• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 10 12345678910 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 95

    جُستار: پارسیکیدن نوشته‌های درخواستی

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      پارسیکیدن نوشته‌های درخواستی

      لختی بدرنگ که ما روزی با یکدیگر همنشین خواهیم شد اینجا چه کلمه ی دیگری میتوان جایگزین "بدرنگ " کرد؟ + و نظرتون رو در مورد موضوع اخیر مطرح شده ؟؟

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013),MaSteRyk (04-06-2013),Mehrbod (04-06-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      لختی بدرنگ که ما روزی با یکدیگر همنشین خواهیم شد اینجا چه کلمه ی دیگری میتوان جایگزین "بدرنگ " کرد؟ + و نظرتون رو در مورد موضوع اخیر مطرح شده ؟؟

      شکیبیدن[1] = صبر کردن
      درنگیدن = مکث کردن
      آرامیدن —> لختی بیارام
      بازایستادن
      آسودن —> لختی بیاسای
      ماندن
      برتافتن[2]
      ...

      واژگان "لختی" و "درنگ" با یکدیگر همبستگی بالایی دارند که گوشنواز میکند, ولی آمایش‌هایِ[3] دیگر هم بیگمان شدنی و خوب میشوند.



      ----
      1. ^ Šakiftan <— Šakibidan || شکیفتن: شکیب کردن; صبر نمودن to wait
      2. ^ bar+tâftan::Bartâftan || برتافتن: تحمل کردن; Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-En to endure; to tolerate; to bear
      3. ^ âmây+eš{pasvand}::Âmâyeš || آمایش: ترکیب combination

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013)

    5. #3
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      درسته که واژگان "لختی" و "درنگ" با یکدیگر همبستگی بالایی دارند که گوشنواز میکند,ولی اضافه شدن "ب " یکجور ناهماهنگی بوجد میاره که گوش نواز نیست "بدرنگ" البته شاید بخاطر غریبه بودن پارسی هست که چنین فکر میکنم

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013),Mehrbod (04-06-2013)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      «لختی بدرنگ» دربرابر «لختی درنگ کن» به گوش من اندکی خوش‌آواتر میاید که شاید کوتاهی‌ اش هم در آن بی پیوند نیست,
      هر آینه در دستور زبان پارسی میدانیم که be بیشتر کارکرد "تاکید"
      یا همان stress دارد و میتوان در گزاره‌یِ دستوری آنرا بسادگی انداخت:

      رو = برو
      گو = بگو
      ..

      پس:

      لـَـختـی دِرَنـْگـ.

      نیز میتوان آورد و هم be هم kon را با هم انداخت (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013)

    9. #5
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      «لختی بدرنگ» دربرابر «لختی درنگ کن» به گوش من بس خوش‌آواتر میاید که کوتاهی‌ اش هم در آن بی پیوند نیست, هر آینه در دستور زبان پارسی میدانیم که be بیشتر کارکرد "تاکید" یا همان stress دارد و میتوان در گزاره‌یِ دستوری آنرا بسادگی انداخت:
      رو = برو گو = بگو ..
      پس:
      لـَـختـی دِرَنـْگـ.
      نیز میتوان آورد و هم be هم kon را با هم انداخت (:
      من تا حالا نشنیدم بدِرَنـْگـ رو ،شاید هم توجهی نکردم وقتی شما میگید خوبه حتما خوب هست

    10. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      من تا حالا نشنیدم بدِرَنـْگـ رو ،شاید هم توجهی نکردم وقتی شما میگید خوبه حتما خوب هست
      بگوش من "لـختی دِرنـگْ " بهتر از هر دو ئه. be باید جایی به کار برود/رود که بخواهیم اندکی "تاکیدِ" افزوده کنیم/بکنیم.

      درنگیدن هم یک کارواژه‌یِ[1] کهنه: درنگیدن | لغت نامه دهخدا


      این "کردن/نمون/گشتن" و .. گزاره‌ها را بیخود دراز و بدریخت میکنند. به دید من باید تنها به گاه نیاز یا برای رساندن چم[2] ویژه‌ای کاربرد اشان. در ادبسار[3] پارسی نیز بنگرید یا
      هتا[4] نوشته‌هایِ نیاکان امان را بخوانید از هر چیزی کارواژه‌یِ 'خودسر' میساخته‌اند و هتا یک دوستی میگفت که از "پل" هم کارواژه‌یِ "پُلیدن" داشته‌ایم که معنی "از پل گذشتن" میدهد!



      ----
      1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل verb
      2. ^ Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning
      3. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature
      4. ^ Hattâ || هتا: حتی; این واژه پارسیکه و نیازی به نوشتن آن بریخت حتی نیست; ساییده‌یِ هاتا (اوستا) Ϣiki-En even

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    11. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013),mosafer (04-06-2013)

    12. #7
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      بگوش من "لـختی دِرنـگْ " بهتر از هر دو ئه. be باید جایی به کار برود/رود که بخواهیم اندکی "تاکیدِ" افزوده کنیم/بکنیم. درنگیدن هم یک کارواژه‌یِ[1] کهنه: درنگیدن | لغت نامه دهخدا این "کردن/نمون/گشتن" و .. گزاره‌ها را بیخود دراز و بدریخت میکنند. به دید من باید تنها به گاه نیاز یا برای رساندن چم[2] ویژه‌ای کاربرد اشان. در ادبسار[3] پارسی نیز بنگرید یا هتا[4] نوشته‌هایِ نیاکان امان را بخوانید از هر چیزی کارواژه‌یِ 'خودسر' میساخته‌اند و هتا یک دوستی میگفت که از "پل" هم کارواژه‌یِ "پُلیدن" داشته‌ایم که معنی "از پل گذشتن" میدهد! ---- 1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل verb 2. ^ Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning 3. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature 4. ^ Hattâ || هتا: حتی; این واژه پارسیکه و نیازی به نوشتن آن بریخت حتی نیست; ساییده‌یِ هاتا (اوستا) Ϣiki-En even
      کمی پیچیدست ولی چون گاهی در برخی متون تاکید را میخواهیم نشان دهیم بی شک بهتر است بگونه ای حق مطلب را ادا کنیم و در این قسمت اگر بخواهیم پارسی شود بهتر هست ظاهرا "بدرنگ " را انتخاب کنیم چون بهترین گزینست. + "تکرار نمیشوند روزهائی که از آن هراس داری آسوده باش ! اینجا هیچ گاه حرفی از دلخوشی نخواهد بود آرام و بیخیال،غمهایت را چون لقمه ای فرو بر .... همه چیز آرام است تنها چیزی که ویرانت میکند نگاه سرد مردمانیست که بر هیچ، منزل گزیدند"

    13. 2 کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013),Mehrbod (04-06-2013)

    14. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      تکرار نمیشوند روزهائی که از آن هراس داری آسوده باش !
      اینجا هیچ گاه حرفی از دلخوشی نخواهد بود آرام و بیخیال،غمهایت را چون لقمه ای فروبر ....
      همه چیز آرام است تنها چیزی که ویرانت میکند نگاه سرد مردمانیست که بر هیچ، منزل گزیدند

      'تکرار نمیشوند' روزهایی که از آن 'هراس'/ترس/بیم/پَروا داری آسوده باش!
      اینجا هیچگاه سخنی از دلخوشی نخواهد بود آرام و 'بیخیال', اندوهانت را چون 'لقمه'ای فروبر
      همه چیز آرام است تنها چیزیکه ویرانت میکند نگاه سرد مردمانیست که بر هیچ, خانه/سرای گزیدند.
      —>

      نمی‌هَمارند[1] روزهایی که از آن ترس/بیم/پَروا داری آسوده باش!
      اینجا هیچگاه سخنی از دلخوشی نخواهد بود, آرام و بیپندار اندوهان ات را چون گُراسی[2] فروبر
      همه چیز آرام است تنها چیزیکه ویرانت میکند نگاه سرد مردمانیست که بر هیچ, خانه گزیدند.

      «فروبر» بجای "ببلع" بسیار زیبا بود, در کنار آن میشود "اوبار[3]" را هم کاربرد (و کارواژه[4] اش «اوباشتن» را کم کم زنده کرد).

      "هراس" را دلاستوار نیستم, ولی انگار پارسی نیست, بجایش ولی کم واژه نداریم: ترس, باک, بیم, پروا, ...
      همچنین "لقمه" هم عربی است, بجای آن دو واژه داریم: نَواله[5], گَراس/گُراس
      "غم" هم گمانه‌زنی میشود خود پارسی باشد, با این همه «اندوه» همیشه گزینه‌یِ همتراز و در دسترستری است.



      ----
      1. ^ Hamârestan || همارستن: کاری را چندباره انجام دادن. تکرار کردن. این کارواژه در گویش گرکویه ای “هَمارستِمُن” آمده است که ریخت پارسی نوین آن «همارستن» می شود. Ϣiki-En to repeat
      2. ^ Gorâs <— Garâs || گراس: تکه و نواله و به عربی لقمه باشد Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ morsel; mouthful
      3. ^ u+bâštan::Ubâštan || اوباشتن: بلع کردن; بلعیدن; فروبردن Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En to ingurgitate; to swallow; to devour
      4. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل verb
      5. ^ Navâle || نواله: لقمه Dehxodâ, Ϣiki-En morsel; mouthful
      mosafer این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    15. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013)

    16. #9
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      سپاس بخاطر وقتی که میگذارید و راهنماییتون من اصلا نشنیدم واژه ی "اوبار" رو و حقیقتش نمیتونستم معنیش رو ربط بدم به بلعیدن از اون کلماتی هست که معناش در خودش نهفته نیست و ایضا گراس. همچنین ولی این خیلی بهتر هست از " نَواله" این یکجوری بود + (بجای ایضا /همچنین. چه واژه ای پارسی تر ست؟)

    17. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013)

    18. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      سپاس بخاطر وقتی که میگذارید و راهنماییتون من اصلا نشنیدم واژه ی "اوبار" رو و حقیقتش نمیتونستم معنیش رو ربط بدم به بلعیدن از اون کلماتی هست که معناش در خودش نهفته نیست و ایضا گراس. همچنین ولی این خیلی بهتر هست از " نَواله" این یکجوری بود + (بجای ایضا /همچنین. چه واژه ای پارسی تر ست؟)
      از خویشکاری‌هایِ[1] شما که دستی در ادبسار[2] دارید اینه که این واژگان و کارواژگان[3] کمتر به گوش آشنا را به کار گرفته و زنده کنید اشان! (:

      «اوباشتن[4]» چنانکه از پی‌نوشت زیر و پیوند به "Dehxodâ" میبینید کارواژه‌یِ نابِ پارسیکه و بر ما است که آنرا بجای واژه‌یِ زمختِ "بلع" به کار بگیریم.


      ایضا = بهمچنین, همینجور, همانیز[5], همینگونه, همونیز[6], همینریخت, بهمینسان, بهمینگون, ...



      ----
      1. ^ xwiš+kâr+i{pasvand}::Xwiškâri || خویشکاری: وظیفه‌شناسی; انجام کار درست MacKenzie proper function
      2. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature
      3. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
      4. ^ u+bâštan::Ubâštan || اوباشتن: بلع کردن; بلعیدن; فروبردن Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En to ingurgitate; to swallow; to devour
      5. ^ ham+â{miyânvand}+niz::Hamâniz || همانیز: ایضاً Ϣiki-En, Ϣiki-En ditto; idem
      6. ^ ham+â{miyânvand}+niz::Hamâniz <— Hamuniz || همانیز: ایضاً Ϣiki-En, Ϣiki-En ditto; idem

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    19. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-06-2013),mosafer (04-06-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. چراییِ نژادپرستی
      از سوی Newton در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 12-20-2013, 06:52 AM
    2. چه زمانی می توانیم، کسی را متهم به نژادپرستی و یهودی ستیزی کنیم؟
      از سوی بهمنیار در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 05-05-2013, 03:21 PM
    3. نژاد پرستی چه است و چه نیست؟
      از سوی Soheil در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 04-03-2013, 08:31 PM
    4. رابطه ی تفکر دینی و نژاد پرستی
      از سوی Nocturne در تالار دین
      پاسخ: 28
      واپسین پیک: 07-02-2012, 10:30 PM
    5. شیطان پرستی
      از سوی sonic در تالار دین
      پاسخ: 15
      واپسین پیک: 03-22-2012, 09:45 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •