خوب مزک گرامی دوستانتان اشتباه به عرضتان رسانده اند !
آن 10% مال زمانیست که AG از شما دعوت میکند تا در باره وضعیت کاری شما با شما صحبت کند . اگر بدون دلیل موجه به آن جلسه نروید 10% از حقوقتان را برای گوشمالی کم میکنند .
اگر به جلسه بروید در آنجا مامور AG به شما فرصت میدهد که طی زمانی مشخص کار پیدا کنید ! اگر پیدا نکردید دو راه دارید :
1 - یا از 10 کارفرما نامه رسمی میگیرید که حاضر به استخدام شما نشده اند . (که 99% کارفرماها این نامه را نمیدهند به خاطر مشکلاتی که براشون بوجود میاد)
2 - یا طبق قراردادی که با شما بستند و شما رو در اون جلسه مجبور به امضا کردند میفرستند سر کار ساعتی 1 یورو (بیگاری) .
البته در همان جلسه در صورتی که موافقت شود میتوانید درخواست Ausbildung یا کلاس زبان برای سطوح بالاتر (در صورتی که خارجی باشید) بدهید . در صورتی که شرایط بالا وجود نداشته باشد یا به دلیل بیماری خاص یا شرایط جسمانی خاص توانایی کارکردن نداشته باشید (به طور مثال Behindert های بیش از 50%) AG بیکاری شما را به رسمیت نمیشناسد و به کل حقوقتان قطع میشود .
همچنین ما به شما نشان دادیم که در کشوری مثل کره جنوبی که نه تنها سوسیالیستی بلکه کمونیستی هم هست خبری از امنیت نیست . در همین آلمان هم با زیاد شدن جمعیت مهاجرین میزان جرم و جنایت زیاد تر میشود و ما میبینیم که ارتکاب به جرایمِ سنگین مانند گروگان گیری ، تجاوز ، قتل و ... بیشتر در بین جامعه مهاجرین است تا خود آلمانیها و اروپاییها . پس مساله اصلی فرهنگ است نه وضعیت مالی . بهبود شرایط مالی تنها در جرایم خُرد مانند دزدی و کلاه برداری و ... تاثیر گذار است.
در اینجا کسی Nettokaltmiete را اجاره خانه حساب نمیکند ! بلکه Warmmiete را اجاره خانه حساب میکنند که سرش مالیات میگیرند . همچنین هزینه برق و آب و فاضلاب و انرژی و شوفاژ (گرما) سوای Warmmiete باید پرداخت شود که 19% هم مالیات دارد ، برای همین اینجا روی هر شوفاژ یک دستگاه کوچک وصل است که میزان استفاده آن دستگاه را مثل کنتور محاسبه میکند و سر سال پولش را از شما میگیرند . این پول ربطی به Nebenkosten ندارد .
در مورد هزینه دانشگاه هم من نه از ویکی پدیا که پر است از اشتباه بلکه از سایت خود HAW برای شما آوردم که هزینه اش چه قدر است و در همان فهرست ویکی پدیای شما هامبورگ را بدون هزینه زده بود !
در باقی شهرها هم داستان به همین صورت است .
بافوگ هم به هر حال پول را پس میگیرد مگر شرایطِ خیلی خاص که شامل حال 90% مردم نمیشود . تازه همان بافوگش تا 30 سال بر روی کاغذ و 27 سال به شکل عملیست و اگر سنتان بیشتر از این مقدار باشد شامل حالتان نمیشود . otto benecke stiftung هم همین طور است با این تفاوت که هزینه را از شما پس نمیگیرند ولی به جایش شامل هزینه های دانشگاه نمیشود (فقط شامل هزینه کلاس زبان و گزامت شوله تا ابیتور میشود) و در صورتی که با والدین زندگی کنید هم باز شامل حالتان نمیشود .
اتفاقن برعکس این سامانه سوسیالیستی آلمان عملن راه را بر روی بسیاری از مردم برای کسب دانش و تحصیل بسته ! از سختگیری در ثبت نام در دانشگاه های با رنکینگ پایین بگیرید تا شرایط عجیب و غریب برای دانشجویان خارجی و مهاجرین و عدم کمکهای مالی در صورتی که سنتان بیشتر از 30 سال باشد و ...
در صورتی که در کشوری مانند انگلیس با اینکه هزینه های تحصیل بالاست ولی به جایش هَر کسی میتواند با داشتن آگاهی خوب و لازم به زبان انگلیسی وارد کالج شود و آماده ورود به برترین دانشگاه های جهان شود .
نه اینکه بگویند اگر میخواهی بروی کالج باید این شرایط را داشته باشی !
اگر مستقیم بخواهی وارد دانشگاه با رشته ی خوب شوی باید ابیتور با نمره خوب داشته باشی ! یا برای رشته های درپیتی فاخ ابی هم کافیست .
یا بیایند و مدارک تحصیلی مهاجرین که در سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی مورد قبول است را معادل رئال ابشلوس قرار بدهند و طرف را مجبور کنند ابیتور اینجا را بگیرد و اگر سنش از آنچه بالاتر اعلام کردم رد شد باید برای دانشگاه های سطح پایین اینجا (در مقایسه با دانشگاه های فرانسه و انگلیس و آمریکا و حتا مجارستان) باید خودت هزینه تحصیل خودت را بدهی !!
پس میبینیم که راه کسب دانش بر خلاف گفته شما برای همه باز نیست . در مورد مهاجرین خوش به حال آنهاییست که پیش از 18 سالگی به آلمان مهاجرت کرده اند و در مورد خود آلمانی هم که داستان فرق دارد به کل . شخصن آلمانی چندانی نمیشناسم که آویزون کمکهای دولتی باشد برای تحصیل و بیشترشان هم بعد از ابیتور یک Ausbildung میکنند میروند سر کار . آنهایی که در دانشگاه ها میمانند یا دابل بر میدارند (مانند برادر من) یا میگذارند از آلمان میروند یک جای دیگر درس میخوانند (مانند خود من) .
ربوده نمیشوند ! بلکه از نظام سوسیالیستی که ماحصل رنج و زحماتشان را به زور میگیرد فراری میشوند .
اگر به راستی این نظام سوسیالیستی آن بهشتی بود که شما ازش سخن میگفتید افراد ازش فراری نمیشدند و همینجا میماندند یا به قول شما آمریکا نمیتوانست آنها را از یک جای بهتر!!! به یک جای بدتر برباید !!!
نتیجه این است که حقیقتن آمریکا جای بهتریست برای یک متخصص درس خوانده تا آلمان چون درآمد بیشتری دارد ، میتواند پس انداز کند ، مالیات کمتری میدهد (بهره کمتری میدهد) و راه پیشرفت برایش باز است .
پس اگر آلمانیها از مهاجرت نیروی متخصصشان به آمریکا نالان هستند نخست باید خود را اصلاح کنند نه اینکه به آمریکا بتوپند که چرا بیشتر پول و حقوق و مزایا میدهی که متخصصین ما از اینجا فراری شوند !
این گیر و ایراد شما کاملن بیجاست و بیشتر شبیه برخورد جمهوری اسلامی با ماهواره است ! به جای اینکه کیفیت و سطح برنامه های خودشان را بالا ببرند که کسی خود به خودی ماهواره نبیند با نیروی ضد شورشی از هلیکوپتر آویزان میشوند که دیشهای مردم را جمع کنند !!!
هر انسان عاقلی به دنبال شرایط بهتر برای زندگیست و وقتی کشوری مانند آلمان که سوسیالیسمش با بهبود قوانین اقتصادی و مالیاتی در تضاد است (مانند جمهوری اسلامی که ایدئولوژیش با بهبود برنامه های تلویزیونیش در تضاد است) خواه نا خواه نمیتواند با روند مهاجرت نیری کار متخصص اش مبارزه کند . این همان اتفاقیست که در آلمان شرقی هم میوفتاد و سیستم کمونیستی به جای اینکه شرایط داخلی را بهبود ببخشید و دیکتاتور مابانه با مردم برخورد نکند و آزادیهای فردی و اقتصادی را تامین کند دیوار کشید و پایش مین گذاشت و هر کسی به دیوار نزدیک میشد را با تیر میزد میکشت !
آلمان فدرال فعلی البته به آن شوری شور نیست و بسیار معتدل تر و ملایم تر است ولی نهایتن همان است و میبینیم که سالانه حدود 80 هزار نیروی متخصص از آلمان مهاجرت میکنند که مقصد بیشترشان آمریکاست ، آمریکای عزیز هم با آغوش باز پذیرای این افراد است .
روند این مهاجرت از آلمان به کشور های بهتر درست شبیه روند مهاجرت از ایران و افغانستان و هندوستان و ... به آلمان است . یعنی افراد در جستجوی شرایط اقتصادی بهتر و آزادی های فردی بیشتر به دنبال مهاجرت به مکانی بهتر با قوانین برتر هستند .
در آمریکا اگر شخصی بیکار شود دولت تا 6 ماه بهش کمکهای مالی میکند تا دوباره کار پیدا کند !
کسی هم که نتواند طی شش ماه در بزرگترین اقتصاد دنیا و تشنه ترین بازار کار جهان کار پیدا کند قطعن مشکل از خودش است و همان بهتر که برود زیر پُل بخوابد!
همچنین راه برای تجارت در کشوری مانند آمریکا بسیار هموارتر از کشوری مانند آلمان است چرا که قوانین درست تر و بهتر تدوین شده اند و حکومت با تمام قدرت جلوی شما قد علم نکرده که جلوی پیشرفتتان را بگیرد به عکس در صورتی که استعداد کافی داشته باشید و بتوانید از آن به درستی استفاده کنید کمک حالتان هم هست .
شخصن دوست دارم در یک رستوران گارسونی کنم ولی در کشوری باشم که میدانم موقعیت برای پیشرفت همواره در دسترس است و سختکوشی بلاخره نتیجه خواهد داد ! تا در کشوری باشم که با روزی 14 ساعت کار کردن مثل تراکتور آن همه نه گارسونی بلکه برنامه ریزی کامپیوتر و تولید نرم افزارهای اختصاصی برای مشاغل و سیستم های امنیتی به خاطر مالیتهای سنگین باز هم هشتم گرو نهم باشد و به خاطر اینکه برای دولت یا فلان GmbH کار نمیکنم و selbstständig هستم یک وام زپرتی نتوانم بگیرم !!!
شاید این کشور برای شما بهشت باشد ! ولی برای من و امثال من جهنم است و از آن دیر یا زود خارج میشویم ! فقط امیدواریم که سوسیالیستها و کمونیستها عزیز مثل دوران آلمان شرقی و کره شمالی باز تک تیر انداز نذارند لب مرز که بخواند به زور ماها رو در این جهنم زندانی کنند !!!