در حدیث آمده امامان از ران مادرشان متولد شده اند. یعنی چه؟
در حدیث آمده امامان از ران مادرشان متولد شده اند. یعنی چه؟
یا شاید فکر می کردند مثلا چون امامان از ما بهتران هستند باید رحم مادرشان در ران باشد.
شایدم منظورشان این بوده مادرشان تخم گذاشته و روی تخم خوابیده از زیر رانشان تخمها شکسته و امام متولد شدن؟
احتمالا میخواسته یک جوری فرق بین این ها و آدم های عادی بگذاره و بگه بدنیا آمدن این ها مانند آدم های عادی از آلت تناسلی نبوده و کثیف کاری نداشته.
وقتی میگه پیغمبر وقتی میخواسته قضای حاجت کنه درخت و چمن دورش رو میگرفته یعنی همین فرق داشتن با آدم های معمولی رو میخواسته بگه.
احتمالا اگر الان بود ادعا میکرد این ها با کت و شلوار و کراوات و ادکلن بدنیا میومدن!!
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
علامه ملا محمد باقر مجلسی مینویسد:
هر زمان خاتون عمه امام حسن عسکری او را میدید,دعا میکرده خدا به او فرزندی بدهد.روزی حسن عسکری میگوید امشب از نرجس فرزندی زایش خواهد یافت.از وی میخواد پیش او بماند و به وی کمک کند.حکیمه خاتون پیش نرجس میرود
ولی اثری از بارداری در او نمیبیند,جریان را به امام عسکری میگوید,حسن عسکری لبخند میزند و اظهار میدارد ,ما امام ها مانند افراد عادی مردم در شکمهای مادرانمان قرار نمیگیریم و از راه رحم زایش پیدا نمیکنیم,بلکه در پهلوهای مادران خود جای میگیریم و از ران راست مادرانمان خارج میشویم.زیرا ما نور خداییم و پلیدی ها قادر نیستند,نور را الوده سازند.
نزدیک سپیده دم به سوی نرجس رفتم.امام عسکری اظهار داشت,عمه سوره "انا انزلنا" را بخوان,هنگامی که سوره را خواندم.جنین او نیز با من شروع بخواندن کرد.سپس جنین به من سلام کرد.سپس نرجس از نظرم ناپدید شد وبعد طفلی را مشاهده کردم که مشغول سجده است.طفل روی زانو نشست انگشتان خود را به اسمان گرفت و اشهد ان لااله...و نام تمام امامان و «زمین را بوسیله من پر از عدل و داد کن»میگوید,چند مرغ می اید و امام یکی از انها رو صدا میزند و به مرغ میگوید:«این طفل را ببر و نگهداری کن ودر هر چهل روز به ما بازگردان.»مرغان او را میبرند نرگس خاتون گریه میکند.!امام عسکری میگوید تو را به خدا میسپارم,وی میگوید ان مرغ "روح القدس" است.
عمه میبیند نوزاد چهل روزه راه میرود,گفتم اینکه دو ساله بنظر میرسد,امام گفت :فرزند انبیا و اولیا نشو و نمایشان با افراد عادی تفاوت دارد,نوزاد یک ماهه انها مثل نوزادیکساله هستند,در شکم مادر حرف میزنند و قران میخوانند.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:14 pm ---------- ارسال قبلی در 04:11 pm ----------
زایش امام زمان
محمد باقر مجلسی به نقل از امام علی النقی و امام حسن عسکری مینویسد، که چون خداوند اراده کند امامی را بیافریند، قطره ای از اب بهشت در ابری قرار میدهد و ان قطره اب در میوه ای از میوه های بهشتی میچکد و امام ان را میخورد و از این میوه نطفۀ امام بسته میشود. هنگامی که نطفه در شکم مادر تبدیل به جنین و چهل روزه شد، سخن مردم را میشنود و زمانی که چهار ماهه شد، بر روی بازویش ایه 115 سوره انعام نوشته میشود.
وهمچنین ادامه میدهد، هنگامی که امام زایش میاید، به امر خداوند می ایستد و نوری از او به اطراف جهان میتابد و بدان وسیله مردم و اعمال انها را میبیند و در ان نور است که امر الهی بر او نازل میشود و به هر طرف که رو کند ان نور جلوی چشم اوست… تا اینکه روزی حسن عسکری به حکیمه خاتون میگوید، عمه انچه تو پیوسته از خدا برای من ارزو میکردی، امشب زایش خواهد یافت، حکیمه پرسش میکند از چه کسی؟ حسن عسکری پاسخ میدهد، از نرجس و از عمه اش تقاضا میکند ان شب را که پانزدهم شعبان بوده، نزد انها بماند و به جریان زایش نرجش کمک کند. حکیمه خاتون نزد نرجس میرود، ولی اثری از بارداری در او نمیبیند. انگاه نزد حسن عسکری بازگشت میکند و جریان را با او در میان میگذارد. حسن عسکری لبخندی میزند و اظهار میدارد، ما امامها مانند افراد عادی مردم در شکمهای مادرانمان قرار نمیگیریم و از ران راست مادرانمان خارج میشویم. زیرا ما نور خداییم و پلیدیها قادر نیستند، نور را الوده سازند. انگاه میافزاید که اثر حمل نرجس در هنگام سپیده دم ظاهر میشود. حکیمه میگوید، ان شب تا هنگام سپیده دم نرجس را زیر چشم داشتم. او نزد من خوابیده بود و پهلو به پهلو میشد. نزدیک سپیده دم، ناگهان از جای برخاستم، به سوی او رفتم و ویرا به سینه چسباندم و نام خدای را بر او خواندم. حسن عسکری با صدای بلند اظهار داشت، عمه سوره انا انزلنا را بر او بخوان. از نرجس پرسیدم: «حالت چگونه است؟» پاسخ داد: «انچه اقا گفت، ظاهر گردید».
هنگامی که سوره انا انزلنا را بر او خواندم، جنین او نیز با من شورع به خواندن کرد. سپس جنین به من سلام نمود. چون صدای او را شنیدم وحشت کردم. اما حسن عسکری اظهار داشت: «عمه از کار خدا شگفتی مکن!»
هنوز سخن امام پایان نیافته بود که نرجس از نظرم ناپدید گشت. گوئی میان من و او پرده ای اویخته شد. از این رو فریاد کنان به سوی امام شتافتم و امام گفت: عمه! برگرد که که او را در جای خود خواهی دید. هنگامی که بازگشتم، مشاهده کردم پرده ای که بین من و نرجس ایجاد شده بود، برداشته شد و نوری از وی درخشیدن میکرد که دیدگانم را خیره نمود.
سپس طفلی را مشاهده کردم که مشغول سجده است. انگاه طفل روی زانو نشست و در حالیکه انگشتان خود را به سوی اسمان گرفته بود، اظهار داشت:«اشهدان لااله الا الله و ان جدی رسول الله و ان ابی امیرالمومنین» پس از ان تمام امامها را نام برد تا به خودش رسید، سپس گفت: انچه به من وعده داده بودی مرحمت کن و سرنوشتم را به انجام برسان! قدمهایم را ثابت بدار و بوسیله من زمین را پر از عدل و داد کن!
امام حسن میگوید، عمه جان! فرزندم را نزد من بیاور. هنگامی که حکیمه خاتون فرزند را نزد حسن عسکری میبرد، امام دست زیر رانها و پشت بچه میگذارد و پاهای او را به سینه میچسباند و زبان در دهانش میگرداند و دست بر چشم و گوش و بندهای او میکشد و میگوید: فرزندم! با من حرف بزن و بچه اشهد میخواند.
هیچنز در کتابش God is not great یک لیستی از تمام خدایان و پیامبرانی که باکره زاییده شدن یا در فرایند تولدشون از اینجور اتفاقات بالا افتاده تهیه کرده که لیست طولانی و جالبی هست.بودا هم گویا ادعا میشده که از شکافی از پهلوی مادرش زاییده شده.هیچنز اینرو مربوط میدونست که احساس کثیفی شرمی که مردم نسبت به قول خودش "کانال تولد" داشتن و میگه در این موارد فکر میکردند جاده یکطرفه ست
and the Greek demigod
Perseus was born when the god Jupiter visited the virgin Danae as
a shower of gold and got her with child. The god Buddha was born
through an opening in his mother's flank. Catlicus the serpent-skirted
caught a little ball of feathers from the sky and hid it in her bosom,
and the Aztec god Huitzilopochtii was thus conceived. The virgin
Nana took a pomegranate from the tree watered by the blood of the
slain Agdestris, and laid it in her bosom, and gave birth to the god
Attis. The virgin daughter of a Mongol king awoke one night and
found herself bathed in a great light, which caused her to give birth to
Genghis Khan. Krishna was born of the virgin Devaka. Horus was
born of the virgin Isis. Mercury was born of the virgin Maia. Romulus
was born of the virgin Rhea Sylvia. For some reason, many religions
force themselves to think of the birth canal as a one-way street,
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
کاری نداریم که داستان تولد این آقا از حیث تخیل و جلوه های ویژه دست فیلم ارباب حلقه ها رو از پشت بسته!اما یک سوال از دوستان دارم اونم اینه که پدرش چرا باید زبانش رو در دهان بچه قرار بده؟ یعنی میخواسته از بچه فرنچ کیس بگیره؟یا این واقعا رسم بوده؟ این حرکت رو چند جای دیگر هم خوانده ام که از پیغمبر سر زده و شاید از بقیه امامان هم سر میزده و نمیدونم اسمش رو رسم میشه گذاشت یا چیز دیگر. شخصا فکر میکنم این ها خانوادگی مشکل بچه بازی داشتند!!
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
درود
جدی این اسلام و روایاتش همگی برای سناریوهای فیلم های تخیلی جون میده .
کلا همین اقای مجلسی و دارو دستش سناریو دارن با فیلم پورنوی 2012 برابری میکنه.
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)