زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
homayoun (10-28-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
arya m (10-21-2015),homayoun (10-28-2013),مزدك بامداد (10-28-2013)
با مهر بنمایه یِ واژه ی فرزام را می خواستم؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
درود - روز كورش را گرامی بداریم
فرمان آزادی كورش بزرگ
منم كوروش شاه جهان شاه بزرگ دادگر شاه بابل شاه سومر و كلده شاه چهارگوشه جهان پسر كمبوجیه شاه بزرگ نوه كوروش شاه بزرگ نبیره چیش پیش شاه بزرگ آنگاه كه بدون جنگ و پیكار به بابل درآمدم همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرا شدند . دربارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم . مردوك خدای بزرگ دلهای مردم بابل به سوی من گردانید . زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم . ارتش بزرگ من به آرامی به بابل درآمد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین برسد . نابسامانی . درونی بابل و نیایشگاههای آنجا دل مرا به درد آورد . من برای آرامش كوشیدم . من برده داری را برانداختم . به بدبختی های آنان پایان بخشیدم . فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند . فرمان دادم كه هیچكس مردم شهر را نیآزارد و به دارائی آنان دست یازی نكند . مردوك خدای بزرگ از كار من خشنود شد . او مهربانی اش و فراوانی را ارزانی داشت . ما همگی شادمانه و در آشتی و آرامش پایگاه بلندش را ستودیم . من همه شهرهائی را كه ویران شده بود از نو ساختم . فرمان دادم همه نیایشگاههائی كه بسته شده بود بگشایند . همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم . همه مردمانی را كه پراكنده و آواره شده بودند . به جایگاههای خودی برگردانیدم و خانه های ویران آنان را آباد كردم .همچنین پیكره خدایان سومر و اكد را كه نبونید بی هراس از خدای بزرگ به بابل آورده بود به خشنودی مردوك خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان باز گردانیدم . باشد كه دلها شاد گردد . بشود كه خدایانی كه آنان را به جایگاه نخستین شان بازگرداندم هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگی بلند باشند . چه بسا سخنان پربركت و نیكخواهانه برایم بیابند . و به خدای من مردوك بگویند كوروش شاه پادشاهی است كه تو را گرامی می دارد و پسرش كمبوجیه نیز . من برای همه مردم همبود گاهی آرام فراهم ساختم و آرامش را به همه مردم پیش كش كردم .
Mehrbod (10-29-2013),SAMKING (10-30-2013),مزدك بامداد (10-29-2013)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Aria Farbud (10-29-2013),Mehrbod (10-29-2013)
homayoun (10-30-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)