در آزادی کشیده است — هر کاری کمابیش آزاد
      است تا زمانیکه آسیب یکراست فیزیکی دربر نداشته باشد — تنها برای خود سیستم تکنولوژیک
      خواستنی‌ست که درگیری‌هایِ فیزیکی, مانند تروریسم, هستی و پایستگی او را به خطر میاندازند; اگرنه, پدید آمدن
      ابزارهای شستشوی و کنترل مغزی, یا ساخته شدن هوشواره‌هایِ جایگزین کننده‌یِ آدمی, تنها برای خود آدمی خطرناک
      و ناخواستنی میباشند و برای سیستم, که ابرسازواره‌ای (superorganism) جدا از آدمی باشد, و هستی او, هیچ خطری دربر ندارند.









      .
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-06-2016 در ساعت 10:51 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگوهایی پیرامون خردگرایی
      از سوی Dariush در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 68
      واپسین پیک: 03-10-2017, 01:54 AM
    2. پاسخ: 200
      واپسین پیک: 12-07-2015, 12:19 AM
    3. گفتمانهای پیشرفته پیرامون پارسیک
      از سوی Mehrbod در تالار ادبسار
      پاسخ: 129
      واپسین پیک: 11-30-2013, 12:15 PM
    4. هم‌اندیشی پیرامون گسترش خردگرایی
      از سوی Mehrbod در تالار هماندیشی
      پاسخ: 69
      واپسین پیک: 04-05-2013, 08:46 PM
    5. پاسخ: 44
      واپسین پیک: 03-20-2013, 11:51 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •