• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 5 از 10 نخستیننخستین 12345678910 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 41 به 50 از 95

    جُستار: پارسیکیدن نوشته‌های درخواستی

    1. #41
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      این یکی را میگذارم برای دیگران, چامه‌هایِ[1] دینی به روحیه‌یِ من سازگار نیستند.


      دقیقا چنین پیش بینی رو کرده بودم
      و جالب هست که شما متوجه ی منظور اصلی من نشدید اگر نه باید لذت هم میبردید از شنیدنش

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-09-2013)

    3. #42
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      رها که میشوم میبندم چمندانم را از هر چه خاطرات زشت و زیباست
      بر شانه میاندازم تمام کوله باری که این سالها با رنجی سرد به دست آورده ام
      میروم تا از خویش دور شوم دور و دورتر
      آنقدر دور که حتی شانه های تو نیز به گرد راهش نرسد
      امروز عجیب دلتنگم
      دلتنگ لحظاتی که گریه های کودکانه ام بخاطر مشتی ذرت بوداده بود
      دلتنگ لحظاتی هستم که وقتی سر بر سجاده ی عشق فرو میاوردم تمام ِ من تهی میشد از هر چه
      و امروز دلتنگترم ...
      اینجا کسی صدای قافله ای را نمیشنود که به خون خواهی من قیام کرده اند
      انگشت به سمت منی برده اند که سخت دلگیرم
      کاش تو میدانستی این چه معنا دارد
      مرا رها کن
      "چقدر دلم برای نبودنم تنگ شده!"

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-09-2013)

    5. #43
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      این روزها بی دلیل بغض میکنم بخاطر هیچ
      مرا هیچکس نمیتواند آنی ببیند که هستم
      پس گفتن و ندیدن چه سود؟
      گاهی شاعر میشوم و مستانه باد را در آغوش میکشم
      و گاه از هر چه دنیاست بیزارم
      میبینی دستانم بوی پونه های وحشی را میدهد که از سر راه زمانه برداشته ام
      چه میشود گفت؟
      گاهی باید سکوت کنی
      گاه باید بیاندیشی
      و من این روزها خدای سکوتم...

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-09-2013)

    7. #44
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      فاصله هایمان را دیوارها پر کرده اند
      دیوارهائی از
      غم
      دوری
      مهربانی
      حسرت
      بی قراری
      امشب سر بر شانه کدامین دیوار بخواب رفته ای؟

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-09-2013)

    9. #45
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      امشب همان شبی ست که ارزو داشتم
      وتو در کنارمی
      چه زیبا میخندی ای ایت الهی نازل شده بر قلبم
      چه خمارند دو چشم اهو مانندنت
      وچه مست میکنند مرا گرمای وجودت
      دست بر دستم نه تا بیشتر مستت شوم
      لب بر لبانم گذار تا اتش هجران فرو کش کند
      با تو بودن فراق را دور کرد ودورتر
      برای دل بیقرارم تو مرهمی ای مهتاب شبانه ام
      بگذار در اغوش کشم این تمامیه خلقت را
      بگذار سخت تر بفشارمش این شراب مست کننده را
      برچشمانم خیره شو وپلک نزن مرا بیخود میکند این نگاه جادوئی ات
      ومسخر خویش کرده
      چه حال غریب و خوشایندی دارم من امشب
      چه مستم بی شراب
      وتو را سکوتی مبهم در خود خورده که چنین مات ومبهوت در اغوشم به نظاره نشستی ای
      بگذار دربها را ببندم
      برافکنم بر این پنجره های غبار گرفته از فراق
      وتو را عاشقانه تر ببوسم وچنگ بر زلف پریشانت زنم
      کور شوید وکر ای دشمنان هر چه دلدادگی
      تا نبینید و نشنوید عشق بازیمان را
      چشم بر هم مینهم تا تو شرمت نشود وغرق بوسه ات میکنم
      وانگاه........
      چه زود صبح شد وسپیده سر زد
      هنوز گوئی ثانیه ای نگذشته
      وتو همراه مهتاب اسمان رفتی
      ومن چه غریبانه دوباره زانو در بغل میفشارم ومنتظر میمانم
      تا شبی دیگر همراه مهتاب سر به کلبه من زنی
      ودوباره مستت شوم ای شراب سرخ گونه ام

    10. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-09-2013)

    11. #46
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      فاصله هایمان را دیوارها پر کرده اند
      دیوارهائی از
      غم
      دوری
      مهربانی
      حسرت
      بی قراری
      امشب سر بر شانه کدامین دیوار بخواب رفته ای؟

      غم را که گفتیم! اندوه.
      حسرت = رشک
      بی‌قراری = ناآرامی, بیتابی
      فاصله = دورا[1]





      ----
      1. ^ Durâ || دورا: فاصله Ϣiki-En distance

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-10-2013)

    13. #47
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      امشب همان شبی ست که ارزو داشتم
      وتو در کنارمی
      چه زیبا میخندی ای ایت الهی نازل شده بر قلبم
      چه خمارند دو چشم اهو مانندنت
      وچه مست میکنند مرا گرمای وجودت
      دست بر دستم نه تا بیشتر مستت شوم
      لب بر لبانم گذار تا اتش هجران فرو کش کند
      با تو بودن فراق را دور کرد ودورتر
      برای دل بیقرارم تو مرهمی ای مهتاب شبانه ام
      بگذار در اغوش کشم این تمامیه خلقت را
      بگذار سخت تر بفشارمش این شراب مست کننده را
      برچشمانم خیره شو وپلک نزن مرا بیخود میکند این نگاه جادوئی ات
      ومسخر خویش کرده
      چه حال غریب و خوشایندی دارم من امشب
      چه مستم بی شراب
      وتو را سکوتی مبهم در خود خورده که چنین مات ومبهوت در اغوشم به نظاره نشستی ای
      بگذار دربها را ببندم
      برافکنم بر این پنجره های غبار گرفته از فراق
      وتو را عاشقانه تر ببوسم وچنگ بر زلف پریشانت زنم
      کور شوید وکر ای دشمنان هر چه دلدادگی
      تا نبینید و نشنوید عشق بازیمان را
      چشم بر هم مینهم تا تو شرمت نشود وغرق بوسه ات میکنم
      وانگاه........
      چه زود صبح شد وسپیده سر زد
      هنوز گوئی ثانیه ای نگذشته
      وتو همراه مهتاب اسمان رفتی
      ومن چه غریبانه دوباره زانو در بغل میفشارم ومنتظر میمانم
      تا شبی دیگر همراه مهتاب سر به کلبه من زنی
      ودوباره مستت شوم ای شراب سرخ گونه ام

      قلب = دل
      مات و مبهوت = هاج و واج, مات و سرگشته, سرگردان
      فراق = دوری, جدایی[1] / فاصله = دورا[2]
      سکوت = خاموشی, خموشی!
      حال = جاور[3]
      غریب = ناآشنا, بیگانه
      غبار گرفته = گَرد/گرت گرفته
      خلقت = آفرینش!!!
      نظاره = بازبینی
      بغل پارسی است, آغوش هم داریم.
      صبح = بامداد, پگاه[4]!
      غریبانه = غریب+انه = بیگانه‌وار, دورافتاده[5]
      ثانیه = دمک[6]






      ----
      1. ^ Jodâyidan || جداییدن: جدا کردن to separate
      2. ^ Durâ || دورا: فاصله Ϣiki-En distance
      3. ^ jâ+var::Jâvar || جاور: حال Ϣiki-En mood
      4. ^ Pegâh || پگاه: بامداد; صبح زود; سحر; سپیده دم Dehxodâ, Ϣiki-En daybreak
      5. ^ Duroftâde || دورافتاده: مهجور ~remote
      6. ^ Damak || دمک: ثانیه Ϣiki-En second

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-10-2013)

    15. #48
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      این روزها بی دلیل بغض میکنم بخاطر هیچ
      مرا هیچکس نمیتواند آنی ببیند که هستم
      پس گفتن و ندیدن چه سود؟
      گاهی شاعر میشوم و مستانه باد را در آغوش میکشم
      و گاه از هر چه دنیاست بیزارم
      میبینی دستانم بوی پونه های وحشی را میدهد که از سر راه زمانه برداشته ام
      چه میشود گفت؟
      گاهی باید سکوت کنی
      گاه باید بیاندیشی
      و من این روزها خدای سکوتم...

      بیدلیل = بیفرنود[1], بیخود
      به خاطر = از روی, برای
      شاعر = چامه‌سرا
      وحشی = سرکش, نارام, بیابانی, درنده, دَد
      سکوت کردن = خموشیدن

      خموشیدن . [ خ َ دَ ] (مص ) سکوت داشتن . خاموش بودن . ساکت شدن . حرف نزدن . || فرومردن چراغ . (ناظم الاطباء).





      ----
      1. ^ far+nudan::Farnudan || فرنودن: استدلال کردن Ϣiki-En to argue

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-10-2013)

    17. #49
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      غبار گرفته = گَرد/گرت گرفته
      امکانش هست سرکش بگذارید تا تلفظش رو بدونم؟
      _ُ یا _َِ

    18. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-11-2013)

    19. #50
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      غبار گرفته = گَرد/گرت گرفته
      امکانش هست سرکش بگذارید تا تلفظش رو بدونم؟
      _ُ یا _َِ
      گَـردُ غبار دیگر! (:

      گرد خودش میشود غبار.

      سرکش فردید[1] زیروزبر (اِعراب) بود؟





      ----
      1. ^ far+did::Fardid || فردید: منظور Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ purpose; intention

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    20. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-11-2013),sonixax (04-11-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. چراییِ نژادپرستی
      از سوی Newton در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 12-20-2013, 06:52 AM
    2. چه زمانی می توانیم، کسی را متهم به نژادپرستی و یهودی ستیزی کنیم؟
      از سوی بهمنیار در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 05-05-2013, 03:21 PM
    3. نژاد پرستی چه است و چه نیست؟
      از سوی Soheil در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 04-03-2013, 08:31 PM
    4. رابطه ی تفکر دینی و نژاد پرستی
      از سوی Nocturne در تالار دین
      پاسخ: 28
      واپسین پیک: 07-02-2012, 10:30 PM
    5. شیطان پرستی
      از سوی sonic در تالار دین
      پاسخ: 15
      واپسین پیک: 03-22-2012, 09:45 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •