آلیس جان من اینطور فکر نمیکنم...
این نگرش مردانه ایست.زنان و مردان هر دو به دنبال کیس های بهتری هستند و در این راستا با یکدیگر رقابت میکنند.
من نمیدانم چرا انسان را ماشین فرض کرده ایم؟زنان هم مانند مردان و مردان هم مانند زنان بر سر چیز هایی خاص و کمیاب:)) با یکدیگر رقابت میکنند.
منتهی بعد از رسیدن به آن متفاوت عمل میکنند.
مردان باز ممکن است رقابتشان را ادامه دهند اما زنان مادامی که کیس یافته شان را دارند دست از جویندگی تا مدتی برمیدارند.منتهی رقابتشان در اینجا ادامه میابد که زنان دیگر قصد مرد یافته شان را نکند.
بنا برانی وقتی رفتار زنان را محدود به تئوری های فرگشتیک میکنند زیاد به نظرم کامل نمی آید و فکر میکنم تنها به علت و علل بعضی مسائل میتوان به این تئوری ها چنگ زد.رفتار شناسی انسان آنقدر ملموس و زنده است که نیازی نیست به تئوری های خاص محدودش کنیم
اگر اینها نامشان بازی های شخصی است پس برای مردان نیز همین است
اگر فشار ی از جانب اجتماع است که زنان نیز تحت فشاراند.
زنان از آنجایی که در روابط انتخاب کننده نیستند(که صد البته اینهم مسئله ای مزخرف است) اجبارا برای این رقابت مجبور است از ابزارهای ساختگی و تصنعی برای انتخاب شدن استفاده کند.
و چه قدر حال بهم زن است این دلبری هایی که لبخند بر لب است اما از صدای خواسته اش را درون خود دفن میکند تا بر اساس معیارها و کلیشه های از پیش تعیین شده نتیجه ی این قمار را ببیند.آنهم در حضور زنانی دیگر که هر یک با کوچکترین مزیتی متفاوت چشمان مردان را به سمت خود میکشانند!!
و این تنها بر سر یافتن مردان خاص یا آلفا نیست.واقعیت این است که مردان آلفا کم هستند.خیلی هم کم هستند و نمایش آلفا نمایی مردان در برابر دلبری های تصنعی زنانه چیز جز یک بازی دوطرف باخت نیست!!
منتهی اگر بخواهم از منظر یک زن به قضیه نگاه کنم میبینم که درنهایت این زنان هستند که هزینه بیشتری در این بازی میدهند.گرچه که مردان بیشتر هزینه کنند!!