Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 266

    جُستار: چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟

    Threaded View

    1. #29
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این تقارن پیوندی به شکست یا پیروزی در چهره‌یِ کلان کارها ندارد. برای نمونه تفنگ در برابر نیزه ابزاری بسیار
      شکننده به شمار میرود, ولی این شکنندگی آن اندازه نیست که هرگز مایه‌یِ شکست تفنگ‌دار در برابر نیزه‌دار باشد.

      در جنگ نیز همینگونه است, شما درست میبینید که جنگ پارتیزانی کمابیش همیشه پیروز است, ولی باید به
      این نکته هم بنگرید که پارتیزانان در اینجا تنها زمانی پیروز‌ میدان اند که گروه کوچکتر, ناتوانتر و از بازی
      بزرگتر بیرون افتاده باشند; درست از نقطه‌ای که پارتیزان میکوشد به چیزهای پیشرفته‌تر و برتر
      دست یابد و میآغازد به "سنگین‌" شدن و "پیشرفته" شدن, همه‌یِ مزیت خود را از دست میدهد.

      پس به سخن دیگر, پارتیزان را میتوانید همچون ویروس سرماخوردگی ببینید که هیچ جوره از میان رفتنی نیست و
      تنومندترین و تندرست‌ترین آدم را نیز هر از چندی قربانی خود میکند, ولی, در سرانجام کار این یک سرماخوردگی,
      یک آزردگی کوچک بیشتر هم نیست و در برابر سیستم شکننده‌ ولی پیشرفته تن, در چهره‌یِ کلان, همواره بازنده خواهد بود.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در سوی دیگر, نابودی این سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی‌ست, زیرا
      پیشرفتگی و بزرگ شدن پیوندی کمابیش همیشگی و همروند با شکنندگی دارد.
      گونه‌هایِ جانوری پیشرفته بآسانی انقراض‌پذیر‌ اند. پستانداران و جانداران بزرگتر و پیشرفته‌تر
      همچون فیل, شیر و اسب و هتّا خود آدمی را میتوان بسیار آسانتر ریشه‌کن و منقرض نمود, تا
      هنگامیکه با جانداران بسیار ساده‌تری مانند موش و مور و باز ریزتر, باکتری‌‌ها (عملا ناممکن) دست به سنجش زده میشود.

      ازینرو درست همانگونه که یک آدم را میتوان با یک ضربه بجا به گیجگاه (آسیبگاه) ناکار نمود, در برابر سیستم
      پیشرفته‌یِ تکنولوژیک نیز شدنی است که از این شکنندگی کژبهره جسته و با ضربه‌ای کاری و مهلک, آنرا از پا درآورد.
      در مورد قضاوت درباره‌یِ «آزردگی کوچک» بودن ویروس سرماخوردگی بنظرم
      هنوز برای قضاوت زود باشد ولی، بنظر من می‌رسد که اینجا هم شما این تقابل
      سیستم‌ها را بصورت چرخه‌ای دائمی میبینی و این اتفاقا بسیار منطبق است
      با دیدن تاریخ انسان بصورت یک چرخه.
      البته بنظرم میرسد که این شکنندگی سیستم‌هایِ پیچیده تا حد زیادی هم وابستگی
      به متمرکز بودنشان دارد. در فیلمی مثل ترمیناتور هم همین عدم تمرکز است که بعنوان
      مشکل اصلی نشان داده می‌شود.
      بنظر میرسد «سیستمی» که از آن صحبت میکنیم بیشتر از اینکه شبیه به یک انسان
      با سیستم عصبی متمرکز باشد، شبیه به نوعی حشره است که بصورت یک ابرارگانیسم
      درآمده.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اکنون اگر همه‌یِ اینها کنار یکدیگر چیده و سنجیده شوند, درست کردن سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی
      نیست, زیرا, راستادهی سیستم نیاز به سیستمی پیشرفته‌تر از خود آن دارد; درست همانجور که پند و
      اندرز را کسی میتواند بدهد که از دیگری خردمندتر, کارآزموده‌تر و سرد و گرم روزگار چشیده‌تر
      باشد, بهمینسان نیز راستادهی سیستم تکنولوژیک را تنها سیستمی میتواند انجام دهد که
      از او بزرگتر, هوشمندتر و دوراندیشتر باشد, که همچون سیستمی در دست نیست.
      این البته درست است ولی اینرا هم باید در نظر داشت که این چند و اندرز
      فقط به پیچیدگی فرد سخنگو مربوط نمیشود. تمدن بشری یعنی انتقال دانش.
      این‌ست که توصیه یک پزشک یا مهندس را هم اگر در نظر بگیریم تنها تجربیات
      خود او نیست که تجربیات نسل‌ها تجربه و آزمایش است.
      ولی این هم درست است که کنترل نیاز به پیشبینی دارد من هم اینرا با فرض
      نوعی محدودیت تکنولوژیک گفتن و ما اگر به عصر حجر هم برگردیم باز تکنولوژی را
      محدود کرده‌ایم و به عقب رانده‌ایم نه اینکه از آن رها شده باشیم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (04-12-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 24
      واپسین پیک: 01-22-2018, 09:46 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •