اووم مسئله یخورده پیچیدست،زندگی به خاطر وضعیتی که بوجود میاره ارزشمنده و خب البته اینجا مسئله انسان روشنفکر نیست،مسئله انسان هست،هر انسانی.
در فسلفه آبزورد این وضعیت انسانی مشترک هست که روش پافشاری میشه،اینکه همه ما در برابر مرگ، در برابر ابدیت و در برابر جهان آسیب پذیریم،جهان فاقد فهم هست ولی ما دارای فهم هستیم و این وضعیت آبزورده،مردن فایده ای نداره چون این معادله رو حل نمیکنه،نه انسان تغییر میکنه و نه جهان.
آه البته زندگی دردآور هست،گاهی هم مسخره هست و غم انگیز ولی در عوض مقداری آزادی موجوده که در این جهنم انسان امپراطوری خودش رو برپا کنه(منظورم حکومت نیست،منظورم اهدافو علایق شخصیه)