اول اینکه من اخلاق را تعریف نکردم،معنی واژه morality:
principles concerning right and wrong or good and bad behaviour:
شما اخلاق را جدای از خوب و بد بگویید مانند اینست که به گربه بگویید ماشین لبایسشویی،شما این تعریف را قبول نکنید بحثی شروع نمیشود میشود اینکه شما از توهمات مردم بدوی بگویید و من از کیهانشناسی بگویم که اینکه مردم چه فکر میکنند ربطی به حقیقت ندارد و تغییری در آن نمیذهذ،حالا شما هی بگویید آنها باور دارند که درست فکر میکنند،که جه؟
با تغییر باور آنها حقیقت و جای زمین و خورشید عوض میشود یعنی؟