سربازی اجباری در ایران به بردگی بردنِ دو سال از بهترین سالهای زندگی مرد ایرانیست و معمولا نتایج و آسیبهایش تا پایان عمر با شخص همراه خواهند بود. جدا هر سال تعداد زیادی از جوانانِ سربازِ این سرزمین ِ نفرینی، لبِ مرزها، در درگیری با اراذل، در مانورهای ارتش و سپاه و ... جانِ خویش را از دست میدهند؛ آمارِ زخمیها چندین برابر ِ اینهاست و تمامِ اینها منهای آسیبهای جبرانناپذیر ِ روانیست. موضوعِ تاملبرانگیز این است که جامعهی ایرانی هنوز میاندیشد که «سربازی پسر را مرد میکند» و اگر در جمعی به ضدانسانی بودنِ سربازی اشاره شود، کم پیش میآید که حرفتان را از روی سوسولبازی ندانند و بهتان پوزخند نزنند و یا اینکه در بهترین با روایت خاطراتِ شیرینِ خودشان از سربازی نکوشند نظر شما را در این مورد عوض کنند.
از آنجا که سربازهای نسلِ جدید به نسلِ دههی هفتاد رسیده که یعنی تعدادشان بسیار بسیار کمتر از سربازان دههی شصت است، جمهوری اسلامی هر روز تلاش نویی را برای تشدید شرایطِ سربازی آغاز میکند. در آخرین موردش، حداقل سن پدر برای اینکه پسر بتواند از طریق بندِ «پدرِ سالمندِ نیازمند ِ مراقبت» معاف شود، از 60 سال به 70 سال افزایش یافت. دیگر آنکه خبرهای غیررسمی و شایعات حاکی از آن است که گویا مدتیست با سربازانِ لیسانسه نیز همچون سرباز صفر برخورد میشود (گویا قرار است زین پس به آنها درجهی گروهبانی داده شود).
بر تمامِ مشمولان بسیار لازم است که بند بندِ مواردِ معافیت را با دقتِ فراوان مطالعه کنند و محتملترین راهکار برای گریختن از این مهلکه را بیابند. اما در صورتی که همهی راهها برایشان بسته بود، پیشنهاد این است که از ایران به هر طریقی شده خارج شوند. بهترین حالت، خروج برای تحصیل است. 15 میلیون وصیقه از شما خواهند ستاند و در عوض شما میتوانید بروید و دیگر بازنگردید! 15 میلیون پول هم در برابرِ دو سال از بهترین سالهای عمرتان، همچون خریدن یک کشتی پر از طلا با 1000 تومان است. هر جای جهان توانستید بگریزید! از سنگاپور و مالزی و ترکیه گرفته تا آلمان و کانادا! هماکنون شرایط ویزای تحصیل در اروپا بسیار سهل شده. نکته اینکه شما اگر دنشگاه دولتی و نوبت روزانه، لیسانس یا فوق لیسانس گرفته باشید، برای خارج شدن از ایران باید هزینهایش را بپردازید. اگر لیسانس باشید و بخواهید برای فوق لیسانس خارج شوید، تا آنجا که یادم هست باید 3 میلیون تومان بپردازید و اگر فوق لیسانس دارید و بخواهید برای دکترا خارج شوید، باید 12 میلیون بپردازید(این مبلغ تا دوسال پیش نصف همین مقدار بود).
راهِ دیگر به نظرم فرار برای پناهندگیست. یک قاچاقچی انسان پیدا بکنید و از ایران به یک کشور اروپایی مثل آلمان فرار بکنید. هزینهاش معمولا بیش از 20 میلیون نخواهد بود. همهی چرندهایی که پیرامون دشواریهای دوران پناهندگی میگویند را دور بریزید. بله، زندگی در کمپهای پناهندگی دشوار است، سر و کله زدن با انسانهای عجیب و غریب و ناشناس از کشورهای گوناگون و گاها عقب مانده جانکاه است و سرگردان و بلاتکلیف بودن روانآزار است، اما دو سال زندگی در کمپهای پناهندگی در آلمان و با تمامِ دشواریهایش هزار بار میارزد به دو سال بردگی زیر تخمها آخوندِ پشمکی! لازم به ذکر است که دو سال طول کشیدنِ پروندهی پناهندگی شما در آلمان بسیار بعید است و معمولا در همان سالِ اول تکلیفتان روشن شده و اگر گاگولبازی درنیاورید در 90 درسد مواقع نیز با پناهندگیتان موافقت خواهد شد.