• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    جُستار: کافه دومگو

    1. #1321
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی آلیس نمایش پست ها
      چه آماجی[1] می‌تواند برای هومنی[2] باشد؟! هیچ.
      تنها آماجی که آدمی دارد خوشی بردن از زندگی و رسیدن به تراز[3] انرژی پایدار مغزی‌ست که بدست
      سیستم پادافره[4] و افره مغزی از راه هورمون‌ها منش[5] و رفتار شما را کنترل می‌کند. هرکسی هم که
      در زندگی بدو بدو می‌کند و می‌خواهد همسر خوب بیابد یا پول و جایگاه بالاتری فراهم سازد، تنها
      برای رسیدن به خوشی و زندگی بهتر است که چیزی جز تراوش چندین هورمون از غده‌های درون‌ریز
      و ... نیست. فرزان[6] خیام در این باره می‌فرماید :

      گاوی‌ست بـر آسمان قرین پـروین
      گاوی‌ست دگر[7] نهفته[8] در زیر زمین
      گـر بینائی چشم حقیقت بـگشا
      زیر و زبر دو گـاو مشتی خر بـیـن*

      * در آسمان، نزدیک خوشه‌ی پروین گاوی است. آن گاور همان صورت فلکی "ثور" به چم[9] گاو نرینه
      می‌باشد. چامه‌سُرا نماره[10] دارد به باورهای خرافی مردم پیرامون[11] گاو بودن این چهره‌ی آسمانی.
      یک گاو دیگر در زیر زمین نهفته است که به باور برخی باستانیان زمین روی شاخ‌های آن استوار
      شده است و اگر گاو بلزرد زمین بهم می‌خورد. ولی اگر روشن‌بین و راستین‌نگر هستی، چشمت را
      باز کن و میان این دوگاو یک مشت خر ببین؛ در تکاپوی معنای زندگی نباش و از جست‌وجوی بیهوده[12]
      هم دست بکش! چرا؟ برای اینکه معنای راستین زندگی در یک "پیاله شراب" و هر دم خوشی برگرفتن
      از زندگانی است و هرچیز دیگری جز آن، هیچ بر هیچ است:

      دنـیـا دیدی و هـر چه دیـدی هیـچ است
      وآن نیز که گفتی و شنیدی هیـچ است
      سرتا سر آفـاق کــه دویدی هیـچ است،
      وآن نیز کــه در خانه خزیدی هیـچ است

      پس ما اینجا هستیم که می‌گساری[13] کنیم و خوشی ببریم. آیا می‌توانید آماج[1] دیگری جز این نشان دهید؟!
      هرکس که در زندگی دنبال کار و بار تحصیل و عشق‌بازی و ... است، آماج دیگری جز "خوشی بردن" دارد؟!
      نه و نه، دم را دریابیم و تا می‌توانیم از زندگی بهره و خوشی بگیریم که این یگانه[14] آماج هستی است!

      آنجاییکه با دقت و تمرکز به نقد دیدگاه های دیگران می پردازم؛
      اگر کسی به من رکیک ترین فحش ها را بدهد؛ خم به ابرو نمی آورم.
      ولی هنگامی که کسی با کم دقتی و عدم خردورزی کافی؛ به من پاسخ می دهد؛
      کار وی را توهین تلقی کرده و بر آشفته و خشمگین می شوم!

      پیش تر نگاشته بودم که:
      و آخر اینکه برای همه ی موجودات زنده ۱ چه آگاه و چه ناآگاه؛ بازه ای کلی و اساسی به نام "دوری از رنج و خوشی بردن" چگونه زیستنشان را معنا می دهد
      واضح است که گونه ی انسان هم شامل آن اصل کلی می شود.

      اما نمی دانم چرا درک تفاوت میان خوشی بردن در مسیر و محدوده فرگشت با خوشی بردن در بستر خردگرایی
      که آن را پیش تر بیان نموده ام؛ برایتان مشکل است!
      تاجایی که در فهم اندیشه ی خیام حکیم در هنر۱ راستین او به بیراهه رفته اید و چنین پنداشته اید که
      باید در زندگی صرفا در پی لذت های دم دستی و کوتاه شده به هورمون های غریزی بود.

      ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ
      ۱. اگر معنای "هنر" را خوشی گذرا در یک دم از شنیدن ترانه ای پاپ؛ و یا گیتار بدست گرفتن جهت
      نواختن آکادمیک ساز در مهمانی ها ندانیم؛ شاید بتوان هنر را آرام کننده روح آدمی در بستر حقیقت و حتی
      موثر تر از "دانش" در معنا بخشیدن به زندگی دانست. به قول شوپنهاور مایوس، هنر آنچنان تسکین دهنده روح است؛ که آدمی را از غم و تنهایی رهایی می بخشد.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    2. #1322
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

    3. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-01-2013),مزدك بامداد (10-31-2013)

    4. #1323
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 10-31-2013 در ساعت 08:49 PM
      مزدك بامداد این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    5. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (11-01-2013),مزدك بامداد (11-01-2013)

    6. #1324
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی آلیس نمایش پست ها
      خب؟!
      ببینید، خیام در جوانی زندگی تلخی داشته و در جُست‌وجوی معنای زندگی بوده است و این تلخی را
      همواره با می‌گساری[1] درمان می‌کرد:

      امروز که نوبت به جوانی من است
      می نوشم از آن که کامرانی من است
      عیبم نکنید گرچه تلخ است، خوش است،
      تلخ است چراکه زندگانی من است

      ولی در این چامه‌های[2] تلخ و هیچگرایانه، همواره به "خوشی بردن" از دمادم زندگی پافشاری[3] می‌کرده است!
      چراکه دیرتر پی می‌برد پیمانه‌ی زندگانی اندک است و باید در این زمان اندک، بیشترین بهره را ببریم و پی
      بردن به رازهای آسمانی، زمانی که ما به خاک می‌رویم و ریزگان[4] تن ما پراکنده می‌شوند و «هیچ» می‌شویم،
      چه سودی دارد؟

      تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم؟؟؟!
      چون من رفتم، جهان چه محدث چه قدیم.
      خیام نیز به سان بسیاری از مشاهیر؛ در گرو مصادره به نفع مکاتب فکری گوناگون بوده است.
      از صوفیان و عارفان گرفته تا شهوت پرستان و باده پرستان؛ هر یک به گمان خود و جهت کسب اعتبار
      برای اندیشه شان؛ خواسته اند خیام را نیز هم مسلک خود بدانند و برخی تا آنجا پیش رفته اند که در آثار وی نیز به تحریف پرداخته اند.
      در این بین؛ شاید در بازشناسی عمر خیام به اندیشه ها و باورهای متناقض و اعجاب آوری برخورد کنیم که
      شاید تشخیص اینکه به راستی کدام رباعی متعلق به خیام راستین بوده؛ مشکل باشد.
      اما اکنون من چنین می پرسم که فلان رباعی چه از خیام باشد و چه نباشد؛ آیا ما همچون بسیاری از فرومایگان گذشته؛ در پی کسب اعتبار برای مسلک فکری خود با فرنام خیام هستیم؟ یا آنکه با خردِ ناب و اندیشه ای مستقل، جدا از سخنگو؛ به نقد خودِ سخن می پردازیم؟!
      نمی دانم شما چگونه از خیام تنها "می" و "خوشی" و "نیستی" را دریافته اید؛ ولی شک دارم بتوانید در دفاع و تبیین اندیشه خودتان؛ چه با نام خیام و چه بدون نام او؛ در برابر من، به کامیابی برسید!

      تا آنجا که من از خیام شناسان دریافته ام؛ باورمندم که در فهم اندیشه ی خیام؛ می بایست به دوران و شرایط اجتماعی او نگریست. آنجا که بسیاری از رباعیات وی در بیان هنرمندانه ی اندیشه های فلسفی اش به سخره کردن باورهای دینی و تبیین اندیشه ی مادی اش بوده است.
      کسی که فیلسوف، ریاضی دان،شاعر و ستاره شناس بوده؛ در دین و تاریخ دانش فراوان داشته و
      آنچنان ریاضیدان برجسته ای بوده که در حل معادلات درجه سوم و مطالعات‌اش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس و ابداع نظریه‌ای درباره ی نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس، ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم، تدوین تقویم جلالی و بسیاری دیگر خوش درخشیده است.
      همچنین او کتاب ها و رساله های فراوانی به رشته تحریر درآورده که در زمینه هایی چون طب،مکانیک، هیدرواستاتیک، هواشناسی، نظریه موسیقی و ... می باشند.
      پس آن خیامی که شما می فهمید؛ اگر زندگی را صرفا در شراب و شهوت و خوشی در همان دم می دیده؛ دایم الخمر و شهوت پرستی بوده که به قول صادق هدایت ۱؛ هرگز نمی توانسته به فلسفه،ریاضیات و دانش بپردازد. ولی به هر روی، خیام راستین چه آنکسی باشد که شما در می یابید و چه آن فیلسوف و دانشمندی که من در می یابم؛ دگرسانی ای در تفکر نقادانه ام به سخن او وجود نخواهد داشت!



      ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ
      ۱. ترانه های خیام،صادق هدایت، ۱۳۱۳
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    7. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-02-2013)

    8. #1325
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی آلیس نمایش پست ها
      شما در جریان هستید من از روی گرفتاریهایی که برایم پیش آمده‌اند بسیار کم به این سخنگاه میایم و زمان
      ندارم همه‌ی گفتگوهای شما با دیگران را بخوانم! فردید[5] شما از خوشی گرفتن در بستر خردورزی این است که
      از بند رانه‌های[6] زیست‌شناختی رها باشید و خوشی بگیرید؟!
      ................................!!!!!!!!
      اگر مایل بودید:
      هر گاه فرصت داشتید؛ با دقت در نوشتارهای پیشینم، چه در این انجمن و چه خارج از اینجا که پیش تر نگاشته ام خردورزی نمایید؛ و اگر ابهام و یا نقدی فراتر از آنچه تاکنون بیان داشته اید؛ به نگرتان رسید؛ مطرح نمایید.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    9. #1326
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Aria Farbud (11-02-2013),Russell (11-02-2013)

    11. #1327
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ما میتوانیم بیانگاریم به خوشی‌ای میتوان دستیافت[2] که هرگز نمی‌پایاند و خسته کننده هم نمیشود;آیا اینجا پس به ارزش جاودان دست‌یافته‌ایم؟
      آری ؛ تا هنگامی که ارزش را در "خوشی بیشتر" بدانیم؛ اگر خوشی ای بیابیم که جاودان، همیشگی و بیشینه باشد؛
      پس ارزشی جاودان برایمان خواهد داشت. حال مشکل چیست؟!





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نگرش من اینگونه است:

      سازوکار[3] فرگشت[4] <—> خوشی و رنج <—> خردگرایی

      شما ولی راه دوسویه نمیبینید, میانگارید چون چیزی به نام خردگرایی آنجا پدید آمده که میتواند خوشی و رنج را بیشیند, پس دیگر نباید کاری به فرگشت
      داشت و آنرا سنجه[5] برشمرد, هنگامیکه دوباره از دیدگاه شناخت‌شناسیک[6], شما در ترازی[7] بالا هستید و برای دریافت ارزش "راستین/سرشتین[8]" هنوز چند لایه باید پایین بیایید.
      برایم شفاف نیست که دقیقا مقصودتان از این قسمت چیست؛
      اما به هر روی؛ فرگشت هم حقیقتی است که خرد در راستای فربود گرایی ادراک می نماید و اساسا رنج و خوشی ما در گرو فرگشت به وجود آماده و برایمان معنا یافته است.
      حال اگر همچنان بخواهید از دید فرگشتیک به پرسش پاسخ دهید و آن را هم در تراز لایه بنیادین معرفت شناسی بدانید؛ خیر.
      این پرسش چگونه با معرفت شناختی به پاسخ مورد نگر شما می رسد؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      سنجه‌یِ[5] شما نابجاست, نه کارتان. فرگشت[4] را همچون یک پالایه ببنید که با بیزشِ[9] رفتار آنرا
      مهر درست/نادرست میزند. فرمان خرد تنها تا زمانی پذیرفتنی است که در پذیرش فرگشت باشد.
      تکرار سخنان گذشته!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      پرسمان[10] اینکه آماج[11] زندگی چیست هم بنادرستی اینجا با خردگرایی و فربودگرایی درهمتنیده شده,
      آماج 'زیست' میتواند چیزهای بسیاری باشد, ولی از چه دیدگاهی داریم مینگریم؟ اگر از دیدگاه خودِ
      هومن[12] بنگریم آماج زیست وی در همان خوشی و درد می‌کوتاهد
      , ولی از این نمیشود فرجامید[13] که:

      پیدایش زیست آماجی[11] نداشته.
      پیدایش زیست آماجی داشته (همان خوشی بردن ما).
      شما در بخش سبز رنگ؛ گویا بالاخره توانستید میان دیدگاه فرگشتیک و دیدگاه مورد نگر من(همان نگاه هومنی)؛ تفاوت را دریابید!
      حال مشکل را دقیقا در کجای دیدگاه من می بینید؟ در اینکه باورمندم ما باید خردمان و خوشی هایمان را از بند فرگشت برهانیم؟





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینکه خوشی و درد آماج زندگی ما هومنان[12] است, تنها همین است, آماج زندگی "ما هومنان". این آماج ولی در ستیز با آماج جهان
      نیست. همچنانکه گفته شود آماج جهان از پدید آوردن و فرگرداندن[14] جانداران زنده میتواند — اینجور میسَهد[15] — که گُسارش[16] هر چه
      بیشتر و تندتر درگاشت[17] باشد و خوشی و رنج ما نیز همراستای[18] همین است: هر چه بیشتر درگاشت را بگساریم[19] بیشتر خوشی* میبریم!
      خوب که چه؟؟؟؟؟!!!!!!!!
      اینکه خوشی بیشتر ما ممکن است با مصرف انرژی و یا افزایش انتروپی در کران تمام گیتی همراه باشد نیز، تضاد و پیوند ابطال کننده ای با نگرش من ندارد.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-02-2013)

    13. #1328
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی آلیس نمایش پست ها
      اینکه چون زندگی یک بار رخ می‌دهد و برای هرتن یگانه[11] است، باید از دمادم آن خوشی برگیریم با اینکه
      گوسپندی گسارش[12] کنیم و تنها به زیرشکم بپردازیم دگرسانی[13] دارد! همانگونه که صادق هدایت هم همواره به
      "بنگی" بودن پافشاری[14] می‌کرد و تازه تریاکی هم بوده که گویی داستان‌هایش را پای منقل می‌سُرود، ولی همه‌ی
      اینها برای این است که زندگی را اگرچه تلخ باشد، شیرین بینگاریم! و این هم با بخور بخور و بکن بکن (با پوزش از شما)
      دگرسان[15] است.
      در گفتگویی در گذشته؛ شما کاملا مخالف واقعیت گرایی و خردگرایی بودید و
      صریحا نگاشته بودید که باید در برابر ناملایمات زندگی از واقعیت های تلخ(؟!)
      فرار کرد و با خوشی های دم دستی و گذرا خود را سرگرم نمود و به باور من، این
      می شود همان زندگی گوسپندی و در بند غرایز(همچون خوردن، خوابیدن وسکس کردن)

      اما اینکه در دید نخست؛ زندگی کوتاه،مسخره و غم انگیز است؛ من هم دیدگاه بهتری نداشتم؛ اما باورمند بوده و هستم که هنر یک فرد خردمند؛ صرفا بازنمایی
      حقیقت لخت زندگی و مضحک تر از آن فرار در دایره ای که در درون آن اسیر بوده نیست؛ بلکه زیبا ساختن و معنا بخشیدن به این زندگیِ مضحک را هنر می دانم.
      اینکه زندگی کوتاه و بودنمان در فردا هم نامشخص است؛ همه در خردگرایی قابل تبیین و دگرگونی هستند؛ من هم چون زاهدان و درویشان نیستم...
      اما زندگی در راستای خوشی های گذرا؛ برایم احمقانه و مضحک می نماید؛
      از این رو بیشتر اهدافی را دنبال می نمایم که به لذت هایی فراتر و پایدار تر می انجامند.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی آلیس نمایش پست ها
      چون ما فراورده‌ی[17] ژن‌ها هستیم، آماجی[16] جز خوشی، که در راستای آماج کیهان و آماج ژن‌ها هم می‌رود، نداریم!
      خوشی ای که ژن ها برای ما تعیین نموده اند؛ نقش یک ابزار را دارد تا "ما" را به مسیری که می خواهند هدایت کرده و سپس همچون مهره ای سوخته، کاراییمان برایشان به پایان خواهد رسید.
      اگر شما اینگونه خوشی بردنِ در بردگی فرگشت و سپس مرگ را جذاب می یابید؛
      بسیار خوب...
      خوش باشید!
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-02-2013)

    15. #1329
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Alice : 01-07-2014 در ساعت 01:45 AM

    16. #1330
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

    17. یک کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-07-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •