پ.ن.
مِهجُست هم برای big bounce خوب میزند, تنها ولی این واژهیِ bounce گمان نمیکنم بشود جستن, بیشتر به خوردن و "کمانه کردن" میگویند bounce:
خود بونس که معانی مختلفی داره ولی با خوندن توصیفاتی که در موردش شده به نطرم مه جست هم اشکالی نداره:)
دلیل اینکه به بیگ بنگ و بیگ کرانچ متوالی بییگ بونس میگن همین فرایندن جستن هست. اگر میخواستن کمانه کردن رو برسونند باید از کلمات مشابه مثل REBOUND استفاده میکردند:)
در واقع ما هم به چیزی که کمانه میکنه جستن رو نسبت میدیم هم به چیزی که ناگهانی جهش داره.
he reached the door in a single bounce: BOUND, leap, jump, spring, hop, skip.
the pitch's uneven bounce: SPRINGINESS, resilience, elasticity,