این هم از جستارِ رای‌گیری.این هم قوانینِ رای‌گیری.هرگونه تخطی از این قوانین اشد مجازات را در پی خواهد داشت.
شرکت کننده ها اجبارا باید به غیر از خود رای بدهند.شرکت کننده‌ها:
در دوران رای گیری هم شرکت کننده ها حق تغییر نمایار خود را ندارند.
اگر هم کسی خواست توضیحی در مورد دلیل انتخاب خود بدهد، میتواند همین جا بگوید.
رای گیری هم تا آخر همین هفته ادامه خواهد داشت.
Amir_2491
Anarchy
Bibak
Dariush
Fiona
Russell
SAMKING
shila
yasy
کافر
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
آغازگر جُستار
خب از آنجا که من گرداننده‌ی این برنامه هستم میخواهم از این مزیت استفاده کرده و اولین تبلیغ را خودم بکنم.
ابشان نیلز ابل هستند. دوستانی که میخواهند در موردِ این شخص بدانند میتوانند به اینجا مراجعه کنند.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
نِشان‌ها:
گمان کنم اینبار دوستان بدونند این عکس چه کسی هست،من خودم البته این عکس رو از نظر زیبایی و هنری بودن هم جداگانه دوست دارم.
پ.ن:
داریوش جان میخواهی آن نوشته درباره نیلز آبل را بعنوان یک تاپیک مجزا به تالار چهرهها منتقل کنم یا بنظرت جایش خوب است؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
آغازگر جُستار
به نظرم اگر یک کپی از آن در تالارِ چهرهها باشد خیلی خوب است.یعنی هم در آن جستار تاریخ مزداهیک باشد هم یک کپی از آن در تالار چهرهها.اگر یک جستار برایش باشد در آینده نیز احتمالا در موردش در جستارِ مربوط به تالارِ چهرهها خواهم نوشت.نظر خودتان چطور است؟نوشته اصلی از سوی Russell
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
نِشان‌ها:
من هم موافقم فکر خوبیست.اینجوری بیشتر در چشم هم هست جای اضافه کردن مطلب و بحث بیشتر هم همانطور که گفتی خواهد بود.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
امروز که نوبت جوانی من است
می نوشم از آن که کامرانی من است
عیبم نکنيد گرچه تلخ است خوش است
تلخ است از آن که زندگانی من است
هنر رو سخت میشه توضیح داد، هر کس برداشت خودش رو داره...
ولی زیبایی قابل درک هست.
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
نِشان‌ها:
تصویری‌ست از مالکوم مک‌داول در نقش «الکس» ضدقهرمان فیلم(و رمان) «یک پرتقال کوکی».
البته فردید من نمایار پیشینتان بود ؛ نه این چهره‌ی شرور الکس !
Anarchy (04-16-2013)
نمایار دوستان جالب هست و باعث ایجاد حسی هر چند زود گذر میشن
و حیفم اومد نظرم رو در مورد هر کدوم نگم جدای از نام کاربری فقط نمایار به تنهایی
و اونهایی رو قرار دادم که در این جستار عکس هاشون بود
چهره ای آرام و نگاهی که اگر چشمی واقعی چنین بنگرددت
هراسی در دلت می افتد گویا فاش میکند، راز درونت را
و این نوع نگاه ،میخواهد تسخیرت کند
ولی در کمال آرامش و صبوری
و لبخندی به ناچار، بر لب میبندد که وانمود کند همه چیز همانی است که من دوست دارم
بیشتر یاد آور دوران کودکی هست و نشاطی درونی ،را باعث میشود
یک جاهایی هست که آدمی دلش بی مقدمه ، برای دورانی تنگ میشود که چنین شاد ،بازی های بچه گانه ات را با هیچ عوض نمیکردی
و اکنون از همان لحظه هاست...
وقتی تنها می مانی و افکار عجیب و غریب می خورد تمامت را
جز این است که عنکبوتی سیاه تار بر اندامت لانه ای مهیا سازد تا درونت را نیز کم کم تسخیر کند؟
این عکس حس غریب ِ تنهایی را یاد آور میشود
تنهایی که هیچ ندارد جز محل دفن عنکبوتانی که تو کاشانه یشان شدی
اول متوجه اون دست نشدم...
و چه زیباتر کرد آن را
و تو میتوانی تمام زیبایی هایی را که دوست داری درون دستانت جای دهی و به نظاره بنشینی اش
چهره ی مستانه ی مردان ، جز هراس میتواند داشته باشد؟
گاهی فکر میکنم اگر کسی چنین به من نزدیک شود چه خواهم کرد ؟
مستی که از شراب بدست آید ساختگی ست و جز شهوت نمیتوان نامش داد
جز شهوت است؟
تصویر زیبایی ست
کاش توان این را داشتم که چنین جدا شوم از قالبی که دارم
جز زندگی میتوان نامش داد؟
و این لبخند که نقش میبندد بر لبانم با دیدن این عکس را دوست دارم
وحشت و ترسی که سعی دارد طرف مقابل به او دست دهد ولی با من چنین نکرد
گویا خودش را حبس میکند زیر سیاهی تا وانمود کند که میتواند ترسناک شود
ولی نیست ...
بیشتر کنار کشیدن از دنیای اطرافش است
جدایی از تمام شما...
یعنی من هتا به هوایی که شما نفس میکشید نیاز ندارم
این عکس ...
نمیدونم.....
پ.ن
جان اسپاگتی یان باز همین رو انتقاد نکنید
حسها که انتقاد ندارند
هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)
مجوز های پیک و ویرایش
پاسخ با گفت‌آورد
