• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 18 از 42 نخستیننخستین 12345678910111213141516171819202122232425262728293031323334353637 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 171 به 180 از 417

    جُستار: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

    1. #171
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-07-2014 در ساعت 11:05 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-07-2014),sonixax (11-07-2014)

    3. #172
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (11-07-2014)

    5. #173
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      بویژه نوشته‌یِ شما و میلاد که بیشتر شوخی بود تا چیز دیگر, برای امیر من
      کمی داستان ریسمان سرگرم کننده بافتم که ببینم چه اندازه درست حدس زده‌ام.
      نه چندان زیاد.

      درباره‌ی تکنولوژی:

      من هیچ گمان نمی‌کنم که وضع بشر الزاماً در گذر زمان بهتر شده. نخست آنکه «بهتر» گواهی از سنجشی با معیارهای بیرونی می‌دهد، در گزاره‌ی «X بهتر شده» پرسش «در قیاس با چه چیز» به طور تلویحی پاسخ داده می‌شود. اگر ما ارزش‌های انقلاب فرانسه را بپذیریم، آنگاه ناگزیر هستیم که بگوییم بله، تاریخ روایت حرکت پله‌پله‌ی بشر به سمت قله‌های تعالی‌ست، وضع انسان‌ها دائم بهتر شده و از این به بعد نیز تنها بهتر خواهد شد. من ولی به آن ارزش‌ها پایبند نیستم، برای من دسترسی همگانی به منابع آموزشی برای مثال یک ارزش محسوب نمی‌شود، بلکه خواستار محدود کردن دسترسی به این منابع برای کسانی که استعداد، علاقه و اشتیاق به آنرا دارند و این ویژگی‌ها را به طور مداوم از طریق آزمایش و خطای مداوم اثبات می‌کنند هستم، و «آموزش اجباری عمومی» را ظلمی بزرگ در حق کسانی می‌دانم که فاقد ضریب هوشی بسنده برای موفقیت در سیستمی دانش‌محور هستند. این صرفاً یک مثال است، اما منظور اینکه پیشرفت و پسرفت در قیاس با ارزش‌هایی بیرونی و میزان نزدیکی پدیده‌ی مورد برسی با آن ارزش‌ها سنجیده می‌شود، طبق معیارهای فمینیستی ایران کشوری‌ست پیشرفته‌تر از افغانستان و اسلوواکی پیشرفته‌تر از ایران و فرانسه پیشرفته‌تر از اسلوواکی، برای مثال. طبق معیارهای من افزون بر برابری جنسیتی، ارزش‌های دیگری همچون رضایت جنسی، آمار زاد و ولد، میزان افسردگی، انگیزه برای پیشرفت و ... معیارهایی هستند باید در نظر بیاوریم.

      در میان این معیارها والاترین ارزش جمعی نوع بشر، تمدن، در معنی حکومت سازمان‌یافته بر رانه‌ها و گرایشات طبیعی برای هدفمند کردنشان در جهت توسعه و تثبیت منافع گروهی باشد. پس لیبرال‌دموکراسی که برای مثال با انکار وجوهی از طبیعت بشر آغاز می‌شود که در تعارض با معیارهای سیاسی-اجتماعی آن قرار می‌گیرند، ظاهرا متمدن‌تر است از اسلامی که آن رانه‌ها را می‌پذیرد اما می‌کوشد نظام‌مند و قاعده‌مند بکند. بر این مبنی بدویت رها کردن غرایز است، تمدن کنترل آنهاست، مدرنیته انکار و تلاش برای فائق آمدن به ایشان. این انحراف که بشر طبع ثابت ندارد و تخته‌ی سفیدی‌ست که می‌توان هرآنچه برازنده بود و آخرین توافق جمعی ِ برابری‌طلبان آکسفوردنشین طلبید برآن نوشت، از این منظر، یک‌سره مفهومی‌ست در ضدیت با تمدن، و هرچه بیشتر گسترش بیاید، بیشتر تمدن‌زدایی می‌کند. این یک سقوط و دو قدم به عقب است، اما تکنولوژی این امکان را فراهم کرده که عواقب و عوارض این سقوط در جوانب زندگی شخصی و اجتماعی انسان مدرن چنان که باید احساس و بازشناخته نشود. بهترین مثال برای درک این اثر، برسی پزشکی مدرن و این حقیقت است که ما امروز هرچند غذایی بسیار بی‌کیفیت‌تر، به مقداری بسیار بیشتر از پدرانمان مصرف می‌کنیم، اما عواقب این تغذیه و انتخاب ناسالم را از طریق پیشرفت پزشکی پنهان کرده‌ایم. این عواقب مهار نشده، شما هنوز دچار به حمله‌ی قلبی می‌شوید، اما از بابت آن جانتان را از دست نمی‌دهید.

      پیرو اصل لاپوشانی ِ مصائب، نقش عمده‌ای که در جوامع تمدن‌زدایی‌ شده‌ی مدرن بر عهده‌ی تکنولوژی گذاشته شده، و من اکنون دیدم که مزدک به غلط آنرا نادیده گرفته و شما به درستی آنرا یادآوری کرده‌اید، بازتولید و گسترش میم‌های فرهنگی بیماری‌ست که توانایی تولید مثل طبیعی(از طریق والدین به فرزندان، از نسلی به نسل بعدی)را ندارند و جوامعی که به آن‌ها بیمار می‌شوند را بلادرنگ اخته می‌کنند. برای مثال میم ازدواج با بیش از یک دهه فاصله پس از بلوغ جنسی، با وجود تکنولوژی موجود، پروسه‌ی بچه‌دار شدن را بسیار دشوار می‌کند. ما می‌دانیم که زنان پس از ۲۸ سالگی نیمی از توان باروری خود را از دست می‌دهند و تا ۳۵ سالگی این توان به یک پنجم سقوط می‌کند، نیز می‌دانیم که برای حفظ آنچه جامعه‌شناسان «سطح بازسازی» نامیده‌اند هر زن باید ۲/۴ بچه بیاورد، همینطور می‌دانیم که زنان بدون برخورداری از چشم‌اندازی محکم از طریق بدست آوردن تعهد مردی مطمئن اشتیاقی به بچه‌دار شدن نشان نمی‌دهند. ما همه‌ی این‌ها را از طریق یکی دو تحقیقی که انجام گرفته با قطعیتی علمی می‌دانیم، و می‌توانیم نتیجه بگیریم که میم فرهنگی که زنان را به ازدواج و بچه‌دار شدن در سنین بلوغ تشویق می‌کند در بلندمدت بسیار موفق‌تر خواهد بود از میمی که زنان را به درس خواندن و کار کردن و پشتک زدن و … هر کاری بجز این‌ها تشویق می‌کند. اما می‌بینیم که این میم بیمار، ناتوان از پیروزی در رقابتی داروینی، از طریق تکنولوژی خود را نسبت به دیگر آلترناتیوهای موفقی که قادر به تثبیت خود هستند در موقعیتی برتر قرار داده و امروز جهان‌گشایی می‌کند.

      یک مثال احتمالاً بسیار مناقشه برانگیز دیگر «بی‌خدایی»ست، با مشاهده‌ی اینکه هیچ تمدن به راستی بی‌خدایی وجود نداشته نمی‌توان نتیجه‌ی خاصی گرفت، اما می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که تمدن‌های بی‌خدا آنقدر پیوندهای اجتماعی قدرتمندی نداشته‌اند که در رقابت با تمدن‌های خداباور چنان ظفرمند باشند که آثارشان به ما برسد. تماشای سقوط دموگرافیک جوامع سکولار، بلافاصله پس از سکولاریزاسیون کمی سندیت به این ایده می‌دهد. اما آنچه به راستی اثباتش می‌کند این حقیقت است که در سرتاسر کشورهای جهان، خانواده‌های مذهبی، به مراتب درجات بیشتر از خانواده‌های غیرمذهبی بچه‌دار می‌شوند! نتیجه‌ی طبیعی آنست که در بلندمدت، خانواده‌های مذهبی جایگزین خانواده‌های غیرمذهبی می‌شوند که خود را با غوطه‌وری در عیش و نوش منقرض کرده‌اند. اما با اینحال هنوز بی‌خدایی در حال رشد است. چرا این میم بیمار و ناتوان از پیروزی در نبردی داروینی همچنان جوامع بشری را بیمار می‌کند؟ تکنولوژی! هرچند میم بیمار خدازدایی نمی‌تواند خود را به طور طبیعی بازتولید کرده رقبا را در رقابتی برابر و عادلانه از پا دربیاورد، اما می‌تواند فرزندان خانواده‌های مذهبی را از طریق مس‌مدیا و سیستم آموزشی همگانی به راه دیگری دعوت بکند.

      مشکل بزرگ زمانی آشکارتر می‌شود که ما درک می‌کنیم تکنولوژی در این مثال‌ها مشکل میم‌های مذکور را حل نکرده، آن‌ها هنوز اخته‌ساز هستند، هنوز اثر دیسژنیک درند، هنوز جامعه و تمدن بشری را تحلیل می‌برند، تنها تفاوت آنست که در برابر زوال و نابودی طبیعی خود مقاومت نشان می‌دهند. این یعنی سقوط در مقیاس و شکلی که پیش از این، در غیاب وجود تکنولوژی میسر نبوده. سقوط تا سرحد خودویرانگری، سقوط تا مرز انقراض کامل.

      به همین ترتیب، هر زمان به روشنگران یادآوری می‌کنید که تمدن، اخلاقیات، فرهنگ، هنر و سلامت روانی مردم در دویست سال اخیر با سرعت نور به قهقرا رفته، پیشرفت‌ها و دستاوردهای تکنولوژیک یا اثرات این پیشرفتها را برای تطهیر جامعه‌ی درخودمانده‌ی ما فهرست می‌کنند. جای دیگری گفتم هرچه می‌گذرد بیشتر و بیشتر به نظر می‌رسد که انتخاب حقیقی میان آنست که آیا می‌خواهیم جامعه‌ای پی بریزیم که در آن همه لپ‌تاپ، آی‌فون و فراری دارند، یا جامعه‌ای که در آن همه پدر دارند؟ به نظر من تکنولوژی آب کر نیست که نجاست ورشکستگی اخلاقی و بن‌بست روحانی بشر مدرن را بشوید.

      پس من ۱. مخالف نظریه‌ی سقوط نیستم، به شدت موافق آن هستم، اما دلیلش را آزادی‌خواهی، برابری‌طلبی و علم‌دوستی می‌دانم، نه تکنولوژی ۲. با اینحال تکنولوژی را فاقد نقشی مثبت تلقی می‌کنم ۳. برای تکنولوژی نقشی منفی قائل هستم و آنرا بخشی از مشکل می‌دانم، نه راه‌حل. اما با اینهمه هرگز نمی‌پذیرم که مشکل از بنیاد مشکل تکنولوژی‌ست. ورشستگی ما نه سیاسی‌اقتصادی‌ست و نه برآمده از تکنولوژی، بلکه یک ورشکستگی اخلاقی‌ست. ما دیگر خیلی ساده آنچه را به سودمان در مقام گروه است نمی‌پذیریم زیرا به سودمان در مقام افراد نیست. میان نفع فرد و جمع هیچ‌گاه بیش از امروز تضاد نبوده و میان منافع بلندمدت و کوتاه‌مدت هرگز چنین جنگی رخ نداده. میان عناصری که باید در جامعه هماهنگ باشند همچون کارگر و سرمایه‌دار، دولت و ملت، زن و مرد و … تضاد منافع پدید آمده و این‌ها چه ربطی به تکنولوژی دارد؟ ما خیلی پیش از برآمدن خدا-کامپیوتر، یا طبقه‌ی جدید ابر-انسان‌های دستکاری شده به بردگی افتاده‌ایم. بردگی عناصری بدوی که پدران ما دویست، پانصد و هزار سال پیش خیلی آسان از عهده‌ی مهارشان برآمده بودند.

      درباره‌ی خلق خدا و مرگ انسان:

      من هیچ توهمی در اینباره ندارم، خدای مخلوق تکنولوژی قهار و شریر و … خواهد بود، شاید همه‌ی حیات بر زمین را نابود یا جایگزین بکند، شاید همه ابنای بشر را به بندگی بکشد، و شاید اصلاً به جای خدا، شیطان باشد! همانطورکه خدای تورات برای ما غیریهودیان و خدای اسلام برای ما نامسلمانان چنان است. اما من مروج این بشارت نیستم، بلکه پیام‌آور آن هستم. می‌گویم ببینید ما در این مسیر حرکت می‌کنیم و به زودی اگر در همین مسیر گام بر داریم به جایی می‌رسیم که یک ماشین، یا یک برنامه، همه‌ی آنچه روزگاری متعلق به خدا تلقی می‌شد را در خود خواهد داشت و چه بسی بیشتر. سرعت پردازش داده‌ها چنان می‌شود که زمان و مکان چنانکه ما آن‌ها را درک می‌کنیم بی‌معنی می‌شود، و دخالتی کوچک در سیستم باعث پدید آمدن تغییراتی بسیار بزرگ در نتیجه می‌شود و اثری بر زندگی‌های ما خواهد گذاشت که با همان معجزات الهی قابل قیاس است.

      آن ابرماشین موعود برداشتی از زمان و وقایع ِ واقع آن خواهد داشت که برای ما تنها حکم پدیده‌ای الهی را خواهد داشت. تکرار می‌کنم که من هیچ توهمی در اینباره ندارم، نیک می‌دانم که وقتی همه‌ی کارهای دستی ماشینیزه بشوند تنها کارهای ذهنی برای انسان باقی می‌مانند و وقتی همه‌ی کارهای فکری هم ماشینیزه بشوند انسان هیچ جایی در جهان نخواهد داشت. ولی برخلاف شما اولا اینرا پیشداوری‌های بیولوژیکی به سود انسان‌ها ندارم، و می‌بینم که تکنولوژی ما، جدا از ما، دستاوردی‌ست بزرگ‌تر برای این جهان تا خود ما. ثانیا، برخلاف شما، یک مانع بزرگ در چشم‌انداز می‌بینم: سقوط تمدن آیا سریع‌تر است یا پیشرفت تکنولوژی؟ اگر آنچه من در بالا گفتم حقیقت داشته باشد، و تکنولوژی در مقام نقابی برای سقوط ایفای نقش کرده باشد، این طبیعتاً به معنی سریعتر بودن پیشرفت تکنولوژی در قیاس با حرکت معکوس و دیسژنیک جامعه است. اما آیا این روند ادامه پیدا خواهد کرد؟ نمی‌دانم. آنچه می‌دانم آنست که نیاز انسان به مرجعیت اخلاقی و عقیدتی نهادینه است و همه‌ی تلاش‌ها تا امروز برای فراتر رفتن از آن شکست خورده‌اند. من بعید می‌دانم وضع موجود خیلی بیش از یکی دو دهه‌ی دیگر قابل ادامه باشد. بازگشت بزرگ به ارزش‌های پیشین در چشم‌انداز است، پس من نه به تکنولوژی، که به آینده خوش‌بینم. ولی در عین حال می‌پذیرم که شاید خوش‌بینی من بی‌مورد باشد. که خود بهترین دلیل است برای عیش و نوش هرچه بیشتر. اما احتمال قوی‌تر آنست که من بر خطا نیستم، شما عنصر سقوط تمدن را در نظر نگرفته‌اید زیرا هنوز پیرو ارزش‌های مدرنیته-روشنگری هستید، حق انتخاب، آزادی، برابری، آگاهی، عقلانیت و ... به نظرتان ذاتا خیر هستند فارغ از نتایجی که طی سیصد سال اخیر با فرکانسی یکسان به بار آورده‌اند.

      درباره‌ی نژادپرستی و مذهب:

      هر دوی این‌ها به باور امروز من میم‌هایی هستند که برای موفقیت یک جمعیت بسته و در رقابت با جوامع بسته‌ی دیگر بسیار مفید محسوب می‌شده‌اند، و چنان وجودشان حیاتی بوده که بخشی از آن «طبیعت» بشری که پیشتر از آن صحبت کردم شده‌اند. یک تحقیقی چند ماه پیش نشان داد که نوزادان پس از چند ماه تفاوت‌های نژادی را تشخیص می‌دهند! و ما بدون هیچ تردیدی می‌دانیم که در جامعه‌ای که از منظر جمعیتی بزرگ‌تر از آن می‌شود که پیوندهای خونی درجه اول میان اعضایش وجود نداشته باشد و همه با هم پسرعمو و دخترخاله نباشند، برای فایق آمدن بر بدبینی ذاتی مذکور به عنصری وحدت‌بخش همچون مذهب نیاز است. من هر دوی این‌ها را در الگوهایی از هم مستقل برای یک جامعه‌ی متمدن ضروری و مفید تلقی می‌کنم، و مخالفت ایدئولوژیک با آن‌ها را در راستای تلاش برای بازگشت به بدویت و تمدن‌زدایی. هرچند خودم نه نژادپرست هستم و نه مذهبی، ولی یک نیم نگاه به وضع جوامع اروپا و دیدن نمازگزاران زیر برج ایفل، کافی‌ست تا بفهمید میزانی مشخص از ترجیح درون‌گروهی محکم شده از طریق مذهب یا ملی‌گرایی برای بستن دروازه‌های سرزمین‌های متمدن به روی مهاجمان بدوی واجب است.

      درباره‌ی سلسله‌مراتب و سرکوب:

      من آنارشیست بودم بیش از هرچیز چون از همان نوجوانی هیچ برتری در اربابانم نمی‌دیدم، و مثلاً مشاهده می‌کردم که «استاد» سوادش از من کمتر است، اما به غلط این بی‌عدالتی را، که او باید استاد من باشد نه بالعکس، ربط می‌دادم به نهادی سلسله‌مراتبی که او را به رغم ناتوانی‌اش در موقعیتی برتر از من قرار داده و مرا واداشته تحت او باشم. برابری‌طلبی روشی بود برای بیان «راحتم بگذار» به آن سیستم. امروز می‌دانم که آن نهاد یادمانی ارزشمند است از گذشته و این بی‌عدالتی نتیجه‌ی تضعیف مکانیزمی بوده که در آن بهتر، بیشتر پاداش می‌گیرد و ضعیف کمتر. پس نهاد سلسله‌مراتبی تنها نهاد به راستی عادلانه است، و نهاد برابری‌طلب توصیف لغتنامه‌ای ِ ظلم. سلسله‌مراتب تثبیت این نظم ِ «به بهتر بیشتر، به کهتر کمتر» است که پیشفرض می‌گیرد همه کهتر هستند مگر آنکه خلافش اثبات بشود. این قطعاً در حق اقلیتی بسیار کوچک(مثل من از استاد داناتر)ناعادلانه است، اما آلترناتیو آن، یعنی معکوس کردن این سناریو، در حق عده‌ی بسیار بیشتری، به نحو بسیار شدیدتر و بنیادی‌تری ناعادلانه می‌بود.

      درباره‌ی سرکوب باید بگویم که همه روابط بشری به نظر می‌رسد به نحوی در ارتباط و با میزانی از سرکوب همراه هستند، والدینی که فرزند خود را از پریدن به وسط خیابان منع می‌کنند دارند او را سرکوب می‌کنند، و همه بجز دیوانگان توافق می‌کنند که این سرکوبی‌ست نیک. پس سرکوب هم، مثل تکنولوژی، ابزار است و پرسش اصلی جایگاه، کارکرد و نوع آنست. افزون بر این، ما می‌دانیم و می‌بینیم که تمدن در برابر مهاجمان به شدت آسیب‌پذیر است و پادشکنندگی بسیار ناچیزی دارند، در نتیجه جامعه/فرهنگی موفق است که نهادهایی با پادشکنندگی بالا برای مراقبت از آن پدید بیاورد که از آن مراقبت می‌کنند. پس بحث سرکوب چه کسی و چه چیزی‌ست، نه اصل سرکوب. من معتقدم همه‌ی نیروهایی که یک کنش خاص را از خارج از زنجیره‌ی طبیعی آن تبلیغ و تشدید می‌کنند باید سرکوب کرد.

      درباره‌ی هدانیسم:

      همانطورکه پیشتر هم گفته‌ام تفاوتی هست میان فلسفه و روش زندگی، من هدانیست نیستم چون از منظری مستدل به صحت آن پی برده‌ام، بلکه خیلی ساده دلیلی برای پرهیزگاری نمی‌بینم. انگیزه‌ی اصلی پرهیزگاران، فارغ از «علت رسمی» که عنوان می‌کنند، فیدبکی عاطفی‌ست، پرهیزگار با غلبه بر نفس خود لذتی مشابه همان ِ هرزگی ِ من می‌برد بعلاوه‌ی ژست ِ برتری اخلاقی که قادر است اتخاذ بکند. کسی از همخوابی با زن شوهردار پرهیز نمی‌کند چون پایبندی اخلاقی دارد، امروز هیچ‌کس به هیچ چیز پایبندی اخلاقی ندارد، چنان می‌کنند چون تظاهر به نیکی و نوع‌دوستی برایشان امتیاز اجتماعی می‌آورد، احساس خوبی راجع به خودشان می‌کنند و … من خیلی ساده این احساس لذت روانی را از فعالیت خودم در انجمن دفترچه می‌گیرم، و می‌گویم هرچند در زندگی مالی انگل یک انگل هستم و بدون انجام هیچ کار مفیدی پول در می‌آورم، هرچند در زندگی جنسی فاسد و هرزه هستم و هرچند در زندگی شخصی درپی بهره‌برداری از هرکس و هرچیز که به زندگی‌ام وارد می‌شود، دارم در دفترچه همه‌ی این‌ها را جبران می‌کنم! که به اندازه‌ی هر نوع پرهیزگاری و والامنشی دیگر ریاکارانه و متوهم و از همه مهمتر، در التیام روانی فاعل آن مؤثر است.
      Mehrbod این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-08-2014),Russell (11-07-2014),sonixax (11-07-2014),undead_knight (11-07-2014)

    7. #174
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      هر آینه, این ولی درست است که یک روزی سرانجام با پیشرفت کنونی, رایانه‌های ساخت هومن[١] از
      خود هومنی[٢] هوشمندتر خواهند شد.
      چیزی که به نظر من بیشتر میتونه رنگ واقعیت داشته باشه اینه که انسان با استفاده از همین رایانه های دست ساز خودش توان هوشمندی خودش را بالا ببرد (اشاره به Cyborg ها) که اتفاقن خیلی زیاد داره روش مطالعه و تحقیق میشه برای تولید ابر انسانها.
      احتمالن در صورت وجود تمدنهایی پیشرفته تر از انسان در سایر نقاط هستی! آنها هم به چنین نتیجه ای رسیده باشند و چه بسا عملی اش هم کرده باشند.
      به نظر من ترکیب انسان با ماشین نه تنها رویای جاودانگی رو میتونه رنگ واقعیت ببخشه بلکه خیلی مزایای دیگه هم درش وجود داره که میشه در مورد تک تکشون رویا پردازی کرد و با مطابقت دادن رویاها با واقعیت های علمی که ما آنها را اکنون میشناسیم یک دید نسبی از آینده ی این تکنولوژی در صورت عملی شدن داشت.

      پ.ن : من بیشتر از آنکه به خیالپردازی در مورد هشدارهای ترمیناتور و ماتریکس و ... علاقه داشته باشم به خیال پردازی در مورد آواتار علاقه دارم :دی
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-07-2014),undead_knight (11-07-2014)

    9. #175
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      منکه فکر نمیکنم شبکهء آسمانی (اشاره به ابرهوش مصنوعی در فیلم نابودگر) به این زودیها محقق بشه!
      اون مال فیلمه آقا جان. صرف جمع آوری و پردازش و تمرکز داده های عظیم و داشتن سنسورهای حسی و حرکتی هم چنان هوش و خودآگاهی ایجاد نمیکنه. فکر نمیکنم بشر هنوز به هوش و خودآگاهی واقعی مصنوعی حتی نزدیک هم شده باشه. الگوریتم های هوشمند خودش رو میخواد که فوق العاده پیشرفته و پیچیده هستند قاعدتا. همینطوری که نمیشه، مگر فکر کنیم مثل فرگشت بذاری به حال خودش شاید بعد از میلیون ها سال با جهش و شانسی یه چیزایی شد

    10. #176
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-08-2014 در ساعت 06:10 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    11. #177
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (11-08-2014)

    13. #178
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      جنبه مثبت پیشرفت دانش و تکنولوژی ارمغان راحتی و سلامتی و آرامش هست.

      متاسفانه جنبه های منفی روزافزون هم دارد.

      مثلا افزایش قدرت حکومت نسبت به زمان باستان. یکی افزایش قدرت حکومت یک کشور نسبت به مردمش و دیگری افزایش قدرت یک کشور پیشرفته نسبت به کشورهای عقب مانده و همچنین افزایش قدرت باندهای تبهکاری و مافیایی.

      مثلا در زمان باستان شمشیر و نیزه و سپر و زره تهیه اش سخت نبود ولی اکنون انواع اسلحه و لوازم جاسوسی در دست حکومت ها است که نمیتوان براحتی با حکومت مبارزه مسلحانه کرد و اگر حکومتی دیکتاتوری باشد مثل داعش و حکومت ایران و این حکومت پا بگیرد اگر ابرقدرتی از خارج کمک نکند این حکومت ماندگار می شود.
      حضرت زهرا جنده آل محمد: تن زن عورت است
      موی سر حضرت زهرا و زنان مومن به اسلام موی زهار است پس سرشان مامله و حجاب اجباری است.

      کون لق بی بی دو عالم حضرت زهرا تعالی

      امام زمان مفعول است ... وارث پیغمبر است

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-08-2014),sonixax (11-08-2014)

    15. #179
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      sonixax این را پسندید.
      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    16. 2 کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (11-09-2014),sonixax (11-08-2014)

    17. #180
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      منکه فکر نمیکنم شبکهء آسمانی (اشاره به ابرهوش مصنوعی در فیلم نابودگر) به این زودیها محقق بشه!
      اون مال فیلمه آقا جان. صرف جمع آوری و پردازش و تمرکز داده های عظیم و داشتن سنسورهای حسی و حرکتی هم چنان هوش و خودآگاهی ایجاد نمیکنه. فکر نمیکنم بشر هنوز به هوش و خودآگاهی واقعی مصنوعی حتی نزدیک هم شده باشه. الگوریتم های هوشمند خودش رو میخواد که فوق العاده پیشرفته و پیچیده هستند قاعدتا. همینطوری که نمیشه، مگر فکر کنیم مثل فرگشت بذاری به حال خودش شاید بعد از میلیون ها سال با جهش و شانسی یه چیزایی شد
      یواش یواش! امروز را مقایسه کنید با 25 سال پیش! درصد تغییرات را ضرب در سرعت پیشرفت تکنولوژی بکنید در مقیاس 25 سال آینده بسنجید!
      بعد ببینید 25 سال آینده ممکن است به چه دنیایی روبرو باشیم. شاید به خودآگاهی در کامپیوترها رسیده باشیم شاید هم نه ولی قطعن خیلی به آن نزدیک شده ایم در آن زمان.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      امیر گفت‌آورد خوبی در اینباره از خودش داشت:
      خوب این نظر امیره! اگر رسیدن از چرتکه به کامپیوتر های مدرن نامش پیشرفت نیست و انبساط است! من به شدت پیشنهاد میکنم یک بازنگری جدی در اعتقادات خود داشته باشید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Agnostic نمایش پست ها
      مثلا افزایش قدرت حکومت نسبت به زمان باستان. یکی افزایش قدرت حکومت یک کشور نسبت به مردمش و دیگری افزایش قدرت یک کشور پیشرفته نسبت به کشورهای عقب مانده و همچنین افزایش قدرت باندهای تبهکاری و مافیایی.
      البته رفته رفته همین قدرت گیری حکومتها هم کم میشه، شاید در جایی مثل ایران این روند آهسته تر و در جایی مثل آمریکا این روند سریع تر اتفاق بیوفته.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      توان فندی رسانه[١] ای و ناچاری فرمانروایان از پیروی از اندیشه های همگانی و
      پیدایش پدیده های مانند "اسنودن"، کار فرمانگران[٢] را سخت میکنند. پس نمیشود
      سویه های زیانبخش فندآوری[٣] را بیشتر از سویه های سودبخش دانست.
      دقیقن همین طور است، با پیشرفت روز افزون تکنولوژی دسترسی عمومی هم به تکنولوژیهای مختلف بیشتر میشه! (و با اینکه من مخالف جدی همگانی کردن هر تکنولوژی ای هستم) ولی چه من خوشم بیاید چه نیاید این اتفاق افتاده و خواهد افتاد. نتیجه این میشه که مبارزه حکومت با مردم همواره سخت تر از قبل میشه.
      مگر اینکه سیستم به قدری پیچیده و عجیب و فضایی شود که اوباما یک برنامه کامپیوتری جلویش باز کند درست مثل بازی کردن به سبک RTS به یک سری روبات هیچ چیز نفهم دستور کشتار بدهد!!!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (11-09-2014),مزدك بامداد (11-09-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 4 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 4 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    2. پاسخ: 18
      واپسین پیک: 09-01-2012, 04:16 PM
    3. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    4. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •