فراموشکاری الله!

[mbk]

سخن از همینجا روی زمین بوده که عرب شتر چران حالیش بشود.
فرموشکاری هم چیز بدی است.

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
خیر فراموشکاری واسه من بنده خداوند برخی جا خیلی خوبه !چه نیاز دارم بدونم شام یک هفته پیشم چه بود؟تو میدانی اگر آن دوران عربها شتر چران بودند اندیشه ایشان کمتر از شمای کنونی بود یا روستا نشینان کنونی کم اندیشه تر از دیگرانند؟ خداوندا بیشتر داری از آن توست هم بود هم خواهد بود

[Rouzbeh]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
خیر فراموشکاری واسه من بنده خداوند برخی جا خیلی خوبه !چه نیاز دارم بدونم شام یک هفته پیشم چه بود؟تو میدانی اگر آن دوران عربها شتر چران بودند اندیشه ایشان کمتر از شمای کنونی بود یا روستا نشینان کنونی کم اندیشه تر از دیگرانند؟ خداوندا بیشتر داری از آن توست هم بود هم خواهد بود

بلی ، خوب. آدم فراموش می‌کند ولی‌ "خدا" که نبایستی فراموش بکند.

سخن اینجاست که قرآن تراوشات ذهنی‌ محمد است و او هم ناچار چون یک آدم بود فراموشکار هم بود. ، زمانی‌ که دروغ‌ هم زیاد می‌‌گفت قوز بالای قوز میشد.

منظور از عرب شتر چران هم نه‌ از روی خوارداشت بلکه برای آین است که آدم‌های بی‌سواد و بی‌ دانش بودند و چیز‌های پیچیده را نمیتوانستند بفهمند و محمد هم در حدّ و تراز آن‌ها سخن میگفت. یعنی‌ روز الله به انداز ه ی هزار سال شما است یا پنجاه هزار سال شما است. اینجا دیگر کاری با ماه و مریخ و یورانوس ..نبود .

[Rouzbeh]

ب
"( وَیَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ )" "هم زود می شتابندت به ناگواری هم نبودهپشت می کند خداوند پیش پیمانش را هم چون روزی نزد پروردگارت جور هزار سالی از چیزی می شمرید است "ببین اینجا آمد "ک "جور نه "مثل" "همانند هم گفت یوم روزی نه الیوم روز
" یُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ" "به سامان می دهد فرمان از آسمان سوی زمین پس بالا برده می شود سویش در روزی بود ارزشش هزار سالی از چیزی می شمرید" اینجا هم یوم بی ال آمد
"سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ""پرسید پرسنده ای به ناگواریی انجام شو برای روپوشندگان نیست برایش کنارزنی از خداوند دارای بالاروی جاها بالا میرود فرشته ها هم روح{جان} سویش در روزی بود ارزشش پنجاه هزار سالی" اینجا هم یوم ناشناخته آمد تنها شناخته سال شمارش ما است باز اینجا درباره زمین چیزی نیامد که به دیدم هم دیگر جایگاه بالا روی آمد که دوری اش بیشتر از دوری پیشین است هم نشان از گشودگی های پهنای هستی است نه چیز دیگر خداوندا مرا از کوته بینان مگذار

بازی صرف و نحو شما بیخود است . چم " یَوْمًا ,یَوْمٍ " همان "روزی" است که درازی آن برابر هزار / پنج هزار سال است که شما میشمارید. یعنی فراسیدن گاهی است که برابر هزار ... سال عربی است.روشن است چرا "الیوم" نگفته است. برای اینکه "الیوم" چم دیگر دارد : امروز، امروزه، در این زمان / برش زمانی‌.

مسلن از روز (یوم قیامت ), (یوم الدین) هم از محمد پرسیدند ولی نگفت که چه اندازه به‌‌‌ درازا خواهد کشید... گفت فقط الله میداند و نمیخواهد بکسی بگوید.

باز اینجا درباره زمین چیزی نیامد

نیازی نبوده که سخنی از زمین بمیان بیاید. در فرهنگ آنزمان چم روز چیزی بوده که همگان آن را میدانستند. گذشته از آن، در جهان بینی‌ تورات و قرآن تنها روی زمین است که روز معنا و وجود دارد که = لیل + نهار

[Rouzbeh]

شاید بستگی به زمان انجام یا شناسانگر الیوم داشته باشد نمونه اش "الیوم اکملت "برای" اکملت" که" سراسر کردم "

شما خودتان پاسخ خودتان را دادید.محمد آن آیه را در آخرین حج به مسلمانان گفت. : "من امروز دین شما را تکمیل کردم" یعنی در این برش زمانی‌، ... اینجا الیوم ۲۴ ساعت نیست ، همان برابر
"امروزه" ، "این هنگام" و بازه ی زمانی‌ است که آن را می‌شناسیم. و شمارشی نیست.

[Rouzbeh]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان " ولولا فضل الله علیک ورحمته لهمت طآئفة منهم ان یضلوک وما یضلون الا انفسهم وما یضرونک من شیء وانزل الله علیک الکتاب والحکمة وعلمک ما لم تکن تعلم وکان فضل الله علیک عظیما ﴿113﴾النساء" "هم اگر نبود بیشتر دهی خداوند بر تو هم مهربانیش براستی گماشته شدند چرخنده ای ازشان که تاریکی بکشانندت هم چه گمراه می کنند جز خودشان هم چه آسیب می رسانندت از ریزی هم فرود آورد خداوند برتو نوشتار هم فرمان هم آموختت چه نبوده می دانستی هم بود بشتر دهی خداوند بر تو خیلی بزرگ 113 زنان" سراسر از گفتگو باهاتان شادمان نیستم هی بر می آید از روش گفتن شماها که محمد پیامبر خداوند که خداوند برش مهربانی کند خودش من درآوردی گفته نه از سوی خداوند که تنها خودتان را گمراه میکنید هم مرا هم دیگر فرمانبرداران مسلمان را ریزی گمراه نمی کنید هم آسیبی نمی رسانید که این نوشتار برای باورمندان راهنما هم درمان است باز هم پناه بر خداوند خداوندا مرا دوست خودت کن نه دیگران

ین‌ها شعر هستند و عرب‌ها پیش از محمد شعر های بهتر از این هم می‌‌سرودند.همکنون هم میتوان این‌ها را به خدای اسپاگتی هم نسبت داد..ببین آن چه خدایی است گوجه فرنگی و اسپاگتی را برای شما آفرید.

[mbk]

ین‌ها شعر هستند و عرب‌ها پیش از محمد شعر های بهتر از این هم می‌‌سرودند.همکنون هم میتوان این‌ها را به خدای اسپاگتی هم نسبت داد..ببین آن چه خدایی است گوجه فرنگی و اسپاگتی را برای شما آفرید.

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان راستی گوجه رو تو آفریدی؟ تازه ماکارونی هم که آرده به این گونه در می آورندش با روغن هم چیز دیگر دوست نداری .. من که بادمجون دوست نداشتم برای سفارش خداوند که از پاکیزه هایی که بهتان روزی دادیم بخورید هم خداوند را پاسگذار باشید اکنون چند سالیه که خیلی آسوده می خورمش تازه تندرستی بهم روآورده که پرهیز نمی کنم. زمانی که می فهمید دروغ می گویید تا خداوند هم سخنش را کج نشان دهید گفتید سرود یا شعر؟ کنون چند سالیه که نه فردوسی می خوانم نه حافظ نه سعدی نه پروین نه نیما نه هیچ کتابی جز سخن خداوند قرآن چون خداوند تویش گفت که این راه راست من خیلی پابرجا شده گشت هم پیروی کنیدش هم نباشد پیروی کنید راهها را که فراز می افتد بهش در راهش کنون نه نی گوش میکنم نه ترانه نه هیچ سرودی جز صدای دلنشین همه خوانندگان قرآن برخی زمانها صدای رودخانه یا بلبل یا گنجشک جیرجیرک غورباغه سوسک که خیلی آسوده دلم آرامش میگیرد پناه بر تو ای خداوند ای رهنما که گفتی هم نیست از چیزی درآسمانها هم زمین جز میگردد به پاکی تو می گوید

[Rouzbeh]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان راستی گوجه رو تو آفریدی؟ تازه ماکارونی هم که آرده به این گونه در می آورندش با روغن هم چیز دیگر دوست نداری .. من که بادمجون دوست نداشتم برای سفارش خداوند که از پاکیزه هایی که بهتان روزی دادیم بخورید هم خداوند را پاسگذار باشید اکنون چند سالیه که خیلی آسوده می خورمش تازه تندرستی بهم روآورده که پرهیز نمی کنم. زمانی که می فهمید دروغ می گویید تا خداوند هم سخنش را کج نشان دهید گفتید سرود یا شعر؟ کنون چند سالیه که نه فردوسی می خوانم نه حافظ نه سعدی نه پروین نه نیما نه هیچ کتابی جز سخن خداوند قرآن چون خداوند تویش گفت که این راه راست من خیلی پابرجا شده گشت هم پیروی کنیدش هم نباشد پیروی کنید راهها را که فراز می افتد بهش در راهش کنون نه نی گوش میکنم نه ترانه نه هیچ سرودی جز صدای دلنشین همه خوانندگان قرآن برخی زمانها صدای رودخانه یا بلبل یا گنجشک جیرجیرک غورباغه سوسک که خیلی آسوده دلم آرامش میگیرد پناه بر تو ای خداوند ای رهنما که گفتی هم نیست از چیزی درآسمانها هم زمین جز میگردد به پاکی تو می گوید

خدای اسپاگتی خوب طنز است همانند الله و زئوس و ...
در قرآن هم الله ( از زبان محمد ) ادعا‌های خنده دار تر از خدای اسپاگتی کرده است.

ما باران را فرو میفرستیم ... ما از کوه‌های یخی در آسمان تگرگ میفرستیم. کشتی‌ها به فرمان ما بر روی دریا حرکت می‌کنند، .. ما چهارپایان را برای شما رام کردیم...

همه ی این ادعا‌ها بیپایه و بیمایه و پوچ هستند.