Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 111
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    جُستار: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

    1. #1101
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      این پرت و پلا را جای دیگر هم عنوان کرده اید که پاسخش داده شده .
      این پاسخ به پرت پلای خودتان بود که در دو جا آمده بود, ما هم پاسخ را همان دو جا دادیم.


      من میخواهم طرف سخنم یک انسان با هوش طبیعی و توانایی استدلال باشد ! نه یک نوار ظبت شده که از نو گذاشته میشود .


      چرا از خودتان نمیآغازید؟ به جای copy paste در دو جستار, بکوشید چیز تازه و نویی بگویید!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Philo (11-11-2013),مزدك بامداد (11-11-2013)

    3. #1102
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      این هم یکی از جوک های بامزه شیفتگان سرمایه است!
      استالین میخواست آلمان را بگیرد!؟ ها ها ....
      شما اگر تاریخ میخواندید میدید که امپراتوری انگلیس هم هتّا از آلمان میترسید
      و نخست وزیر انگلیس، چمبرلن، به آلمان رفت و به گرفتن کشور چک از سوی
      آلمان روادید داد، از ترس اینکه جنگ نشود، خود انگلیس هم زیر جنگ با آلمان
      زاییده بود و با اینکه آلمان درچندین جبهه جنگ میکرد، نمیتوانست به تنها از
      پس او برآید. اکنون شما میایید یاوه بافی میکنید که استالین میخواست آلمان
      و اروپا را بگیرد؟ ناآگاهی[1] و نادانی ، یا بی شرمی و پررویی میخواهد که
      بتوان چنین افسانه هایی را سرهم بندی کرد. به وارونه ولی در تاریخ هست
      که استالین گفته است که او گمان میکرده تا سال ١۹۴٢ زمان دارد* و آنگاه
      چشم براه تازش هیتلری بوده. پس پیمان نامه ی لهستان را هم برای خریدن
      زمان و داشتن Buffer و یا همان کوبش[2] گیر زینهارین انجام داده ، گرچه
      لهستانی ها در این میان لگدکوب شده باشند، که انیهم باز گناه او نبوده و
      جنگ افروز مهادین[3] و انگیزه ی پایه ای جنگ جهانی ، همان هیتلر بوده
      که در تاریخ این بی هیچ گمانی پایور[4] شده است. اکنون شما هی زورکی
      در پی این هستید که بخشی از گناهان این جنگ را هم به گردن استالین
      بیندازید که برای سرمایه داری آفتابه گرفته باشید !
      احساسات خود را کنترل کنید جانم!
      نخست آنکه من همچون شما نگفتم که حتما اینطور است و اگر پیش از آنکه رگ غیرت به سبب بی‌ادبی به ساحت مقدس عمو استالین بالا بزند نوشته‌ام را میخواندید می‌دید که نوشته بودم "گمانه" و گفتگوها در این مورد زیاد است و همانطور که گفتم در سطح گمانه است. . اما این گمانه هم چندان بی‌پشتوانه نیست و البته برخلاف شما این سرمایه‌داران نیستند که چنین گمانه‌ای را پشتیبانی میکنند بلکه تقریبا اولین بار یکی از جاسوسان شوروی کتابی در این مورد نوشت :
      In same time as Hoffman a Soviet ex-spy Viktor Suvorov (Rezun)also worked on this thesis. He deserted the Soviet intelligence service and fled to Great Britain because he was disillusioned about the Soviet regime. Because of that Soviet Union gave him three death sentences. He has begun his work in 1968 and in 1989 published his work Icebreaker Who started the world war?
      و علاوه بر تاریخ نگاران کشورهای گوناگون، تاریخ نگاران روسی هم از این گمانه پشتیبانی میکردند :
      Russian historian Mark Solonin believes the attack should happen on June 23, meaning Hitler outmatched Stalin just by one day. But the main concept that attack should happen in the summer of 1941, when Red army was in the last stages of deployment and heating up for action. Further delays will make the situation worse for the Soviets, for there could not hide their army from the Germans forever. Yet no one cannot fully discover the exact date of the attack, but judging by documents describing the Soviet military movements before June 22 it should happen anywhere at that time.
      منبع
      البته احتمالا تمام اینها فریب خورده‌ی رسانه‌های سرمایه‌داری بودند و یا خائن بودند به آرمانهای والای عمو استالین و شوروی!
      و شواهد هم کم نیست :
      “Stalin planned to invade Germany” — RT News

      A letter written by Stalin was sold for $12,500 at Sotheby's on Friday. The document appears to be evidence of Russia’s plans to attack Germany in World War Two.
      The letter signed by Joseph Stalin and Foreign Minister Vyacheslav Molotov – dated January 8, 1940 – asks Mongolian leader Choi Balsan for almost 40,000 tons of wool for troop clothing. For his part, Stalin promised to take all the efforts necessary to satisfy assistance requests from Mongolia.
      In a startling conclusion, the auction house brochure describes the letter as proof that the Soviet Union planned to invade Germany in harsh winter conditions – something which has been undiscovered by historians before.
      Ahead of the auction, the letter was estimated as being worth between $15,000 and $25,000.
      Also for sale in New York are Leon Trotsky's memoirs dated 1930 – and a copy of Nikolay Gogol's book “Dead Souls” illustrated by famed Russian-French painter Marc Chagall.


      سایت هم وطنی استا، راشاتودی ، میشناسید دیگر؟


      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 2WWdalidier2..JPG
دیدن: 175
حجم: 42.8 کیلو بایت
      What, no chair for me?
      ویرایش از سوی Dariush : 11-11-2013 در ساعت 02:14 AM
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Nevermore (11-11-2013),Parastesh (11-11-2013),Russell (11-11-2013),sonixax (11-11-2013),undead_knight (11-28-2013)

    5. #1103
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      یعنی خواست[1] شما اگر این باشد که به جرم دگراندیشی در ایران (قانونا) کشته نشوید, حق ندارید آنرا به دیگران زور کنید؟ (:
      زمانی که 99% یک جامعه خواستار کشتن من به عنوان یک دگر اندیش باشند ! من تنها کاری که میتوانم بکنم و تنها حقی که دارم ترک (فرار از) آن جامعه است .
      همچنین اخلاقی نیست که به خاطر یک نفر 99% جامعه را زد تار و مار کرد !!!
      اما کماکان به خاطر داشتن آزادی بیان میتوان عقاید خود را از هر طریقی که میشود به گوش آن جامعه برسانم - کاری که همین الان هم دارم میکنم .

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      خواست ما هم اگر این باشد که از ما بهره‌کشی نشود, نباید زور کنیم و باید بگذاریم از ما بهره‌کشی شود؟
      اگر شما نمیخواهید بهره دهید ! و در جامعه ای هستید که اکثریت همان نظام را میخواهد و میخواهد بهره بدهد شما حق ندارید این حق خود را به زور به خورد دیگران دهید .
      خیلی ساده آن جامعه را ترک میکنید . دیکتاتور مابانه هم بخواهید کاری بکنید اول و آخر خودتانید که محکوم به شکست هستید .
      پس ، اگر شما نمیخواهید بهره بدهید میروید جایی که از شما بهره کشی نشود ، نه اینکه بقیه ای را که میخواهند بهره بدهند به خاطر خودتان به راهی که میخواهید هدایت کنید آن هم به زور !

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      برده‌داری چه, اگر بیشینگان[2] میخواستند مرا گرفته برده کنند, باید پذیرای آن باشم؟ (:
      همان پاسخ بالاتر ! جای بهره ده را با برده عوض کنید .

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      پس واژگشت‌هایی[3] که به دموکراسی انجامید هم از سوی مشتی آدم فرصت طلب بود؟
      شخصن چنین انقلابهایی سراغ ندارم ! اگر سراغ دارید به من هم بگویید تا در این زمینه اطلاعاتم کامل شود

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      کسانیکه با برده‌داری ستیزیدند و ناچار از خونریزی و واژگشت[3] شدند هم کارشان نادرست بود؟ (:
      پیشتر هم گفته ام بین خواست اکثریت و درست بودن یا نبودن یک مساله ارتباطی وجود ندارد .

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      توی تلوزیون نگین یک گزارش دیدم از برج‌های نیاوران ، من توی 5th Avenue نیویورک هم همچین چیزی ندیده بودم ، عجب چیز‌هایی‌ توی ایران ساختن بعدش متری ۴۰ میلیون! یعنی‌ ۱۰۰ متر آپارتمان ۴ میلیارد تومن پولش می‌شه ، آخه کی‌ تو ایران حمصهین پولی‌ داره۱ کسی‌ که انقدر پول داشته باشه دیگه اصلا چرا ایران بمونه
      این مدل برجها و ... همیشه برای کسانیست که یا دولتی هستند یا با دولت همکاری نزدیک دارند به خصوص آنهایی که در دور زدن تحریمها یا سرکوب مردم و ... کمک حال دولت هستند (برای همین تقریبن خروجشان غیر ممکن و خطرناک است برایشان) . مردم عادی توانایی خریدشان را ندارند اگر هم داشته باشند بهشان فروخته نمیشود !
      من یادمه که در خیابان گیشا یک آپارتمان 100 متری فروخته شد 900 میلیون ! زمانی که دلار 970-80 تومان بود . با اون پول در آن زمان میشد یک جزیره خصوصی در استکهلم سوئد خرید !
      این هم فروشنده جزیره که ایرانی هم هست

      Private Islands, Islands for Sale, Islands for Rent, Privatinseln - Vladi Private Islands
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Parastesh (11-11-2013)

    7. #1104
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      بیجاست، به گفتن نگر کسی کاری ندارد، به این کار داریم که شما
      لغزش داوری در زمان دیگر را میکنید و باید همواره ، آدم خودش
      را در آن زمانی که دارد در باره اس سخن میگوید بگذارد و یا
      خودش را جای همان کس که میخواهد در باره او "داوری" کند
      بنهد و ببیند که با آن سامه[1] ها و با ان پراسنج[2] ها، خود او چه کار
      بهتری میتوانست انجام دهد و چگونه؟ سپس بیاید چس ناله سردهد!
      ولی خوب، کسی که تا کنون انگشتی برای نبرد با سرمایه داری و
      بهره کشی برنداشته، سخت است بتواند خود را جای یک رزمنده ی
      آزادیخواه و کمونیست زمان تزاری بگذارد، بویژه اینکه هیچ آگاهی
      بسنده هم در آن باره نداشته، و یا آگاهی اش را از بوق سرمایه گرفته باشد.
      آری دیگر من تنها باید در زمان عمو جوزف میبودم و کنارش دوش به دوش نبرد میکردم تا بتوانم بفهمم که با توجه به شرایط «جنایت جنگی» هم میتواند خوب باشد!
      دیگر آنکه شما کی و کجا زندگینامه‌ی مرا خوانده‌اید که دانسته‌اید من هرگز علیه سرمایه‌داری نجنگیده‌ام؟
      ویرایش از سوی Dariush : 11-11-2013 در ساعت 01:28 AM
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    8. 5 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (11-11-2013),Parastesh (11-11-2013),Russell (11-11-2013),sonixax (11-11-2013),undead_knight (11-28-2013)

    9. #1105
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این پاسخ به پرت پلای خودتان بود که در دو جا آمده بود, ما هم پاسخ را همان دو جا دادیم.
      Eow


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      چرا از خودتان نمیآغازید؟ به جای copy paste در دو جستار, بکوشید چیز تازه و نویی بگویید!
      نه عزیزم ما کپی پیست نمیکنیم ! قطعن شنیدن حرفهای تکراری پاسخ تکراری هم خواهد داشت و مخاطب هم حتمن شما نیستید . پاسخها برای این است که خواننده ای که تازه دارد بحث را میخواند فکر نکند اینجا به تسخیر ارتش سرخ درآمده .
      وگرنه من به راستی از شنیدن سخنان تکراری که پاسخ همه شان پیشتر بارها و بارها داده شده خسته شده ام و این بحث به نظر من فرسایشی و مسخره شده .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    10. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Parastesh (11-11-2013)

    11. #1106
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      یاوه‌گویی هم اندازه دارد, ندارد؟

      شما گفتید کشتن دگراندیشان در ایران قانونی است. دگراندیشان یک کل است که شامل یهودی، زرتشتی، مسیحی، کافر، مرتد، منافق، محارب و... میشود. مرتد تنها جزئی از این دگراندیشان است. زمانیکه ما در مورد یک جز از یک کل سخن میگوییم نمیتوانیم بگوییم که گزاره‌ی x در مورد مجموعه‌ی y صادق است و بعد که اعتراض کردند بگوییم منظورمان بخشی از آن مجموعه بوده.
      اما من قصدم از این ایراد اصلا این نبود که به شما اشتباه‌تان را نشان دهم چرا که به خوبی منظور شما را دریافته بودم و میدانستم که چه میگویید و اصلا برایم محل ایراد نبود. قصدم این بود که یک بازی کلامی را به شما نشان دهم تا دریابید که چگونه چنین گیرهای بیخود میتواند بحث را تخریب کند، کاری که شما پی در پی میکنید و با این بازی‌های زبانی خُنَک حوصله‌ی همگان را سر می‌برید.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اکنون — که امیدوارانه یاوه‌گویی اتان ته کشید — یکبار مهر نموده بفرمایید تکلیف خودتان را روشن کنید,
      سرانجام چون یک چیزی را بیشینگان[2] رای داده‌اند (٩٩% ایرانیان به نظام جمهوری اسلامی) و اگر
      دربرگیرنده‌یِ "کشتن دگراندیش" هم میشود, نون[3] کشتن دگراندیشان دادوند[4] (= مشروع) است یا خیر؟

      خواسته‌یِ بیشینگان دادوند:

      اگر نیست, پس اگر ایران هرگز از راه دموکراتیک تغییر نکرد, مردم ایران باید تا ابد این قانونها را پذیرفته[5] و هرگز, هرگز, هرگز دست به واژگشت[6] نزنند؟

      اگر هست, پس باید بپذیریم که ایران حق دارد همه‌یِ دگراندیشان را, از جمله خود شما را بکشد؟
      مشروعیت سیاسی یک حکومت از رای اکثریت شهروندان آن سرزمین می‌آید و همانطور که گفتیم این اگرچه ممکن است موجب استبداد اکثریت به اقلیت شود، اما به صلاح است چرا که استبداد اقلیت به اکثریت بسیار شومتر از آن است. اما، مشروعیت چیزهایی را دربرنمیگرد و اساسا سیستم حکومتی حق تصمیمگیری در این مورد را ندارد. مثلا اگر همه‌ی مردم جهان هم بی‌دلیل رای دهند که من کشته شوم، چنین کاری هرگز موجه نخواهد بود چرا که چنین چیزی را اساسا نمی‌باید در معرض رای گذاشت و اگر به رای گذاشته شود و نتیجه‌ای از آن حاصل شود، آن نتیجه در هیچ دادگاه عادلی پذیرفته نخواهد شد.
      اما در اینجا باید گفت که فرض کنیم مردمی هستند که اکثریت‌شان(99 درصدشان) راضی به این هستند که حکومت در مورد مرگ و زندگی‌شان تصمیم بگیرد (اگرچه گفتیم که چنین کاری درست نیست). در اینجا 99 درصد از کسانی که حکومت در مورد مرگ و زندگی‌شان تصمیم‌گیری میکند در میان همان رای دهندگان هستند و این یعنی اینکه خودشان هم راضی هستند. اکنون در برابر این جامعه چه میتوان کرد؟ آیا آن یک درصد باقیمانده این حق را دارند که با انقلاب حکومت را در اختیار بگیرند و کاری غیر از تصمیم جمع را بکنند و سیستمی برخلاف رای آنان برقرار کنند؟ خیر! چرا که 99 درصد از مردم آن سرزمین دوست دارند حکومت در مورد مرگ و زندگی‌شان تصمیم‌گیری کند! شما به چه حقی میخواهید این خواسته‌ی آنان را زیرپا بگذارید؟ یا آن 99درصد باید از آن کشور بروند و یا این یک درصد. بهترین کار این است که این 1 درصد هرچه سریعتر از آنجا فرار کنند و یا اینکه شهامت به خرج دهند و در آنجا مانده و آگاهی‌بخشی کنند و سعی کنند نظر مردم را برگردانند و قانون را عوض کنند.

      دیگر آنکه این اتفاق بسیار نادر است چرا که با رانه‌های انسانی ناسازگار است. افراد جامعه بخشی از سرمایه‌های آن هستند و خیلی شگفت‌آور خواهد بود اگر تمام مردم یک کشور مثلا 70 میلیونی مستقیما به این رای دهند که دگراندیشان باید کشته شوند. ایرانیان هم هرگز چنین رایی نداده‌اند و بسیاری از آنها تنها به جمهوری اسلامی رای دادند و هرگز نمیدانستند که قرار است چنین چیزی از آن زاده شود و آن کلیت قانون اساسی که مردم نخستین بار بدان رای دادند از این ماده‌های ضدبشری در آن نبود و یا مستقیم و صریح نبود و این سالها بعد بود که این قانون اساسی شوم را به مردم تحمیل کردند.

      انقلاب در جایی درست است که دولتی بر سر کار باشد که هیچ راه دموکراتیکی برای مشروعیت‌سنجی آن وجود نداشته باشد و گروهی هستند ( نسبت به کل جامعه تعدادشان نامشخص است) که باور دارند این حکومت نامشروع است و مردم آن را نمیخواهند. این گروه پس از آنکه تمام راهها را رفته و به نتیجه نرسیده‌اند اکنون ناچارا راه انقلاب را در پیش میگیرند اما برای آنکه درستی انقلاب برقرار شود بلافاصله پس از انقلاب باید از مردم در این مورد نگرسنجی شود و از آنان در مورد حکومت دلخواهشان رای گرفته شود و در صورتی که گمان گروه انقلابگر درست درآمد سیستم جدید را برقرار سازند.

      پس چه شد؟ انقلاب به عنوان آخرین راه ممکن و در جایی که تمام راههای دموکراتیک بسته شده‌اند گریزناپذیر و موجه است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینها مشتی سخن بی سر و ته نبودند و درونمایه‌یِ سخن اتان رویهم از این فراتر نمیرود:

      ١- قدرت بد است.
      ٢- لازمه‌یِ قدرت سرکوب است.
      ٣- کمونیسم انحصار قدرت است.
      ٤- سرکوب هم به کشت و کشتار میرسد.

      اکنون برای اینکه به سفسته‌هایِ گوناگونی که باز گویا ندانسته — یا شاید هم دانسته, چون انگار[7] سفسته برایتان شیرینی بیشتر نبوده و در یک گفتمان "راستین" کاربرد اشان اشکال ندارند — به کار بُردید, پی ببرید:

      ١- قدرت بد است: سفسته‌یِ پنداشت پرسش (مصادره به مطلوب), برای ما بفرمایید چرا قدرت بد است؟ برای نمونه یک مرد زور بیشتری (= قدرت) از یک زن دارد, آیا این قدرت بیشتر مرد را بَد میکند؟

      ٢- لازمه‌یِ قدرت سرکوب است: برای ما بفرمایید, هماکنون که در جهان ٥% مردم بیشتر از ٩٠% بنمایه‌ها[8] را در دست دارند و پس قدرتی "انحصاری و متمرکز" و بس فراتر از دیگران دارند, چگونه این قدرت را بی سرکوب نکردن بدست آورده‌اند؟ اگر سرکوب کرده‌اند, پس چرا این سرکوب از سوی دولت — که برساخته[9] از مردم است — باشد زمین و زمان به هم دوخته میشود و واولیا, اگر از سوی ٥% مردم باشد, هیچ اشکالی ندارد؟ اگر هم سرکوب نکرده‌اند, پس چگونه لازمه‌یِ قدرت سرکوب است؟

      ٣- کمونیسم انحصار قدرت است: فرجامیابی نادرست (unsound + invalid), در کمونیسم مالکیت بر ابزار فرآورش[10] از مردم گرفته میشود
      و قدرت (= پول) به همگونیِ بیشتری میان مردم پخش[11] میشود و در فرهود[12] تنها چیزیکه ندارد, همان انحصار و تمرکز قدرت (= پول)! است که هماکنون ٥% در جهان, بروشنی دارند.

      at least , you tried!
      1-من نگفتم قدرت بد است. گفتم اقتدار دولتی موجب میشود که بستری مناسب برای فساد و سرکوب دولتی بوجود آید و هرچه این اقتدار بیشتر باشد، آن بستر هم بهتر میشود. کسی که دستش خالی است، من به راحتی و بی‌نگرانی از کنارش میگذرم، کسی که چماق در دستش دارد، سعی میکنم حداقل با پنج متر فاصله از کنارش بگذرم، کسی که با اسلحه گرم در دست در پیاده‌رو قدم می‌زند، باید از من حداقل 100 متر فاصله داشته باشد تا خیالم راحت باشد و... . من میتوانم از کنار همه‌ی اینها بگذرم و هیچ اتفاقی نیافتد(چرا که داشتن اسلحه الزاما به معنای استفاده کردن از آن نیست) اما عقلم به من می‌گوید که اگر چنین اتفاقی افتاد چه؟ اگر آنکس که چماق دارد، بخواهد ازش استفاده کند ممکن است بزند چک و چانه‌ام را خورد کند و یا دستم را بشکند و یکی دو ماهی مرا روانه‌ی بیمارستان کند. آنکس که اسلحه دارد اگر از آن استفاده کند میتواند مرا بکشد. بنابراین به حرف عقلم گوش میدهم و نمیگویم حالا احتمالش هست که اصلا از آن اسلحه‌ها استفاده نشود. هزینه‌ی چنین ریسکی بسیار زیاد است و نمی‌ارزد که من این احتمال را جدی بگیرم که آن شخص از اسلحه‌ی خود استفاده نمیکند.
      در این مثال بهترین حالت زمانی است که هر دوی ما دست خالی هستیم چرا که در این حالت من توان دفاع از خود را دارم و او نمتواند جراحت جدی به من وارد کند و به همین دلیل ریسک پایین است و میتوان آن را پذیرفت. در مورد دولت هم همین شرایط برقرار است. دولتی که کمی بالاتر از سطح شهروندان خود است، به همان تراز می‌تواند بدانها آسیب وارد کند. ، چنانکه میبینیم در گذشته‌های دور برای مثال 300 سال پیش سرنگونی یک حکومت بسیار کم‌هزینه‌تر از امروز بود چرا که حکومت به ابزارهای سرکوب چندان مجهز نبود و کافی بود که به اندازه‌ای بسنده مردم متحد شوند تا حکومت با هزینه‌ای اندک سرنگون شود(این حکومت همان مرد چماقدار است). امروز اما زمانی که دولت میتواند انواع سلاح‌های مخوف و کشتار جمعی و خطرناک چون تانک و موشک و اف 16 و زیردریایی و انواع ابزارهای شنود و جاسوسی و انواع سیستم‌های مخوف اطلاعاتی را با پیشرفت تکنولوژی در اختیار داشته باشد و یک حکومت میتواند به سادگی کشوری به قرنها پسرفت بکشاند، هزینه‌ی سرنگونی چنین حکومتی بسیار بسیار سنگین خواهد بود(اگر فاسد و جنایتکار شود)، همانطور که امروز میبینیم در سوریه بیش از 100 هزار نفر کشته شده‌اند و میلیونها نفر آواره شده‌اند و کشور به کلی ویران و خاکستر شده است. در حالیکه صد سال پیش چند هزار نفر مجاهد علیه حکومت قاجاریه اسلحه برداشتند و دیدیم که چندی طول نکشید که نوع حکومت‌داری را تغییر دادند. پس آیا شایسته نیست که پیش از آنکه سرمایه‌ها و منابع کشور خود را در اختیار حکومت قرار دهیم به این ریسک بسیار پرهزینه بیاندیشیم و فکر عاقبت خود را بکنیم و به شانس و احتمال تکیه نکنیم؟ پیش از آنکه دوباره پرسش مرا با پرسش پاسخ دهید که «حالا قبلا سرمایه در دست 5 درصد سرمایه دار بود ولی حالا در دست دولتی که نماینده مردم است پس چه اشکالی دارد؟» پاسخ دهید به خود سوال فکر کنید.

      مرا به یاد گفته‌های خودتان در جستار پیشرفت تکنولوژی انداختید و می‌اندیشم که چگونه این همه دگرگونی در باورهای یک شخص ممکن است زمانیکه تا همین چندی پیش شما کلا نسبت به پیشرفت تکنولوژی بدگمان بودید و سپس به ابزارهای تکنولوژیک خطرناک و راهبری پیشرفت آنها به دست دولت بسیار با نگرانی می‌نگرستید و وقتی ما میگفتیم که «در دست داشتن اسلحه و تکنولوژی‌های خطرناک به معنای استفاده‌شان نیست» شما همش می‌گفتید که «این یک خوش‌خیالی کودکانه است» و بعد میگفتید دولتها باید برچیده شوند و ما همچون کازینسکی باید برویم در غار و جنگل زندگی کنیم و اکنون اما میگویید دولتی که انحصار سیاسی و سرمایه را در اختیار داشته باشد بد نیست!

      کمونیسم هم انحصار قدرت را نیاز دارد و گرنه چگونه مثلا ممکن است در یک سیستم کمونیستی حزب لیبرالیستی یا چپ (چپ با چپ کمونیستی) به حکومت برسد؟ چنین چیزی ممکن نیست، از استادتان مزدک گرامی بپرسید تا برایتان توضیح دهد که چرا چنین اتفاقی هرگز در حکومت کمونیستی رخ نخواهد داد. پس انحصار قدرت را داریم. سرمایه‌ها و منابع کشور هم در دست حکومت است! خب دیگر از این بهتر نمی‌شود! اکنون کسی را داریم که هیچکس را از خود قوی‌تر نمیبیند و تا دندان هم مسلح است! شما اگر حاضرید که با چنین کسی همخانه شوید با این نظر که احتمال دارد که کاری به کار من نداشته باشد، من هرگز چنین نخواهم کرد.

      فکر کنم همین یک نکته برایتان کافی باشد و دفعه‌ی بعد که خواستید به نوشته‌های من بپردازید قدری به آنها بیاندیشید و اینقدر برایمان سفسطه لیست نکنید در حالیکه سخنان خودتان سرشار از سفسطه‌های مرد پوشالین و تحریف سخن و دشواری دروغین است.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      سفسته‌یِ دستآویز[13] به عقل سلیم: appeal to common sense

      گفتم دیگر, از دیدگاه شما سفسته انگار[7] یک چیزی تجملی است و کاربرد آنْ[14] گهگاه, دشواری ندارد! (;
      بازی کلامی که گفتم همین است. هر بچه دبستانی نوشته‌ی مرا میخواند درمیافت که منظورم این است که در شرایطی که هم ریسک بالاست و هم هزینه‌اش بالا است نباید خامی به خرج دهیم و بگوییم "اگرچه تا کنون تمام سیستم های انحصاری به فساد گرویده‌اند، اینبار اما ایشالا که اینطور نخواهد شد؛ بیاییم سفسطه‌ی استقرا نکنیم که بگوییم اگرچه تاکنون تمام قوهایی که دیده‌ایم سیاه بوده‌اند، اما بعدی ممکن است سفید باشد" و بعد شما رفته‌اید برای ما عقل سلیم را به انگلیسی ترجمه کرده‌اید و از سخن من مغلطه ساخته‌اید که از Common Sense بهره جسته‌ام!؟ بابا دست مریزاد انصافا

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      سفسته‌یِ دستآویز به همگان: برای اسلام و مسیحیت و بیشمار چرندهایِ دیگر هم بیشمار
      آدم آن بیرون دارند برای سالها گفتمان میکنند, ولی فرنودی[15] در اینکه دریافت درستی/نادرستی این چرندها و پرسمانها[16] دشوار هستند, نمیشود = Argumentum ad populum - WiKi
      عزیزم Controversial Issues آیا میدانید چیست؟ بحث‌های مناقشه‌انگیز در دو حالت درستی و نادرستی و یا رویکرد بر سرشان تفاهم نیست و جزمیت در موردشان برای شخص جزم‌گرا مایه‌ی آبروریزی خواهد شد. بنابراین سرمایه‌داری هتا اگر هم نادرست باشد، راهکار مواجهه با آن مناقشه‌برانگیز است و مارکس تنها یکی از راه حل‌ها را پیشنهاده است و هم اکنون تعداد زیادی راهکار دیگر برای آن هست. پس پیش از آنکه برایمان طوطی‌وار سفسطه لیست کنید، قدری اندیشه کنید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اشاره‌یِ من به روش ناکارآمد[22] و درگیری خود شما در سامانه‌یِ "سرمایه‌داریِ" ایران, که زمان آسودگی ندارید و تنها میتوانید چند خط در سال ترجمه‌یِ
      چند تا سفسته بکنید — آنهم جاییکه ببامزگی میبینیم بجای ترجمه باید یکبار بخوانید ایشان — همان اوج رذالت و عمل شنیع و زشت و ترور شخصیت و
      واویلای!! دیگر من است, ولی اینکه شما مرا ده باری رذل نامیده و تهدید به برملا کردن "جنبه‌هایِ بد شخصیتی من" کرده هیچگونه رذالت و ترور شخصیتی در خود ندارد؟

      ای بابا! بدهکار هم شدیم که! خوب است که من سخن شما را پیش از آنکه بخواهید ویرایش‌اش کنید کوت گرفتم. شما مشخصا مرا به تمسخر گرفتید که تویی که سالی دو سه خط سفسطه ترجمه میکنی، بهتر نیست کمی آنها را مرور کنی؟ سپس من گفتم :
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      این دیگر براستی تلاش وقیحانه ایست به روش استالینی برای ترور شخصیت و بی اهمیت جلوه دادن کارهای دیگر شخص مقابل که در جایی دیگر انجامیده برای تحقیر او. من هرگز برای ترجمه چند خط سفسطه در سال منت بر کسی نگذاشته و سخنی از آن به میان نیاوردم و همیشه هم گفته ام که هر کس که خطایی یا ایرادی را در آنها میابد لطف میکند اگر آن را اصلاح کند و هتا اجاز دادم که دیگر کاربران نوشته های مرا خودشان در آن جستار ویرایش کنند. از این کارهای رذیلانه که براستی چهره شما را در نزد من به کلی دگرگون ساخت و آنرا تهی از هرگونه اعتبار کرد نمیدانم چه قصدی دارید اما هرچه که هست در من کمترین تاثیری ندارد. من اگر روحیه ای چون شما میداشتم پیرامون این جار و جنجالهایی که در این مدت کرده اید و منتهایی که بر سر سایت و کاربرانش گذاشته اید برای نوشته ها و کارهایی که کرده اید مینوشتم.
      و شما هم اینگونه بر اینکه آنچه من گفتم درست بوده مهر تائید زدید:
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نمیشود که تنها شما ما را خمینی و خامنه‌ای و پیر[12] و جوان ببینید, پس آنچه میکارید میدروید
      حالا اما حرف خود را در انظار هموندان دفترچه دگرگون کرده‌اید؟
      همان بار اول که من رذیلانه بودنِ این کار اشاره کردم اگر دوباره ازش به آن شکل دفاع نمیکردید من هم هرگز چیزی نمیگفتم و انتظار نباید داشته باشید که چنین سخنانی را بی‌پاسخ بگذارند.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      تازه اینجا هم بیسوادی خودتان را نمایانده‌اید, چون گویا نمیدانید خودِ ایران هم سرمایه‌داری است و کیفیت زندگی الزاما و ببایست, بسیار هم پایین میباشد؟

      بیسواد جان، هنوز نمیدانی سرمایه‌داری نه شرط کافی و نه شرط لازم برای کیفیت پائین زندگی است؟ شرط لازم نیست چرا که هم‌اکنون کره‌ی شمالی غیرسرمایه‌داری است و کیفیت زندگی در آن نیز بسیار پایین است. شرط کافی هم نیست چرا که هم‌اکنون آمریکا و کانادا سرمایه‌داری هستند و کیفیت زندگی هم بالاست.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      بار ادعا بر دوش مدعی را هم نمیدانید؟ شما دارید ادعا میکنید دولت‌هایِ کمونیستی همواره و در همه‌یِ زمانها "فاشیست" خواهند شد, مدعی اینجا کیست؟
      برای بار هفتم: وقتی شانس بالایی وجود دارد که اتفاقی ناگوار بیافتد و هزینه‌‌ی آن هم در صورت رخ دادن بسیار زیاد خواهد بود، شمایی که به من (که با رجوع به خرد و عقل خود میگویم چنین کاری خطرناک است و ریسکش بالا است و وقتی راه‌حلهای دیگری هم هستند و یا بهتر است دنبالشان باشم) میگویید با تمام این مقدمات این ریسک را بکن باید توضیح دهید که چرا چنین میگویید؟
      اکنون بار ادعا بر دوش من است یا شما؟

      حالا قدری خوب است که سفسطه‌های راستین را بیاموزید :
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      هواداران سرمایه‌داران نایکراستی[24] مانند شما
      سفسطه‌ی انگ زدن!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      دسته‌ای که میگویند "آری ما هم میدانیم سرمایه‌داری بده, ولی ..."
      سفسطه‌ی تحریف سخن و مرد پوشالین! من بارها و بارها در همینجا گفته‌ام که به نادرستی سرمایه‌داری اعتقاد دارم و هیچ اما و اگری هم نیاورده‌ام. راهکار کمونیستی را نمیپسندم. این یکی را دیگر برای کودک 5 ساله هم آنقدر که من تکرار کرده‌ام و در اینجا مکتوب است شفاهی میخواندند الان دریافته بود، اما شما گویا هنوز نمیتوانید این را دریابید.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      باز خود یک سفسته‌یِ دیگر دارند میکنند, سفسته‌یِ تو هم بدی: "شوروی کمونیست بود, شوروی بد بود, پس کمونیسم بد است, پس سرمایه‌داری دگرگزین[25] بهتر است" !!
      این یکی را دیگر فکر کنم روی مغزتان ضبط کرده‌اند و گذاشته‌اند روی Repeat
      یکجا را نشان دهید که من گفته باشم "کمونیسم بد است چون شوروی فلان بوده" و دیگر واقعا ما را کرکر خنده می‌اندازد وقتی که چند بار ما گفتیم که آنجا که به شوروی تاختیم مقصودمان شوروی بوده نه کمونیسم شما بازهم این سخن را تکرار میکنید.
      اسم این سفسطه‌ها چیست؟ 1-تحریف سخن 2- اثبات درستی از طریق تکرار.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ١- نمیتوانید نخست چوب لای چرخ کار کسی بکنید, سپس که به کژروی و کاستی دچار شد برای خودتان دست زده و بگویید "دیدی؟, من که میگفتم کار نمیکند!"
      این سفسطه هم نامش فرافکنی است. ما گفتیم کسی که شبانه انسانها را میبرده و بدون دادگاه و اطلاع‌رسانی و مخفیانه انسانها را بطور فله‌ای میکشته و در گورهای دسته جمعی دفن میکرده، یک جنایتکار است و شما میگویید که تقصیر سرمایه‌داری است!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ٢- نمیتوانید تنها با نگاه به یک نمود (aspect)‌ از چیزی, همه‌یِ آنرا داوری کنید (مگر آنکه سفسته‌وار بکوشید نمونه‌وار دستآورد‌هایِ شگرف شوروی در دانش و فندآوری[27] را "نادستآورد" بخوانید), اگرنه ما هم نگفته‌ایم شوروی بهشت بود و این هم سفسته‌یِ انگ دیگر شماست که به ما چسبانده‌اید.
      خب خب... اینها هم که سفسطه‌های تکراری هستند. یک کم خلاقیت به خرج دهید. 1- حمله به مرد پوشالین: من هرگز کمونیسم را با شوروی داوری نکردم و انتقادات مستقیم من خود کمونیسم همینجا مکتوب هستند. 2-تحریف سخن و نقل قول ناقص: همانطور که توضیح دادم من دستاوردهای شوروی را نادستاورد نخواندم و گفتم که هزینه به فایده نمیخورده.3- سفسطه‌ی انگ زدن: به من انگ میزنید که به شما انگ زده‌ام، این جناب مزدک بودند خود را مدافع شوروی و استالین نامیدند و گفتند ما باید اشتباهات خود را با خود در میان بگذاریم و به سرمایه‌دارها نگذاریم پررو شوند. پس من انگی نزده‌ام.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      پس زمانیکه خود آمریکا, بزرگترین سرمایه‌دار چپاولگر با همه‌یِ ابزارهای در دست اش همه‌یِ کشورهای کمونیستی را تا توانسته به کژروی کشانیده, و امروز
      هم با پروپاگانداهای گسترده‌یِ و رسانه‌هایِ[28] بیشمار خود آن چندتای بجای مانده را پیوسته میکوبد, در میان همه‌یِ اینها ما باید بنشینیم برای شما
      با سند و مدرک نشان دهیم که بازگرداندن ١٠% بهره‌یِ افزوده از چند تا مفتخور بهره‌کش به مردم, در همه‌یِ زمانها و در همه‌یِ مکانها هرگز مایه‌یِ پیدایش گندیدگی و فاشیسم نخواهد شد؟
      بازهم سفسطه‌ی تحریف سخن.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      خوشنودم که سرانجام نقاب از چهره انداخته و روشن شد از همان آغاز هم درباره‌یِ کمونیسم سخن میگفتید, در جامه‌یِ تازش به شوروی, آنهم در راستای بهتر جا زدن سرمایه‌داری.


      خیلی باحالید انصافا! دقیقا کجا نقاب از چهره برداشتم و کی شما موفق شدید نقاب را از چهره‌ی من بردارید؟ ولی اسپاگتی‌وکیلی شما خودتان خوب نقاب‌داری میکردید و یک پا زورو بودید برای خودتان؛ کسی که تا دیروز به مدیران سایت به خاطر زدودن چند پست از یک کاربر میگفت فاشیست امروز زیر پرچم استالینی که با یک امضا انسانها را فله‌ای میکشت دارد سینه میزند باید مدال نقابداری بگیرد


      من هم برای ریدن به دم و دستگاه‌ جنایتکار کثیفی چون استالین همیشه انگیزه‌ی بالایی دارم و برای اینکه هرگز با کسی تعارف و رودربایستی و مماشات ندارم. همه‌ی اینها در حالی است که حدود یکسال پیش در صندلی داغ خودم چنین نوشتم :
      مارکسیسم:به نظرم اکنون زمانی ست که میتوان نگاهی دوباره به آن داشت. در اولین گام لازم است بی سرو پا هایی چون لنین و استالین را از نمایندگی مارکسیسم خلع کنیم.در واقع هر چه بیشتر به آبشخور اصلی دیدگاه های مارکس(هگل ) که نزدیک میشویم و حشو و زوائدش را میچینیم، این تفکر پذیرفتنی تر میشود.در این فرم، مارکسیسم برای ایجاد یک برابری نسبی در شرایط و موقعیت های اقتصادی جامعه به نظرم خیلی عالی است.من برای مارکس احترام زیادی قائلم اما ای کاش نسخه نمی پیچید.
      بنابراین من تکلیفم با خودم روشن است و میدانم چه میگویم و در چه جایگاهی هستم و نیازی ندارم زیر پوشش تازش به شوروی و استالین به مارکسیسم بتازم.
      ویرایش از سوی Dariush : 11-11-2013 در ساعت 04:48 AM
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    12. 6 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (11-11-2013),Nevermore (11-11-2013),Parastesh (11-11-2013),Russell (11-11-2013),sonixax (11-11-2013),undead_knight (11-27-2013)

    13. #1107
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      رئیس جمهور ونزوئلا رو ببینید که چطور برای بهتر کردن وضعیت خراب اقتصاد سوسیالیستی به صورت آشکار اقدام به دزدی میکنه. ایشون دستور داده یک فروشگاه زنجیره ای اموالش ملی بشه و مردم برن به قیمت پایین تر ازش خرید کنند. جالبش اینجاست که اتهام دزدی رو به صاحبان اون فروشگاه میچسبونه. چقدر ادبیاتش شبیه جناب مزدک خودمون هست. وقتی من میگم اقتصاد از نظر سوسیالیست ها "مالِ خر" است به همین خاطره.

      ‮جهان‬ - ‭BBC ‮فارسی‬ - ‮حراج اجناس مغازه‌های زنجیره‌ای به دستور رئیس جمهوری ونزئلا‬
      sonixax این را پسندید.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Parastesh (11-11-2013),sonixax (11-11-2013)

    15. #1108
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-12-2013 در ساعت 12:12 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. #1109
      شناس
      Points: 2,058, Level: 27
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
      Overall activity: 14.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      azadah آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      68
      جُستارها
      3
      امتیازها
      2,058
      رنک
      27
      Post Thanks / Like
      سپاس
      39
      از ایشان 148 بار در 61 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      درود

      هرمكتبی كه بر قانون و قاعده ثابتی بنیاد شود . و مكانیزم تغییر و تحول و پویائی در آن نباشد . محكوم به فنا است . و امروزه تنها نظام دموكراسی این قابلیت را دارد كه اشتباهات خود را بیابد و اصلاح كند .

    17. 3 کاربر برای این پست سودمند از azadah گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (11-12-2013),Parastesh (11-11-2013),sonixax (11-11-2013)

    18. #1110
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    19. 2 کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-12-2013),Philo (11-11-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 4 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 4 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار زنامرد
      پاسخ: 516
      واپسین پیک: 03-29-2020, 07:36 PM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. جایگاه فرهنگی ملت ایران در مقایسه با ملل دیگر
      از سوی Nocturne در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 09-12-2012, 11:17 PM
    5. سکولاریسم و روشنفکر دینی
      از سوی Russell در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 27
      واپسین پیک: 09-12-2012, 07:00 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •