سلام بر شما دوستان . مطلبی رو در سایتی دیدم . جالب بود . گفتم باهم به لحاظ تاریخی برسیش کنیم . ببینیم این اشاره های تاریخی سندیتدارن یا نه . قطعا دوستان این تالار میتونن در رد و یا اثبات این مقاله نظرات خوبی بدن .
تعقیب و توقیف تلمود
حكیمان بر این باور بودند كه آنچه قوم یهود را بىبدیل مىسازد، همین شریعت شفاهى - میشنا و تلمود - است. در یكى از میدراشها گفته شده است كه در آینده، زمانى فرا مىرسد كه تمام ملتها ادعا مىكنند كه ما نیز یهودى بودیم: «پس آن یگانه مقدس، تبارك و تعالى، خواهد گفت: ''اسرائیل حقیقى آن كسى است كه سرّ من در دست اوست. اما این سرّ چیست؟ آن سرّ، میشنا است``». در این نقلقول و بسیارى از نقلهاى مشابه، حكیمان بر اهمیت شریعت شفاهى به عنوان حجتى بر بىبدیلى یهودیت و تعریف حقیقى آن، تأكید ورزیدهاند. این دیدگاه كه شریعت شفاهى دیوار دفاعى یهودیت است، در دنیاى غیریهودى، به ویژه در میان مسیحیان، نیز شایع بود. از همان ابتداى قرن هفتم و هشتم تلاشهایى در جهت جلوگیرى از مطالعه تلمود صورت گرفت، اما همگى آنها ناكام ماند. اروپاى غربى تا چند نسل از مسائل درونى قوم یهود و اهمیت تأثیرات معنوى مستقیم و غیرمستقیم آن، ناآگاه ماند. اما از زمانى كه كلیساى كاتولیك نسبت به دشمنانى كه در بین صفوف آنها بودند، موضع شدیدترى اتخاد كرد، بازرسى نوشتههاى یهودى و، تا حد زیادى، تلمود نیز آغاز شد.
بخش عمده مسئولیت اتخاذ چنین موضعى متوجه یهودیانى بودكه به آیین مسیحیت گرویده و سعى مىكردند تا در مناظره عمومى با عالمان یهودى شركت كنند. آنها بر ارزش تلمود نزد یهودیان، كاملاً واقف بودند و از اینرو، دشمنى خویش را نسبت به این كتاب ابراز مىكردند. بعضى از این یهودیانِ تازهمسیحى، با غرور تمام تلاش مىكردند تا از متون تلمود براى اثبات حقانیت مسیحیت، بهرهبردارى نادرست نمایند. ربى مُشه بن نحمان كه اجازه یافته بود تا در یكى از این مناظرههاى عمومى، آزادانه سخن بگوید، به طعنه اعلام كرد كه اگر ادعاهاى مخالفان او درست باشد، حكیمان تلمودى به آیین مسیحیت خواهند گروید. بقاى آنها بر آیین یهود، دلیلى گویا بر این است كه «استدلال» نوآیینها تا چه اندازه از درستى و استحكام برخوردار بوده است! با وجود این، چند تن از حاكمان اروپایى و مقامات عالى رتبه كلیسا متقاعد شدند كه مطالب ضد مسیحى در تلمود وجود دارد و بر مبناى اتهامهاى نفوذىها دستور دادند تا تمام عبارات ضدمسیحى و برچسبها علیه مسیح، از این كتابها حذف شود. این حركت ضد تلمودى و فرمانهاى مختلف پاپها، كه خود نتیجه نزاعهاى داخلى جامعه یهودى و تحریض بعضى از یهودیان تازه مسیحى بود، باعث شد تا پاپ گریگورى نهم(1) در سال 1240 دستور دهد تا در شهر پاریس، نسخههاى تلمود را به آتش بكشند. چندین فرمان مشابه دیگر نیز در طى قرن سیزدهم صادر شد. در سال 1264 پاپ كلمنت چهارم(2) فرمانى صادر كرد كه درپى آن هزاران نسخه تلمود در آتش سوخت. یهودیان نابودى تلمود را یك مصیبت ملى و تقریباً بىسابقه تلقى كردند. ربى مئیر اهل روتنبرگ، با الهام از این حادثه، مرثیهاى سروده كه در میان مراثى مربوط به نهم ماه آو[روز ویرانى معبد بیتالمقدس(3)] باقى مانده است. البته این فرمانها در سراسر اروپا اجرا نشد؛ براى نمونه، تلمود در شبه جزیره ایبریا(4) سوزانده نشد، بلكه تنها مطالبى كه نسبت به مسیحیت اهانتآمیز تلقى مىشد، از آن حذف گردید.
رهبران كلیسا در این باره اتفاق نظر نداشتند؛ یك شوراى كلیسایى در بازل در سال 1431 بار دیگر بر توقیف شدید تلمود تأكید كرد، اما دیدگاههاى مخالفى نیز در آن مطرح شد. در سال 1509 یك یهودى تازه مسیحى به نام یوهانس فِفِرْكورن(5) تلاش كرد تا رهبران كلیسا را به سوزاندن تلمود در تمامى كشورهاى تحت حاكمیت چارلز پنجم ترغیب كند. اما رقیبى در لباس مسیحى به نام روچلین(6) ظهور كرد و به دفاع از تلمود پرداخت. استدلال روچلین اگرچه به همه مجادلات پایان نداد و نسخههایى از تلمود در شهرهاى مختلف توسط كشیشان به آتش كشیده شد، بىتأثیر هم نبود. در سال 1520 پاپ لئوى دهم چاپ تلمود را مجاز شمرد و طى چند دهه بعدى چندین نسخه از آن عرضه شد. اما این وضعیت دیرى نپایید و در اثر تلاش تعدادى از یهودیان تازهمسیحى و تشدید حركت ضد نهضت اصلاح دینى،(7) پاپ ژولیوس سوم(8) در سال 1553 بار دیگر فرمان داد تا تلمود را بسوزانند. این فرمان در ایالتهاى مختلف ایتالیا به اجرا درآمد، كه ظاهراً باعث نابودى دهها هزار نسخه از تلمود شد. با صدور اعلامیه پاپ پیوس چهارم(9) در شوراى كلیساى ترنت در سال 1564، از شدت عملى كه تا آن زمان حاكم بود، كاسته شد. در آن اعلامیه پخش تلمود، مشروط بر آن كه بخشهاى توهینآمیز نسبت به مسیحیت از آن حذف شود، بىاشكال دانسته شد. نتیجه مستقیم این تصمیم، چاپ نسخهاى از تلمود با نظارت و ممیّزى راهبان كاتولیك در بال بود. این نسخه به شدت سانسور و كوتاه شده بود، اما باز هم كلیسا را راضى نمىساخت. سرانجام، كلمنت دوم در یك فرمان جسورانه در سال 1592، مطالعه تلمود از روى هر نسخه و ویرایشى را ممنوع اعلام كرد. این ممنوعیت شامل همه نقاط دنیاى مسیحیت نمىشد؛ زیرا بخش وسیعى از اروپا (كشورهاى پروتستان و كشورهاى تحت حاكمیت روسها و حاكمان ترك) زیر بار این حكم كلیساى كاتولیك نرفتند؛ اما در بیشتر نقاط ایتالیا اجرا شد. یهودیان ایتالیا از راههاى مختلف تلاش كردند تا از اجراى حكم توقیف شانه خالى كنند. شایعترین راه، مطالعه كتاب عِن یعقوو(10) [چشم یعقوب]، حاوى متن اَگادایى تلمود، بود (بعد از ممنوعیت مطالعه این كتاب، نام آن را به عِن ییسرائل(11) به معناى[چشم اسرائیل] تغییر دادند) و نیز مطالعه سِفِر هَلاخا اثر ربى اسحق اَلفاسى(12) كه بیشترِ مباحث هَلاخایى تلمود را در برداشت. اما فرمان ضدتلمود تأثیر شدیدى بر زندگى فرهنگى یهودیان ایتالیا داشت، به گونهاى كه هرگز آن شكوه و جلال پیشین خودرا بازنیافت؛ این تصویرى گویا وتاریخى ازاین حقیقت است كه هرجامعه یهودىكه تلمودرا مطالعه نكند، محكوم بهزوال و نابودى است.
در دیگر كشورهاى اروپایى هیچ فرمان مشابهى صادر نشد، اما گرایش وسیعى به سانسور مطالب تلمود وجود داشت. در زمانهاى بعد، ناشران بهتدریج و مخفیانه به جمعآورى بخشهاى سانسور شده تلمود پرداختند. اما با وجود همه این تلاشها، بهترین نسخه تهیه شده تلمود نیز، بهخاطر تغییرات و «تصحیحات» سانسوركنندگان، ناقص است.
نسخه سانسور شده بال مهمترین نمونه از این قبیل نسخههاست؛ زیرا سانسور كننده تمامى بخشهایى را كه توهینى به مسیحیت یا اقوام مختلف یا منعكسكننده دیدگاههاى خرافى مىپنداشت، حذف یا اصلاح كرد. پدر ماركو مارینو(13)، سانسور كننده نسخه بال، پیش از هر چیز نام «ممنوع» تلمود را پاك كرد و بهجاى آن، واژگان دیگرى مانند گِمارا یا شَس - (14) نامهاى عبرى بخشهاى ششگانه - را گذاشت. او هر جاى متن تلمود را كه واژه مین(15) (به معناى مرتد، كه در ابتدا بر فرقههاى گنوسى و بهطور بسیار نادر بر مسیحیت اطلاق مىشد) بهكار رفته بود، به گونهاى تغییر داد تا بر صَدوقیان یا اپیكوریان اطلاق شود؛ هرجا كه نامى از روم به میان آمده بود، حتى جاهایى كه یقیناً مقصود، پادشاه بت پرست و كافر روم بود، به آرام (بین النهرین) یا پاراس (پارس) تغییر داد. استفاده از واژگان مشوماد(16) یا مومار(17) (نوآیین - یا متمرو) نیز ممنوع شد و اصلاح گردید. مشكل اساسى تمامى سانسور كنندگان واژه گُوى(18) (غیریهودى) بود كه در همه حال آنرا تغییر مىدادند. (این مسئله گاهى اوقات، دانشمندانى را كه از وظیفه سانسور كننده مطلع نیستند به اشتباه مىاندازد.) یكبار واژه گوى به عَكوم(19) (ستارهپرستان) برگردانده شد، اما یك نوآیین به مراجع رسمى اطلاع داد كه اصطلاح مزبور نیز توهینى به مسیحیت به شمار مىآید؛ چون تداعىگر «پرستنده مسیح و مریم» است. از اینرو، آنان لازم دیدند كه واژهاى را جایگزین آن كنند و مناسبترین راه، بهكارگیرى واژه كوتى(20) (سامرىها) به جاى گوى بود. در نسخه بال، سانسوركننده فرمان داد كه واژه كوشى(21) (آفریقایى، كوشیت(22)) به جاى گوى بهكار رود.
توصیه شده بود كه هرجا تلمود اشارهاى توهینآمیز به عیسى یا، بهطور كلى، به مسیحیت دارد، آن قسمت به كلى حذف شود. نام مسیح با برنامهاى حساب شده، حتى در جایى كه اشاره به نام او جنبه منفى نداشت، از تلمود حذف شد.سانسوركننده نسخه بال، همچنین مصمم بود تا هر چیزى را كه حاكى از تجسم الوهیت است و نیز حكایتهاى مبهم و معمایى را از تلمود حذف كند. در موارد خاصى، او نظرات شخصى خودش را در حاشیه اضافه كرد. به عنوان نمونه، در جایى كه تلمود مىگوید كه بشر بدون گناه پا به عرصه گیتى مىنهد، او [در حاشیه ]افزود: «بنا به اعتقاد مسیحیت، تمامى افراد بشر در حالى به دنیا مىآیند كه در ذات و فطرت آنها گناه بشر نخستین وجود دارد». بخشهایى را نیز كه به نظر او از حد اعتدال خارج بودند، به تیغ سانسور سپرد و تغییرات دیگرى به همین ترتیب انجام داد. براى نمونه، این بیان تلمود كه «مردى كه همسر نداشته باشد شایسته نام مرد نیست»، با طبع و ذوق او كه یك راهب مجرد بود، سازگار نیامد. از اینرو، آن را به این شكل درآورد: «هر مرد یهودى كه...». بخش عوُودا زارا، به خاطر اینكه به روزهاى مقدس غیریهودیان وروابط یهودیان با آنها مربوط مىشد، بهطور كلى چاپ نشد.
با اینكه بخشى از این حذفها و سانسورها در نسخههاى بعدى، به متن بازگردانده شد، همواره سانسوركنندگان جدیدى در كشورهاى دیگر، از راه مىرسیدند و تغییرات و تحریفات تازهاى انجام مىدادند. به عنوان نمونه، حاكمان روس گفتند كه نام یونان نباید درتلمود ذكر شود؛ چرا كه این تصور را ایجاد مىكند كه فرهنگ روسى از فرهنگ یونانى الهام گرفته شده است؛ به همین دلیل واژه یادشده در هر جاى تلمود كه به كار رفته بود، حذف گردید. بعضى از سانسوركنندگان روس اعلام كردند كه عبارت «زبان یونانى» ناخوشایند است و از اینرو، آن را به «زبان عَكوم»(23) تغییر دادند. بىتوجهى بسیارى از سانسوركنندگان موجب شد تا برخى از اسامى، نادرست تلفظ شوند و بسیارى از خطاها از نسخهاى به نسخه دیگر منتقل شده، باقى بمانند. بعضى از این تغییرات ناشى از محاسبههاى سیاسى روزمره بودند. مانند فرمان یكى از سانسوركنندگان روس در زمان جنگ روسیه و تركیه، مبنى بر به كارگیرى واژه ییشماعِل به جاى گوى؛ تغییرى كه باعث بروز یك دسته خطاهاى بىمعنى و پوچ شد.
تلمود تنها اثرى نبود كه مورد تعرض سانسوركنندگان قرار گرفت، اما اصلاح تحریفهاى این كتاب به خاطر گستره مباحث و اعتبارش، و نیز هزاران تغییرى كه طى قرنها در آن به وجود آمده بود، حتى در نسخههایى كه در كشورهاى آزاد از قید سانسور منتشر شدند، غیرممكن بود. چاپ افست نیز با همان اشتباهها و حذفها همراه است؛ تنها در نسخههایى كه در دورههاى اخیر چاپ شدند، تلاش شد تا به متن اصلى بازگردانده شود.
...................) Anotates (.................
1) Pope Gregory IX
2) Pope Clement - IV
3) Ninth of Av.
4) Iberian Peninsula
5) Johannes Pfefferkorn
6) Reuchlin
7) Counter-Reformation
8) Pope Julius III
9) Pope Pius IV
10) Ein Yaakov
11) Ein Israel
12) Isaac Alfasi
13) Father Marco Marino
14) Shas
15) min
16) meshumad
17) mumar
18) goy
19) akum
20) kuti
21) Kushi )Kushit(
22) Kushite
23) language of akum