شما اگر میخواهید جایگاه خودتان میان مردان را بیابید باید یک مرد ۱۰ از ۱۰ را «ببینید» و سپس یک مرد ۰ از ۱۰ را «ببینید»، آنگاه جایگاه خودتان میان ایشان را محسابه بکنید. مردی سی سالهی خوشقیافهی خوشاندام را تصور بکنید که مدیرعامل یک شرکت بینالمللیست، برای آخر هفته یک بنز اسال، برای سر کار رفتن یک بنز اس و برای میهمانیهای رسمیتر یک بیامو ۷۵۰ دارد. یک پنتهاوس در فرمانیه، یک ویلای تریبلکس در امیردشت و یک ویلای دیگر هم در اسپانیا دارد. سر کار یک رولکس ۵۰ میلیونی و سر قرار یک امگای ۴۰ میلیونی دست میکند. کتشلواری که امروز انتخاب کرده را ۷ میلیون خریداری کرده. کلید آن کافیشاپی که شما پُز «آشنا» بودن در آنرا میدهید را هفتهی قبل در قمار از رفیقش، پسر فلان وکیل و وزیر برده و …. شما باید این مرد را در همین ده پله، کنار آن مردی قرار بدهید که سر چهار راه دارد سیدی فروشی میکند.
به خاطر داشته باشید که از صفت «دیدن» استفاده کردم نه از صفت «تصور» کردن، این آدمها وجود دارند، چه شما دیدن آنها را انتخاب بکنید چه نادیده گرفتن آنها را، و برای بدست آوردن «بهترین» زنان شما باید با «بهترین» مردان رقابت بکنید.
«آشنا» با «دوست» فرق میکند، سلامعلیکی بودن بسیار خوب است و نشانگر اجتماعی بودن شماست، اما اگر بیش از ۵۰ رفیق مرد در کنتکت موبایلتان دارید، ببخشید اما بیشتر دختران شما را «رفیقباز» و «لش» تلقی خواهند کرد نه «اجتماعی» و «محترم».
البته، اما آیا خودتان هم احساس رضایت خواهید کرد؟ آیا شما مشکلی ندارید با اینکه بزرگترین دستاورد زندگیتان به رختخواب کشیدن زنان، این بازیچههای دمدستی هستند؟ ضمن اینکه اگر شما میخواهید بازیکن حرفهای باشید باید بدانید که دلبری از زنان خیلی زود ملال آور میشود، رقابت با مردان اما همیشه هیجانانگیز باقی خواهد ماند زیرا همیشه آنچه زیاد است مرد از شما بهتر است.
نه بابا این خبرها هم نیست، منهم ۶-۷ میگیرم با این جدول.
منهم دو سال پیش ولمعطل بودم و از اینکه فاند بخور و نمیری از یک دانشگاه درجه دو اروپایی بگیرم احساس شادی میکردم، الان ولی امثال آن مردی که توصیفش را کردم سر و دست میشکنند شاید در یکی از میهمانیهای من دعوت بشوند، یا دور سرم میچرند شاید از پسماندههای من چیزی گیرشان بیاید. مشکل شما این نیست که بازی را دستبالا گرفتهاید، این است که آنرا دستکم گرفتهاید و بلندپروازی اندکی دارید! بین ۳ تا ۵ سال طول میکشد تا از یک بتای معمولی به یک بازیکن حرفهای تبدیل بشوید، پس از آن باید از بازی هم به عنوان «ابزاری دیگر» در جعبهی ابزار مهارتهای زندگی خود برای پیشرفت استفاده بکنید. بازی هدف زندگی نیست، وسیلهای است بسیار موثر در میان باقی وسایلی که برای رسیدن به هدف غایی، یعنی خوشبختی.