والا من کاری به اخلاقی بودن یا نبودن کار شما ندارم ولی اگر فکر میکنید این کار "ذاتا" نادرسته ولی در مقابله به مثل "درست" میشه دچار سفسطه شدی:
Fallacy: Two Wrongs Make a Right
والا من کاری به اخلاقی بودن یا نبودن کار شما ندارم ولی اگر فکر میکنید این کار "ذاتا" نادرسته ولی در مقابله به مثل "درست" میشه دچار سفسطه شدی:
Fallacy: Two Wrongs Make a Right
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
خیر،من گمان می کنم احتمالا مشکل جناب فیلو گیر کردن در فرند زون باشد،چنین وضعیتی برای من پیش آمده،در چنین وضعیتی چاره ای نیست جز اینکه شما ذهنیت طرف را عوض کنید.اگر در فرند زون باشید به نگر من راهی ندارید جز آنکه قمار کنید،اگر نخواست با شما باشد به درک،بروید سراغ نفر بعدی.اما اگر ایشان شریک جنسی شما است قضیه فرق می کند.
Ouroboros (02-11-2014),Russell (02-11-2014),undead_knight (02-11-2014)
Nevermore (02-11-2014),Russell (02-11-2014),sonixax (02-11-2014),undead_knight (02-11-2014)
دربارهی «دروغ»
زنان ِ زشت ِ فمینیست و نرهسگان دستاموز ایشان پیرامون پراکندن این یاوه که بازیکنان همه «دروغگو» هستند و برای «فریب» زنان و «تجاوز» به ایشان از دروغ بهره میبرند تا خود را چیزی بجز آنکه هستند جلوه بدهند اشتیاق زیادی نشان میدهند. اغلب تصویر کمیکی که از بازیکن در رسانههای کُسمحور غربی ارائه میشود مردیست دروغباف و دغلکار که لحظهای از داستانبافی پیرامون دستاوردها و داشتههای خود غافل نمیشود و زن را با قول و قرار دروغین نرم میکند. بازیکن واقعی میداند سکوت ِ معنادار با نگاه بازیگوش و پوزخند تمسخرآمیز از هر دروغی موثرتر است و دروغ بازی مرد بتاست، که برآمده از بیاطلاعی از امیال زنان و دینامیک جنسیست:
با اینهمه اما همچنان دروغ ابزاریست بسیار کارمد که باید از آن به اندازه و به درستی، و برای پنهان کردن نقاط ضعف عینی و برجستهتر کردن نقاط قوت حقیقی بهرهبرداری بکنید. در ادامه لیستی میآورم از مهمترین موضوعاتی که بهتر است پیرامون آنها به جای حقیقت، ورژنی وارانه از حقیقت یا یکسر دروغ را ارائه بکنید.
بازیکن بودن:
واقعیت اینست که زنان هرگز آگاهانه یک «بازیکن» نمیخواهند! بله درست شنیدید، زنان اگر بفهمند که شما «بازیکن» در مفهومی که ما در اینجا بکار بردهایم، یا هر مفهوم دیگر آن هستید، ممکن است سیستم پدافند هوایی «ضدلاشی تلقی شدن» در آنها فعال بشود و مخزنی به دستانداز بیافتد. تپانده و رها شدن تجربهای بسیار ناگوار برای زنان است. شما باید بدانید، هر بار که زنی توسط یک پسربد سکسی گاییده میشود و دیگر هرگز صدای زنگ تلفن او را نمیشنود، پارهای از روح خود را از دست میدهد. در اساطیر آمده که زن پس از گاییده/رها شدن با پای پیاده به سفری روحانی-زیارتی در دل کوهستانهای بلند البرز میکند و در آنجا به معبدی وارد میشود و در برابر تندیش «مهبل مقدس» زانو زده، ۹۹ بار تکرار میکند «هرگز با پسر خطرناک سکسی بیرون نرو»!
اثرات این سفر روحانی هرچند بسیار زودگذر است، و دست بالا طی سه ماه زن صدباره درد تپانده/رها شدن را فراموش میکند، اما ممکن است بر اثر بارها داغ شدن به موقعیت «بیوهی آلفا» برسد و بطور خودآگاه و فعال، بکوشد مردانی که ممکن است او را رها بکنند را شناسایی بکند. در نتیجه به سود ماست که زیر رادار پرواز بکنیم و تصویر یک بازیکن دخترباز خبره را، هرچند برای بیشتر زنان مقاومتناپذیر است ارائه ندهیم. واقعیت اینست که هر اندازه هم که زن دستان زورمند مرد آلفا را بر گلوی خود بپسندد، و آرزوی با چشمانی در حال سیاهی رفتن به اندام تنومند او در حال تلنبه زدن خیره شدن را داشته باشد، باز درد ِ رها شدن پس از سکس آنقدر زیاد است که اگر زن ۱۰۰٪ اطمینان کسب بکند که شما قطعا او را رها میکنید قادر نیست خود را برای همبستر شدن با شما بفریبد.
پس همیشه یک جایی برای خودفریبی زن باز بگذارید، پروسهی کار در ذهن زنان اینگونه است: «نه این مثل اونای دیگه نیست»، «ببین چه قشنگ نگام میکنه، اونا هیچکدوم اینجوری نبودن»، «وای خدا وقتی حرف میزنه نفسم بند میاد، کی گفته همه مردا بدن»، «درسته که شب اول دارم میرم خونش، اما این مرد فهمیدهایه، درک میکنه که زن هم نیاز جنسی داره، فکر نمیکنه من لاشیام و با همه شب اول میرم خونه»، «وایی، آییی، آششش».... «چی شد که اینجوری شد»؟ «چرا زنگ نزد»؟ «امشب زنگ میزنه»... «سلام، کجایی، خبری ازت نیست»... «ن.ن.ن..نـه»... «نـــــــــــه، چیشد که اینجوری شد»... «همه مردا مثل همن»... «همه مردا خرابن»...
شما در هر مرحله از این پروسهی ذهنی که قبل از سکس رخ میدهد باید آگاه و همراه باشید و زن را برای پریدن از روی موانع راهنمایی بکنید. یکی از روشهایی که زنان برای برسی شاخص بازیکن بودن مرد از آن بهره میگیرند گهتست مشهور «چندتا دوست داری»ست، این گهتست انواع مختلفی دارد و بسیار پرکاربرد است، یک بازیکن امکان ندارد که در قرار با یک دختر به آن برنخورد. من اصل گهتست را به شما معرفی میکنم، و بعد کمی دربارهی روش مقابله با آن و مدلی که به بهترین شکل برای من جواب داده نظریه پردازی میکنم. تنها به خاطر داشته باشید که هرچند پیشگزینی مهمترین عنصر جذابیتساز برای مرد است، افراط در آن شما را بدست نیامدنی میکند و باعث میشود دختر قبل از آنکه او را رها کنید برای پیشدستی و حفظ منیت خود شما را زودتر رد بکند. اکنون:
گهتست : چندتا دوست دختر داری؟ / شرط میبندم خیلی دختربازی/ معلومه صدتا دوست دختر داری/ تو از اون پسرایی هستی که همه دخترا رو برای یه شب میخوان/ تا حالا با چندتا دختر خوابیدی/ الان چند نفر تو زندگیت هستن؟ و ....
جواب مردان بتا/امگا به سوالات بالا پاسخیست اغلب توام با دستپاچگی و در دو سوی خطکش ابلهانه، آنها یا دروغ میگویند به این خیال که «عدد» مندرآوردی آنها برای زن معنادار است و ارزش او را بالا میبرد(پاسخ مطلوب مردان بتا)، یا عدد را پائین میآورند زیرا تصور میکنند که «نجابت» و پخمگی و بیتجربگی برای مرد هم ارزش است(پاسخ مرد امگا). من به چشم خود دیدهام که مردی قسم و آیه میآورده برای دختر که باکره است!
دربارهی جانور نوع دوم که اصلا سخنی نمیگوییم، اما روش مرد بتا غلط است چراکه زنان هیچ ایدهای از اینکه بدست آوردن سکس برای مرد واقعا چقدر دشوار است ندارند، خودشان کافیست بروند تا سر کوچه و کس و ناکس برای رابطهی جنسی با ایشان متقاضی میشوند. اینست که مثلا دروغ ِ مبالغهآمیز شما که مثلا «من با ۳۸ دختر خوابیدم» برای مردان دیگر ممکن است خارقالعاده و حتی باورناپذیر باشد، اما برای زن مضحک است و روی ارزش شما یک عدد بسیار دقیق میگذارد. «هیچ عددی در نظر زنان برجسته نیست، تا لحظهای که عجیب و غریب می شود». یعنی عدد شما هرقدر هم که بالا باشد، یا در نظر زن پائین است، یا «زیادی بالا»، هیچ مفهومی به عنوان «به اندازهی کافی بالا» وجود ندارد که ما بتوانیم آنرا انتخاب بکنیم و مورد استفاده قرار بدهیم، به نظر یک زن ۱۵ نفر افراط و اعتیاد به سکس و «نشانهی بدست نیامدنی بودن» مرد خواهد بود، برای یک زن دیگر ۱۵۰ نفر هم کم است و مرد واقعی باید هزار زن را به رختخواب کشیده باشد. پس یک عدد بالا را بر زبان آوردن روش خوبی نیست.
اما ما که از ماهیت این گهتست مطلع هستیم و میدانیم که چه کارکردی دارد چه باید بکنیم؟ تئوری در اینباره با تجربهی شخصی من در تضاد قرار میگیرد. میستری، جان سین، دلراک، وکس و ... دیگر بازیکنانی که من اثارشان را خواندهام برای مقابله با این گهتست همان روش «موافقت و تشدید» را پیشنهاد میکنند:
- چندتا دوست دختر داری؟
- در قالب اعداد نمیگنحه!
- شرط میبندم خیلی دختربازی
- خوشم میاد باهوشی، میدونی رو چی شرط ببندی که ببری.
- تو معلومه صدتا دوست دختر درای
- صدتا؟ منظورت فقط تو این ماهه؟
- تو دخترا را فقط برا یه شب میخوای
- یه شب؟ نه بابا، مگه کمرم از آهنه؟ یک ساعت فوقش..
و ...
من این روش را با موفقیت امتحان کردهام، و جواب خوبی هم میدهد. اما یک حفرهی بزرگ دارد و تصویر «بازیکن» ما را زیادی از حد قابل تفکیک و تشخیص میکند. اگر زن در همان دورهی روحانی سه ماهه باشد، ممکن است رادار بازیکنیاب او شروع به آژیر کشیدن بکند. من سه چهار مورد پیش آمده که دختری را بر سر این حاضرجوابیهای مبتنی بر تائید و تاکید از دست دادهام در حالی که تا آن لحظه دختر تماما هوش و حواس و اشتیاق، محو وجنات من بوده. درپی این شکستهای خفتآور، من روشی موثرتر برای مقابله با این گهتستها پی ریختهام که اکنون آنرا با شما درمیان میگذارم: طفره روی!
که طی آن شما از دادن هرگونه پاسخی به سوال طفره میروید. مزایای این روش نخست آنکه طفره رفتن شما، انعطافپذیری بیشتری دارد و بر دل دختر، فارغ از امیال و سلایق شخصی او مینشیند. اگر او دختریست که آگاهانه درپی یافتن بازیکنان نیست، و پیشگزینی او مجازات نشده تاکنون بر همسریابی او موثر بوده، شما را در آغوش صدها، بلکه هزاران زن دیگر تصور میکند! هیچ دروغی نمیتواند با آنچه زن خود در خلوت خیالش میآفریند رقابت بکند. او مردی را که میپسندد در نقش سلطان حرمسرایی نامتناهی تصور میکند که زنان شیفتهی اوامر شاهانهی او هستند و برای بوسیدن جای پایش با یکدیگر رقابت میکنند. طفره رفتن شما تنها این تصویر را در ذهن او تشدید میکند، «ببین چندتا بوده که چیزی نمیگه...». اگر هم لاشی ِ فراخ ِ بازیکنیاب باشد هم این روش موثر است زیر بدون آنکه جایگاه شما را از مقام مردی مورد پسند و علاقهی دیگر زنان به مردی باکره یا کمتجربه یا نالایق تخفیف بدهد، به او این امکان را میدهد تا پیرامون مقاصد و علایق شما خودفریبی بکند و خود را بیهیچ دلنگرانی در اختیارتان بگذارد.
مزیت دوم این روش آنست که چهرهی «رازآلود» شما را در نزد تقویت میکند. کل بازی شما باید مبنی بر سکوت دربارهی خودتان و صحبت دربارهی او باشد. شما میخواهید کمترین میزان اطلاعات را دربارهی خودتان به او بدهید زیرا قوهی تخیل زن بهترین دوست شماست، و عینیت کیستی شما هرقدر هم که برجسته و خارقالعاده باشد باز به گرد پای رویاهای او نمیرسد(قابل توجه مردان امگای بازیستیز ِ پستان نرم ِ کوچکقضیب که گمان میکنند مرد «واقعا» برنده نیازی به بازی ندارد!)، و شما میخواهید همان مرد رویایی باشید نه مرد واقعی قابل اندازهگیری، پس یکی از مهمترین پیمانه های اندازهگیری قد و قوارهی مردان در اختیار زن را از او گرفتن از این منظر نیز به سود شماست.
- چندتا دوستدختر داری؟
- همم.. میشه راجع به آدمهایی که نیستن صحبت نکنیم؟ من الان میخوام فقط از تو بشنوم.
- شرط میبندم خیلی دختربازی..
- همم.. شاید، بستگی به تعریف دخترباز داره.
- تو معلومه صدتا دوست دختر داری
- یه مرد باشعور هیچوقت راجع به خانمهایی که باهاشون رابطه داشته حرف نمیزنه.
- تو دخترا رو فقط برا یه شب میخوای؟
- هم.. ببینم از این جور مردها زیاد تو زندگیت وارد شدن؟ ..
و...
توجه بکنید که در هیچکدام از مثالهای بالا شما جواب سوال دختر را نمیدهید، یا آنرا مشروط به اطلاعات بیشتر میکنید، یا کلا بحث را عوض میکنید، یا یک جواب بیمعنی و تاویلپذیر به آن میدهید و ... طفرهروی برای من موثرتر و پربارتر از «موافقت و تشدید» بوده، و تا به حال کسی را به خاطر آن از دست ندادهام. اما باز شما همان استایلی را انتخاب بکنید که بیشتر با سبک و سیاق بازی شما هماهنگی دارد. به قولی، دروغ باید در دهان دروغگو بچرخد!
ثروت:
شما باید دربارهی ثروت خود دروغ بگویید، و وانمود بکنید که فقیر هستید!
ما میخواهیم هرگونه تصویری که شما را بدل به «شوهر مناسب» میکند را از میان برداریم و تصویر «معشوق مناسب» را پدید بیاوریم. ثروت زیاد، یا اساسا ثروت، هر نوعی از آن، در بهترین شرایط متصور چشمانداز بهرهمندی از یک شوهر فراهمآورندهی دست و دلباز را در نظر تصویر میکند، و در بدترین شرایط بتای مفلوک تیغخور ِ دست به جیب که مفت و مجانی بخاطر هفتهای یکبار کُس خشک و خالی میرود خرید برای دختر و ... شما هیچکدام از این دو تصویر را نمیخواهید، و برای بالا بردن جایگاه اجتماعی خود در نظر زن بازی را دارید که شما را از «ثروت» بینیاز میکند.
دختر اگر شما را بخواهد با دوچرخه هم بیرون میآید، دروغ زن ستیزانهی بتاهای عقدهای را که «زن فقط پول میخواهد» باور نکنید، به لشگریان مردان طلاق داده شدهی ثروتمند بنگرید که پولشان هم برای نگاه داشتن زن بسنده نبود، و به سپاهیان عظیم مردان لات و بی سر و پای بیچیز که زیباترین دختران به زیرزمین خانه میبرند. پس تا جایی که میتوانید ثروت، درآمد و دارایی خود را پنهان کنید. اگر خانهی بزرگی دارید، بگویید قرضیست، اگر ماشین مدل بالا دارید، با آن سر قرار نروید، یک ماشین دم دستی داشته باشید برای دختربازی. لباسهایتان زیبا و مرغوب ولی بیمارک و قیمتشان غیرقابل تشخیص باشد و گاهی از بیپولی و ورشکستگی خود بنالید، «امشب اینو با هم نصف میکنیم ها، پول ندارم»، «چه خبره هر شب رستوران، امشب کتلک درست کن بیار!»، « تو این منو نوشته اسپرسو ۱۲ تومن، شما قرار حساب کنی دیگه؟»، یا از همه بهتر: «یه دو تومن داری کرایه ماشین؟»...
هیچ چیز بیش از «خست» آلفا نیست!
مردی که حضور خود را به تنهایی برای زن ارزشمند میداند و برای خریدن اشتیاق، محبت و وفاداری او نیازمند نمایش ثروت و یا خرج کردن نیست.
تحصیلات:
چارهای نیست، تحصیلات آکادمیک مثل مهر بتابودگی بر پیشانی شما هستند، و باید آنها را پنهان کرد. دختر با دختر فرق میکند، اما یک مرزی هست که از آن فراتر در ذات خود بتاست و باید از چشمان زن پنهان کرد، طبق مشاهدات شخصی من در رشتههای انسانی بالاتر از فوق لیسانس، در رشتههای بجز آن بالاتر از لیسانس شما را در نظر زن «شوهر آینده» میکند و پاهای او بسته شده، تقویم گشوده، و تاریخ خواستگاری مقرر میشود! این امگاهایی که گمان میکنند هوششان برای زنان جذاب است و در قرار اول شروع به صحبت دربارهی مسائل پیچیده و تخصصی احمقانه میکنند اغلب برای باکره ماندن خود تا ۲۰ سالگی به دنبال دلیل هستند، خب چه دلیلی بهتر؟
امگای باهوش و بتای محصل بدانند، تنها مدلی از هوش که برای زنان جذاب است نمودی سطحی، مبتذل و روبنایی از آن مثل حاضرجوابی یا کنایهگویی یا متلکپرانیست. هوش ِ اندازهگیری شدهی طبقهبندی شدهی عینی برای زن احتمالا ملالآورترین چیز دنیاست. البته حرجی هم بر ایشان نیست، دختر زیبا و دلنواز میخواهد از ماجراهای هیجان انگیز زندگی مرد آلفا بشنود و نظر او را دربارهی موضوعات جذاب و جالب روز بداند، نه خیالپردازیهای مرد امگا، و اینکه کانت و نیچه و هایزنبرگ و نمیدانم ویلسون که هستند و چه شکری خوردهاند. هیچ شرمی هم در این نیست و این از نشانگان «سطحی» بودن زنان نیست، حتی باهوشترین زنان هم از «فال کف دست» گرفتن من لذت بیشتری بردهاند تا صحبت دربارهی موضوعات پیچیده. برای هر کار جا و مکانی هست، قرار رمانتیک مال بحث فلسفی و دینی و سیاسی نیست و شما اگر هر پنج دقیقه موضوع را عوض نمیکنید یک جای کار میلنگد.
برگردیم به بحث، دکتری در این میان مثل طناب دار تصویر ذهنی شماست، من تا به حال حتی یک آلفای طبیعی ندیدهام که دکتری گرفته باشد، حتی در ایران در پیت که با تیراژ روزنامه مدرک چاپ میکنند هنوز «دکتری» در انحصار مطلق بتایگان مفلوک است که با آنهمه هوش و درایت، زیر بار دلبری زاییدهاند. دکتری را همچون جذام، همچون سفلیس عفونی از زن پنهان بکنید. چیزی در این جهان بدتر از دکتری برای بازیکن نیست، دشمن و آفت ِ جان شما، و کُسپرانترین چیز عالم است. اگر آنقدر جوان هستید که میتوانید، هرگز حماقت نکنید و به جای اتلاف وقت در آکادمیا زودتر بروید بازار که حمالی در پامنار بهتر از استادی در دانشگاه تهران است. اما اگر بدشانس بودهاید و دیگر کار از کار گذشته، دستکم آن را تا ده قرار اول و شکل گیری کامل تصویر شما به عنوان مردی حسابی در ذهن زن، پنهان بکنید.
و یک چیز دیگر: کلمات گرانتر از صد تومان را از دایرهی زبانی خود حذف بکنید. کافیست لغتی در حد «سفسطه» یا «مترادف» از دهانتان خارج بشود تا کس برای همیشه بخشکد!
روابط اجتماعی با آدمهای ناجور
مرد آلفا دوستان برجسته و مفید و حسابی دارد، چهار رفیق کور و کچل زمان دانشجویی و چه میدانم بچه محل سابق و رفیق باشگاه و باقی اراذل در پیت را باید کبریت سوخته بیاندازید دور و به جای آن مردان بتای بسیار سطح بالا را به عنوان دوست برای خود دست و پا بکنید. اگر اما هنوز در عوالم وهمآلود «مرام» و «معرفت» و این چرندیات هستید و نمیخواهید فلان رفیق بدردنخور قدیمی را دک بکنید، آنها را مثل بچهی عقبماندهی فامیل در پستو پنهان بکنید. دوستان شما معرف شخصیت شما هستند، فلان ادیب ِ لاغرمردنی ِ عینکی که در هر جمله دو تا نقل از حافظ میکند و سه تا گریز به مولانا میزند مایهی آبرو ریزیست، رفیق مایه دار ِ پورشسوار و یا آدم با نفوذ قدرتمند را به عنوان دوست نمایش بدهید که دختر در عجب بماند، که این پسر چگونه با این مردمان مایهدار و سطح بالا دوست است و تازه منت هم بر ایشان میگذارد.
آتهایسم!
یکی دیگر از نمودهای هوش که برای زنان بیارزش است.
بله، بیخدایی بتا، چه بسی حتی امگاست!
زنان مردانی با کد اخلاقی قدرتمند و محکم میخواهند، آتهایسم با رواداری و بیبند و باری اخلاقی تداعی شده(درست یا نادرست)، همینطور عاقبت نوجوانان بازنده و تنهاییست که ساعات بی شماری از روزهای بیپایان خود را به مطالعه پرداختهاند، در شرایطی که همسالانشان مشغول خوشگذرانی بودهاند. افزون بر این در این وانفسای بیدینی و بیخدایی و ... مرد مسلمان جانور درندهی روبه انقراض ِ زمخت و کلکسیونی محسوب میشود که اگر دینش مثل عربهاست لابد چیز دیگرش هم به آنها رفته. من بارها در پاسخ به «مذهبی که نیستی» دختران گفتهام «البته که هستم..»، و دیدهام که گل از گلش شکفته. مرد مسلمان سیگنال بتای سنتی را به دختر میفرستد و خیلی بهتر از مرد بیخداست که سیگنال بتای مچنازک ِ فمینیست و یا امگای باکرهی کسلیس را صادر میکند. من هر سال محرم سه شب آخر و ظهر عاشورا میروم زیر علم، و هر شب حداقل ده شماره از دختران بالای ۷ میگیرم، اینکه فکر میکنید عزاداری حسینی چیزی بجز مناسکی برای کسبازی/پسربازیست اشتباه است، راهیست آسان برای رفیق پیدا کردن زنان شوهردار و مخ زدن پسران.
اینها مهمترین مواردی هستند که برای دروغبافی به نظرم میرسند. پس اگر خواستید دروغی بگویید، بدانید که چرا و چگونه باید آن را گفت.
ویرایش از سوی Ouroboros : 02-12-2014 در ساعت 04:27 PM
زنده باد زندگی!
Crusader(04-01-2014),kourosh_bikhoda (02-12-2014),Persepolis (02-13-2014),Russell (02-12-2014),sonixax (02-12-2014),viviyan (02-12-2014)
یک گام به سوی شناسایی جایگاه اجتماعی مردان از طریق رفتار و علایق:
اینکه کدام بخش از ارتباط عاطفی میان زن و مرد برای شما «راحتترین» و «مطلوبترین» است، یعنی بخشی از رابطه که به باور شما نقطهی اوج آنست، میتواند راهی برای دریافتن یا سنجیدن موقعیت و جایگاه شما در هرم قدرت اجتماعی، موقعیت روانی و ارزشتان در بازار جنسی/جنسیتی باشد. پیش از رخ دادن سوء تفاهم احتمالی: من معتقدم که تمام مردان مذکور در این نوشته در آخر روز در پی سکس هستند، اما روشهای گوناگونی برای رسیدن به آن را اتخاذ میکنند و پس از مدتی این روشها جای خود چیز مینشیند، یا به عبارت بهتر: در ذهن او تنها راه ممکن برای رسیدن به آن میشود.
مردان آلفا: سکس!
اگر مردی هستید که آگاهانه زنان را تنها برای ارتباط جنسی میخواهد و در دنیای او زن چیزی بجز حفرهای جنسی نیست و اغلب بلافاصله پس از سکس علاقهی خود به دختر را از دست میدهید، شما یک مرد آلفا هستید. این مردان کمابیش تحمل بسیار اندکی برای گهتستها و حرکات زنان دارند، دربارهی آنچه میخواهند بیعذرخواهی و ملاحظه وارد میدان میشوند و زنان اغلب پیش از ورود به رابطه هیچ امیدی بجز سکس خشک و خالی از ایشان ندارند و این «پسران بد» غیرقابل تحمل را عاشقانه و شیفتهوار دوست میدارند.
روش شناسایی برای زنان:
مرد آلفا زمختتر و درونتهیتر از آنست که بتواند میل خود را در هیچ پوششی پنهان یا نمادین یا والایش بکند، رمانتیکترین واژهای که از دهان او خواهید شنید «بکش پائین» یا «برگرد بینم» است. یا اصلاً تلفن نمیداند چیست ماهی یکبار با کفترهایش برایتان پیغام میفرستد، یا فقط در زمانهای مقرر اجازه دارد که از تلفن زندان استفاده بکند. اگر به راستی عاشق بشود(بسیار بعید است)، احتمالاً لقب خود را به روی کمر یا پستانتان با چاقو حکاکی میکند! اگر دختر خوبی باشید شما را ترک موتورش اینطرفآنطرف میبرد. مرد آلفا با شما همچون یک بردهی جنسی برخورد میکند.
مردان بتا: رُمنس!
کل سبکبازیهای چندشآور و مناسک مدرن زنپرستی که تحت عنوان رمنس شناخته میشود، از غذا در دهان هم گذاشتن در رستورانی آنچنانی که با نور شمع روشن شده، تا دوستپسر/دوستدختری و کارهای رقتانگیز مشابه. این مردان به مانند هر مرد دیگری میخواهند که ابژهی تمنای زن باشند، و در نظر ایشان تنها راه اطمینان از این مورد اشتیاق واقع شدن کارآمدیست، یعنی مرد بتا زمانی که به کار یک زن خورده خود را حقیقتاً تائیدشده مییابد. این است که این عجایب خلقت به راستی با ذوقزدگی تمام کاپشن خود را در هوای پائیزی به دختری که میگوید «سردمه» میدهند و وقتی دختری به ایشان میگوید «منو بگیر» اینرا نشانهای از علاقهی زیاد دختر به خودشان تعبیر میکنند... رمنس ایشان هرچند تکراری و پراحتیاط و پیروی کورکورانه از نسخهای منسوخ که دهها سال است دیگر جواب مطلوب را نمیدهد است، اما به دید خودشان چیزی از آن جالبتر وجود ندارد.
روش شناسایی برای زنان:
تا قرار سوم حرفی از سکس نمیزند، شنوندهی خوبیست، جزئیات عجیب و غریب و بیاهمیت دربارهی شما به ذهنش میماند(مثل روز تولدتان، یا چه میدانم، اسم فامیلتان)و اگر به تماشای فیلمی رفتید به شما اجارهی انتخاب آنرا میدهد، حتی ممکن است بعد از پایان فیلم بگوید «عزیزم خیلی انتخاب خوبی بود»... ترحم برانگیز! حداقل روزی یک بار زنگ میزند و بطور میانگین هر بیست دقیقه یک اساماس میفرستد. بلا انقطاع لبخند میزند و اگر زنگ زدید و جواب نداد جدیجدی عذرخواهی میکند و دلیل میآورد!
مرد بتا با شما همچون اثر هنری زیبایی رفتار میکند که برای چشمنوازی و دلنوازی آفریده شده.
مردان بازیکن: مخزنی!
آنجاکه مردان دیگر به دست و پا میافتند و از ترس آن تن به ارتباط بلندمدت با زنان معمولی، یا حتی بندگی قانونی ازدواج در میدهند، مرد بازیکن نعرههای شادمانی پیروزمندی سرمیدهد! اگر فقط برای مخزنی بیرون میروید، اگر روزانه دهها اقدام میکنید و چندین شماره میگیرید که هرگز به آنها زنگ نمیزنید، اگر تعداد قرار اولهایی که با زنان داشتهاید بیشتر از پانصدتاست و اگر هیجانانگیزترین بخش از رابطه برای شما لحظهای است که اولین جملهی گشایش را بر زبان میآورید آنگاه شما قطعاً یک بازیکن هستید.
روش شناسایی برای زنان:
تا به حال شما را دستکم به سه اسم مختلف صدا زده، در قرار اول برخورد فیزیکی را آغاز میکند، شما پیشنهاد سکس با او را مطرح میکنید و اگر روز بعد اتفاقاتی که طی قرارتان افتاده و حرفهایی که زده را به خاطر میآورید و با صدای بلند میخندید، میتوانید مطمئن باشید گیر یک بازیکن افتادهاید. او هفتهای دو بار بیشتر زنگ نمیزند. سکس بسیار خوب، اما یکسر متفاوت با همان مرد آلفا دارد. اگر سکس با مرد آلفا لذتبخش است زیرا او آنچه میخواهد را میگیرد بیهیچ ملاحظهای نسبت به آنچه شما میخواهید، سکس با مرد بازیکن لذتبخش است زیرا او ماجراجو و راحت و هرزه است، چنانکه گویی آناتومی میداند و جاهایی از بدنتان را کشف میکند که خودتان پیشتر خبر نداشتید.
مرد بازیکن با شما همچون یک فاحشه رفتار میکند.
مردان امگا: حرافی!
این بیچارگان به راستی گمان میکنند هوشمندی و دانشمندی ایشان برای زنان جذاب و ارزشمند است، این است که میکوشند نظر مساعد آنها را از طریق حرافی و سخنرانی و طرح مباحث پیچیده و ثقیل و عجیبغریب دربارهی موضوعات انتزاعی و مغزسپوز جلب بکنند، اما آنچه در جهان واقعی رخ میدهد آنست که دخترک معصوم که از روی ترحم و یا کنجکاوی حاضر به بیرون رفتن با او شده از فرط ملال دیوانه میشود و در وسط کار بیخداحافظی بیرون میرود! این مردان تمام دروغبافیهای زنان دربارهی آنچه میخواهند را باور کردهاند، و پس از بدست آوردن تمام آنچه زنان میگویند میخواهند، هنوز ناخواسته باقی ماندهاند و حیران و سرگردان درپی دلیلی برای توضیح ناتوانی خود میگردند.
روش شناسایی برای زنان:
داستان آن مرد مسافرکشی را شنیدهاید که یک بار خواسته بود میانبُر بزند و مسافر خود را از مسیر کوتاهتری زودتر برساند، اما زن با شیشهی آبلیمو بر سر او کوبیده بود؟ آن مرد احتمالاً امگا بوده است. مردان امگا برای زنان نامرئی هستند، و تنها خطر مورد تجاوز قرار گرفتن از سوی ایشان است که میتواند آنها را مرئی بکند. سکس با مرد امگا احتمالا تجاوز جنسیست!
مرد امگا، اگر زنی گیرش بیاید، او را همچون الههای آسمانی مورد پرستش قرار خواهد داد.
زنده باد زندگی!
Crusader(04-01-2014),Dariush (02-16-2014),kourosh_bikhoda (02-13-2014),sonixax (02-12-2014),viviyan (02-12-2014)
درست میگویید مذهبی خشکاندیش مضحکه است و در بازار جنسی کاملا فاقد موضوعیت، من اینها را دیگر فراموش میکنم که تدقیق بکنم. یک مذهب ظاهری ِ سطحی در حد همان علمکشی و ... عرفانبازی هم به شدت بتاست. جواب مرموز را من امتحان نکردهام ولی از «پس چی؟ جلوی من یه موقع فحش محش ندیها، قاطی میکنم» نتیجهی بسیار خوبی گرفتهام. دختر معمولا مرا «تودل بروتر» و «جالبتر» از قبل دیده و با من رفتار کرده. کورش بیخدا یک پستی در وبلاگش زده بود که چرا این «ابنهایها» محرم که میشود حسینحسین میکنند و با قیافههای آن چنانی مدعی عزاداری برای سیدالشهدا میشوند، خب جناب کورش، به خاطر کُس! منهم دقیقا منظورم یک تعلق مذهبی از همان جنس است. شما بیخدای فیلسوفماب یا دانشمند نیستید، خداپرست دگم ِ دهاتی هم طبیعتا نیستید. مثل مردم عادی بیست سال پیش یک اعتقادات کاذب و سطحی و دورادوری دارید که سالی ده روز مهم میشود، باقی همه کشک است. اما «مسلمان» جواب احتمالا ده برابر بهتریست از «بیخدا»، و «آتهایست» و ...
دربارهی کد اخلاقی هم که دیگر شکی وجود ندارد و میان بازیکنان همدلی هست، تا جایی که میتوانید پایبندی خود به اخلاقیات سنتی را منهای لاشیستیزی(که به ضد شما کار میکند)جلوه بدهید، اما به هیچ چیز بجز منافع مبتذل دمدستی خودتان پایبند نباشید.
زنده باد زندگی!
Crusader(04-01-2014),kourosh_bikhoda (02-13-2014),sonixax (02-12-2014),viviyan (02-12-2014)
تئوریهایی که در این جستار مطرح شدهاند دست اول، تجربی و اورجینال هستند و آموختن آنها از تکالیف واجب هر بازیکن آماتوری میباشد. اما زیرشاخههای بازی وسیعتر از آنست که در قالب این جستار بگنجد، بازیکن حرفهای در مواجهه با هر «شرایطی» باید هوش آنالیزور قدرتمندی داشته باشد و هر لحظه ترفندهای تیز و نابی را از آستین برون بیاورد. برای مثال من تجربهی چند روز پیشم را برای شما بازمیگویم که چطور بازی در «بهترین» وجه ممکن پاسخ مثبت نداد و کُس برای همیشه خشکید. این ماجرا را برایتان شرح میدهم چون فکر میکنم احتمال بالایی دارد که روابط آتی شما را هم تحت تاثیر بگذارد.
در مواجهه با هر کُسی «گشایش» حرف اول را میزند، «بازی» حرف آخر را. گشایش یعنی همان زمانی که با تیپ رقتآور یا هر نوعی از «توجه اجتماعی» چشمان دختر را به سوی خود جذب میکنید. میستری بزرگ از طرفند آندروژنی استفاده میکند، وقتی دختر چنین مرد رقتآوری را میبیند با طعنه به او میگوید "هه... چه کلاه مزخرفی داری" و اولین «فرصت» برای میستری ایجاد شده، پس چنین «گشایش» میکند:
کلاه؟! چرم اصل گاوه، نمیدونی عجب ماجراهای هیجانانگیزی داشتیم تا توی جنگل برهوت گاوه رو شکار کنیم...
و دختر با خود میاندیشد این مرد عجب زندگی هیجانانگیزی دارد، در مرحلهی بعدی کنجکاو میشود و گهتستهای آغازین را شروع میکند. (اگر گهتستهای اولیه را موفق شوید گشایش گردهاید و بعد با خیال راحت بازی میکنید)
بنابراین همیشه باید بهوش باشید که چگونه گشایش اولیه را بر زبان جاری کنید. گشایش حرف اول را میزند، اگر در این مرحله بمانید دختر به شما کنجکاو نمیشود و شمارا گهتست نمیکند.
خوب اما ماجرایی که برای من رخ داد و استراتژی آلفانمایی پاسخ مثبت نداد:
چندی پیش با دختر کمسن و سالی آشنا شدم که علاوه بر گشایش در بهترین شکل ممکن، در بالاترین سطوح متصور «بازی» کردم و از قدرتمندترین رانهی بازی یعنی Pre Selection نهایت بهره را بردم. بارها دختر به من گفت که ناجور شیفتهی من شده است و میخواهد از زندگی هیجانانگیز من بیشتر و بیشتر بداند. (در مورد زندگیتان فقط باید با اصول بازی کُس و شعر بگویید)
چند هفته بعد روزی دختر به من گفت اگر مرا اذیت نکنی همیشه باتو میمانم و عاشقت شده ام... ! من هم علاوه براینکه قلبم در شورتم میفتاد خودم را بیتفاوت نشان میدادم و کُس و شعر میگفتم. یعنی کاملا مطئمن شده بودم چنین دختر خوشگلی را کاملا «فتح» کردهام و تا مدتها نیازی به مخ زدن ندارم. اما چند روز بعد از این دیالوگ دختر ناگه از زیر دستم سُر خورد و پرید. چگونه؟ دوست پسر سابق خانم که یک سال باهم رابطه داشتند دوباره به دختر زنگ زده و ابراز پشیمانی کرده است. من تیرهای آخر را هم در تاریکی رها کردم و حتی شروع به تخریب دوست پسر کذایی در لفافه کردم، اما جواب مثبت نداد...
مدتها باخودم میاندیشیدم که چرا و چطور بازی در بالاترین سطح ممکن جواب مثبت نداد و چنین کُس تر تمیزی از زیر دستم سُر خورد؟!!!
استراتژی قوی اما با اینحال غلطی که من اتخاذ کرده بودم. دخترها همیشه آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارند، کار شما زمانی دشوار است که دختر در گذشته دوست پسری داشته باشد که با او رابطهی جنسی برقرار کرده و او اکنون نیست. هر لحظه احتمال دارد دوست پسر پیشین (که طبیعتا اولویت دارد، چون دختر را کرده و رفته) بازگردد و سقف طلایی و وزینی که ساختهاید بر سرتان فروبریزد.( دقت کنید که با مفهوم بیوهی آلفا تفاوتهای ظریفی دارد) در این مرحله من به ذهنم نرسید که بازی استراتژیهای گوناگونی دارد، و به اشتباه از تکنیک آلفای سخت بدستآمدنی سود برده بودم. در حالی که دختر با خودش میاندیشد که این آلفای ثقیل را من نمیتوانم نگاه بدارم و از طرفی به دوست پسر اسبق خود کُس دادهام و او اولویت دارد، پس باید رفت!
زمانی که هنوز سایهی سیاه دوست پسر سابق در روابط آغازین شما حضور دارد شما باید از استراتژی آلفای بدستنیامدنی برای دیگران، بتای بدستآمدنی برای دختر استفاده کنید. در اینصورت دختر شما را کاملا بدستآمدنی و آلفا مییابد و دوست پسر کذایی را چخه میکند.
اما تمام اینها یعنی بازی انعطاف بالایی دارد، فرمولهای روتین و کلیشهای بازی اگرچه مهم و از اهم واجبات هستند اما همیشه جواب نمیدهند، باید منعطف بازی کنید.
پس بیایید اینجا و از روابطتان بگوید تا اطلاعات دختربازی یکدیگر را باهم شریک کنیم و یک در دنیا صد در آخرت نصیبتان شود دوستان ارجمند!
من این تجربه را گفتم چون علاوه براینکه کمی اعصابم تخمی بود و انرژی و سرمایهگذاری تقریبا یکماههام به گا رفته است شما به چنین منجلاب محتملی که من سقوط کردم نیفتید.
ویرایش از سوی Crusader : 04-03-2014 در ساعت 10:51 AM
Mehrbod (04-03-2014),sonixax (04-03-2014),undead_knight (04-03-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)