خوب تاکید شما بر مبنای معنای لغت است و نسبت به مفهوم بی توجهید.ما هم هر چه گفتیم آب کوبیدن بود در هاون.
اوکی.قضاوت با خواننده ....![]()

خوب تاکید شما بر مبنای معنای لغت است و نسبت به مفهوم بی توجهید.ما هم هر چه گفتیم آب کوبیدن بود در هاون.
اوکی.قضاوت با خواننده ....![]()
sonixax (02-01-2013)

در تالار ادیان و مذاهب و در تاپیک مبارزه آزمند علیه اسلام آمده اید وسط بحث بما میپرید که چرا قربانی کردن را به دین میبندید،بشر چرا روی حیوانات آزمایش میکند و چرا سربازان در جنگ کشته میشوند فرماندهان نه یا چرا انسانها حیوانات را میخورند بعد از 4 صفحه توضیح آخرش "نسبت به مفهوم بی توجهید ...قضاوت با خواننده ... اوکی" ؟
خیلی باحالید،الله مدینه همراهتان باشد همیشه اینچنین![]()
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
sonixax (02-01-2013)

sonixax (02-01-2013)

sonixax (02-01-2013)
آغازگر جُستار

سپاس از شما
بله، از آن منظر خیلی کلی که شما به این مقوله نگریسته اید، سخن تان پذیرفتنی است.یعنی قربانی کردنِ شخص یا گروهی که در موضعی ضعیف تر قرار دارد، برای اهداف شخصی یا گروهی و حزبی، موضوعی ست که خارج از دین نیز هست.اما آنچه از قربانی کردن در تاریخ و فلسفه ادیان ، مورد نظر است ، کاملا مشخص است و ویژگی هایی دارد که آنرا کاملا از نمونه های غیر دینی اش متمایز میکند.خوب تلاش من در راستای این بحث این بود که به طرقی به فلسفه ی قربانی کردن توجه کنیم و انواع صورت هایی که میتواند این عمل را نشان دهد ببینیم.
من اعتقاد دارم ه قربانی کردن صرفا یک مسئله ی مذهبی و دینی و مسلکی نیست.
دلیلم هم این بود که قربانی فردی ضعیف و معمولا بی گناه است که قربانی کننده آن را برای منافع خود و دور کردن ضرر قربانی میکند.
حالا این مسئل اگر در ادیان به صورت رسمی و علنی نمود دارد که حرفی نیست.
اما همچنان عقیده دارم که قربانی کردن مقوله ایست که باید در رفتار های انسانی ریشه اش را جست و جو کرد وگرنه که چرا باید اصولا در ادیان وجود داشته باشد؟(مگر اینکه ادیان را حقیقتا ماورایی بدانیم)
iranbanoo (02-13-2013),Russell (02-11-2013),undead_knight (02-11-2013)

خوب منهم از اغاز بحث مشکلی با این مسئله نداشتم.
اینکه در ادیان قربانی کردن به صورتی متمایز و علنی و خاص وجود دارد.
(البته جناب راسل مارا کمی به لج انداختند:))
اما خوب سوال من از شما و دیگر دوستان این است:
آیا صرف قربانی کردن عملی مذهبیست یا ریشه در تمایلات نوع بشر دارد؟
اگر خیر--->آیا باید ادیان را به خاطر صرف عمل قربانی کردن سرزنش کرد؟
(فارغ از اینکه به گونه ای متفاوت این عمل را انجام میدهند)
Angela (02-13-2013)
آغازگر جُستار

مگر شما میتوانید رسمی دینی بیابید که ریشه هایش در تمایلات خود انسانها نبوده باشد؟
چیزی که هست این است که ریشه سنت قربانی کردن در ادیان، با آنچه در نمونه های غیر دینی اش مشاهده میشود جدا از هم هستند.
شما باید متوجه باشید که جنس این دو به کلی از هم متمایز هستند.برای این باید به دنبال تحلیل های روانشناسانه و گاها جامعه شناسانه بود و در آن یکی نیازمند نگاهی تاریخی هستیم.

من به جای ادیان، اسلام و ادیان ابراهیمی رو قرار میدم چون تاریخچه ادیان به خیلی خیلی گذشته برمیگرده و معلوم نیست که این سنتها قبل از ادیان به وجود اومده باشند!اما می دونیم که قبل از اسلام و ادیان ابراهیمی قربانی کردن رو داشتیم، با اینحال به نظر من میشه اسلام رو برای اینکه باعث شده عمر هر سنت احمقانه و گاهی ضد انسانی طولانی بشه و ریشه عمیقی بین مردم پیدا کنه سرزنش کرد. من خودم همیشه سرزنشش می کنم.

خوب من تنها ادیان را در نظر نمیگیرم.
نظر من این بود که انسان در برابر قدرت(چه طبیعت-چه ماورایی به ظن خود)راهکار هایی پیشه میکند تا اثر سوء قدرت در برابر خود را دفع کند و به گردن دیگری بیندازد.
شاید در انسانهای بدوی که نخستین اجتماعاتشان به شکل خانواده-قبیله یا عشیره بود نیز این قدرت که به رئیس آن اجتماع محول میشد و بر همه مسلط بود نیز شکل میگرفت.اتفاقا اگر بررسی کنیم خواهیم دید که اصولا پیدایش ادیان و خدا و...در فکر بشر از همین شکل اجتماعات صورت گرفته.
خوب با این حساب نمیتوان پیدایش بسیاری از سنت ها را قبل از پیدایش ادیان دانست؟

اگر میتوان سنت نماز خواندن را به پیش از دین برگرداند سنت قربانی کردن را هم میشود.
طباخی با قربانی کردن فرقش از زمین است تا آسمان.مانند اینست که بگوییم هر کس دولا میشود (مثلا چیزی از زمین بردارد) دارد بنوعی نماز میخواند !!
نماز خواندن هم دولا شدن دارد ولی هر دولا شدنی نماز خواندن نیست.
نکته دیگر مساله اخلاقیست.قربانی کردن را شما پیش از ادیان بمعنی اول آن یعنی بیعدالتی و نوعی پایمال شدن یکسری برای نفع عده ای دیگر یا کل گروه میگیرید که اساسا ربطی به انسان هم ندارد.زنبور ها هم برای دفاع از کندو خود را قربانی میکنند مثلا یا بچه غزال بیچاره قربانی چیتا میشود.حتی در بین انسانها هم فداکاری یک عده برای نفع جمعی یا رنج یک عده برای رفاه یک عده یا کل جامعه نوعی قربانی شدن است (میشود خود خواسته باشد مثل قهرمانان یا کسانی که جان خود را برای بقیه بخطر میاندازند میتواند ناخواسته باشد).
اساسا قربانی کردن یک عده برای فرگشت رسم مادر طبیعت بوده و نگرش اخلاقی ما به آن است که چیزی جدید است که ما امروزه با آن دشواری داریم.
نکته مهم اینست که همه این قربانی کردنها با تمام بیعدالتی (اگر برای حیوانات و طبیعت معنی داشته باشد اصلا) برای یک چیز واقعیست مورچه برای نجات و بقای کلونی قربانی میشود.حماقت نوع دینیش اینست که برای هیچ کس خوب نیست.مانند مذهبیونی که دوست دارند آخر و زمان راه بیاندازند با بمب اتم همه را بفرستند آخرت خودشان هم بروند پیش حوری ها.این نوع آدم کشی ها حماقت خالص است و 100% دینیست.
اگر نه شما یک مشکل را که با قربانی کردن انسان یا حیوان حل میشود یا یک درد را که درمانش است را به من نشان دهید.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
iranbanoo (02-13-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)