• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 6 از 6

    جُستار: ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی

      مدتها بود که برای احداثِ چنین جستاری بی‌صبری می کردم تا وقت‌اش برسد. امروز به ذهنم رسید که بهتر است آن را همین الان راه بیاندازم و دوستان اگر نظری داشتند بیان‌اش کنند تا بعد من هم مطالبِ مورد نظرم را قرار دهم. پس در حالِ حاضر من چیزی در اینجا نخواهم نوشت تا مدتِ کوتاهی بعد. در موردِ عنوانِ جستار هم بعدا توضیح خواهم داد.
      Russell and Nevermore like this.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    2. 6 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-08-2014),Angela (04-09-2014),Mehrbod (04-10-2014),Persepolis (04-09-2014),Philo (04-11-2014),undead_knight (04-10-2014)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      آغازگر جُستار
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      خب گویا از دوستان کسی آنچنان به ویتگنشتاین، این نابغه‌ترینِ فیلسوف‌ها دلبستگیِ چندانی ندارد. در گامِ نخست من می‌کوشم اندکی انگیزشِ بیشتر در این مورد ایجاد کنم.
      برای گفتگو در موردِ ویتگنشتاین باید به دو موضوع از نگاهِ او به طور جدی بپردازیم: منطق و فلسفه! معنای هر دوی اینها با ویتگنشتاین دچارِ دگرگونی‌های سهمگینی می‌شوند. و زمانیکه سخن از مفهومِ زبان به میان می‌آید، نگاهی که او به این شگرف‌ترین جادوی ذهنِ بشر دارد، در تلاقی و تعامل با فلسفه و منطق، او را به کلی از تمامِ دیگر فیلسوفانِ تحلیلی جدا می‌سازد. او آخرین کسی‌ست که من می‌شناسم اینطور توانسته با خطوطی درهم و جزوه‌هایی کوچک غوغایی عظیم در عالمِ فلسفه به پا کند و ایده‌ی نامِ این جستار هم از همینجا آمده. از آنجا که او در پیشگفتار «رساله‌ی منطقی-فلسفی» گفته که «این کتاب [اندیشه‌ها] را تنها کسانی خواهند فهمید که قبلا پیرامونِ آنها با خود اندیشیده باشند» و از آنجا که من می‌خواهم کمی بیشتر اینجا گفتگو داشته باشیم، جمله‌ای معروف از او را نقل خواهم کرد و نگرِ دوستان را در موردش جویا خواهم شد. ویتگنشتاین در موردِ کتابِ 80 صفحه‌ای «رساله‌ی منطقی-فلسفی» چنین می‌گوید:
      این کتاب به مسائلِ فلسفه می‌پردازد و نشان می‌دهد، چنانکه باور من است، که طرحِ این پرسش‌ها (پرسش‌های فلسفی) بدین دلیل است که منطقِ زبانِ ما بد فهمیده شده.

      به نگر شما منظورِ ویتگنشتاین از اینکه می‌گوید منطقِ زبانِ ما بد فهمیده شده چیست؟
      ویرایش از سوی Dariush : 04-10-2014 در ساعت 05:54 PM
      Russell and Nevermore like this.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (04-11-2014),kourosh_bikhoda (04-11-2014),Mehrbod (04-10-2014),undead_knight (04-10-2014)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (04-10-2014),Fiona (04-11-2014),kourosh_bikhoda (04-11-2014),Russell (04-10-2014),undead_knight (04-10-2014)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      این کتاب به مسائلِ فلسفه می‌پردازد و نشان می‌دهد، چنانکه باور من است، که طرحِ این پرسش‌ها (پرسش‌های فلسفی) بدین دلیل است که منطقِ زبانِ ما بد فهمیده شده.
      به نگر شما منظورِ ویتگنشتاین از اینکه می‌گوید منطقِ زبانِ ما بد فهمیده شده چیست؟
      فکر میکنم منظور از منطق کارکرد و هدفش در زبان باشه،یعنی داره میگه که ما خیلی وقت ها درست نمیفهمیم که زبان چه کاری با اندیشه های ما میکنه!؟و چون به این فرایند انتقال مفهوم دقت نمیکنیم دچار اشتباه در پرسش فلسفی میشیم؟
      این رو با کمی تقلب از روی منبع انگلیسی جمله گفتم.
      نکته:برام جالب شد،با فلسفه آبزرد تعامل یا درست تر بگم شباهت های جالبی داره:)
      ویرایش از سوی undead_knight : 04-10-2014 در ساعت 06:11 PM
      Russell این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (04-10-2014),kourosh_bikhoda (04-11-2014),Mehrbod (04-10-2014)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      خب اینجا جا داره از کامو یاد بکنم و خلاصه از یک یکی از جملاتش در افسانه سسیفس:
      برای بعضی(مثلا Husserl) خرد هیچ محدودیتی ندارد.
      برای بعضی بی خردی جهان آنقدر گسترش پیدا میکند که خرد را زیر پا میگذارند.
      آبزرد خرد روشنیست که محدودیت هایش را به خاطر میپسپارد
      البته کامو هیچ وقت مثل وینگشتاین به زبان نمیپردازه و به قول بعضی نمیشه فیلسوف حسابش کرد ولی من شباهت غریبی رو بین تم آبزرد و اندیشه های وینگشتاین میبینم.
      ویرایش از سوی undead_knight : 04-10-2014 در ساعت 06:37 PM
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-10-2014),Russell (04-10-2014)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      آغازگر جُستار
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این نگرش بفراخور نویی است که بسیاری از چیزها که برای ما پرسش برانگیز هستند,
      بسرشت پرسشیک نبوده و تنها از دریافت کاستومند ما از فرنودسار و گاه خود زبان ریشه‌میگیرند.

      زبان یکجور سامانه است که فرایند اندیشه را می‌دیساند (shapes the thinking proces), از آنجاییکه هیچ سامانه‌یِ بی‌لغزشی
      نداریم, خود فرایند کاربردن زبان مایه‌یِ آفرینش پرسمان‌هایِ فلسفیک و اندیشیکی میشود که همتایِ بیرونی (مابه ازاء) ندارند.

      ساده شده میتوان گفت, هر آنچه که میتواند به چهره‌یِ پرسش در بیاید, بی بروبرگرد پاسخ درخور ندارد.
      پارسیگر

      به شکلی دیگر می‌توان پرسید که اساسا پرسشی که ذاتا پاسخی برایش نیست آیا پرسش معتبری‌ست؟ این شاید بنیادی‌ترین و بحرانی‌ترین پرسشِ فلسفی باشد و پاسخ بدان شاید نقطه‌ی پایانی باشد بر بخشی اعظم از فلسفه.

      من به هیچ وجه قصد ندارم در این جستار اطلاعاتِ عمومی و ویکی‌پدیایی بدهم، اما به هر رو بیانِ یکسری مقدمات اجتناب‌ناپذیر است. آنچه اینجا بدان خواهیم پرداخت تماما فلسفه‌ی ویتگنشتاین است، نه جزئیاتِ زندگی خصوصیِ او. ویتگنشتاین دو اثرِ بسیار مهم دارد: رساله‌ی منطقی-فلسفی و پژوهش‌های فلسفی. این دو به ترتیب دو دوره از حیاتِ فکری-فلسفیِ او را تعیین می کنند. ایندو نسک اگرچه به موضوعاتی مشابه می‌پردازند اما اثرِ متاخر، حاصلِ بازنگری‌ جامع ِ ویتگنشتاین است در اندیشه‌های فلسفی‌اش.

      بد نیست بدانیم که موضوعِ کلیِ «رساله‌ی منطقی-فلسفی»، زبان، منطق و جهان هستند. زبان، مجموعه‌ای‌ست از گزاره‌ها و خودش می‌گوید «کارِ من جز توضیحِ ماهیتِ گزاره‌ها نیست» و در این اثر شما مکررا با پرسش‌هایی چون «ربطِ گزاره‌ها با جهان چیست؟»، «گزاره‌ها با جهان چگونه مربوط می‌شوند؟»، «زبان چه کارکردی دارد؟» و .... روبرو می‌شوید. ویتگنشتاین همه جا می‌کوشد با استفاده از روشی پیشینی به پاسخِ این پرسشها برسد و ماهیتِ زبان، را روشن کند. تفاوتِ عمده‌ی ویتگنشتاینِ متاخر و ویتگنشتاینِ متقدم در روشِ او برای تبیینِ این پرسش‌هاست. روشِ او شاید از دستاوردی که به دنبال‌اش بود کم‌اهمیت‌تر است؛ او در نهایت به یک آنتولوژی می‌رسد که پرداختن به آن را موکول می‌کنم به توضیحاتی بیشتر پیرامونِ مقدمات.

      من می‌خواهم یک نتیجه‌ی شگرف دیگر از کارهای ویتگنشتاین را اینجا ذکر کنم و آن را به عنوان راهبر برای بحث‌های پیشِ رویمان استفاده کنم؛ شاید تاثیرگزارترین اثرِ کارهای او نیز همین باشد. او جایی ما را با این ادعای شگفت‌آور روبرو می‌کند که گزاره‌های منطقی، اخلاقی، متافیزیک و ... بی‌معنا بوده و چیزی نمی‌گویند! این ادعا ربطی اساسی به این گزاره دارد: مجموعه‌ی گزاره‌های صادق، همه‌ی دانش طبیعی‌ست. در اینجا نیاز است که ما پیرامونِ مفهومِ گزاره و به ویژه گزاره‌های صادق از منظرِ ویتگنشتاین بیشتر بدانیم. من می‌کوشم در پست‌های بعدی نظراتِ او پیرامون اندیشه‌ی تصویر، ارزش‌های منطقی و زبان، را در یک بررسی بیشتر روشن کنم.
      Mehrbod and Russell like this.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (04-11-2014),Russell (04-10-2014),undead_knight (04-10-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. "دروغهای کیهان"
      از سوی U.S.CENTCOM در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 12-03-2013, 04:20 PM
    2. پاسخ: 7
      واپسین پیک: 01-26-2013, 12:28 PM
    3. دروغگویی را از مذهبیون آموختم!
      از سوی folaani در تالار هماندیشی
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 01-25-2013, 08:38 PM
    4. کور اوغلو - زاده نابینا
      از سوی atila در تالار چهره‌ها
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 11-03-2010, 04:25 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •