آیا در قرآن نیز مسلمانان دعوت به جهاد میشوند یا نه، ابتدائاً پرسش دومی را مطرح میکنیم، آیا مسلمانان وظیفه دارند روزه بگیرند؟ حتماً اگر خود شما نیز مسلمان بوده اید و یا هستید و یا با مسلمانان مراوده دارید خوب میدانید که روزه گرفتن در اسلام چه اهمیت و ارزشی دارد. به مسلمانان در آیه زیر دستور به گرفتن روزه داده شده است. سوره بقره آیه 183یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.
ای افرادی كه ایمان آوردهاید، روزه بر شما نوشته شد همان گونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهیزكار شوید.
به ترکیب و لحن این آیه دقت کنید، عبارت «کتب علیکم ال….» (بر شما …. را واجب کردیم/نوشتیم) از محکمترین حکم های الهی است، یعنی هرگاه این عبارت به کار میبرد بنا به نظر مفسرین قرآن الله به مسلمانان بگونه ای بسیار قطعی و محکم دستور انجام آن عمل را میدهد و انجام آن عمل بر مسلمانان واجب است، از همین رو است که روزه نگرفتن در اسلام مکافات سختی دارد. حال چند صفحه بعد تر در همان سوره به آیه زیر برخورد میکنیم:
سوره بقره آیه 216كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.
جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالی كه برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنكه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
حال باید برای شما روشن شده باشد که جنگیدن و قتال کردن در اسلام چقدر برای مسلمانان اهمیت دارد یا باید داشته باشد، دقیقاً به همان اندازه که نماز و روزه اهمیت دارند. در همان سوره و با همان لحن و با همان عبارتهایی که بر مسلمانان روزه گرفتن واجب شده، قتال کردن و شرکت در جهاد نیز واجب شده است، یعنی این دو به یک اندازه از نظر الله اهمیت دارند.
اما دعوت مسلمانان به جهاد به این آیه بسیار محکم محدود نمیشود، در بسیاری از آیات قرآن مسلمانان به جهاد دعوت میشوند. در قرآن مسلمانان به دو گونه برای جهاد تشویق میشوند، یکی پاداش اخروی است و دیگری غنیمت هایی است که از چپاول دشمن بدست می آورند، به این شیوه اصطلاحاً تبشیر (بشارت دادن، مژده دادن) گفته میشود، در هردو این گونه ها مسلمانان برای سود مادی خود باید و پاداش الهی دست به جهاد بزنند. در زیر به چند نمونه از آیاتی که مسلمانان را به جهاد تشویق میکنند اشاره میکنیم.
چند مورد از آیاتی که وعده پاداش اخروی میدهند:
سوره نساء آیه 4فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالآْخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً.
آنها كه زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند باید در راه خدا پیكار كنند، و آن كس كه در راه خدا پیكار كند و كشته شود یا پیروز گردد پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
سوره نساء آیات 95 و 96لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً؛دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.
افراد با ایمانی كه بدون بیماری و ناراحتی از جهاد باز نشستند یا مجاهدانی كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند یكسان نیستند، خداوند مجاهدانی را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان برتری بخشیده و به هر یك از این دو دسته (به نسبت اعمال نیكشان) خداوند وعده پاداش نیك داده و مجاهدان را بر قاعدان برتری و پاداش عظیمی بخشیده است؛ درجات (مهمی) از ناحیه خداوند و آمرزش و رحمت (نصیب آنان میگردد) و (اگر لغزشهائی داشتهاند) خداوند آمرزنده و مهربان است.
سوره صف آیات 10 تا 12یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِیكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ؛ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ یُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَْنْهارُ وَ مَساكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.
ای كسانی كه ایمان آوردهاید آیا شما را به تجارتی كنم كه از عذاب از عذاب دردناك شما را رهائی میبخشد؟!؛ به خدا و رسول او ایمان بیاورید، و در راه خداوند با اموال و جانهایتان جهاد كنید، این برای شما از هر چیز بهتر است بدانید. ؛ اگر این كار كنید گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهائی از بهشت داخل میكند كه نهرها از زیر درختانش جاری است، و در مسكنهای پاكیزه در بهشت جاویدان جای میدهد و این پیروزی عظیمی است.
سوره توبه آیه 111إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِكُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.
خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریداری میكند كه (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه كه) در راه خدا پیكار میكنند، میكشند و كشته میشوند، این وعده حقی است بر او كه در تورات و انجیل و قرآن ذكر فرموده، و چه كسی از خدا به عهدش وفادارتر است، اكنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی كه با خدا كردهاید و این پیروزی بزرگی (برای شما) است.
چند مورد از آیاتی که وعده پاداش دنیوی میدهند:
سوره الفتح آیه 20وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِیرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ یَهْدِیَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً.
خداوند غنائم فراوانی به شما وعده داده كه آنها را به چنگ میآورید، ولی این یكی را زودتر برای شما فراهم ساخت، و دست تعدی مردم (دشمنان) را از شما باز داشت، تا نشانهای برای مؤ منان باشد، و شما را به راه راست هدایت كند.
سوره نساء آیه 94یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِیرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْكُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً.
ای كسانی كه ایمان آوردهاید هنگامی كه در راه خدا گام بر میدارید (و به سفری برای جهاد میروید) تحقیق كنید و به كسی كه اظهار صلح و اسلام میكند نگوئید مسلمان نیستی بخاطر اینكه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنائمی) بدست آورید، زیرا غنیمتهای بزرگی در نزد خدا (برای شما) است، شما قبلا چنین بودید و خداوند بر شما منت گذارد (و هدایت نمود) بنا بر این (بشكرانه این نعمت بزرگ) تحقیق كنید، خداوند به آنچه عمل میكنید آگاه است.
علاوه بر تبشیر در قرآن آیاتی نیز برای انذار وجود دارند، این آیات مسلمانان را از جهاد نکردن می ترسانند. برای نمونه میتوان به آیات زیر در قرآن اشاره کرد:
سوره توبه آیه 38یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِیلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَْرْضِ أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الآْخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الآْخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ.
ای كسانی كه ایمان آوردهاید چرا هنگامی كه به شما گفته میشود به سوی جهاد در راه خدا حركت كنید سنگینی بر زمین میكنید (و سستی به خرج میدهید) آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید! با اینكه متاع زندگی دنیا در برابر آخرت چیز كمی بیش نیست!
در حاشیه این مسائل باید توجه داشت که مسئله جهاد برای اعراب از اهمیت و جاذبه بسیار بالایی برخوردار بوده است و بسیاری از افراد تنها برای اینکه بتوانند در جهاد شرکت کنند و سهمی از غنائم بدست بیاورند به اسلام میپیوستند. پروفسور مونت گومری وات (Montgomerry Watt) از بزرگترین اسلام شناسان معاصر معتقد است «حمله به کاروان ها و قبایل دیگر را میتوان به گونه ای ورزش رسمی کشور عربستان در آن دوران دانست» (2) و این ورزش پیش از اسلام هم همان غزوه نام داشته است. پیامبر اسلام گفته است:
نهج الفصاحه، 483الزموا الجهاد تصحوا و تسغنوا.
جهاد کنید تا سالم باشید و بی نیاز شوید.
البته بی نیاز شدن ترجمه دقیق تسغنوا نیست، تسغنوا از غنی شدن و ثروتمند شدن می آید، منظور پیامبر اسلام از این سخن بسیار روشن است، جهاد کاری برای کسب درآمد بوده است. جذابیت جهاد در اسلام به قدری بود که عده ای خلافکار و دزد حرفه ای مانند خالد ابن ولید، کار و کسب (!) خود را رها کردند و به اسلام پیوستند تا بتوانند سود بیشتری بدست بیاورند. پیوستن این ارازل و دزد ها به اسلام بعد از مرگ خود پیامبر برای مسلمانان دردسر ساز شد، زیرا این ارازل و دزدان بر سر غنیمت ها و قدرت با یکدیگر به جنگ ها پرداختند، علی شریعتی در مورد این مسئله نوشته است:
جبهه گیری حضرت امیر در اعراض از دنیا و مبارزه با تجمل، اشرافیت، پول پرستی، کنز و… که ابوذر آن همه بر آن تکیه میکند، مربوط به زمان عثمان است، یعنی زمانی که اصحاب تبدیل شده اند به یک طبقه جدید-همان چیزی که ما امروز خیلی خوب میفهمیم-طبقه جدیدی که از پولهای بارآورده و باد آورده که به نام جهاد و زکات و فیء و انفال و… زیر دست و پای دولت و دولتی ها ریخته و از پست های گردن کلفتی که بر اصحاب عرضه شده، برخوردار شده است: کسی که در مدینه خیمه ای داشته، اکنون حاکم ری، حاکم طوس، حاکم قاهره و فسطاط شده است، و معلوم است که در همان کاخ ها و دم و دستگاه ها زندگی میکند و همان آشپزی که برای فلان کنسیل رومی در فسطاط غذا درست میکرده، اکنون مثلاً برای عمر و عاص کار میکند؛ عمر و عاصی که در مدینه، در زمان پیغمبر، اش جو میخورده، امروز در سفره کنسیل رومی غذا میخورد. در ایران هم همینطور، در سفره های ساسانی غذا میخوردند. چنین گرایشی است که فریادهای علی را تنها گذاشته و دعوت های حسین را نیز بی پاسخ گذاشته، برای
اینکه مسلمان ها روی «بخور» و «بزن» و «بچاپ» چهاراسبه می تاختند، آن هم تحت نام و توجیه دینی:
«جهاد کردیم، غنیمت به دست آوردیم و خداوند به ما برکت داد». (3)
البته شریعتی آنقدر وجدان نداشته است که بنویسد علی و محمد خود از چه وضع فلاکتباری به تشکیل حرمسرا و کسب ثروتهای فراوان از همین راه جهاد دست یافتند اما سایر نوشته های او بسیار درست هستند، اسلام یک عده بیابانگرد حق الهی داد تا به دزدی و چپاول و کشتار نامسلنانان بپردازند، همانطور که هم اکنون نیز به یک عده وحشی و فرومایه (اسلامگرایان) حق الهی حکومت بر سایر مردمان را داده است. و علی شریعتی بی وجدان اینرا «به بهانه جهاد» میداند نه «با استفاده از جهاد»، تو گویی خود محمد و علی و فرزندانشان هرگاه فرصت می یافتند چنین نمیکردند. در مورد فرومایگی و دزد بودن مسلمانان اولیه یکی از نویسندگان دیگر مسلمان نوشته است:«جمع کثیری از خوارج نهروان از افراد بادیه نشین و نو مسلمانانی بودند که از اسلام و حقائق آن بهره ای نداشته و تنها به ظواهر آن ایمان آورده و به زبان، اسلام را پذیرا شده بودند. بی آنکه از حقائق اسلام خبری داشته باشند! بلکه میتوان گفت که اکثر آنان از نو مسلمانان بی منطق شکل گرفته، و از بدویان اطراف کوفه و بصره بودند، که در فرصتهای مناسب و در جنگها شرکت میکردند، و بعد از فتح و پیروزی، غنائمی بدست می آوردند! و به این جهت هم خو گرفته و عادت کرده بودند! ولی آنان در جمل و صفیه ، چیزی به عنوان غنائم جنگی عائدشان نشد. نتوانستند غنائمی به دست بیاورند. یکی از اعتراضات مهم آنان به امام علیه سلام این بود که چرا امام نگذاشت بعد از جنگ جمل و صفیه اموال آنها را به غنیمت بگیرند! و آنها علناً به امام اعتراض میکردند که چگونه میشود که کشتن جملی ها و صفینی ها حلال باشد، اما غنیمت گرفتنشان حرام!» (4)
این نویسنده مسلمان تقریباً همه چیز را درست نوشته است غیر از اینکه «حقائق» اسلامی همین هست که اکثر مسلمانان (نه تنها جمع کثری از خوارج که همگی بسیار دین دار بودند و برخی از آنها از کسانی بودند که محمد را نیز در جهادهایش همراهی کرده بودند) قبل از اسلام به شغل شریف دزدی و کاروانزنی مشغول بودند و بعد از اینکه گانگستری همچون محمد اینکار را الهی کرد و آنرا به انحصار خود در آورد با آغوش باز اسلام را پذیرفتند تا بتوانند از این اتحادیه تبهکاری سود ببرند، البته آنها تقریباً کور خوانده بودند چون با دزدی دزد تر و حرفه ای تر از خود یعنی محمد روبرو شده بودند که سر کیسه غنائم و اموال و زنان مسروقه و تصرف شده را به ندرت برای آنها شل میکرد و از دزدی های آنها نیز می دزدید. نتیجه گرد هم آیی این تبهکاران این شد که مانند هر اجتماع متشکل از یک مشت تبهکار قدرت پرست و مافیایی دیگری، مسلمانان اولیه نیز بعدها به جان یکدیگر افتادند و پس از مرگ محمد علی و معاویه و عایشه و طلحه و زبیر بر سر همین که رئیس گروه تبهکاران باید چه کسی باشد و چه کسی باید غنیمت بیشتری به دست بیاورد با یکدیگر جنگیدند، چه خونها از یکدیگر ریختند و چه توحش های اسلامی به خرج دادند، علی در نهایت باعث شد چند هزار نفر از خوارج را بر سر همین اختلاف یاد شده و البته سایر اختلافات از دم تیغ گذرانده شوند، و این تبهکاری را مدعیان اسلام تا امروز نیز ادامه داده اند و کل ماجرای این حزب تبهکار فاشیست (اسلام) چیزی جز این نیست که آنها همواره بدنبال جهاد، کسب غنائم و چپاول و مصادره اموال غیر مسلمانان و مخالفین خود و از آن مهمتر کسب قدرت سیاسی بوده اند و خدای بدبخت ناپیدا و ناموجود که به دلیل وجود نداشتن نمیتواند خودش اعلام کند که مسلمانان او را نمایندگی نمیکنند و او اهل چپاول کردن نیست را نیز همواره ابزار خود برای نیل به این هدف پلید قرار داده اند.
البته درگیری تبهکاران تنها در زمان پس از مرگ محمد برای مسلمانان حادثه نیافرید، در زمان خود محمد نیز افرادی سر غنیمت ها با او به دعوا و مجادله پرداختند. واقعیت این است که محمد بسیار فرد دجال و مکاری بوده است، او به مسلمانان و دزدان مسلمان شده وعده غنیمت گرفتن میداد و وقتی که زمان عهد به قولش میرسید به اصطلاح امروزی دبّه در می آورد و غنیمت ها را بالا میکشید. شاید برای شما تکان دهنده باشد که پس از آن همه وعده به غنیمت گیری در آیات دیگری از قرآن هم اینچنین آمده باشد:
سوره توبه آیات 58 و 59:وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُكَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ یَسْخَطُونَ؛ وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ.
و در میان آنها كسانی هستند كه در (تقسیم) غنائم به تو ایراد میكنند، اگر از آن به آنها بدهند راضی میشوند و اگر ندهند خشم میگیرند (خواه حق آنها باشد یا نه)؛ ولی اگر آنها به آنچه خدا و پیامبرش به آنها میدهد راضی باشند و بگویند خداوند برای ما كافی است و به زودی خدا و رسولش از فضل خود به ما میبخشد ما تنها رضای او را میطلبیم (اگر چنین كنند به سود آنهاست).
سوره انفال (غنیمت های جنگی) آیه 1:یَسْئَلُونَكَ عَنِ الأَْنْفالِ قُلِ الأَْنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ.
از تو درباره انفال (غنائم و هر گونه مال بدون مالك مشخص) سؤ ال میكنند بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است، پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و میان برادرانی را كه با هم ستیزه دارند آشتی دهید و اطاعت خدا و پیامبرش را كنید اگر ایمان دارید.
البته این آیات را محمد بعد از جنگ می سرود و هنگام پخش غنائم آنها را به اصطلاح نازل میکرد و آیاتی که وعده غنیمت میدهند مربوط به زمان قبل از جنگ میشوند. محمد همیشه یک پنجم سهم از غنائم را برای خود بر میداشت و گاهی باقی آنرا نیز بطور مساوی تقسیم نمیکرد بلکه به اشخاص مورد نظرش بیشتر از غنائم میداد و این کار او باعث درگیری هایی نیز شده بود، مثلاً:«هنگامی که رسول خدا غنائم جنگی حدیبیه را، میان سپاه اسلام تقسیم مینمود، بنا به مصالحی به بعضی از آنان مقداری بیشتر از سهم معمولی شان از غنائم دادند، که ناگاه حرقوص بن زهیر تمیمی که بعداً از سران خوارج شد و بلکه ریشه و اساس آنان را تشکیل میداد، به شدت در مقابل رسول الله ایستاد و با لحن بسیار زننده و خشن فریاد زد «اعدل یا محمد» (ای محمد عدالت را رعایت کن!)
این جمله را چندین مرتبه تکرار کرد تا آنکه رسول خدا با ناراحتی تمام به او گفت: «وای بر تو! اگر من عدالت را رعایت نکنم پس چه کسی رعایت میکند؟» (5)
آنگونه که در تاریخ اسلام آمده است، محمد از این نامردی ها و بی عدالتی ها زیاد انجام داده است، مثلاً در واقعه خیبر به دلیل اینکه اهل خیبر در مقابل محمد تسلیم میشوند، او تمام غنائم را به بهانه اینکه جنگی در نگرفته است بالا میکشد و به مسلمانان چیزی نمیدهد. در همان ماجرای حدیبیه آنگونه که ابن هشام نوشته است گویا محمد تحت فشار بوده است زیرا غنائم را برای خریدن آدم ها و رشوه به روسای قبایل صرف کرده بود و از این رو بعد از یک سخن رانی احساسی به مسلمانان میگوید، آیا شما مرا و آخرت خود را میخواهید یا غنائم را؟! اعراب بدبخت هم که واقعا فکر میکردند او مردی آسمانی است و با خدا چایی و شیر کاکائو میخورد از روی ترس دیگر اعتراضی به او نمیکنند. محمد البته وقتی که قدرتش و موقعیتش را داشته است با این معترضان که همیشه بعد از هر جنگی وجود داشتند (چون محمد معمولاً در پخش غنائم همواره غائل به تبعیض میشده است) خیلی بد تر از این برخورد میکرده است، مثلاً مردی به نام عتبه که یکبار به دلیل اینکه محمد غنائم را بطور مساوی پخش نکرده بود به صورت او تف کرده بود، توسط علی و به دستور محمد همانجا سر بریده شد. (6)
غنیمت گرفتن آنقدر برای مسلمانان ارزش داشت که در برخی از جنگهایشان مانند جنگ خیبر و حمله به بنی مصطلق بطور ناگهانی و سرزده به دشمن حمله کردند که دشمن حتی حق تسلیم شدن و پذیرفتن اسلام را هم نداشته باشد، زیرا در آن صورت دیگر غنیمتی به دست مسلمانان نمی افتاد، اسناد و مدارک مربوط به این ماجرا را در نوشتاری با فرنام «جویریه» بیابید.
لازم به ذکر است در کنار گاو و گوسفند ها و شتر ها و سایر اموال منقول و غیر منقول که غنیمت به شمار میرفتند، در فقه اسلامی زنان و فرزندان کفار نیز جزو غنیمت ها به شمار میروند و مسلمانان این زنان و کفار را به بردگی میکشاندند، و بر اساس آموزه های قرآنی همبستر شدن با کنیز (برده زن) آزاد است و این نیز خود دلیلی برای جلوه داشتن جهاد برای اعراب بیابانگرد بوده است. البته از حق که نگذریم ترکان بعد ها دست اعراب را از پشت بستند و در غارت و چپاولگری اسلامی از اعراب نیز پیشی گرفتند و حتی به خود آنان نیز تجاوزات متعدد کردند، لذا این خوی و بربریت مسئله ای نژادی نیست، حتی امروز هم برای عده زیادی جهاد میتواند جذابیت داشته باشد، فکرش را بکنید مسلمانی که شپش از رویش می بارد به یک کافر حمله میکند، ثروت او را بدست می آورد، زن او را کنیز خود میکند، فرزندان او را برده خود میکند و از آنها کار مادام العمر رایگان میکشد و بعد از مرگش نیز به دلیل این کارهایش به مقاربت و نزدیکی با اهل بیت و خدا و مزخرفات دیگر میپردازد.