من بیشتر بحث سیاسی که با افراد میکنم چه در زندگی واقعی و چه در اینترنت مربوط به مساله اسرائیل میشه ، البته شاید شما هم به این بحث برخورد کردید و تجربه داشته باشید ، ولی من خوب چون مساله برایم شخصی هست و اسرائیل رو وطن خودم میدونم همونطور که ایران هست خیلی بیشتر اهمیت میدم به این قضیه و در طول زمان به این نتیجه رسیدم که تو جامعه ایرانی مخالفین اسرائیل به چند دست زیر تقسیم میشوند که مینویسم.
۱. افرادی که درون ایران هستند و حزباللهی که از روی اعتقاد اسلامی که یهودیان دشمن اسلام هستند از اسرائیل متنفر هستند.
۲.افرادی که هنوز درون ایران هستند ، ولی مخالف رژیم هستند ، اما هنوز از اسرائیل متنفر هستند و آن را با جمهوری اسلامی مقایسه میکنند.
۳. چپ گراهای قدیمی حزب توده و فدایی که کار سیاسی رو کنار گذشتند ولی این احساس ضدّ آمریکا و اسرائیلی خودشون رو به فرزندشون در ایران منتقل کردند ، فرزندان اینها هم در ایران درون دانشگاه جزو جنبش چپ هستند.
این ۳ گروه بالا دسترسی به منابع آزاد اطلاعات ندارند و اصولا هم اگر با فیلتر شکن و غیره به اینترنت بیایند و یا به ماهواره دسترسی داشته باشند ، جریان اسرائیل برایشان جذاب نیست ، به همین دلیل تحقیقی در مورد اصل حقیقت ماجرا انجام نمیدهند. چون من درون ایران نیستم با این افراد گاهی در اینترنت بحث میکنم که هیچ وقت هم به جایی نمیرسه! و این افراد به دلیل اینکه تحقیقاتی انجام نمیدهند وقتی یک مساله مهم پیش میآید نظر ضدّ اسرائیلی خود را میگویند و اکثرا هم عقیده دارند که یهود و فریماسونری دستشون تو یه کاسه هست!
گروه بعدی ایرانیان خارج از کشور هستند که به دستههای زیر تقسیم میشوند.
۱. ایرانیانی که مذهبی نیستند ولی هنوز به قول معروف اون خاک اسلام به تنشون مونده و توی ضمیر ناخود آگاه خودشون از یهودی یا به قول خود اونها جهود بدشون میاد و وقتی اتفاقی میافته با آب و تابع به سخنرانی ضدّ یهودی و اسرائیلی و تکرار مزخرفات اینکه چگونه یهودیها دنیا رو کنترل میکنند میپردازند.
۲.گروه بعدی افرادی هستند که خودشون رو سبز میدونند و مخالف رژیم هستند ولی از اسرائیل هم تنفر دارند و اون رو با جمهوری اسلامی مقایسه میکنند.
۳. گروه بعدی چپ گراها هستند که اکثرا در اروپا هستند و هویت ضدّ اسرائیلی چپها و جمعیت مسلمانان اونجا روشون تاثیر زیاد گذشته.
۴. گروه بعدی هم بیخدایان و خرد گرایان هستند که اکثرا یا طرفدار اسرائیل هستند یا نظر خاصی نمیدهند. کلا من تمامی بیخدینی که بهاشون بحث کردم ، وقتی با شخص خود من بحث میکنند ممکن هست مواضع مخالفت داشته باشند ، ولی وقتی با هم در مقابل یک چاپی و یا یک اسلام گرا قرار میگیریم مواضع ضدّ اسرائیلی خودشون رو اعلان نمیکنند.
در کلّ باید گفت که احساسات نقش خیلی زیادی در این بحث اسرائیل داره و هر ۲ طرف ماجرا احساس روشون خیلی تاثیر میذاره که باید کنترل بشه. من هم البته به یک سری نتیجه رسیدم که گاهی اوقات هم اسرائیل یک سری کارهایی انجام میده که به ضرر خودش تموم میشه و اگر اینها رو گوشزد کنیم بهتره تا اینکه ساکت بمونیم . مثلا وقتی اسرائیل به غزه حمله کرد باید کار حماس رو تموم میکرد ، اینهمه جنگ تبلیغاتی رو که بر ضدّ خودش خریده بود ، حداقل حماس رو نابود میکرد و کنترل غزه رو به محمود عباس میسپرد و یا کشتن ۸ نفر بر روی کشتی گروه اسلام گرای ترک ، اون جریان میتونست بدون کشته تموم بشه که به نظر من سربازان زور زیادی استفاده کردند.