بسم الله الرحمن الرحیم
این نوشتار درباره اثبات وجود خدا توسط جناب معلم ثانی،ابونصر فارابی(ره) است که ما برای هدایت یا استدراج خواننده نی نویسیم و مطمئنیم جز این دو راه،راهی دیگر برای خواننده نخواهد بود و «إما شاکراً و إما کفوراً».در پایان به شبهه مسخره ای که بعض به اصطلاح فلاسفه در رد برهان علیت آورده اند بیان کرده و آن را رد می کنیم.
برهان جناب معلم ثانی به برهان علیت بسیار نزدیک است و اما شرح آن چنین است:ما در براهین وجودی به دنبال خدائی هستیم که عاری از هر نقص و عیبی است زیرا اگر عیب داشته باشد معلول خواهد بود و این با فرض مخالف است.پس ما می خواهیم آیا چنین خدائی هست یا به عبارت صحیح تر آیا چنین موجودی هست؟خوب اما اصل برهان.می دانیم تا زمانی که علت وجود نداشته باشد، معلول هم وجود نخواهد داشت.پس علت تقدم وجودی بر معلول دارد پس می توان نتیجه گرفت شرط وجود معلول،علت است و معلول همان مشروط است.حال اگر سلسله ای از علل و معلولات فرض کنیم،چون همه ممکن بالذات اند.وجود این ممکنات که همگی معلولند ،مشروط است به شرطی.اگر تمامی این سلسله ممکن باشد یعنی پذیرفته ایم تمامی این سلسله مشروط است بدون هیچ شرطی پس لزوماً باید قبول کنیم برای این سلسله مشروط،شرطی لازم است که باید واجب بالذات باشد.این شرط،همان چیزی است که هیچ شرطی ندارد،یعنی مشروط نیست.
اما شبهه معروف.مخالفین برهان علیت(البته شما دیدید که برهان فارابی نزدیک است به برهان علیت نه عین آن).اینکه اگر قانون علیت قانونی جهان شمول است پس باید خدا هم علت داشته باشد و اینطور باید برهان علیت از اعتبار ساقط شود چرا که خود خدا هم علت خواهد داشت(العیاذ بالله).اما پاسخ این سفسطه که بسیاری از فلاسفه غرب هم دچار آن شده اند این است که ما می دانیم هر اتفاقی که می افتد دلیل و علتی دارد نه اینکه هر چیزی علتی دارد.اتفاق یا پدیده همان چیزی است که وجود نداشته است و سپس به وجود آمده است که در فلسفه به آنها ممکنات گویند،حال فرض اینکه وجودی واجب باشد را با برهان ثابت می کنیم که همان خدا است.
والسلام علی من اتبع الهدی
و علی النبی وعلی عباد الله صالحین