زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
sonixax (10-23-2013)
نِشان‌ها:
گویش همان لهجه باشد؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
آغازگر جُستار
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
sonixax (10-23-2013)
نِشان‌ها:
—مزدک بامداد
آغازگر جُستار
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
نِشان‌ها:
—مزدک بامداد
آغازگر جُستار
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
kourosh_bikhoda (10-23-2013),sonixax (10-23-2013)
آغازگر جُستار
‫دوبله با لهجه مشهدی سریال پلیسی ناوارون‬‎ - YouTube
نمونه ای از گویش مشدی
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
sonixax (10-23-2013)
آغازگر جُستار
در گویش مشدی بسیاری از ج ها و گاهی چ ها ژ گفته مشوند. کم پیش میاید که یک مشدی تجدید را تژدید نگوید. به switch نیز میگویند sevizh یه چیزی هم به نام کُچه سگ دارند که نمیدانم چیست..باید از یک مشدی بپرسم.
دیگر اینمه که گاهی مشدیا به جای اینکه بگن این مال کیه میگن این از کیه... که همون این ازان کیه است.
روز در گویش بلوچی روچ در کردی روژ و به زبان فرانسه ژور میشود.
در گویش سپهانی همه ی است ها اِس میشود. در گویش تهرانی همین اِس تنها اِ میشود در گویش مشهدی برخی میگوید استِ برخی میگویند یِ!!! که ی بهتر است و استِ دهاتی است.
در گویش یزدی هرچی دوست دارند بهش پسوند اُک میدند. ب.ن. پردیسُک ِ خَشُکی = پردیس دوست داشتنی .
هرکسی هرچی میدانه بگه!
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)
مجوز های پیک و ویرایش
پاسخ با گفت‌آورد
نوشته اصلی از سوی Mehrbod
