درود بهمه دوستان.
نظرتونو در مورد نوشتار زیر میخواستم :
"قبل از حضرت آدم (ع) انسان هاي اوليه موجود بوده و زندگي مي كردند اما فاقد شعور و درك انساني بودند فلذا تكليفي بر عهده آن ها نبوده است .
براي توضيح بيشتر عرض مي كنيم ؛ میان دو واژه بشر و انسان تفاوت وجود دارد . وقتی لفظ بشر را به کار می بریم، منظور ظاهر و پیکر انسان است که با مرگ وی متلاشی می شود . (بشره در لغت عرب به معني پوست هست «المفردات في غريب القرآن، ص: 124») آدمی را از آن جهت بشر نامیده اند كه پوستش از میان مو آشکار و نمایان است . اما وقتی لفظ انسان را بکار می بریم، منظور فضائل اخلاقی، روح خدایی، و مقام خلیفة اللهی اوست نه پیکر او . منظور از انسان; باطن، نهاد، انسانیت و عواطف اوست . آدمی را نسبت به فضائل، کمالات و استعدادهایش «انسان » نامیده اند و نسبت به جسد و ظاهر بدنش «بشر» .
بنابراین بشرهای قبل از حضرت آدم علیه السلام را به استناد آیات قرآن نمی توانیم انسان بنامیم چون متصف به فضائل اخلاقی، کمالات، مقام خلیفة اللهی نبوده اند بنابراین کاربرد لفظ «بشر» در مورد آنها صحیح است . اما اولاد حضرت آدم علیه السلام را هم می توان بشر نامید و هم انسان .
قرآن کریم حکایت آفرینش بشر را با خلقت حضرت آدم علیه السلام شروع کرده و در مورد ماقبل آن سكوت كرده است ؛ بشر قبل از اين نسل موجود (كه به حضرت آدم بر مي گردد)، فاقد قوّه تشخيص بوده و مكلّف هم نبوده،(دين براي كسي است كه مكلف باشد اما كسي كه تكليف ندارد وجود دين نيز منتفي خواهد بود) زيرا آفرينش وي بر اساس فطرت بشر كنوني نبوده و آيه «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» (حجر آيه 29) در نهاد وي تحقق پيدا نكرده و متّصف به فضائل و كمالات نشده است.
لفظ «آدم» در قرآن اسم خاص است كه بر اولين بشر موحد اطلاق شده است. حضرت آدم عليهالسلام اولين بشر موحد است كه آفرينش او براساس فطرت الهي است .
....
طبق احاديث اهل بيت (ع) در همين كره ي زمين ، هفت موجود شبه انسان قبل از آدم (ع) زيست مي كرده اند ؛ كه هيچ ربطي به انسان امروزي نداشته اند. طبق احاديث ، جدّ نخست تك تك اين هفت نسل نيز مستقيماً از خاك آفريده شده بوده اند ؛ و نتيجه ي روند تكاملي نبوده اند.
امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِينَ لَيْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِيمِ الْأَرْضِ فَأَسْكَنَهُمْ فِيهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّيَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِينَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْكُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّكُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ صَيَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِي الْجَنَّةِ وَ صَيَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِي النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُعْبَدُ فِي بِلَادِهِ وَ لَا يَخْلُقُ خَلْقاً يَعْبُدُونَهُ وَ يُوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَيَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَيْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ يَعْبُدُونَهُ وَ يُوَحِّدُونَهُ وَ يُعَظِّمُونَهُ وَ يَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ
ترجمه:
البته كه خداي عزّ و جلّ از آنگاه كه زمين را آفريده هفت عالميان آفريده كه از فرزندان آدم نيستند، آنان را از خاك روى زمين آفريده و در آن يكى را پس از ديگرى در جهان خود جاي داده ؛ سپس خداي عز و جل آدم ابو البشر را آفريد و فرزندانش را از او آفريد. سوگند به خدا از روزى كه خدا بهشت را آفريده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان كه آفريده شده از ارواح كفّار و گنهكاران خالي نبوده است . شايد شما در نظر آريد كه چون روز رستاخيز شود، و خدا بدنهاى بهشتيان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى كافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارك و تعالى در بلادش پرستيده نشود ، و خلقى نيافريند كه او را بپرستند و يگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا كه البته خلقى آفريند بى نر و ماده كه او را بپرستند و يگانه شناسند و بزرگ دارند، و بيافريند برايشان زمينى در زير پا و آسمانى بالاى سر.آيا نيست كه خدا عز و جل مي فرمايد: «روزى كه به جاى زمين زمين ديگر آيد و به جاى آسمانها آسمانهاى ديگر» (آيه 48 ابراهيم) و خداي عزّ و جلّ فرموده: «آيا درمانديم در آفرينش نخست بلكه آنها هر روزه در پوششى از آفرينشى تازهاند»( آيه15ق). »( بحار الانوار ، ج 54، ص 319 و 320 )
اين حديث شريف زماني بيان شده كه هنوز خبري از فسيلها نبوده و كسي فسيل اين انسانها را كشف نكرده بوده. لذا اين حديث را مي توان از معجزات علمي امام صادق (ع) محسوب نمود.
پس با توجّه به اين حديث شريف، فسيلهاي انسان نماها كه امروزه زيست ديرين شناسان در لايه هاي زمين پيدا مي كنند ، و خيال كرده اند آنها اجداد تكاملي ما هستند ، در حقيقت اجداد تكاملي ما نيستند ؛ بلكه خود آنها نيز جدّ نخستي داشته اند كه مستقيماً از خاك خلق شده بوده است. لذا به صرف اينكه آن موجودات شباهتي به انسان امروزي داشته اند ، دليل نمي شود كه ما تكامل يافته ي آنها باشيم. بخصوص اينكه تحقيقات دانشمندان ژنتيك در آلمان نشان داده كه بين انسان نماي نئاندرتال و انسان امروزي هيچ ارتباط ژنتيكي وجود ندارد.
اما اينكه آيا انسان هاي ما قبل حضرت آدم (ع) مكلف بوده اند يا نه البته قبلا توضيحاتي خدمت شما ارائه گرديد اما با يك تجديد نظر با توجه به قاعده عقلي كه هر انسان عاقل و داراي اختياري بايستي دين و راهنما و رسول داشته باشد با توجه به اين قاعده عقلي مي توان به اين نتيجه رسيد كه به احتمال قوي انسان هاي ماقبل آدم (ع) مكلف بوده اند .