در اینجا به یک کران نمایی پایه ای از "زیبایی" بسنده میکنیم
و از گفتگو پیرامون "زیبایی شناسی" می گذریم ؛ اگر جُستار
همانندی هم داریم ؛ مدیران مهر بورزند و این پُست را بترابرند !
--
می توان گفت که "زیبایی" هم مانند دیگر پنداره های ویری، در
گیتی جایگاهی ندارد و از کار و کنش جانداران در درازای میلیون
ها سال فرگشت ؛ در ویر آنان پدید آمده است !
کران نمایی "زیبایی" را میتوان از مهاد بیولوژیک فرازیست ژن
بیرون کشید ! که این هم پیوند تنگاتنگی با پنداره های ویری دیگر
دارد !
شاید کمتر کسی را بتوان یافت که زنی با سینه ها و باسن تخت
و هموار را دوست داشتنی ، و پیکره ی او را "زیبا" بداند ؛ این مهند
از آن رو "زیبایی" را کران نمایی می کند که ویر ناخودآگاه آدمیان ؛
چنین پیکره ای را "نابارور" و پیکره تندرست و "زیبا" را زنی با سینه
های بزرگتر و ... می پندارد ! ویر ما فزون بر داده های بیرونی ( و
پردازش آن از گیرنده هایی چون چشم و گوش ...) داده های درونی
را هم ساماندهی میکند ؛ به زبان دیگر مغز کنونی ما دستاورد میلیون
ها سال آروین نیاکان ما و کامیابی ها و ناکامی بوده و هرگز به ریخت
"تهی از داده ها" به ریگ نمی رسد !
از اینرو برداشتی از زیبایی که به مهاد بیولوژیک فرازیست ژن برمیگردد ،
در ویرناخودآگاهمان نهادینه گشته است !
ادامه دارد ...