• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 15 نخستیننخستین 123456789101112131415 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 150

    جُستار: فلسفه چیست؟

    1. #11
      نویسنده دوم
      Points: 7,041, Level: 55
      Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
      Overall activity: 60.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      سامان آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2011
      نوشته ها
      222
      جُستارها
      3
      امتیازها
      7,041
      رنک
      55
      Post Thanks / Like
      سپاس
      52
      از ایشان 372 بار در 192 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      اینکه علم های دیگر مثل فیزیک و شیمی به ریاضی نیاز دارند شکی نیست.علوم تجربی را میتوان ازمایش و اثبات کرد و سپس قبول کرد. اما چرا ما باید از فلسفه کمک بگیریم؟شما میگید فلسفه ابزار درست اندیشیدن است.پس علم این وسط چکاره است؟!وقتی من به این نتیجه رسیدم که مثلا انسان حاصل فرگشت دیگر موجودات است این وسط فلسفه چه نقشی میتواند داشته باشد؟!
      فلسفه رو میشه از جنبه های مختلف توضیح داد ولی معنایی كه خیلی كلی باشه و همه ی توضیحات دیگه رو تو خودش جا بده میشه: فلسفه=فكر كردن با رعایت برخی اصول. و این معنی منافاتی با این نداره كه فكر كردنمون رو بر مبنای انباشته ی نتایج فكر سایرین، بنا بذاریم.
      بنابراین وقتی با فكر كردن تونستیم ناشناخته ها رو به شناخته ها بدل كنیم و در حوزه ی علم قرارشون بدیم، این شناخته های جدید افقهای جدیدی رو هم از ناشناخته ها در اختیارمون قرار میدن كه برای شناسایی اونها باز محتاج فكر كردن خواهیم بود. به این ترتیب اون صحبت دوستمون كه گفتن با گسترش علم فلسفه هم گسترش پیدا میكنه از یك منظر درسته. منتها به مرور كه به پیش میریم، پیشرفت علم در امور و مقیاس های جزئی تر صورت میگیره و از اونجا كه فیلسوف هایی كه اشتغال حرفه ایشون فلسفیدن هست نمیتونن وارد همه ی این جزئیات بشن، به مرور شاهد هستیم كه اون فیلسوف های خیلی معروف از تعدادشون كم میشه و در عوض قسمتی از این بار فلسفیدن به عهده ی خود دانشمندان میفته و به تدریج كه پیش میریم دانشمندانی موفق تر خواهند بود كه فلسفیدن رو هم بلد باشن و اگه مثلا 100 سال پیش مطالعه ی تاریخ فلسفه برای یك فیزیكدان خیلی ضرورت نداشته، امروزه این ضرورت برای متخصصان همه ی رشته های علمی بیشتر احساس میشه.

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از سامان گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (09-08-2013),Russell (08-25-2013),sonixax (08-26-2013),undead_knight (08-26-2013)

    3. #12
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      یه سوال:با وجود علم چه نیازی به فلسفه است؟
      این صفحه و لینک هایی که در انتهاش هست بخونید متوجه میشید :

      : فلسفه و علم

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (08-26-2013)

    5. #13
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      این نگرشی نادرست اما رایج است در موردِ فلسفه.
      البته نگرش راسل هست.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      فلسفه اما علاوه بر شناخت معنا را نیز می‌کاود و این کاری‌ست که علم هرگز به آن کاری ندارد. علم می‌تواند چیستیِ ما را توضیح دهد، اما این فلسفه است که به کیستیِ ما می‌پردازد. به عنوانِ نمونه «پوچ» یا «هیچ» از نظرِ علمی تعریفی یک خطی و کاملا مشخص دارد که جای هیچ بحثی در آن نیست. اما همین یک کلمه را بدهید به یک فیلسوف همچون ویتگنشتاین یا سارتر تا یک کتاب پیرامون‌اش بنویسد
      باز هم مشکلی در تعریف راسل ایجاد نمیشه. علم هم میتونه وارد مقوله های بالا بشه. شاید هم شده باشه و هنوز به نتیجه نرسیده. مثلن زمانیکه اتم امری فلسفی بود، یکی مانند شما در یک انجمن مانند اینجا همین نطق رو در دفاع از گستردگی و شکست ناپذیری فلسفه ارائه میکرد. همین الان هم تئوری وحدت تا حد زیادی فلسفی است. راه دور نریم. تئوری نسبیت هم فلسفی است. خب البته علت اینه که درک و دریافت بشر از این تئوری ها اندکه و بنابر این روی به تفکر و تفلسف میاره.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      ما فلسفه‌ی علم داریم و فلسفه‌ی علوم هم داریم ( از قبیلِ فلسفه‌ی تاریخ، فلسفه‌ی مزداهیک، فلسفه‌ی هنر و... ) ... .
      بله چون اینها همه حوزه تفکر هم هستند. فلسفه تاریخ مثلن فلسفه است. ولی خود تاریخ علم هست. فلسفه ی علمِ تاریخ.
      Rationalist این را پسندید.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (08-26-2013)

    7. #14
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      آیا منظورتون اینه که خودِ دانستن و خودِ تفکر چه هستند؟ و نیاز به تفلسف این زمینه هست؟ در حالیکه فلسفه خودش وابسته به اینهاست؟
      آری! تنها مشکلی که در این تعریف می بینم.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      ممکنه اینطور باشه. ممکنه هوز کسانی باشند که درباره اتم بخوان فلسفه ببافند. ولی این چیزی رو عوض نمیکنه. علم و دانش راه خودش رو طی میکنه. بازنگری و شک و نقد هم در علم روش و دستور خودش رو داره و این امر شدنیه بدون اینکه تداخلی در تعاریف راسل از "علم" و "فلسفه" بوجود بیاد.
      پس با این دیدگاه موافق هستید که در درخت باورهای ما، ادراکات فلسفی، نقش ریشه را برای شاخ و برگ های دانش های تجربی دارد؟!

      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (08-26-2013),sonixax (08-26-2013)

    9. #15
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      این نگرشی نادرست اما رایج است در موردِ فلسفه. اساسا فلسفه چنین رابطه‌ای با علم ندارد و من اتفاقا می‌اندیشم که فلسفه با رشد و گسترشِ علوم هم حوزه‌‌اش گسترده‌تر می‌شود و هم نیاز به آن بیشتر احساس می‌شود. علم جایگاهِ شناخت است، فلسفه اما علاوه بر شناخت معنا را نیز می‌کاود و این کاری‌ست که علم هرگز به آن کاری ندارد. علم می‌تواند چیستیِ ما را توضیح دهد، اما این فلسفه است که به کیستیِ ما می‌پردازد. به عنوانِ نمونه «پوچ» یا «هیچ» از نظرِ علمی تعریفی یک خطی و کاملا مشخص دارد که جای هیچ بحثی در آن نیست. اما همین یک کلمه را بدهید به یک فیلسوف همچون ویتگنشتاین یا سارتر تا یک کتاب پیرامون‌اش بنویسد. فلسفه در مقامِ شناخت شاید حوزه‌اش کوچک شده باشد، اما در حوزه‌ی معنا هرچه علم بیشتر پیش می‌رود، دامنه‌ی فلسفه نیز افزایش می‌یابد
      از تعریف برتراند راسل می توان چنین دریافت که در فلسفیدن؛ هرگاه ما به طور بنیادی چیستی و معنای یک مفهوم را درک نماییم؛
      پس از آن؛ برای مطالعه پیرامون آن مفهوم به روش خاص خودش، به حوزه ای جدید به نام "دانش" وارد شده ایم.
      چه لزومی دارد که ما حوزه بررسی چیستی و معنایی را تفکیک نماییم؟!

      هنگامی که در یک دانش تجربی دستاورد های جدیدی حاصل می شود؛ خود به خود، آگاهی ما هم از جهت معنایی نسبت به واقعیت های آن دانش
      افزایش می یابد.
      اینکه بسیاری از فیلسوفان پیرامون واژه “هیچ” می توانند کتاب ها بنگارند؛ بیش از اینکه در نظریاتشان تمایزی میان بررسی از جنبه چیستی و معنایی ببینیم؛
      پرداختن بنیادی به موضوع بیشتر به چشم می آید! برای نمونه سارتر در تبیین اگزیستانسیالیسم؛ چگونه می تواند جنبه های چیستی و معنایی "وجود" و "ماهیت" را مستقلا بررسی نماید؟
      شاید به این خاطر است که تمایز میان دانش و فلسفه، به گونه ای که شمابیان داشتید؛ با آنچه امروزه در گسترش شاخه های دانش مشاهده
      می کنیم؛ تفاوت دارد و دانش های امروزی در پیشرفت خودشان معنای روشن تری هم از زاویه پرداختن به واقعیت ها نمایان می سازند.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      و شاید امروز دیگر فسلسوفانی چون کانت یا ارسطو نمی‌بینیم
      چرا؟!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      ما فلسفه‌ی علم داریم و فلسفه‌ی علوم هم داریم ( از قبیلِ فلسفه‌ی تاریخ، فلسفه‌ی مزداهیک، فلسفه‌ی هنر و... ) ... .
      این هم با تعریف برتراند راسل تناقضی نخواهد داشت!

      ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــ
      * آگاه باشید که در این جستار پیرامون تعریف "فلسفه" بحث می شود؛ پس واژه" فیلسوف" هم معنای خود را در حاصل این گفتمان بازخواهد یافت!
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (08-26-2013),sonixax (08-26-2013)

    11. #16
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      دانش میتونه برای شما تشریح بکنه مثلا یک نقاشی توسط کی کشیده شده،سبکش چیه، چطور کشیده میشه،چند سال قدمت داره و... ولی نمیتونه به شما بگه معناش چیه:)
      فلسفه بیشتر به معانی میپردازه و این جایی هست که دانش نه علاقه ای به ورود بهش داره و نه ابزارشو.
      چرا؟ صرفا از این بابت که شما مطالعه چیستی و معنایی پدیده ها را در تفاوت دانش و فلسفه می دانید؟
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (08-26-2013),undead_knight (08-26-2013)

    13. #17
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      خب این وسط تکلیف فلسفه چیست؟این است که بگوید به ما حس خوبی میدهد؟که این سوال رو میشه از نظر روانشناسی توضیح داد.
      استفان هاوکینگ هم باورمند است که امروزه دیگر نیازی به فلسفه نداریم؛ و فلسفه را مرده تلقی می کند!
      ولی نمی دانم در پاسخ به این پرسش؛ هنگامی که هر دانشی به روش و ابزار خاص خودش به مطالعه واقعیت ها می پردازد؛
      بر چه بنیادی و در چه حوزه ای می توان برای مسایلی همچون مفهوم واقعیت، هستی، چیستی دانش و... پاسخی ارایه داد!
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (08-26-2013),undead_knight (08-26-2013)

    15. #18
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سامان نمایش پست ها
      فلسفه=فكر كردن با رعایت برخی اصول.
      شما هم چون برتراند راسل؛ "فکرکردن" را مقدم بر فلسفه درنگر گرفته اید!
      در پست شماره ۳ این جستار در پاسخ به جناب کوروش نیز چنین نگاشتم:
      بر اساس این تعریف؛ هر مفهوم ناشناخته که محتملا نیاز به اندیشیدن هم پیرامون آن لازم است؛ "فلسفه" خواهد بود.
      پس در این تعریف؛ چگونه و چه طور در واژگانی همچون "دانستن" و "تفکر" ؛ پیشتر مفاهیمی ادراک شده را در نگر گرفته ایم؟به طوری که از مفاهیم آنها
      در جهت تعریف فلسفه به طور مقدم تری سود برده ایم!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سامان نمایش پست ها
      و این معنی منافاتی با این نداره كه فكر كردنمون رو بر مبنای انباشته ی نتایج فكر سایرین، بنا بذاریم.ا
      اینجا را درنیافتم!
      لطفا بیشتر توضیح دهید.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    16. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (08-26-2013)

    17. #19
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      اینکه علم های دیگر مثل فیزیک و شیمی به ریاضی نیاز دارند شکی نیست.علوم تجربی را میتوان ازمایش و اثبات کرد و سپس قبول کرد. اما چرا ما باید از فلسفه کمک بگیریم؟شما میگید فلسفه ابزار درست اندیشیدن است.پس علم این وسط چکاره است؟!وقتی من به این نتیجه رسیدم که مثلا انسان حاصل فرگشت دیگر موجودات است این وسط فلسفه چه نقشی میتواند داشته باشد؟!
      البته دوستان به خوبی توضیح دادند .

      علم یا یک موضوع علمی باید :

      1 - قابل مشاهده و آزمایش باشد و آزمایش قابل تکرار باشد
      2 - ابطال پذیر باشد

      این دو در فلسفه جایی ندارند پس فلسفه علم نیست .

      ولی اینکه به چه دردی میخوره ، شما برای مشاهده کردن و سپس آزمایش کردن و بعد نتیجه گیری کردن به یک سری ابزار جهت اندازه گیری و اندیشیدن نیاز دارید .

      ابزار اندازه گیری ریاضیات و ابزار اندیشیدن فلسفه هستش .

      حالا اگر این اندیشدن شما از روی یک فرض و نه از روی مشاهده و آزمایش باشه چی میشه ؟! نتیجه این میشه که شما با همون فلسفه به این نتیجه میرسید که زمین صافه ! (اگر اشتباه نکنم ارسطو به این نتیجه رسیده بوده)
      Rationalist این را پسندید.
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (08-26-2013),undead_knight (08-26-2013)

    19. #20
      نویسنده دوم
      Points: 7,041, Level: 55
      Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
      Overall activity: 60.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      سامان آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2011
      نوشته ها
      222
      جُستارها
      3
      امتیازها
      7,041
      رنک
      55
      Post Thanks / Like
      سپاس
      52
      از ایشان 372 بار در 192 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      شما هم چون برتراند راسل؛ "فکرکردن" را مقدم بر فلسفه درنگر گرفته اید!
      در پست شماره ۳ این جستار در پاسخ به جناب کوروش نیز چنین نگاشتم:
      خوب اگه فكر كردن با رعایت یك سری اصول رو معادل فلسفه به حساب بیاریم دیگه تفاوتی بین فلسفه و فكر كردن باقی نمیمونه كه بخوایم یكی رو متقدم بر دیگری به حساب بیاریم. این تعریف اتفاقا برای رفع تعارض نظر شما ارائه شد.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      اینجا را درنیافتم!
      لطفا بیشتر توضیح دهید.
      فلسفه و تاریخ فلسفه چیزهای جدا نشدنی ای هستند. در واقع میشه گفت فكر كردن بر روی امور تفكر برانگیز بدون داشتن سابقه از سایر تفكرات (و نتایج این تفكرات = نظریات)، برروی همون موضوع، در واقع تفكر نیست بلكه هدر دادن وقت و انرژی و در خیلی مواقع باعث انحرافه. بنابراین شاید اصلی ترین شاخصه ی فلسفه (به معنی ای كه در ذهن از شنیدن لغت فلسفه خطور میكنه - میدونید كه در دید عموم فلسفه یعنی یه چیز سخت و مبهم!)، همین آگاهی داشتن از تاریخ فلسفه هست.
      تاكید من بر این موضوع در پست قبلیم، تاكید بر همین اهمیت معنی دار بودن فلسفه تنها با آگاهی از تاریخ فلسفه (فكر كردن) بود تا دوستان به اشتباه نیفتند كه منظور من از فكر كردن، هرنوع فكر كردنی هست.

    20. 2 کاربر برای این پست سودمند از سامان گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (08-26-2013),sonixax (08-26-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •