اثرات جسمی هیچ برتری خاصی بر اثرات روانی ندارند، هر دو به یک اندازه دردناک هستند، و هر دو میتوانند به مرگ بیانجامند.. پس اثرات و عوارض در زندگی هر دو طرف موجود، و به یک اندازه عینی هستند. بله، بدن زن است، اما همینطور بچهی مرد است! شما گویا ارزشی برای بخش دوم این گزاره قائل نیستید، و میکوشید به پرسشی بسیار دشوار، پاسخی نیمخطی و ایدئولوژیک بدهید.
در نهایت، زن یک امتیاز بیشتر از مرد برای تصمیم نهایی میگیرد و تمام شرایط دیگر برابر، رای زن در اینباره به رای مرد میچربد. وانگهی شرایط بسیار بیشتر از «گاهی» برابر نیستند، و حد راستین آن نهایت، بسیار فراتر از ارادهی صرف زن است. در این چم که اگر زن به راستی دلیلی عینی و عقلانی برای پایان دادن به حاملگی نداشته باشد(و دلیل او صرفا «نمیخواهم» باشد)، و مرد افزون بر توانایی و تضمین جهت سرپرستی فرزند خود، مخالف سقط جنین باشد، اخلاق و منطق و واقعگرایی هرسه به پشتیبانی جامعه در اینباره از مرد حکم میکنند.
ما خیلی اوقات اختیار عینی و انتزاعی و عقلانی و اخلاقی بر بدن خود نداریم، برای مثال: من نمیتوانم «بدن خودم» را وسط میدان آزادی منفجر بکنم و دویست نفر را نابود بکنم.