• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 4 نخستیننخستین 1234 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 37

    جُستار: فطری بودن وجود خدا،ادعا یا واقعیت؟

    1. #21
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      2 حالت دارد یا یافته های شهودی انسان مطابق با واقع است یا نیست
      چطور میشه فهمید یه نظریه مطابق با واقع است؟ ابزار شناخت واقعیت چیست؟


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      بگذریم از اشکال زیر که فرد همان وقتی که می گوید من شک دارم که واقعیتی باشد یا هیچ واقعیتی نیست خود دارد بیان یک واقعیتی را می کند.
      و در حقیقت دارد متناقض حرف می زند.
      مانند کسی که فریاد می زند من لالم
      اینها که جدل است. بالای دست هر حکمی یه ایراد میشه بر مبنای همان حکم وارد کرد. ولی فقط برای جدل و بیراهه رفتن.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      agn0stic (08-10-2013),Anarchy (08-10-2013),onali (08-14-2013),sonixax (08-10-2013)

    3. #22
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 69.jpg
دیدن: 147
حجم: 53.0 کیلو بایت


      در فیلم «مظنونین همیشگی» کوین اسپیسی درباره کایزر سُزه میگوید:
      "Keaton always said, 'I don't believe in God, but I'm afraid of him.' Well I believe in God, and the only thing that scares me is Keyser Soze."

      در عین حالی که داره سعی میکنه ترسناکی شخصیت سزه را نشون بده بطور غیر مستقیم داره طوری داستان رو تعریف میکنه که طرف مقابل خودش قبول کنه سزه‌ای وجود نداره.
      این مثال خوبیه برای تفاوت «باور به یک گزاره» و «ترس، آرزو و... در ارتباط با یک گزاره».البته درباره خدا گزاره‌یِ «خدا قادر است» در موقع خطر رابطه‌یِ دل‌استواری و ضد ترس دارد(نمیدانم واژه مناسبتری شاید برایش باشد).

      در مورد منشا باور به بسیاری از گزاره‌ها هم به شهود ارجاع میشود، مانند گزاره‌یِ « 2+2=4 » ولی من کسی را نمیشناسم موقع ترس حس خاصی مثل آنچه موضوع بحث است یعنی اطمینان خاطر بخاطر فکر کردن به یک موجود دارای شعور قادر است به او دست دهد، چرا که ایجاد حس ترس یا دل‌استواری در مواجهه با یک گزاره با باور بدرستی آن (بطور شهودی) متفاوت است.

      البته همانطور که دوستان گفتند حتی گزاره‌هایی که ما بطور شهودی باور داریم درست هستند لزوما حقیقت ندارند بلکه بسیاری از این شهود‌ها را انسان باید با تلاش بسیار اصلاحشان کند و برود مثلا ریاضی و فیزیک نیوتنی بیاموزد تا این تصور را که اجسام اگر رها شوند سرعتشان کم میشود و حالت پایدار ذرات سکون است را دور بریزد.
      همانطور که همه آنچه بواسطه‌یِ ادراک باور میکنیم درست نیست (مثلا خطای دید) و دنبال تمیز دادن درست و غلط آن هستیم در مورد شهود هم اینطور که میگویید سیاه و سفید نیست که یا همه را دور بیاندازیم یا همه را درست بگیریم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-10-2013),kourosh_bikhoda (08-12-2013),sonixax (08-10-2013),undead_knight (08-10-2013)

    5. #23
      شناس
      Points: 2,272, Level: 28
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      غافلگیر
       
      ahlobit آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2012
      نوشته ها
      63
      جُستارها
      11
      امتیازها
      2,272
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      6
      از ایشان 90 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      اینها که جدل است. بالای دست هر حکمی یه ایراد میشه بر مبنای همان حکم وارد کرد. ولی فقط برای جدل و بیراهه رفتن.
      این حرف از شما عجیب است بعضی آخوندا هستن که تا نمی تونن جواب بدن می گویند داری جدل می کنیو امام صادق ما را از جدل نهی کرده
      شما هم داری اینجوری حرف میزنی!!!!
      چه جدلی ؟؟؟استدلال به این قشنگی
      واقعا جای فکر داره
      و احساس می کنم خانه شکاکیت مطلق را از اساس خراب می کند

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از ahlobit گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (08-12-2013)

    7. #24
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      پرسش من رو پاسخ ندادید:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      چطور میشه فهمید یه نظریه مطابق با واقع است؟ ابزار شناخت واقعیت چیست؟
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      این حرف از شما عجیب است بعضی آخوندا هستن که تا نمی تونن جواب بدن می گویند داری جدل می کنیو امام صادق ما را از جدل نهی کرده
      شما هم داری اینجوری حرف میزنی!!!!
      چه جدلی ؟؟؟استدلال به این قشنگی
      واقعا جای فکر داره
      و احساس می کنم خانه شکاکیت مطلق را از اساس خراب می کند
      البته موضوع این بحث در این جستار نیست ولی ناچارن باید پاسخ بدم. از مدیر هم خواهش میکنم این جستار رو به تالار فلسفه انتقال بدهند.

      ببنید بشر برای فهم بهتر قضایا نیازمند وضع یک سری قوانین هست. به این قوانین احکام کلی میگویند. احکام کلی احکامی دست اولی هستند که برای فهم بهتر قضایا صادر میشند و دست اول تر از اونها دیگه معنی نداره. یک مثال خیلی ساده میزنم تا روشن تر بشید. زمان اولی ترین معیار سنجش جابجایی هاست. ما همه جابجایی ها رو (روشن ترین اونها حرکات وضعی و انتقالی زمین) با زمان می سنجیم. ولی دیگه نمیتونیم به همین زمان هم یک زمان ثانویه نسبت بدیم. به این خاطر که علت پیدایش زمان اولی از بین میره. ما قرار گذاشتیم همه جابجاییها رو با زمان بتونیم بسنجیم ولی جابجایی خود زمان رو خیر. گذشته از این بحث که آیا خود زمان هم از نگرش فلسفی مگه میتونه جابجایی داشته باشه تا بخواهیم برای سنجشش وابسته به زمان دیگری بشیم. در واقع ایرادات این کار فلسفه و علت پیدایش اون حکم رو مورد اشاره قرار میدند.

      اصلی ترین علت این ارتکاب اشتباه خطا در زبان هست. ممکنه پرسشی که شما مطرح کردید یا هریک از مثالهایی که من میزنم یا زدم، از نظر زبانی و دستوری صحیح باشند ولی لزومن دارای مفهوم و معنی نیستند. مثلن پرسش "منفی ترین عدد چند است؟" هم ظاهرن صحیح و و خالی از اشکال زبانی ست ولی لزومن پرسش درستی نیست.

      البته ایراد ضعیف تری هم میشه گرفت و اون اینکه خب این سوال پیش میاد که پس "زمانِ زمان" رو با چه بسنجیم؟ "زمانِ زمانِ زمان" رو چطور؟ مشخص میشه که اصلن به هدف اولیه (که همون تعیین معیاری برای سنجش و اندازه گیری جابجایی هاس) نائل نشدیم.

      از این مثال ها زیاد میشه گفت. مانند مثال کهن سقراط که گفته بود "همه یونانی ها دروغگو هستند" در حالیکه خودش یک یونانی بود. یا شمال قطب شمال کجاست؟ میبینید که همه این پرسش ها ظاهرن اشکالی ندارند ولی برای کسی که تفلسف میکنه بی معنی هستند. نکته بینی و ریزسنجی شما در این خلاصه میشه که فرق پرسش صحیح و غلط رو تشخیص بدید. در واقع هر پرسشی در جهانِ دانش دارای ارزش نیست. در کل باید این نتیجه رو گرفت که وضع یک قانون کلی یا حکم کلی همیشه میتونه برای خودش چالش انگیز باشه ولی انسان برای غلبه بر چالش هایی اون حکم رو وضع کرده.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-11-2013),onali (08-14-2013),sonixax (08-11-2013)

    9. #25
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      البته همانطور که دوستان گفتند حتی گزاره‌هایی که ما بطور شهودی باور داریم درست هستند لزوما حقیقت ندارند بلکه بسیاری از این شهود‌ها را انسان باید با تلاش بسیار اصلاحشان کند و برود مثلا ریاضی و فیزیک نیوتنی بیاموزد تا این تصور را که اجسام اگر رها شوند سرعتشان کم میشود و حالت پایدار ذرات سکون است را دور بریزد.
      بله. شاید تجربه "مسطح بودن زمین" از باور پذیر ترین و قرص و محکم ترین شهودها باشه ولی منطبق با واقعیت نیست.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    10. 4 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-14-2013),Russell (08-12-2013),sonixax (08-12-2013),undead_knight (08-13-2013)

    11. #26
      شناس
      Points: 2,058, Level: 27
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
      Overall activity: 14.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      azadah آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      68
      جُستارها
      3
      امتیازها
      2,058
      رنک
      27
      Post Thanks / Like
      سپاس
      39
      از ایشان 148 بار در 61 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      درود

      بعضی هم دست به دامان حضرت ابوالفضل می شوند . و صحیح و سالم روی زمین می نشینند .

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از azadah گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-14-2013),sonixax (08-12-2013)

    13. #27
      شناس
      Points: 2,272, Level: 28
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      غافلگیر
       
      ahlobit آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2012
      نوشته ها
      63
      جُستارها
      11
      امتیازها
      2,272
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      6
      از ایشان 90 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      پرسش من رو پاسخ ندادید:
      البته موضوع این بحث در این جستار نیست ولی ناچارن باید پاسخ بدم. از مدیر هم خواهش میکنم این جستار رو به تالار فلسفه انتقال بدهند.

      ببنید بشر برای فهم بهتر قضایا نیازمند وضع یک سری قوانین هست. به این قوانین احکام کلی میگویند. احکام کلی احکامی دست اولی هستند که برای فهم بهتر قضایا صادر میشند و دست اول تر از اونها دیگه معنی نداره. یک مثال خیلی ساده میزنم تا روشن تر بشید. زمان اولی ترین معیار سنجش جابجایی هاست. ما همه جابجایی ها رو (روشن ترین اونها حرکات وضعی و انتقالی زمین) با زمان می سنجیم. ولی دیگه نمیتونیم به همین زمان هم یک زمان ثانویه نسبت بدیم. به این خاطر که علت پیدایش زمان اولی از بین میره. ما قرار گذاشتیم همه جابجاییها رو با زمان بتونیم بسنجیم ولی جابجایی خود زمان رو خیر. گذشته از این بحث که آیا خود زمان هم از نگرش فلسفی مگه میتونه جابجایی داشته باشه تا بخواهیم برای سنجشش وابسته به زمان دیگری بشیم. در واقع ایرادات این کار فلسفه و علت پیدایش اون حکم رو مورد اشاره قرار میدند.
      اصلی ترین علت این ارتکاب اشتباه خطا در زبان هست. ممکنه پرسشی که شما مطرح کردید یا هریک از مثالهایی که من میزنم یا زدم، از نظر زبانی و دستوری صحیح باشند ولی لزومن دارای مفهوم و معنی نیستند. مثلن پرسش "منفی ترین عدد چند است؟" هم ظاهرن صحیح و و خالی از اشکال زبانی ست ولی لزومن پرسش درستی نیست.

      البته ایراد ضعیف تری هم میشه گرفت و اون اینکه خب این سوال پیش میاد که پس "زمانِ زمان" رو با چه بسنجیم؟ "زمانِ زمانِ زمان" رو چطور؟ مشخص میشه که اصلن به هدف اولیه (که همون تعیین معیاری برای سنجش و اندازه گیری جابجایی هاس) نائل نشدیم.

      از این مثال ها زیاد میشه گفت. مانند مثال کهن سقراط که گفته بود "همه یونانی ها دروغگو هستند" در حالیکه خودش یک یونانی بود. یا شمال قطب شمال کجاست؟ میبینید که همه این پرسش ها ظاهرن اشکالی ندارند ولی برای کسی که تفلسف میکنه بی معنی هستند. نکته بینی و ریزسنجی شما در این خلاصه میشه که فرق پرسش صحیح و غلط رو تشخیص بدید. در واقع هر پرسشی در جهانِ دانش دارای ارزش نیست. در کل باید این نتیجه رو گرفت که وضع یک قانون کلی یا حکم کلی همیشه میتونه برای خودش چالش انگیز باشه ولی انسان برای غلبه بر چالش هایی اون حکم رو وضع کرده.
      از بیانتان استفاده کردم
      ابتداءً می خواستم بپرسم معیار تعیین با معنی یا بی معنی بودن سوال دقیقا چیست؟
      همانطور که می دانید چون گزاره های سوالی گزاره هایی انشائی هستند نمی توان در باب صدق و کذب انها بحث کرد
      نگاه کنید اگر کسی به خانه ما زنگ بزند و بگوید کسی خانه است؟من بگویم هیچ کس در خانه نیست(1)
      به نظر می اید بیان دقیقی نباشد چون خودم در خانه ام و بیان دقیق این است که :هیچ کس جز من در خانه نیست(2)
      به هر حال سؤال من این است که در این هنگام شما می گویید جمله اول بی معنی است؟؟؟
      شهودا فرقی بین جمله 1 و 2 هست و بتبع نمی تواند هر دو صادق باشند در حالی که اگر بگوییم گزاره اول صادق است دیگر باید بگوییم گزاره دوم غلط است

      یا مثلا پارادوکس راسل واقعا پارادوکس است:من الان دروغ می گویم
      اما اگر بگویید بی معناست
      خب گزاره:هیچ واقعیتی نیست هم بی معناست
      باتشکر

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از ahlobit گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-14-2013),onali (08-14-2013)

    15. #28
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      از بیانتان استفاده کردم
      نمیدونم چرا شما از بحث اصلی دور میشید هی و پاسخ پرسش منو نمیدید!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      ابتداءً می خواستم بپرسم معیار تعیین با معنی یا بی معنی بودن سوال دقیقا چیست؟
      معنی ادراک مضمون و دلالت از سخن است. معنی رو فکر نمیکنم بشه تعریف کرد. یعنی من که ندیدم. همین واژه "یعنی" که من در گزاره آخر استفاده کردم اشاره به "معنی" داره. در ابتدایی ترین درس های منطق هم به "معنی" اشاره ای نمیشه که چیست و کیست. بلکه ازش بهره برده میشه فقط. این نشان دهنده اینه که معنی برای قوه فاهمه قابل درکه.

      البته اصلن مهم هم نیست که معنی چیه. چون شما اگر بند کرده باشید به واژه "معنی" در پیک قبلی من، من میتونم اون رو حذف کنم و بدون اون سخنم رو بازسازی کنم. ولی به نظر میرسه شما با آگاهی از این موضوع به دنبال بیراهه رفتن باشید. به خصوص که از پاسخ طفره میرید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      همانطور که می دانید چون گزاره های سوالی گزاره هایی انشائی هستند نمی توان در باب صدق و کذب انها بحث کرد
      نگاه کنید اگر کسی به خانه ما زنگ بزند و بگوید کسی خانه است؟من بگویم هیچ کس در خانه نیست(1)
      به نظر می اید بیان دقیقی نباشد چون خودم در خانه ام و بیان دقیق این است که :هیچ کس جز من در خانه نیست(2)
      خیر همه با معنی هستند. در نظر بگیرید گزاره زیر رو برای شرایط خودتون:
      "در خانه پهلویی 6 نفر در حال فریاد زدن هستند"
      آیا بی معنیه؟ خیر.
      خود این پرسش "آیا بی معنیه" بی معنیست. اونهم از این نظر که کمکی به فهم موضوع نمیکنه. در واقع پرسش باید این باشه که آیا این که "در خانه پهلویی 6 نفر در حال فریاد زدنند" منططبق بر واقعیته؟ حالا این پرسش با معنیه. در واقع معنی چیزیه که به فهم و درک موضوع کمک کنه. بن مایه موضوع رو آشکار میکنه.
      در مورد موضوعی که من در پیک قبلی مطرح کردم، بحث دست اولی و بالادستی مطرح بود. وقتی چیزی بالادستی انگاشت بشه، دیگه از اون بالا دست تر نباید انگاشت بشه. یا اگر بشه اون اولی دیگه جایگاه خودش رو از دست بده.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      به هر حال سؤال من این است که در این هنگام شما می گویید جمله اول بی معنی است؟؟؟
      شهودا فرقی بین جمله 1 و 2 هست و بتبع نمی تواند هر دو صادق باشند در حالی که اگر بگوییم گزاره اول صادق است دیگر باید بگوییم گزاره دوم غلط است
      همانطور که گفته شد همه با معنی هستند. ولی با توجه به معنی "معنی" و درک مشترکی که از معنی وجود داره، اشاره ی واژه ی معنی طبیعتن باید به پیچیدگی کمتر و درک بیشتر بینجامه.

      شما در کل این جستار اشارتون به انطباق با واقعیت بود نه به معنی. خواهش میکنم موضوع را ادامه ندید و به بحث اصلی بپردازید یا اینکه از مدیریت خواهش میکنم این پیک ها رو جدا کنند و در جستاری مربوط قرار دهند.

      منتظر پاسختان به پرسشم هستم:


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      چطور میشه فهمید یه نظریه مطابق با واقع است؟ ابزار شناخت واقعیت چیست؟

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    16. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      onali (08-14-2013),sonixax (08-14-2013)

    17. #29
      نویسنده سوم
      Points: 3,801, Level: 39
      Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      agn0stic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Apr 2013
      نوشته ها
      180
      جُستارها
      20
      امتیازها
      3,801
      رنک
      39
      Post Thanks / Like
      سپاس
      137
      از ایشان 420 بار در 168 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نظر من بردن بحث به سمت فلسفه و منطق چیزی را حل نمیکند و باید جواب ایشان را از نقطه نظر روانشناسی داد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      شاید تا حالا سوار کشتی نشده باشید اما سوار هواپیما که شدید تصور کنید وضع وخیم یم شود و می گویند هواپیما می خواهد سقوط کند و خلبان می گویدوضع خراب است شما در انجا چه کار می کنید
      جایی که دستتان از همه جا بسته است؟
      مگر به خدا پناه نمی برید.
      این جا همان جاست که فطرت بشر شکوفا شده فلذا به او پناه می برد

      شما اگر در این شرایط باشید چه کار می کنید؟؟؟؟دلیل عکس العملتان چیست؟
      باتششکر
      اگر با معنای توهم آشنا باشید درک رفتار کسانی که در هواپیمای در حال سقوط به خدا متوسل میشوند راحت است. برای درک بهتر این مسئله پیش یک روانشناس بروید و بپرسید علت اینکه برخی افراد دوستی دارند که شما آنها را نمیبینید چیست. مثلا در سریالی که چند سال پیش صدا و سیما نشان داد فردی دختر خردسالش را از دست داده بود و وقتی در خیابان راه میرفت انگشت کوچک دستش را کمی آن طرف تر از خود میگرفت و احساس میکرد که دخترش دستش را گرفته است. کلا کسانی که عزیزی را از دست داده اند امکان دارد دچار توهم شوند. شما شاید دیدن مردگان در خواب را رویای صادقه بنامید خب بنده از این حالت صرف نظر میکنم اما دیدن این افراد در حالت بیداری چطور؟ حتی دین باوران هم چنین چیزی را توهم میدانند مثل همان دوست تخیلی که برایتان گفتم. اما خب علتش چیست؟

      مثلا آن فردی که دوست پنهانی دارد اگر بررسی کنید میبینید که انقدر از طرف اطرافیانش طرد شده و از طرف دیگر نیاز به دوست و همدم داشته که کارش به جایی رسیده که مغز برای اینکه از زیر این فشار نجاتش بدهد برای او دوست تخیلی ساخته است. کسی که عزیزی را از دست داده یا کسی را که به او علاقه داشته از او جدا شده (مثل فیلم سنتوری) هم به همین دلیل دچار توهم میشود. یعنی یک نیازی در مغز ایجاد میشود که قابل پاسخ دادن بطور منطقی نیست و مغز توهم را برای شما ایجاد میکند تا شما آرام بشوید.

      مغز یک انسان سالم هم خیالات توهم آمیز فراوانی میکند اما آیا این صحیح است که ما بگوییم این خیالات حقیقت دارند؟ شاید بنده هم وقتی در هواپیمای در حال سقوط باشم یا در زندگی در موقعیتی قرار بگیرم که فشار روانی بر من زیاد باشه به خدا پناه ببرم و آرام شوم اما این صرفا به آن معنا نیست که خدا وجود دارد.

      دقیقا مثل یک اتفاق غیر منتظره میماند مثل ماشینی که در دره سقوط میکند و از 5 سرنشین آن 4 نفر میمیرند و یک نفر زنده میماند. یکی میگوید شانسی بوده دیگری میگوید معجزه بوده. حقیقت یکی هست و هر دو نمیتوانند همزمان راست بگویند اما بنده و امثال بنده برای اینکه این مسئله شانسی بوده بر مبنای تعریف اتفاق دلیل داریم اما کسی که این را معجزه مینامد چه؟ آیا دلیلی دارد که زنده ماندن فرد پنجم را به خدا ربط دهد؟ صرفا ادعا میکند ولی دلیلی نمیاورد و همفکرانش هم از او طلب دلیل نمیکنند.

      این مثالی هم که شما زدید همینگونه هست. شما میگویید من به خدا پناه میبرم و آرام میشوم پس خدا هست و بنده هم به شما نشان دادم که علت این آرامش شما میتواند توهم مغز شما باشد برای اینکه شما را آرام کند. بنده برای ارتباط دادن آرامش شما به توهم شما دلیل آوردم اما آیا شما میتوانید این آرامش را به خدا نسبت بدهید؟ ما همفکر شما نیستیم پس صرف ادعا کافی نیست باید برای حرفتان دلیل بیاورید.

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از agn0stic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (08-17-2013),sonixax (08-17-2013)

    19. #30
      رهگذر
      Points: 688, Level: 13
      Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
      Overall activity: 23.0%
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      agha Roozbeh آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      19
      جُستارها
      1
      امتیازها
      688
      رنک
      13
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12
      از ایشان 50 بار در 19 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ahlobit نمایش پست ها
      شاید تا حالا سوار کشتی نشده باشید اما سوار هواپیما که شدید تصور کنید وضع وخیم یم شود و می گویند هواپیما می خواهد سقوط کند و خلبان می گویدوضع خراب است شما در انجا چه کار می کنید
      جایی که دستتان از همه جا بسته است؟
      مگر به خدا پناه نمی برید.
      این جا همان جاست که فطرت بشر شکوفا شده فلذا به او پناه می برد

      شما اگر در این شرایط باشید چه کار می کنید؟؟؟؟دلیل عکس العملتان چیست؟
      باتششکر
      من هزاران بار در این موقعیت ها بودم اما خب کاری از دستم بر نمیومد و به هیچکس هم پناه نمیبردم ٬ اگه هم زمانی به خدا یا همچین چیزی پناه بردم این ابدا دلیلی بر وجود خدا یا فطری بودن خدا (به صورت کلی ) نیست!
      حالا یه نکته دیگه هم هست فک کنین یک اسکاندیناوی که به تور اعتقاد داره یا به هر خدای دیگری ٬ میره در شرایط سخت٬ گیر میکنه حالا میره به خداش(تور) پناه میبره ٬ اگه فرضی باشه که براساس فطری بودن خدا ٬ وجود خدا اثبات میشه ٬ اینطوری وجود چندین خدا اثبات میشه(البته نمیشه گفت تور لفظ دیگه ای از الله چون کاملا متفاوتن جز اسمشون که خداست )

      پ.ن: میتونین به اسپاگتی هم پناه ببرین و بینگو اسپاگتی ای که تو فطرت شماست واقعیه



    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از agha Roozbeh گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-19-2013),sonixax (08-19-2013),undead_knight (08-20-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •