طنز و جوک امام نقی

[Agnostic]

ابن قالپاق در امام وارد شد و فریاد زد : این اسلام رحمانی چیست آنرا را به من نشان بده .
امام که در جمع اصحاب و در مقابل دوربین های خبرگزاری های مختلف بودند بسیار مهربان ایشان را نوازش کردند و از اصحاب خواستند تا محول را ترک کنند تا آن ملعون را با رحمانیت ارشاد فرمایند و خبرنگاران را نیز مرخص فرمودند و سپس در خلوت آنچنان ابن قالپاق را سپوختند که دیگر نشانی از وی بر جا نماند .
.
رحمانیت اسلام و رسانه - امام نقی

[Agnostic]

امام نقی‌ در کنفرانس بیولوژی پیشرفته بحث پیچیده برادر شدن با خر از طریق نوشیدن شیر و سوار شدن بر ملت را مطرح کردند که باعث خودکشی‌ جمعی از دانشمندان شد. امام برای حفظ جان بقیه دانشمندان از خیر بحث جماع با همان خر گذاشتند چون روابط خانوادگی پیشرفته اسلامی در مورد پدری و برادری با کره خر در آن واحد برای دانشمندان کفر قابل هضم نبود. اینکه می‌گویند امامان مجبور بودند به اندازه فهم مردم زمان خویش سخن بگویند در این کنفرانس تجلی‌ پیدا کرد.

- YouTube

بحث روز علما، بچه الاغ برادر شیری هست یا نه

[Agnostic]

دیشب که نمی دانستم برای کدامیک از دردهایم گریه کنم .

کلی خندیدم و گوزیدم و بولیدم.

جبرییل فوضول بر من فرود آمد و گفت به چه می خندی؟

گفتم: همه کنیزان و همسرانم امشب پریود هستند!!!

مصائب النقی باب پریود بودن همسران و کنیزان در یک زمان.

[Agnostic]

روزی ابولاشی سراسیمه خدمت امام نقی رسید و گفت: یا امام عرضی دارم؟
امام گفت عرضت را بگو!
ابولاشی عرضش را گفت.
سپس امام نقی به ابولاشی گفت : طولت را هم بگو؟
ابولاشی طولش را هم گفت.
و سپس امام نقی محیط و مساحت ابولاشی را محاسبه کرد و تحویلش داد.
ابولاشی خرکیف از خدمت امام نقی مرخص شد.

[Agnostic]

امام نقی با دیدن چهره بانوی ۷۰۰۰ ساله تهران با تاثر خاطر گفت پس چادرش گو؟

[Agnostic]

امام نقی در بین خیل عظیم دوستارانش در جهنم زهرا:
ما شما را به مقام انسانیت میرسانیم، ما شما را....

نقی امامی كه زیاد می دانست

[Agnostic]

قال النقی(ره) : من تفکر نمیکنم اما متفکران را چرا .
.
روابط امام و اندیشه

[Agnostic]

روایت است از ابوپخ كه پدرم، الاغ ابن الاغ كه غائظ عفیر بر او باد فرمود كه حضرت غذای زیاد پخته دوست نداشت و هر وقت به اشپزخانه میرفت و میدید كه غذا در حال زیاد پخته شدن است در حالی كه با افسار شمقدر سوسن را سیاه و كبود مینمود فریاد سر میداد كه "پُخْتُ وَ رب الكَعبه"
اتوبیوگرافی گردن رمزی، فصل دوم-چگونه نقی عامل الهام بخش من شد

[پسرها نمی گریند]

سلام
شهوانی هک شد اومدم اینجا
من تازه عضو شدم

[پسرها نمی گریند]

فهم از هر دری وارد شود دین از در دیگر خارج می شود
(بهار النقی،جلد ۴،فصل۳،پاراگراف۲،خط۱)