"تو هم بدی"؟!البته "فمنیسم هم بده" درسته تره:))
بعله باز هم حمله به ادعاهایی که من نکردم و البته میدونیم که مشکل اصلی با موج سوم فمنیسم یا فمنیست ها رادیکال یا حتی آغاز فمنیسم نیست،مشکل با خود زنانه:))
نکته:در حال ترجمه یک مقاله هستم در مورد Bonobo ها و جامعشون که به معنای واقعی کلمه زن سالار و تحت کنترل زنان هست،ویزگی های خیلی جالبی دارند که مشخص میشه دقیقا تفاوتش با یک جامعه مردسالار چیه:)
به خودی خود یک ادعای غیر علمی اشکالی نداره ولی استفاده از مرجعیت علم برای اثبات یک چیز غیر علمی یا شبه علمی چیزی هست که من باهاش مشکل دارم.
مثال ها از تئوری توطئه وادعاهای شبه علمی این هست.بله من جایی که از مرجعیت علم سواستفاده نشه مشکلی با ابزارهای دیگه شناختی ندارم:)
مسئله فقط مدعای پلیس نیست،مسئله پیش داوری های اجتماعی هست،نکنه نکاتی که شما در مورد "منطق متجاوزان"مطرح کردید هم مثل مورد پلیسه!؟:))0. خُب این چه ربطی به بحث دارد؟! توضیح بدهید که فرضا اگر اکثریت تجاوزات جنسی هم توسط آشنایان اتفاق میافتد، چه ایرادی دارد اگر یک شخص متخصص، زنان را برای راههای جلوگیری از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط غریبهها در جلسهای که بخاطر آن دعوت شده راهنمایی بکند؟! کجای این ضدزن است یا «فرهنگ سرزنش کردن قربانی»ست که یک پلیس سابق بگوید اگر دختر جوانی به فلان قسمت شهر در فلان ساعت شب با فلان لباس رفت احتمال مورد تجاوز قرار گرفتن او بالاتر میرود؟
خب مشخصا روشت اشتباهه،فمنیست ها دروغ گو هستند پس هر پژوهش و تحقیق هم بکنند اشتباهه:))1. توجه بکنید که من ادعای شما را رد نمیکنم، قصدم نشان دادن بیارزشی سندتان، و در پی آن تمام «سند»های مشابهیست که فمینستها برای اثبات ادعاهای خود «درست» میکنند. هیچ آمار و مطالعهای که در آن به تجاوز به مردان مورد تجاوز قرار گرفته مورد برسی کاملی قرار نگرفته باشند اعتباری ندارد و چیزی بجز بخشی از پروپاگاند فمینیستی نیست، در نوشتهی بالا آمده «مردان هم میتوانند مورد تجاوز قرار بگیرند»، اما آنها در این آمار لحاظ نشدهاند، فقط یک خط به آنها تعلق گرفته، راجع به تجاوز زن به زن، تجاوز زن به مرد، تجاوز مرد به مرد و ... چیزی نیامده و منابع آنهم خواندنیست: Center for Women Policy Studies که در وبسایت آنها آمده :
جالب اینجاست که یکی از منابعی که من گذاشتم گزارش تجاوز مردان رو یک درصد واقعیت میدونه و بعد این میشه منابع مرد ستیز یا نامعتبر:)
باز ه مربطی نداره،قبل از اینکه فمنیسمی در کار باشه هم در خیلی از جوامع این باور وجود داشته و یاز هم الکی میخوای گردن فمنیسم بندازی.چه جوامعی بودند که میپذیرفتند «زن به مرد میتواند تجاوز بکند» و بعد فمنیست ها این وضع رو تغییر دادند!؟
من تا بحال حتی یک گزارش هم ندیدهام که در آن تجاوز جنسی زن به مرد را لحاض کرده باشند، چون طبق کارشکنیهای فمینیستی «زن به مرد نمیتواند تجاوز بکند»(که میدانیم خودتان هم با آن مخالفید، مثل خیلی چیزهای دیگر از ایدئولوژی که مثلا پیرو آن هستید). معتبرترین چیزی که بدست آوردم این مطالعهی CDC بود که در آن تجاوز جنسی در زندان لحاض نشده(!)، اما برطبق آن احتمال مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن مرد و زن بیرون از زندان یک اندازه است:
بازهم از نکته اصلی غفلت شده، در همون پژوهش ها هاهم عنوان شده اکثر متجاوزین مرد هستند،اینکه چرا مرد هستند مهم نیست!؟در مورد زندانیان که قطعا متجاوزین مردند،اون مردانی هم که بیرون از زندان هستند هم باز اکثر متجاوزین رو مرد عنوان کرده بودند
زنان حدود دو برابر بیش از مردان قربانی خشونت جنسی میشند،اینکه شامل تعریف اشتباه تجاوز نیست؟خشونت جنسی عنوان گسترده ای هست.(حداقل بیرون از زندان)
البته در اون یکی پژوهش هم آمار قربانیان مرد و زن هم در یک سال یکسان بود ولی در مورد کل زندگی متفاوت بود.وقتی ما آمار رو داریم چر آمار رو سانسور میکنی!؟:)البته که من میدانم اینها دادههای یک سال است و با وضعیتی که در تمام زندگی شخص رخ خواهد داد متفاوت است(و لازم نیست آنرا یادآوری بکنید)، هدف اینست که نشان بدهیم دادههایی که هرچند هنوز تا بیطرفی و «برابری جنسیتی» هزار فرسنگ فاصله دارند، اما دستکم برای اجرایی بودن کارها تنظیم شدهاند و از ادعاهای ایدئولوژیک عجیبی همچون «از هر پنج زن یکی مورد تجاوز قرار میگیرد» بدور هستند چقدر جهان برساختهی فمینیسم را به چالش میکشند.
خب من آمارها رو جمع زدم و اتفاقا هیچ مشکلی نیست که نتایج مفید ازش بگیریم:
18.3 درصد= تجاوز به زنان در طول زندگیشون(نزدیک یک پنجم:)) )
1.4(تجاوز با تعریف رسمی)+4.8(Made to penetrate)=تجاوز به مردان در طول زندگیشون (در این حالت تجاوز زنانه هم حساب شده)
همچنان تفاوت آمار چشم گیره با این حال تفاوت این آمار در برابر تفاوت آمار جنسیت متجاوزین قابل چشم پوشیه!:)
من نظرم رو گفتم قبلا و اینجور تبلیغات حتی اگر اثر مثبت هم داشته باشه از دید من مردوده.2. توضیح بدهید که کارکرد پوستری همچون این چه میتواند باشد:
فایل پیوست 1643
آیا مردی که میخواهد تجاوز جنسی بکند آنرا میبیند و با خود میگوید «عجب، بله، من میتوانم دیگر تجاوز نکنم، چه کار بدی میکردهام تا کنون»؟ آیا کسی را از تجاوز کردن منصرف میکنند؟ یا مثلا چه؟ آگاهی دربارهی قربانیان تجاوز را افزایش میدهند؟ چطور یک مرد زندانی میتواند از مورد تجاوز قرار گرفتن جلوگیری بکند؟ چطور بناست مردی که توسط گنگ دخترها به زمین دوخته شده و نمیتواند از قدرت بدنی خود برای کنار زدن آنها استفاده بکند چون «هرگز نباید یک زن را کتک زد» میتواند تجاوز را متوقف بکند؟ بهتر نیست دوستان از خود بپرسند آیا چنین رویکردی معنایی بجز این میتواند داشته باشد که من پیشتر تشریح کردم؛
در هر حال نکته اینجاست که فرهنگ عامل خیلی تاثیر گذاری هست و جالب هست که سرزنش قربانی از سوی زنان و به سمت همجنسانشون کم نیست،تو میگی فرهنگ تجاوز هست ولی بر علیه مردان!در صورتی که اولا همه قربانی ها مورد سرزنش قرار میگیرند و ثانیا اینکه اینکه متجاوزین در بشیتر موارد مرد هستند یک مشکل هست و باید علت یابی بشه نه اینکه حقیقت فدای دیدگاه های ایدولوژیک بشه.