روز کورش، روز آزادی انسان، روزانسان آزاد
هفت آبان، بیست و نه اکتبر، روزی است که به درستی بنام روز نگاشتفرمان آزادی کورش بزرگ (منشور حقوق بشر وی) و نه روز تخت نشینی او یا هر چیز دیگرینامگزاری شده است؛ زیرا به راستی آنچه کورش را از همه یگانه می سازد در همین واژههای ماندنی است؛ همان ارزشی که برای انسان در نظر گرفت و تا به ابد خواهد ماند.
امروز جهان تشنه ی چشمه ی جوشان آزادی است، به ویژه میهن گوینده ی آزادی...
این روز بزرگ بر همه ی ایرانیان و جهانیان خجسته باد...
چـرا هـرکــه آیـد ز بـیگانگان
پی قتـــل ایــران ببنـدد میان
بــرانید دشمن زایــران زمین
که دنیا بود حلقه، ایران نگین
(شادروان استاد فریدون مشیری)
- کورش، شهریاری است که شهریاران و رهبران، بایستی کشورداری را از اوبیاموزند.
- کورش، شهروندی است که شهروندان و مردمان بایستی شهروندی را از اوبیاموزند.
- کورش، انسانی است که انسان ها بـایستی انـسانیت و مردم داری را ازاو بیاموزند.
* * *
هیچ اندیشه ی ایرانی، امروز بی نیاز از کورش نیست؛هر انسانی که به نوعی تشنه ی آزادی است، می باید جویای اندیشه های همیشه امروزیکورش باشد. هر انسانی که در درون خود، دیوی از انسان ستیزی و شکستن آزادی و برنتافتن داد و حق دیگران دارد (حتا در مقیاسی کوچکتر از یک حکومت) او شاگردی است کهباید آموزه های آموزگار کورش را آویزه ی گوشش کند.
راز دشمنی خودکامگان وخودمدارها با اندیشه ها و آرمان های کورش و رمز دلبستگی شگفت و همیشگی مردمانخواهان رهایی و آزادی به کورش در همین است که گوهر آزادی، زنگار و غبار فراموشی بهخود نمی گیرد. آزادی برای انسان است.
آنچه کورش در سر داشت و اندیشید، بر زبانداشت و گفت و بر دست خویش کرد، برآیند فرهنگ ایران و فرمان نیاکان بود؛ همان "نیکی" که از نیایش فریدون به ارث برده بود.
پس کورش، چکیده ی فرهنگ ایران است؛فرهنگی که فروتنی و آشتی جویی و داد خواهی و از خود گذشتگی در هنگامه ی آشتی و صلحو جنگاوری و دلاوری و سخت جانی و ایرانبانی در آستانه ی نبرد با بیداد را، روا میداند و برای همین است که کورش، این سر و سرآمد سرزمین ایران، آشتی خواهانه (همانواژه ای که بارها در فرمان آزادی یا منشور حقوق بشر کورش آمده است...) به بابل اندرشد؛ نه به نام یک کشور گشا و پیروز جنگ، وانکه به جامه ی یک کشور رهان، یک سود رسانو یک پیروز دل های مردمان... مردمان زیر ستم نبونیید پادشاه ستمگر بابل، از آمدن اوبر خویش نلرزیدند، وانکه از شادی پای کوبیدند و گام های پدر آزادی را به گرمی گرامیداشتند.
کورش، در آن سامان سخن از آزادی راند؛ سخن از حق برابر انسان، زن بامرد، برده با آزاده، دیندار با بی دین، پرستش این دین با پرستش آن دین... واژه هاییکه تا آن زمان گوش مردمان بدان ها بیگانه بود. در زمانه ی بیدادگری که به گواهیتاریخ و به گفته ی سنگ نبشته ی آشور پانیبال، شاه سنگدل آشوری، بریدن گوش و دست وزبان و در آوردن چشم و بر کندن نیایشگاه ها ارزش بود و گشایندگان شهرها و سرزمین هابدان می بالیدند.
در فرهنگ ایران، اگر زرتشت، نماد اندیشه ی نیک است و بااندیشه ی نیک خود، خوب اندیشی را می آموزد، اگر فردوسی نماینده ی گفتار نیک است کهبا شاهنامه اش، گفتار نامه ی ایران را می آموزد، بی گمان، کورش، نشانه ی کردار نیکاست که همان گفتارها و پندارهای گذشتگان را به وادی کرد و کار در می آورد. در آموزههای ایران، شهریاری آرمانی (خِشَترَه وَییریَه) ویژگی شاهی است که برای مردمان وشهروندان، خرد خویش را به کار گیرد و کورش نماد بیرونی این باور کهن است. امروز درهر زمان و در هر زمینی، اندیشه و آرمان کورش راهگشاست.
یک پایهمه ی اساسنامه های پسین حقوق بشر از القای برده داری شارلمانی و لینکلن تا اعلامیهی جهانی حقوق بشر، می لنگد، این کورش بود که در زمانه ی خود اندیشه ی نو و تازه یآزادی انسان را نگاشت و بدان رفتار نمود.
***
هفت آبان، بیست و نه اکتبر،روزی است که به درستی بنام روز نگاشت فرمان آزادی کورش بزرگ (منشور حقوق بشر وی) ونه روز تخت نشینی او یا هر چیز دیگری نامگزاری شده است؛ زیرا به راستی آنچه کورش رااز همه یگانه می سازد در همین واژه های ماندنی است؛ همان ارزشی که برای انسان درنظر گرفت و تا به ابد خواهد ماند.
امروز جهان تشنه ی چشمه ی جوشان آزادیاست، به ویژه میهن گوینده ی آزادی...
این روز بزرگ بر همه ی ایرانیان و جهانیانخجسته باد...
سروش سکوت
آبان ماه 2570 (روز کورش بزرگ