بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
شبیه به زامبیها هستند.قیافهها و حالاتِ چهره را ببینید که با چه نفرت و خشمی در حالِ اعتراض به یک آفیسرِ یک کلانتری هستند که گفته فلان جور لباس در فلان محله نپوشید امنیتِ بیشتری در برابر تجاوز دارید.
The protests originated in Toronto,where they were sparked by a police officer's remark that women could avoid being raped by not dressing like “sluts”
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
یک پسربچهی 4 ساله در زمین بازی دختربچهی همکلاسی خود را بدون آنکه از او بپرسد میبوسد، پدرش به او میگوید که نمیتواند این کار را بکند «چون این تجاوز است»، بعد هم برای خودش در یک مقالهی مفصل حسابی نوشابه باز میکند:
http://goodmenproject.com/featured-content/hesaid-a-father-son-talk-about-rape-and-reteah-parsons
اثر یک همچو کاری واقعا چه میتواند باشد بجز اینکه یا پسربچهی بیچاره تا آخر عمر از نزدیک شدن به زنان خواهد ترسید، یا گمان میکند «تجاوز» چیز مهمی نیست و فرق چندانی با شکستن شیشهی همسایه با توپ بازی ندارد؟ البته بجز کُسلیسی پدر و احساس «مرد خوب» کردن او منظورم است. آیا این عمل برآمده از تبلیغ و ترویج ایدهی «همهی مردان متجاوز هستند» و «باید تجاوز نکردن را به آنها آموخت» نیست؟
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)