Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
روز جهانی زن در ایران - برگ 6
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 6 از 6 نخستیننخستین 123456
    نمایش پیکها: از 51 به 56 از 56

    جُستار: روز جهانی زن در ایران

    1. #51
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      خیر؛
      مرد شاید فرصتِ زیادی تا ازدواج داشته باشد(که آنهم با سربازی و کار و جان کندن برای کسب اوضاعِ مادی مناسب برای زن گرفتن معمولا بر باد می‌رود)، اما فرصتِ زندگیِ خوبِ پس از ازدواج هیچ نخواهد داشت و اگر تا دیروز برای شکم خودش می‌جنگید الان باید شکم یک نفر دیگر را هم سیر کند و خرج‌هایش همگی دوبله و سوبله می‌شوند. این را مقایسه کنید با زندگی یک زن.
      اگر مرد فرصتی هرچند کوتاه(که میدانیم چندان هم کوتاه نیست) را داشته باشد زنان برعکس هیچ فرصتی برای یافتن خود و معنای زندگیشان ندارند!
      دختر به بلوغ رسیده قبل از اینکه بیندیشد کیست و چه باید بکند یاد داده میشود که باید یک زن خوب برای یک مرد باشد.پس از ازدواج هم وقتی وارد خانه ی مرد میشود هم باید این نقش را با خود به آنجا هم بکشاند.
      زنی که در جامعه هیچ نقشی جز این برایش تعریف نشده و هیچ گاه طعم متفاوت استقلال مالی- شخصیتی را نچشیده چه میداند زندگی چیست که بخواهد آن را در مقایسه با یک مرد بگذارد




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      کار سخت :
      کاری که در آن سابقه یا احتمالِ آسیب فیزیکی یا روانی شدید (سوختی، بریدگی، شکستگی ، مرگ و ... )وجود دارد و همچنین کاری که در آن شما از حقوقِ انسانی و صنفی خود محروم شوید. مثلا اگر شما ناچار باشید18 ساعت در روز بلافصل کار کنید و 6 ساعت استراحت، هتا اگر آن کار راحت باشد، باز شغل شما دشوار است. با این تفاسیر چند درصد از مشاغلی که در این تعریف می‌گنجند در یدِ زنان است؟
      صحبت از اینکه چند درصد از چنین مشاغلی در دست زنان است با اینکه چند درصد از مشاغلی که در دست زنان است دارای چنین خصوصیاتیست متقاوت است با ذکر این نکته که زنان چنانچه در شغلی آتیه دار و تمام وقت هم قرار بگیرند باز نباید نقوش مادری و خانگی خود را فراموش کنند و ناگزیرند تعادل لرزانی میان تعهداتشان در برابر خانواده و تعهداتشان در برابر کار و کارفرما حقظ کنند که چنین وضعی به ندرت برای مردان پیش می آید .

      جدا از این مسئله از آنجایی که بازار کار عملا در دست مردان است و قوانین مربوط به آن را خودشان تعیین میکنند زنان نیز چنانچه مشغول کار باشند طبق ساعات و شرایط تعریفی کارشان را انجام میدهند.
      بیشترین بازار کاری که زنان در آن متمرکزند بیشتر در کارهای خدمات بهداشتی و پست و کم در آمد و البته بدون آتیه است.کاری مثل پرستاری که فرسایش روحی و جسمی را دارد بیشترین بازاریست که زنان متیوانند در ان مشغول شوند.
      کارهای عمدتا زنانه امثال کارهای زیر است:
      خیاطان دست دوز و چرخ کارها و سوزن دوزان-خدمتکاران و پادو ها-مونتاژکارها-صندوق داران و تند نویسان و کارهای دفتری
      من حرفی را که به مهربد زدم هم اضافه میکنم که زنان در بازار کارشان نه اطمینان دارند که منبع در آمدی همیشگی دارند و نه حقوقشان به حدیست که بتوانند با آن امرار معاش کنند.
      یعنی یک زوج وقتی در آمدشان را برابر در خانه بخواهند خرج کنند در امد زن در برابر در آمد مرد هیچ برابری ای نخواهد کرد و جزو کمک هزینه ای ناچیز به شمار می آید در حالی که هر دو به یک اندازه بیرون از خانه وقتشان را میگذرانند.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      مرگ ناشی از ترشیدگی!

      هر وقت یاد این کوتت میفتم یک ساعت میخندم.سوژه شده بین دخترای اینجا چون راستش ما کلا در آستانه ی مرگ ناشی از ترشیدگی هستیم
      ولی خوب جدا از شوخی من منظورم افسردگی ناشی از این مسئله بود.درسته یکم خنده داره ولی زنی که تا ابد سربار خانواده باشه و همه بهش یک نگاه طرد شده و نخواستنی بکنند باید بهش حق داد که از افسردگی خودکشی کنه
      شراب اولی تر ...

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (03-25-2014)

    3. #52
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (03-25-2014)

    5. #53
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (03-25-2014)

    7. #54
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      Nevermore این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (03-25-2014)

    9. #55
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      اگر مرد فرصتی هرچند کوتاه(که میدانیم چندان هم کوتاه نیست) را داشته باشد زنان برعکس هیچ فرصتی برای یافتن خود و معنای زندگیشان ندارند!
      دختر به بلوغ رسیده قبل از اینکه بیندیشد کیست و چه باید بکند یاد داده میشود که باید یک زن خوب برای یک مرد باشد.پس از ازدواج هم وقتی وارد خانه ی مرد میشود هم باید این نقش را با خود به آنجا هم بکشاند.
      زنی که در جامعه هیچ نقشی جز این برایش تعریف نشده و هیچ گاه طعم متفاوت استقلال مالی- شخصیتی را نچشیده چه میداند زندگی چیست که بخواهد آن را در مقایسه با یک مرد بگذارد
      آری؛ زنان فرصت‌اش را ندارند حتما چون مردان نمی‌گذارند! در جوامع سنتی-شرقی ، انسان‌ها فارغ از جنسیت‌شان خود را در انبوهی از سنت‌ها و پیش‌انگاشت‌های داوطلبانه‌ی اجتماعی می‌یابد و تخطی از آنها هر کدام به نسبت هزینه‌ای دارند. اما در تصویر انتزاعی شما دو ایراد وجود دارد که شما زیرکانه از آنها تفره می‌روید: 1- آنچه جامعه از مردان انتظار دارد شامل مجموعه‌ای عظیم از بایدها و نباید‌هاست که تمامِ جنبه‌های شخصیتی-اجتماعیِ او را در بر می‌گیرند و دامنه‌شان از نوک کیرِ او شروع می‌شوند (یعنی خصوصی‌ترین و تابوترین بخش کالبدش) تا سراسر زندگی‌اش. مرد همه‌جا چشمان سائرونِ جامعه را با خود می‌بیند به شکلی که هتا در تنهایی با خود نیز بدونِ شرم و دردِ وژدان نمی‌تواند از آن رها شود، چنانکه من هرگز مردی را ندیده‌ام که با شهامت و بدونِ خجالت بتواند از خودارضائی خود سخن بگوید و از آن بدتر مرد قربانی ِ بزه‌های مدنی به عنوانِ یک قربانی دیده نمی‌شود که جامعه باید در برابرِ او خود را مسئول ببیند و در آینه‌ی او پلشتی‌های خودش را مشاهده کند، که او را همچون یک نقض و یک وصله‌ی ناجور می‌بیند و از تحقیر و سرزنشِ او از هیچ طریقی فروگزار نیست.
      2- وقتی ما از جامعه سخن می‌گوییم باید بدانیم که جامعه نهادی‌ست برساخته از زنان و مردان! تفاوتِ ما و شما در این است که ما اگر عیبی در فرهنگِ مردستیز و زن‌پرستِ امروزی می‌بینم می‌توانیم به سادگی آن را برآیندِ نگاه‌ها و اندیشه‌های تک تکِ افرادِ درونِ جامعه، فارغ از جنسیت ببینیم.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      صحبت از اینکه چند درصد از چنین مشاغلی در دست زنان است با اینکه چند درصد از مشاغلی که در دست زنان است دارای چنین خصوصیاتیست متقاوت است با ذکر این نکته که زنان چنانچه در شغلی آتیه دار و تمام وقت هم قرار بگیرند باز نباید نقوش مادری و خانگی خود را فراموش کنند و ناگزیرند تعادل لرزانی میان تعهداتشان در برابر خانواده و تعهداتشان در برابر کار و کارفرما حقظ کنند که چنین وضعی به ندرت برای مردان پیش می آید .

      جدا از این مسئله از آنجایی که بازار کار عملا در دست مردان است و قوانین مربوط به آن را خودشان تعیین میکنند زنان نیز چنانچه مشغول کار باشند طبق ساعات و شرایط تعریفی کارشان را انجام میدهند.
      بیشترین بازار کاری که زنان در آن متمرکزند بیشتر در کارهای خدمات بهداشتی و پست و کم در آمد و البته بدون آتیه است.کاری مثل پرستاری که فرسایش روحی و جسمی را دارد بیشترین بازاریست که زنان متیوانند در ان مشغول شوند.
      کارهای عمدتا زنانه امثال کارهای زیر است:
      خیاطان دست دوز و چرخ کارها و سوزن دوزان-خدمتکاران و پادو ها-مونتاژکارها-صندوق داران و تند نویسان و کارهای دفتری
      من حرفی را که به مهربد زدم هم اضافه میکنم که زنان در بازار کارشان نه اطمینان دارند که منبع در آمدی همیشگی دارند و نه حقوقشان به حدیست که بتوانند با آن امرار معاش کنند.
      یعنی یک زوج وقتی در آمدشان را برابر در خانه بخواهند خرج کنند در امد زن در برابر در آمد مرد هیچ برابری ای نخواهد کرد و جزو کمک هزینه ای ناچیز به شمار می آید در حالی که هر دو به یک اندازه بیرون از خانه وقتشان را میگذرانند.

      منطق ایرانبانو: زنانی که 20 درصد از مشاغل را در ایران در اختیار دارند در برابر آن 80 درصد سخت‌تر می‌توانند همزمان نقش‌شان را در خانواده‌شان ایفا کنند و هم کارگر/کارمندِ خوبی باشند!
      دیگر چیزهایی هم که گفتید بی‌وجه است و مشخص است که زنان به اندازه‌ی مردان فاکتورِ درآمد در شغل برایشان اهمیت ندارد و بیش از آنکه به دنبالِ شغثلی برای تامین مخارج زندگی باشند، به دنبالِ چیزی برای وقت‌گذرانی و سرگرمی هستند!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      ولی خوب جدا از شوخی من منظورم افسردگی ناشی از این مسئله بود.درسته یکم خنده داره ولی زنی که تا ابد سربار خانواده باشه و همه بهش یک نگاه طرد شده و نخواستنی بکنند باید بهش حق داد که از افسردگی خودکشی کنه

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      داریوش جان تو هم ماننده همیشه ساده‌ای[١], ایرانبانو بهتر از من و تو میدانند چه استدلال خنده‌آوری کرده (کودن که نیست), ولی چون پسران همه
      جوری پرورش یافته‌اند که از همان کودکی خود اشان را همواره گناهکار و بدهکار به زنان میدانند (مانند همین شوالیه که از مردی اش پیوسته وژداندرد دارد),
      ایشان هم از داستان بخوبی آگاه است و میداند هتّا میتواند افسردگیِ زن ترشیده‌یِ زشت را هم به گردن مردان بیاندازد و باز چند تایی خواننده را گول بزند (;
      این که چیزی نیست مهربد جان، به اسپاگتی احد و واحد قسم که من هتا دیده‌ام که گفته‌اند پریودِ زنان هم تقصیرِ مردان بوده و در یک موردِ بسیار جالبتر جایی خواندم که تاریخ به این خاطر پر از خون و جنایت است که داستانی در مورد یک مرد است :His+story؛ مجالی دهید تا ما زین پس داستانی در مورد یک زن درست بکنیم تا ببینید چقدر صلح خوب است :Her+ tory بله؛ فلسفه را قبلا ایرانبانو و آندد گفته بودند که مردانه، حالا تاریخ هم نمودی از مردسالاری‌ست
      Nevermore این را پسندید.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-25-2014),Nevermore (03-26-2014)

    11. #56
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      خب میتوانید در این باره بیشتر دیرتر برایمان بگویید. ولی چرای از زیر بار پرسش ما میگریزید؟
      - آیا زنان در کشورهای غربی در در همه‌یِ کارهای خوب و پردرآمد با مردان ٥٠-٥٠ شریک نشده‌اند؟
      ٢- آیا در کشورهای غربی و آزاد, بار انجام همه‌یِ کارهای سخت, کثیف و پُرگاه[١] مرگ‌آور بر دوش مردان نیست؟
      چرا دیرتر بگویم وقتی اینها همه علت و معلول هم اند؟
      قبل از اینکه پاسخ پرسشتان را بدهم شما به من بگویید که حضور زنان در عرصه های اجتماعی را از چه بابت میخواهید تحلیل کنید؟اگر از لحاظ حقوقی باشد که فکر میکنم قوانین به ظاهر مساوی (!!) یک طرف قضیه و برخورد هایی که با یک زن در محیط کار و چشم داشت از او دارند طرف دیگر داستان است.
      پاسخ پرسش 1 تان برای من خیر است.درست است که در غرب از شدت این تفاوتهای اجتماعی کاسته شده ولی یک زن در همه جای دنیا یک زن است و تا در مورد یک زن به عنوان یک انسان همراه با مفهوم (مراقبت و تیمار داری) گره خورده ,قوانین هم راه را به جایی باز نمیکنند.
      از این رو که زنان چنانچه برای دستیابی برای یک شغل که مردان هم متقاضی آنند در یک جایگاه قرار گیرند همواره به زن به عنوان نیرویی موقت و بی بهره نگریسته میشوئ.بنابراین کارفرمایان در همه جای دنیا ترجیح میدهند مناسب شغلی حرفه ای و جدیشان را به مردان دهند .
      2-پرسش بر روی پرسش: کار سخت و کثیف(با در آمد) آیا بهتر از بیکاری ( و به تبع بی در آمدی) نیست؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ین اگر هوچی‌گری نیست, پس چیست؟
      چگونه زن مایملک مرد به شمار میرود, زمانیکه هنگام جُدایی[٢] نیمی از دارایی او را بالا میکشد؟
      حقیقت!
      حقیقت این است که زنی که تمام عمرش را صرف یک زندگی میکند و جوانی اش را در این راه سرمایه گذاری میکند چرا باید با یک اردنگی فیزیکی از زندگی به پس رانده شود وارد جامعه ای شود که شانس بقای مالی نزدیک به صفر دارد؟
      +
      در غرب که همه چیز برابر تقسیم می شود آیا زن آورده ای مالی ندارد؟
      تا جایی که من میپندارم زنی که آورده ای ندارد دست خالی باز میگردد.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mehrbod

      • Operators, fabricators, and laborers (منشی‌تلفنی، سازندگی، کارگری)
        • Handlers, equipment cleaners, helpers, and laborers (پاک‌سازی، رسیدگی، کارگری)
        • Transportation and material moving occupations (پیشه‌های ترابریک (جابه‌جایی مواد))
        • Machine operators, assemblers, and inspectors (کار با ماشین‌آلات سخت و سرهم‌بندی)

      • Farming, forestry, and fishing (کشاورزی، جنگل‌بانی، ماهی‌گیری)
      • ...




      ولی در پیشه‌های زیر افزاینده بوده و نزدیک به 50 درسد و یا بیشتر پیشه‌ها را زنان از آن خود کرده‌اند:


      • Managerial and professional specialty (مدیریت و تخصص‌های حرفه‌ای)
        • Executive, administrative, and managerial (مدیریت اجرایی، مدیریت اداری و مدیریتی)
        • Professional speciality (تخصص حرفه‌ای)

      • Technical, sales, and administrative support (فن‌آوریک، بازاریابی و پشتیبان مدیریتی)
        • Technicians and related support (فن‌آورها و پشتیبانی وابست
        • Sales occupation (بازاریابی)
        • Administrative support, including clerical (پشتیبان مدیریتی + دفترداری)

      این لینک میگوید که موقعیت زنان و مردان در کارها به 50-50 رسیده؟
      این تحلیل ها را به دور از کاغذ ها در دنیای واقعی جست و جو کنید.درست است که آهنگ رشد اشتغالی زنان در کارهای به ظاهر حرفه ای تر رو به بالا رقته ولی زنان حتی در این دست مشاغل هم در رده های پایین تر و معمولا و غالبا زیر دست مردان و تحت نظارت آنان مشغول میشوند.
      در بخش های مدیربتی و دفتری زنان بیشتر در کارهای تدارکات و کارگزینی دیده میشوند.زنان برای ورود به این دست مشاغل شاید شرایط بهتری پیدا کرده باشند ولی مهم ارتقای شغلیشان است تقریبا برایشان ناممکن است.
      چرا که سرنوشت مفروض زن(تاهل) و بچه داریست و کارفرمایان معتقدند که زنان کارشان را در وقت زایمان ترک میکنند و به جد خود را وقف کارشان نمیکنند .



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      فرافکنی + هوچیگری: اینکه زنان کارهای سخت و مرگ‌آور را به دوش مردان وانهاده‌اند
      از همه جا سرچشمه میگیرد بجز خود اینکه زنان زیرکانه از خویشکاری[٣] انجام آنها می‌گریزند.
      این همه داد و بیداد و کولی بازی برای رو به رو شدن با حقیقت طبیعیست و قابل درک:))
      گویی زنان انجمن های مخفی برای گریز از کار دارند.امتحان کنید و از خانمی بخواهید روزنامه را بردارد و در بخش استخدام دنبال کاری اینچنین سخت را پیدا کرده و تماس بگیرد.
      من پاسخ بخش استخدام کننده را به شما پیشاپیش میدهم: ما در این بخش فقط آقا استخدام میکنیم!
      شراب اولی تر ...

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (03-29-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •