• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 8 از 10 نخستیننخستین 12345678910 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 71 به 80 از 91

    جُستار: حقوق حیوانات

    1. #71
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      اینکه من انسان هستم و گونه‌ی خودم برایم مهمتر است. سرتاسر حیات وحش و طبیعت و هستی و کائنات را نیز تنها در صورتی دارای موضوعیت می‌دانم که در ارتباط با انسان معنا پیدا بکنند. جان یک انسان برای من برابر است با تمام باقی جهان زنده.
      خب پایه این نگاه اخلاقی چیه،انسان بودن به صرف داشتن یک سری کدهای ژنتیکی یا حالت خاصی از هوش و آگاهی؟
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (03-09-2013),yasy (03-09-2013)

    3. #72
      نویسنده یکم
      Points: 48,822, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.5%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      yasy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      364
      جُستارها
      4
      امتیازها
      48,822
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,327
      از ایشان 1,184 بار در 344 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      5 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      بجایش آدمها از درد و رنج همین چنگار (سرطان) بمیرند؟
      من لزوم این گونه تحقیات رو روی حیوانات كاملا نفی نمیكنم گاها لازم است كه یك راه درمان را روی یك موجود زنده آزمایش شود ولی باید این گونه آزمایشات كاملا تحت قانون های سخت گیرانه انجام شود نه به صورتی كه هم اكنون این كار انجام میشود به صورتی كه برای هر روش كه هنوز كاملا روش كار نشده فقط به خاطر راحت طلبی به هزاران حیوان به صورت عمدی و مصنوعی درد و رنج سرطان تحمیل میشود

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از yasy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (03-09-2013),Mehrbod (03-10-2013)

    5. #73
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب پایه این نگاه اخلاقی چیه،انسان بودن به صرف داشتن یک سری کدهای ژنتیکی یا حالت خاصی از هوش و آگاهی؟
      پایه‌ی این نگاه اخلاقی «من» هستم!
      دیگر وارد بازی «هوشمندی» و برخورداری از «وجدان» و اینها نمی‌شوم. دلیل اینکه من انسان را «اشرف مخلوقات» می‌دانم اینست که انسان هستم و همه چیز جهان را تنها در ارتباط با خودم معنادار می‌دانم. اگر بناست من بمیرم زنده ماندن شترها و بهزیستی آنها چه اهمییتی برای من می‌تواند داشته باشد؟

      برعکس نگاه رمانتیک جانورپرست، به باور من طبیعت بیماری سخت و بی‌رحمی‌ست، و ما انسانها داروی تزریق شده به رگهای آن.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-10-2013)

    7. #74
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      نگاه کردن از چشم «گونه خود» که نمیتواند دلیلی برای سخن‌تان باشد. برایم شگفت‌آور است که برای گونه‌ی انسان صرفا به جهت بهره‌مندی از آگاهی و هوش ، سهمی بیشتر یا تام از جهان قائل میشوید.حتی اگر از همین نگاه شما هم بنگریم، اینکه انسانها شانس یافتند تا امروز بقا یابند، بخشی از آن به پشتوانه دیگر گونه‌ها است.
      حال اجازه دهید قدری در نگاه شما پیشروی کنیم.اگر گونه‌ای هوشمندتر از گونه‌ی انسان به جهان مسلط شود میپذیرید با همین دید شما به انسان‌ها بنگرد؟ و باز هم اگر پیش برویم، باید قبول کنیم که گروهی از انسانهای آگاه‌تر حق دارند دیگر گروه‌ها را آنطور که میخواهند ببیند . اشکالی ندارد مثلا برای بقای یک ابرانسان(از نظر هوش و نبوغ یا هر ملاک دیگر) ، کالبد چند انسان را متلاشی کنیم؟
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب پایه این نگاه اخلاقی چیه،انسان بودن به صرف داشتن یک سری کدهای ژنتیکی یا حالت خاصی از هوش و آگاهی؟
      به اینکه در همین جستار پیشتر پاسخ داده‌ایم, همه چیز در «تراز هوشمندی» کوتاه میشود,
      زمانیکه جاندار یک آستانه‌ای را گذراند و "باشعور" شد دیگر نمیشود مانند جاندارهای تراز پایینتر با آن برخورد کرد:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      سوال اینست که اگر آنها بخواهند ما را به بردگی بگیرند و به نسبت هوشمان با ما رفتار کنند اخلاقیست؟اگر برای فضایی های هوشمند نسبت بما اخلاقی نیست ولی برای ما نسبت به حیوانات هست آنوقت چگونه میشود؟یعنی اگر ما بر سر آزادیمان بخواهیم با آنها جنگ کنیم در این جنگ هر طرف از دید خودش میخواهد اخلاقی عمل کند!
      نه نیست. یک آستانه هوش که رد شد جاندار هوشمند/باشعور شمرده میشود، بگوییم خودآگاهی + توانایی سخنگویی و ارتباط با دیگر جانداران.

      روی زمین به جز ما هیچ جانوری که این تراز هوشی را رد کرده باشد نیست به جز همان خودمان، ولی نزدیک
      به آن داریم مانند دلفین‌ها که به مرز بسیار نزدیکند و میتوانیم آنها و چندتای دیگر را هم با کمی چشمپوشی همتراز خودمان ببینیم.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mehrbod
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      بستگی دارد شعور را چه بگیریم،اگر بجای اینها تجربه اول شخص از جهان و مثلا لذت و درد را مهمتر بگبریم آنوقت روشن نیست.خودآگاهی هم چیز چندان مهمی نیست در این میان همینطور میمونها هم خودآگاهی دارند هم میتوانند زبان بیاموزند تا حدی.
      هوش تراز دارد، شعور هم میشود رد کردن یک آستانه هوشی ویژه [هنوز ناشناخته].

      خودآگاهی هم بسیار مهم است و مهمتر از آن چیزی نداریم. خود خودآگاهی هم یک سنجه بسیار خوب برای درآوردن هوش است، تنها جانداران بسیار
      باهوش هستند که میتوانند خودآگاه باشند و فراموش نشود که خود خودآگاهی هم دوباره تراز دارد، برای نمونه یک کودک 7 ساله
      هم کمابیش خودآگاه است، ولی خودآگاهی وی با یک جوان 20 سال هرگز سنجش پذیر نیست. دومی را میتوان یک خودآگاهی
      راستین دانست که نه تنها از خودآگاه است، که از اندرکنش خود با پیرامون و هستِش دیگران نیز آگاهی دارد.


      در سوی دیگر احساس را داریم که به نگر من درست به وارونه ارزش چندانی ندارد. همه جانداران حس دارند، برخی حس‌های پیچیده‌تر دارند ولی
      برای نمونه بیانگاریم یک ماهی‌‌ای که مغز کوچکی دارد ولی بجایش حس دردی همتراز آدمی دارد هست. اکنون برای چه باید بگذاریم این جاندار زنده بماند و
      بُن‌مایه‌های زیستی ما را بگسارد و او را هم نخوریم و سودی هم ازش نبریم، چون همه اینها در گروی این است که 10 ثانیه مانند آدم هنگام مرگ درد میکشد و این باید ما را بازدارد!؟

      تازه، میتوانیم جوری هم آنرا بکشیم که درد کمتر یا هیچ دردی هم نکشد. ولی آیا همینکار را میتوانیم
      با جانوری که سخن میگوید و خودآگاه است و دارد درباره آبی بودن آسمان با ما گفتگو میکند بکنیم!؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      صحبت از درد هنگام مرگ نیست تنها اگر اینطور باشد مثلا زمین را بکل با بمب اتم منهدم کنیم چه بسا کسی دردی هم حس نکند.مهم تداوم تجربه است که قطع میشود،از طرف دیگر همین قبول مراحل شناخت از خود و اندرکنش میان پدیده ها یک تله دارد و آن اینکه آن موجودات فضایی هوشمند هم میتوانند به همینگونه تفاوت کودک با انسان 20 ساله درک بسیار بسیار عمیقتری از اینها داشته باشند و آنها وقتی میتوانند بسیار بسیار بیشتر از انسانها به شکوفایی برسند چرا باید بگذارند منابع برای ما هدر برود (ما را بدون درد هم خواهند کشت)
      راسل جان مگر بازیه که بخواند کلک بزنند!؟

      گفتیم هوش رده‌‌بندی راستین دارد (مگر اینکه بگویی ندارد؟) و گفتیم یک آستانه (threshold) ویژه را رد کرد هم دیگر نمیشود جاندار را به بردگی گرفت و یا خورد (مگر اینکه بگویی چنین آستانه‌ای نداریم؟)


      پس بر پایه این تعریف اکنون یک بیگانه هم زمین آمد و سد میلیون بار هم از ما باهوش‌تر
      بود، همچنان بر پایه تعریف نمیتواند ما را به بردگی بگیرد و یا بخورد، چون آستانه را رد
      کرده‌ایم. خود ما هم اگر از زمین رفتیم و به این جاندارهای بیگانه رسیدیم همین است.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. #75
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      نگاه کردن از چشم «گونه خود» که نمیتواند دلیلی برای سخن‌تان باشد. برایم شگفت‌آور است که برای گونه‌ی انسان صرفا به جهت بهره‌مندی از آگاهی و هوش ، سهمی بیشتر یا تام از جهان قائل میشوید.حتی اگر از همین نگاه شما هم بنگریم، اینکه انسانها شانس یافتند تا امروز بقا یابند، بخشی از آن به پشتوانه دیگر گونه‌ها است.
      حال اجازه دهید قدری در نگاه شما پیشروی کنیم.اگر گونه‌ای هوشمندتر از گونه‌ی انسان به جهان مسلط شود میپذیرید با همین دید شما به انسان‌ها بنگرد؟ و باز هم اگر پیش برویم، باید قبول کنیم که گروهی از انسانهای آگاه‌تر حق دارند دیگر گروه‌ها را آنطور که میخواهند ببیند . اشکالی ندارد مثلا برای بقای یک ابرانسان(از نظر هوش و نبوغ یا هر ملاک دیگر) ، کالبد چند انسان را متلاشی کنیم؟
      من دلیل آنرا چنین معرفی نمی‌کنم، تنها دلیل من تعلق به گونه‌ی انسان است. در تناسب با اسب و پلنگ، من اگر تشویق(نه حتی وادار)به انتخاب بشوم قطعا انتخاب من انسان خواهد بود. اما اگر راهی برای همزیستی مسالمت آمیز هر دو باشد مخالف آن نیستم و از وارد کردن هر رنج بی‌موردی به موجودات زنده بیزارم.

      اما بیایید فاکتور هوشمندی را در نظر نگیریم، آیا غیراخلاقی‌ست که میلیاردها میلیارد باکتری را برای مقابله با بیماری انسان به قتل برسانیم؟ بی‌هوشمندی ما و آنها در یک رده قرار داریم و هر دو موجود زنده هستیم. چطور به خودمان اجازه می‌دهیم هر روز هزاران کادریلیون جاندار زنده را برای بقای میلیونها انسان به کشتن بدهیم؟ آنگونه که انسان هستیم و بقای خودمان را مهمتر می‌دانیم.

      فرض شما چندان به من مربوط نست زیرا دلیل من از انسانگرایی همانطورکه چند بار گفتم فقط تعلق به گونه‌ی انسانهاست، اگر شتر بودم(و قادر)بی‌شک بقای شترها را ارجح می‌دانستم و کشتار تمام انسانهای بی‌رحم و سلطه‌ورز که مرا در بیابان اینطرف آنطرف می‌برند را روا. اگر گونه‌ای هوشمندتر از انسان به ما حمله بکند بازهم من در جبهه‌ی انسانها خواهم جنگید. به هنگام بروز هرگونه انتخاب میان انسان/غیرانسان، تنها گزینه‌ی «منطقی» انسان خواهد بود، نه :

      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: x3ie65o.jpg
دیدن: 86
حجم: 18.7 کیلو بایت
      زنده باد زندگی!

    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-10-2013),Russell (03-10-2013)

    10. #76
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بنظرتان قیاس مع‌الفارق نکرده‌اید؟ میکروب‌هایی که میکشیم ، اگر نکشیم ما را «میکشند» . اینکار به اینکه میگویید هزاران هزار حیوان هم اگر برای یک انسان کشته شوند موجه و اخلاقی است ربطی ندارد.آزمایش و تحقیق چیزی است که برای بقای ما یعنی گونه‌‌ی انسان پذیرفتنی است و در آن بحثی نیست(البته آن هم باید تا جایی که میشود جوانمردانه (!) باشد). حتی اگر حیوانات را به عنوان یکی از منابع برای بقای گونه‌ی انسانی در نظر بگیریم (آنگونه که شما میبینید) آنگاه همه‌ی انسان‌ها در آن سهیم هستند. شما اما حاضرید حتی چند گونه خاص هم برای جان یک انسان فدا کنید.این محل اشکال است.

    11. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (03-10-2013),yasy (03-10-2013)

    12. #77
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      بنظرتان قیاس مع‌الفارق نکرده‌اید؟ میکروب‌هایی که میکشیم ، اگر نکشیم ما را «میکشند» . اینکار به اینکه میگویید هزاران هزار حیوان هم اگر برای یک انسان کشته شوند موجه و اخلاقی است ربطی ندارد.آزمایش و تحقیق چیزی است که برای بقای ما یعنی گونه‌‌ی انسان پذیرفتنی است و در آن بحثی نیست(البته آن هم باید تا جایی که میشود جوانمردانه (!) باشد). حتی اگر حیوانات را به عنوان یکی از منابع برای بقای گونه‌ی انسانی در نظر بگیریم (آنگونه که شما میبینید) آنگاه همه‌ی انسان‌ها در آن سهیم هستند. شما اما حاضرید حتی چند گونه خاص هم برای جان یک انسان فدا کنید.این محل اشکال است.
      ببینید، شما سرانجام می‌پذیرید که مرزی هست که در آن حاضرید هزاران میلیارد موجود زنده را برای نجات جان یک انسان، بی‌رحمانه کشتار بکنید. خودتان هم پیشتر گفته‌اید که هوشمندی و خودآگاهی دلیل قائل شدن تفاوت میان انسان و دیگر جانداران نیست(پس نمی‌توانید بگویید گاو برتر یا متفاوت از باکتری‌ست)، پس شما هم گونه‌ی خودتان را یکسر برتر و مهمتر از دیگر گونه‌ها می‌بینید(فقط آنرا با صدای بلند نمی‌پذیرید). حال بگویید قیاس مع‌الفارق این کجاست؟

      تحقیقات دانشیک که هر ساله جان میلیونها انسان را نجات می‌دهند، تخریب جنگلها که برای کشت یا بهره‌برداری وسیع از منابع طبیعی و یا صنعتی کردن کشورهای عقب‌مانده الزامی هستند و ... همه موقعیتهایی هستند که ما در آنها وادار به انتخاب میان طبیعت‌ و انسان می‌شویم، و تنها گزینه‌ی منطقی برای ما دومی خواهد بود.
      زنده باد زندگی!

    13. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-10-2013),Russell (03-10-2013)

    14. #78
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      ببینید، شما سرانجام می‌پذیرید که مرزی هست که در آن حاضرید هزاران میلیارد موجود زنده را برای نجات جان یک انسان، بی‌رحمانه کشتار بکنید. خودتان هم پیشتر گفته‌اید که هوشمندی و خودآگاهی دلیل قائل شدن تفاوت میان انسان و دیگر جانداران نیست(پس نمی‌توانید بگویید گاو برتر یا متفاوت از باکتری‌ست)، پس شما هم گونه‌ی خودتان را یکسر برتر و مهمتر از دیگر گونه‌ها می‌بینید(فقط آنرا با صدای بلند نمی‌پذیرید). حال بگویید قیاس مع‌الفارق این کجاست؟

      تحقیقات دانشیک که هر ساله جان میلیونها انسان را نجات می‌دهند، تخریب جنگلها که برای کشت یا بهره‌برداری وسیع از منابع طبیعی و یا صنعتی کردن کشورهای عقب‌مانده الزامی هستند و ... همه موقعیتهایی هستند که ما در آنها وادار به انتخاب میان طبیعت‌ و انسان می‌شویم، و تنها گزینه‌ی منطقی برای ما دومی خواهد بود.
      جدا از همان هوشمندی بخواهیم بحث کنیم، این خودخواهی نوعی تناقض نیست از یک نگاه عینی؟
      مثلا فرض کنیم یک موجوداتی همتراز هوش ما با ما بر سر یک منبع طبیعی جنگ میکنند که تمام آنرا مال خود کنند،اینجا هم گزاره "همه کیک برای من است" آنها درست است هم گزاره "همه کیک برای من است" ما؟
      و از طرف دیگر چرا از آن به خودخواهی برای فرد خودمان بجای گونه خود نرویم با همین استدلال؟
      البته من هم بگمانم همین است که میگویی ولی دشواری منطقی و اخلاقی برای آن بنظرم میرسد،علت درستی انسانگرایی به نظر من اینست که اخلاق در خودش مسئولیت دارد و تا حدی هم گروه گرایی و حلقه را نمیشود به همه مخوصا دشمن گسترانید و حالت بهینه آن انسانگرایی +دوست داشتن معلولان و سایر حیوانات و ... بطور کلی‌ست.اما همچنان این چالش تناقض منطقی بنظرم هست.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    15. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (03-10-2013),undead_knight (03-10-2013),yasy (03-10-2013)

    16. #79
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      پایه‌ی این نگاه اخلاقی «من» هستم!
      دیگر وارد بازی «هوشمندی» و برخورداری از «وجدان» و اینها نمی‌شوم. دلیل اینکه من انسان را «اشرف مخلوقات» می‌دانم اینست که انسان هستم و همه چیز جهان را تنها در ارتباط با خودم معنادار می‌دانم. اگر بناست من بمیرم زنده ماندن شترها و بهزیستی آنها چه اهمییتی برای من می‌تواند داشته باشد؟

      برعکس نگاه رمانتیک جانورپرست، به باور من طبیعت بیماری سخت و بی‌رحمی‌ست، و ما انسانها داروی تزریق شده به رگهای آن.
      رمانتیک؟!من به گونه انسان هم نگاه رمانتیک ندارما:))ولی پرسش های من از زاویه دیگست:
      پایه این نگاه اخلاقی من به عنوان یک انسان هستم؟
      سایر انسان های دیگه به خاطر بیشترین شباهت به من با ارزش تر از موجودات دیگه هستند؟
      خب من پرسشم رو برای شفاف سازی مطرح کردم آیا شباهت ژنتیکی در اولویت هست یا شباهت در هوش و آگاهی؟
      یعنی اگر فرضا موجودی به جز انسان(یا هوش مصنوعی،یا یک انسان که دستکاری زنتکی شده و یا یک بیگانه) از از لحاظ هوش اگاهی به "من"نزدیک تر باشه،به سایر انسان ها ترجیح دادنی نیست؟
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    17. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-10-2013),Russell (03-10-2013),yasy (03-10-2013)

    18. #80
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      جدا از همان هوشمندی بخواهیم بحث کنیم، این خودخواهی نوعی تناقض نیست از یک نگاه عینی؟
      مثلا فرض کنیم یک موجوداتی همتراز هوش ما با ما بر سر یک منبع طبیعی جنگ میکنند که تمام آنرا مال خود کنند،اینجا هم گزاره "همه کیک برای من است" آنها درست است هم گزاره "همه کیک برای من است" ما؟
      و از طرف دیگر چرا از آن به خودخواهی برای فرد خودمان بجای گونه خود نرویم با همین استدلال؟
      البته من هم بگمانم همین است که میگویی ولی دشواری منطقی و اخلاقی برای آن بنظرم میرسد،علت درستی انسانگرایی به نظر من اینست که اخلاق در خودش مسئولیت دارد و تا حدی هم گروه گرایی و حلقه را نمیشود به همه مخوصا دشمن گسترانید و حالت بهینه آن انسانگرایی +دوست داشتن معلولان و سایر حیوانات و ... بطور کلی‌ست.اما همچنان این چالش تناقض منطقی بنظرم هست.
      درست؟ از یک نگاه عینی؟؟
      راسل طبیعت درست نیست، درست این می‌بود که ما هرگز برای سیر شدن، درمان شدن، امن بودن و گسترش وسایل رفاه و آرامش و تفریح خود نیازمند آسیب رساندن به هیچ بخشی از هیچ کجای طبیعت نمی‌بودیم. اینجا بحث بر سر انتخاب گزینه‌ای در جریان است که از باقی آنها کمتر بر خطاست. پس طبیعت را باید درست بکنیم، و خطاها و بی‌رحمی‌ها و مصائب بی‌شمار آنرا اصلاح بکنیم. پس بله، تناقض وجود دارد، اما در جهان عینی، نه در استدلال من.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    19. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-10-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. عکسهای زیبای حیوانات
      از سوی Theodor Herzl در تالار تالار سرگرمی
      پاسخ: 72
      واپسین پیک: 11-22-2013, 05:43 PM
    2. فلسفه ازدواج با حیوانات
      از سوی Soheil در تالار هماندیشی
      پاسخ: 9
      واپسین پیک: 03-21-2013, 11:42 PM
    3. پدیده ای به نام داریوش سجادی
      از سوی Anarchy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 89
      واپسین پیک: 11-16-2012, 12:28 AM
    4. نگهداری حیوانات و بهداشت
      از سوی kourosh_bikhoda در تالار پزشکی و بهداشت
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 12-08-2010, 12:06 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •