Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 9
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 9 از 39 نخستیننخستین 12345678910111213141516171819202122232425262728 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 81 به 90 از 390

    جُستار: ساختارشناسی زبان پارسیک

    1. #81
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭


      پافشاری در كاربرد واژه های تازی، نویسنده را وادار میكند كه چند واژه ی دیگر پارسی را هم به یاری آن واژه ی تازی بیاورد، برای نمونه، كاربرد واژه ی تازی "قتل" برای رساندن "كشته شدن"، برابر " به قتل رسیدن" است، كه "به" و "رسیدن" ! را هم به نوكری "قتل" میاورد كه تازه چم ناجور " به كشتن رسیدن" را دارد.
      AS



      ***


      اگر شده تنها یك واژه را هم بجای عربی ، پارسی بگویید، بازهم به زبان پارسی و فرهنگ ایرانی یاری رسانده اید.

      نمی شود كه همه ما ١۰۰ % پارسی بنویسیم، تا آنجا كه می دانیم و می توانیم اینكار را بكنیم. برای نمونه این گزاره ی برگرفته از تازه های روز، هر بار اندكی پارسی تر شده:

      Pazhuhande and Aria Farbud like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    3. #82
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      مهربد جان آخر بن واژه ها چه شدند ؟
      تا جاییکه من می دانم بن واژه ها در زبان فارسی همان مصدرها هستند که ریشه کارواژه ها به حساب می آیند ؛ دیدن ؛ رفتن ؛ نگریستن ؛ خواندن ؛ بن واژه ها نه شخص دارند و نه زمانــــ...
      کارواژه ها اما از بن واژه ها ساخته می شوند و زمانِ رویداد و شخصِ آن را مشخص می کنند ؛ دیدم ؛ رفتید ؛ آمده ام ؛ می خوانند
      بن واژه ها تنها ریشه کارواژه محسوب می شوند و در جمله کارآیی ندارند...
      یک جمله مستقل ساده دارای یک کارواژه (فعل) استــــ... ! جمله مستقل مرکب چندین کارواژه دارد... !

    4. 3 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    5. #83
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      مهربد جان آخر بن واژه ها چه شدند ؟
      تا جاییکه من می دانم بن واژه ها در زبان فارسی همان مصدرها هستند که ریشه کارواژه ها به حساب می آیند ؛ دیدن ؛ رفتن ؛ نگریستن ؛ خواندن ؛ بن واژه ها نه شخص دارند و نه زمانــــ...
      کارواژه ها اما از بن واژه ها ساخته می شوند و زمانِ رویداد و شخصِ آن را مشخص می کنند ؛ دیدم ؛ رفتید ؛ آمده ام ؛ می خوانند
      بن واژه ها تنها ریشه کارواژه محسوب می شوند و در جمله کارآیی ندارند...
      یک جمله مستقل ساده دارای یک کارواژه (فعل) استــــ... ! جمله مستقل مرکب چندین کارواژه دارد... !
      درود،

      میگمانم به «بنواژه» یا «سرواژه» هر میگویند «مصدر».

      ولی در زبانشناسی تا آنجاییکه من میدانم به همه ریخت‌های صرف شده کارواژه نیز میگویند «بنواژه»، برای نمونه:

      رفت، رو، رفته

      همگی بنواژه به شمار میروند، یا در انگلیسی همان Lemma (morphology)

      بن‌واژه - ویکی‌پدیا


      اگر لغزشی میبینی بگو.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    7. #84
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      البته همه چیز روشن استـــ... !
      تنها در برگردان پارسی مصدر مشکل داریمـــ... !
      کارواژه که همان فعل است ؛ تعریف سرواژه هم در ویکی پدیا به مصدر نمی خورد ؛ می ماند بن واژه به چم ریشه واژه ؛ هممممــ ؟
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      میگمانم به «بنواژه» یا «سرواژه» هر میگویند «مصدر».
      این را کمی باز تر می کنید ؟

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Mehrbod (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    9. #85
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      البته همه چیز روشن استـــ... !
      تنها در برگردان پارسی مصدر مشکل داریمـــ... !
      کارواژه که همان فعل است ؛ تعریف سرواژه هم در ویکی پدیا به مصدر نمی خورد ؛ می ماند بن واژه به چم ریشه واژه ؛ هممممــ ؟

      این را کمی باز تر می کنید ؟
      گویا به lemma میگویند سرواژه، که میشود همان چهره‌های گوناگون که بالا گفتیم.

      بنواژه هم میتواند همان ریشه واژه باشد.


      روی هم رفته درست نمیدانم، اینجا بپرسید استادان زبانشناس بهتری داریم گرامی: ‫برابر پارسی واژه های بيگانه | Facebook‬

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (09-30-2012),Anarchy (09-30-2012)

    11. #86
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭٭ زابسازی با پسوند «-ا»
      از رشته ی دستور زبان پارسی.

      بررسی برخی پسوند ها كه به زاب ( صفت) می‌چسبند و نام یا زاب می‌سازند.

      •پسوند "ا" از ریشه ی آمدن (آی) است، مانند ژرفا یا پهنا كه همان پهنای است و برابر "پهن آمدن" كه همان اندازه ی پهن بودن است.
      این با پسوند "ا" كه به ریشه ی كنونی كارواژه ها میچسبد ( مانند گویا، جویا) یكی نیست.

      •پسوند "ی" كه نام زاب را میسازد، مانند پهنی كه همان "نام پهن بودن" است.

      •پسوند "نای" جایی را نشان میدهد كه دارای آن زاب است، مانند ژرفنا، درازنا

      •پسوند "ه" چیزی را كه دارای آن ویژگی است می نماید، مانند پهنه، ژرفه

      •پسوند "آور" كه پـُری و بسیاری آن زاب را میرساند، مانند پهناور (بسیارپهن)


      پس:

      ژرف
      ژرفا= اندازه ی ژرفی
      ژرفی = نام ژرف بودن
      ژرفنا = جای ژرف
      ژرفه = آنچه ژرف است
      ژرفاور = بسیار ژرف


      نمونه برای دریافت بهتر:

      دریا ژرف است
      ژرفی دریا برایم هراسناك است
      ژرفای دریای پارس ١۰۰ متر است؟
      ژرفنای دریای پارس آكنده از درّ و گوهر است
      دوزخ، ژرفه ایست هفت آشكوبه، سوزان و گدازان
      جایگه نیكان ، مـینوی بلندآور است و نه دوزخ ژرفاور

      AS
      Aria Farbud این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    13. #87
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭ چهار سالگَه



      واژه تازی "فصل" در چند چم بكار میرود:

      فصل ( فصل كتاب ) chapter / Kapitel = بند، بخش، فرگرد، گـُفتار

      این نسك دارای پیشگفتار، ١٢ گفتار و یك پسگـُفتار است


      فصل ( فصل كردن ) to separate / trennen= بند بند كردن، جدا كردن، گسستن:

      ما برای وصل كردن آمدیم، نی برای فصل كردن آمدیم=
      ما برای به هم پیوستن آمدیم ، نیامدیم برای از هم گسستن


      فصل ( فصل سال) season / Jahreszeit = هنگام - سالــْــگــَه:

      هر سال دارای ۴ سالگه است: بهاران و تابستان، خزان و زمستان. خیزید و خز آرید كه هنگام خزان است.


      AS


      فصل ورزشی" هم داریم که میتوان آنرا "دوره ی ورزشی" گفت. نمونه: -->

      تیم فوتبال پاس فصل موفقی را داشت!.. که میشود: --> باشگاه فوتبال پاس دوره‌ی کامگاری را داشت

      Ehsan T Parsi

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    15. #88
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭ نیودن

      بجای دعا، بگوییم نیایش.

      ادعیه = نیایش‌ها

      به حضور خدا دعا كردیم كه به ما سلامتی عطا فرماید = به پیشگاه خدا نیایش كردیم كه به ما تندرستی بخشد (ارزانی فرماید)

      AS



      دعا كردن = نیایش كردن، نیودن
      دعا میكنم = نیایش میكنم ، می‌نیایم
      دعا كردم = نیایش كردم، نیودم


      داریوش شاه میگوید:

      اهورامزدا با بـَغان ویژگان* مرا یاری كناد!
      اهورا مزدا این كشور را از دشمن، از خشكسالی**، از دروغ بپایاد!
      به این كشور نیاید، نه دشمن، نه خشكسالی، نه دروغ!
      آن دَهـِش**** را من از اهورا مزدا و بـَغان ویژگان درمیخواهم*****
      این دَهـِش را اهورا مزدا با بـِغان ویژگان به من بدهاد!




      *بغان ویژگان = خدایان خاندان شاهی
      ** خشكسالی، اینجا به چم قحطی
      *** بپایاد = باشد كه نگاهبانی كند و بپاید ( از پاییدن)
      **** دهش = بركت و نعمت
      ***** درمیخواهم = درخواست میكنم




      نیایش داریوش بزرگ، شاهنشاه هخامنش
      Aria Farbud این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-30-2012),Russell (09-30-2012),sonixax (09-30-2012)

    17. #89
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭


      زمان واژه‌ای پارسی - نام یکی از خدایان کهن ایران یا «zurvan» - است که از پارسی به تازیک رفته است.




      Zurvan - زمان


      واژگان بسیار دیگری نیز از پارسی به عربی رفته‌اند، همچون واژه "دین".

      ریخت این واژگان در درازنای زمان دچار دگرش شده است:


      اندازه = هندسه
      برخی = بعضی
      برگ = ورق
      بنیاد = بنیان
      تَپ = طب
      ترزبان، ترگُمانیدن = مترجم
      رده = ردیف
      روزی = رزق
      زات = ذات
      زِفر = صفر
      زهیه = ضخم
      سَرتک = سراط
      سناه = سلاح
      سنایش = ثنا
      شاهراه = شارع
      فردم = فرد
      فریز = فریضه
      کادیک = قاضی
      کاسپین = قزوین
      کاست = قسط
      کالب = قالب
      کپا = قبا
      کلات = قلعه
      کله = قله
      کمیدان = قم
      کندک = خندق
      کوپله = قفل
      لشکر = عسکر
      ماتک = ماده
      مانک = معنی
      مَتل = مثل
      مزگت = مسجد
      مهرآب = محراب
      مهرک = مریض
      مولش = مهلت
      نال = نعل
      نانوک = نعنا
      نمونه = نموذج
      هام = عام
      Aria Farbud این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    18. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (10-01-2012),Anarchy (10-01-2012),Russell (10-01-2012),sonixax (10-01-2012)

    19. #90
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭ پیشیاری



      در سال‌های نه چندان دور، در پارسی واژه "پیشیاری" برای "خدمت" بکار می‌رفته است.
      پیشیاری و پیشیاری کردن هنوز در بسیاری از گویش‌های مرکزی ایران زنده است.


      -خدمت کردن = پیشیاری کردن
      -خدمت = پیشیاری
      -خدمات = پیشیاری‌ها
      -به خدمت گرفتن = پیشیار گرفتن
      -خادم/مستخدم/خدمتکار = پیشیار


      Pinnwand-Fotos | Facebook
      Aria Farbud این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-01-2012),Russell (10-01-2012),sonixax (10-01-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
      از سوی محمد در تالار ادبسار
      پاسخ: 34
      واپسین پیک: 08-11-2016, 08:11 PM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    4. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •