« به او نقابی بدهید، و بنگرید که چگونه حقیقت (درون خود) را آشکار خواهد ساخت »
اسکار وایلد
(به نقل از اسلوگن گروه هکتویست ِ ناشناس)
دقیقا در چه لحظهای این اتفاق افتاد؟ چه هنگام پروژهای که برای فعالیت برپاد سلطهورزی و نظارت بیجای دولتی/امنیتی بر اینترنت پدید آمده بود توسط پدوفیلها و قاچاقچیان اشغال شد؟ کسی نمیداند، اما گویا هنگامهی آن رسیده تا بگوییم «یکی به نفع اقتدارگرایان». زمانی که نخستین بار پیرامون بخش پنهان اینترنت که محتویات ممنوعه را در آن میتوان یافت از دوستی آنارشیست شنیدم، ذوق و شوق زیادی برای دریافتن آنچه در آنجاها میگذرد داشتم. خوشحال بودم که میتوان جایی را یافت که در آن از خطرات امنیتی و وحشیگری دولتها در فضای مجازی خلاص بود، و گمان میکردم همچون پیتوپی نظامی مبتنی بر همکاری متقابل و یکسره موفقیتآمیز وجود دارد از آدمهایی که میخواهند چیزها و اطلاعات و برنامهریزیهای حقیقی برای عمل مستقیم را در اختیار یکدیگر بگذارند.
در عوض آنچه یافتم، مجموعهای تهوعبرانگیز و نفرتآور از سایتهای انباشته با پورنوگرافی کودکان، بلکمارکت برای فروش اسلحهی گرم و سیگار زهرآلوده، سایت قاچاقفروشی که سالانه بیست میلیون دلار مواد مخدر در آن معامله میشود و سایتهای متعلق به القاعده و دیگر تروریستهای اسلامی جهت جمعآوری کمکهای مردمی بود.
چرا چنین اتفاقی افتاده؟ چرا شمار زیادی از کسان بجای فعالیت در جهت اقتدارستیزی و انقلابیگری، به پستترین چالههای فاضلاب بشریت سقوط کردهاند؟ آیا اطمینان از ناشناس ماندن به راستی تا این اندازه در دستگاه روانی ما موثر است؟ یا آنکه مشتی لاشخور اینترنتی در حال سوء استفاده از محیط امن این سایتها هستند، و من در حال تعمیم اشتباهی هستم؟ نظر دوستان در اینباره چیست؟