• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش نتیجه های نگرسنجی ها: موافقید یا مخالف ؟

    رأی دهندگان
    25. شما نمی توانید در این نگرسنجی رای دهید.
    • موافق

      4 16.00%
    • مخالف

      21 84.00%
    برگ 6 از 8 نخستیننخستین 12345678 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 51 به 60 از 106

    جُستار: موافق اعدامید یا مخالف آن ؟ چرا ؟

    Hybrid View

    1. #1
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      به نظر من شدنی هست، به طور مثال فرض کنید کسی که سنش بالای پنجاه سال هست و کسی که سنش بیست سال هست از نظر قابلیت تغییر و برگشتن به اجتماع با هم تفاوت دارند و یا کسی که بیست نفر رو به صورت وحشیانه کشته با کسی که یک نفر رو در دعوای خیابانی کشته از نظر اینکه توانایی این رو داشته باشه که بعد از مدتی بتونه به جتماع برگرده با هم تفاوت دارند، درسته هیچ تضمینی وجود نداره ولی خوب روی یک احتمال خوب میشه حساب هایی باز کرد.
      خب گرامی همین هایی که میگید هم شدنی نیست...در همه اینها برای سنجش معیار مطلقی نداریم و طبق صبحت شما بحث احتمالات مطرح میشه...این رو شما در نظر بگیرید که داریم در مورد گرفتن جون یک انسان صبحت میکنیم که برگشت ناپذیر هست.افرادی که میخوان تصمیم بگیرن ممکنه تحت تاثیر مسائل مختلف نظراتشون عوض شه!! این که شما میگی شکل جهش یافته همون داستان هیات ژوری دادگاه هست که میگه حکم چی باشه...


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      نه کشتن یک جانی که قابلیت بازگشت سالم به اجتماع رو نداره تنها به به دلیل انتقام نیست و از نظر من اصلا نباید به دلیل انتقام صورت بگیره، بلکه به دلیل هزینه هایی که روی دست اجتماع میذاره، اگر هزینه هایی که اینطور افراد روی دست اجتماع میذارن مد نظر نبود من دلیل دیگری برای کشته شدن این افراد نمیبینم، در ضمن اعدامی که مد نظر من هست اعدام در ملا عام نیست و همچنین اعدامی که باعث زجر کشیدن مجرم بشه هم نیست، بلکه تمام کردن زندگی فردیست که ادامه ی زندگیش نه برای خودش سودی خواهد داشت و نه برای اجتماع.
      خب باز هم کی میخواد مشخص کنه که قطعا فرد قابلیت بازگشت سالم به احتماع رو نداره؟ اصلا معیار سالم رو کی تشخصی میده؟ هزینه های مالی رو هم بالاخره میشه تامین کرد...جامعه باید برای تک تک اعضای خودش در همون حد ارزش و اعتبار قائل باشه....اون افراد جانی هم قربانی اجتماع و/یا ژنتیک هستن پس جامعه در مقابلشون مسووله...در مورد هزینه های دیگه هم با ایزوله کردن اون افراد خب قابل حل هست دیگه!!!

      در مورد رو اعدام هم بهترینش که تزریق سه ماده بیهوشی و شل کننده عضلات و پتاسیم باشه باز هم مخالفین خودش رو داره چه برسه به دار زدن و صندلی برقی و ...هر کدوم در نهایت کشتن یک انسان هست و اون رو زجر میده...

      فکر نمیکنم ما بتونیم در مورد گرفتن جون افراد دیگه به همین راحتی که چون مفید نیستن پس نابودشون کنیم نظر بدیم....

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (08-31-2012),Nocturne (08-31-2012),Russell (08-31-2012),sonixax (08-31-2012)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      علاوه بر اینهایی که آنارشی عزیز گفت اینرو هم یادمون نره که علم پیشرفت داره میکنه روزانه و شاید افراد psychopath رو هم بشه کاری کرد که برای جامعه خطرناک نباشند.
      کشتن اینها پاک کردن صورت مساله هست.در ثانی مگه چند نفر سالانه مجرم شناخته میشند بجرم قتل درجه 1 که اینقدر فکر میکنید کنترلشون سخته.دولت اگر نتونه 4 نفر رو تحت نظر داشته باشه و درمان کنه که بدرد نمیخوره
      sonixax این را پسندید.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (08-31-2012),Anarchy (08-31-2012),Mehrbod (08-31-2012),Nocturne (08-31-2012),sonixax (08-31-2012)

    5. #3
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      یک چیزی خیلی برایم جالبه. بی دین ها که به جهان آخرت اعتقاد ندارند با قصاص و انتقام گیری مخالفند ولی دینداران که ادعای جهان آخرت دارند خیلی بر قصاص و انتقام گیری پافشاری می کنند!!! (یاد آن ضرب المثل افتادم که می گفت ما در شهرمان یک مسلمان داریم آنهم مسیحی است)

    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-31-2012),Ouroboros (04-16-2013),Russell (08-31-2012),sonixax (08-31-2012)

    7. #4
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      قصاص می تواند انتقام هم تعبیر شود ولی در مورد قتل می تواند نقش بازدارندگی هم داشته باشد.

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-31-2012),Russell (08-31-2012),sonixax (08-31-2012)

    9. #5
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Agnostic نمایش پست ها
      قصاص می تواند انتقام هم تعبیر شود ولی در مورد قتل می تواند نقش بازدارندگی هم داشته باشد.
      اول اینکه واژه عربی قصاص این معنی رو میده:
      "قصاص در لغت، اسم مصدر از ریشه «قصَّ یقُصُّ» به معنای پی گیری نمودن اثر چیزی است.[۱]"

      اما در فقه و حقوق قصاص مجازات مجرم به شکلی معمولا مشابه جرم را گویند.

      به عنوان مثال اعدام قاتل به سبب انجام قتل، یا کور کردن فردی که بینایی دیگری را از او گرفته است.
      "قصاص و یا نهادهایی شبیه به آن، درمیان جوامع انسانی بی سابقه نبوده است، حتی در قدیمی‏ترین قوانین بر جای مانده از تمدن‏های کهن شرقی و غربی، می‏توان نمونه‏هایی از «مقابله به مثل» را در نظام‏های کیفری پیدا کرد.[۲]
      که به طور خلاصه همون مقابله به مثل کردن و داستان انتقام هست...پس در واژه قصاص نه معنی پیشگیری وجود داره و نه در فلسفه اون همچین قصدی بوده و هست و خواهد بود!!!

      اما مجازات اعدام برای جرائمی مثل قتل عمد که از جنبه اجتماعی یکی از مسائل همین داستان بازدارندگی هست خیلی مطرح شده و میشه...در مورد ایران که اوضاع کلا قابل توصیف نیست...از مسائل زمینه ساز پرورش افراد بزهکار اجتماعی بگیر که جامعه در قبالشون مسوول هست و کاری نمکنه تا پس از بروز جرائم و رسیدگی و تحقیق بسیار غیر تکنیکی پلیس که اغلب متوسل به شکنجه و کتک میشه برای گرفتن اعتراف حتی دروغین و بعد هم بیدادگاه های نظام مقدس که قاضی نه علم کافی داره نه شخصیت کاملا مستقل برای صدور حکم عادلانه...اخیرا هم در لایخه جدید قانون مجازات اسلامی به قاضی اختیارات بالاتری دادن که میتونه حتی در صورت عدم وجود مدارک کافی طبق علم خودش حتی حکم اعدام بده که کم هم ندیدیم از این دست احکام....

      پس در ایران هم از نظر کل سیر تولید و بعد رسیدگی به جرائم اوضاع خراب تر از اون هست که بشه فکر کرد با اعدام اثر بازدارندگی احتمالی رو اعمال کنیم...ضمن اینکه در آمار هم چیزی به نفع این اثر بازدارندگی ندیدیم که هیچ به وارونه بر ضد اون هم بوده.ضمنا در صورتی میشه همچین نتیجه ای گرفت که دو سیستم(مثلا هم اعدام هم زندانی کردن طولانی مدت) رو در کنار هم یا جدا اعمال کنیم تا اثر بخشی اونها رو بسنجیم...ما که تا الان جز قصاص ندیدیم در ایران پس اصلا ادعای بازدارندگی پوچ تر از اون هست که نیاز به بحث داشته باشه!!!

      در جوامعی مثل آمریکا هم که اعدام داریم مثل ایران یلخی و فله ای نیست...مثلا گاهی میبینم اولین اعدام زن بوده در یک قرن اخیر در فلان ایالت!!! تازه همونجا هم باز مخالفین زیادی داره اعدام...

      غیر از اینا بعد غیر اخلاقی گرفتن آگاهانه جون یک انسان با تشریفات و مراسم ویژه, به نظر من از اون قتلی که قاتل مرتکب شده مشمئز کننده تره...احتمال خطا هم در تشخیص اینکه فرد قتلی رو واقعا مرتکب شده یا نه رو هم که واضح هست...

    10. 4 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (09-01-2012),Mehrbod (08-31-2012),Russell (08-31-2012),sonixax (08-31-2012)

    11. #6
      نویسنده سوم
      Points: 5,882, Level: 49
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
      Overall activity: 21.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      Newton آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      لوس الاموس
      نوشته ها
      170
      جُستارها
      3
      امتیازها
      5,882
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      300
      از ایشان 407 بار در 145 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نام نیاز مادر تمام اختراعات
      مجازات اعدام کاریست عبث بهترین راه وبالاترین مجازات حبث ابد است
      حتی جانوران تروریستی چون ملا عمر وبشار اسد را هم نباید اعدام کرد
      باید انها را در قفس حیوانات در گذرعموم به نمایش گذارند
      تا مایه عبرت دیکتاتورها وکتوله های سیاسی منطقه شوند
      ولی با کشتن انها خاطره انها به سرعت به فراموشی سپرده میشود
      بدترین بالا محرومیت از حقوق اجتماعیست
      در ظمن دوستان توجه کنن که عامل تجاوزات به کودکان وانواع قتلها تک تک ما انسانها هستیم
      باایجاد نابرابری اقتصادی واجتماعی
      اگر جامعه باعث شود یک فرد بی سواد شود خوب باید منتظر خطر همان فرد نیز باشد
      چون همان فرد به قانون نا اگاه میشود رای خود را میفروشد ودر قبل کمترین پول وشاید لذت جنسی ادم هم میکشد

    12. 6 کاربر برای این پست سودمند از Newton گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (09-01-2012),Anarchy (09-01-2012),mahtab71 (12-23-2012),Mehrbod (09-01-2012),Russell (09-01-2012),sonixax (09-01-2012)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      انتقام به احتمال زیاد ریشه فرگشتی دارد،ولی اتفاقا کنار گذاشتنش و بجایش رو آوردن به بازداشتن نمادی مهم از تمدن انسانیست،اینکه از خرد خود استفاده کرده ایم و یک مرحله به پیش رفته ایم.وگرنه انتقام بنظر من غیر اخلاقیست،اگر میخواهیم از انتقام هم استفاده کنیم باید در واقع "بازداشتن" باشد که حالا شکل شبیه به انتقام آن بهترین گزینه روی میز ماست.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    14. 6 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (09-01-2012),Anarchy (09-01-2012),Newton (09-01-2012),Nocturne (09-01-2012),Philo (09-01-2012),sonixax (09-01-2012)

    15. #8
      سخنور یکم
      Points: 36,419, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 29.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Soheil آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      770
      جُستارها
      26
      امتیازها
      36,419
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,070
      از ایشان 2,156 بار در 711 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      6 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      هرانا؛ فلسفه ی مجازات / امین قضایی


      یک مقدمه:

      در بخش پیشین نشان دادیم که تعیین حقوق در جامعه ی مدرن براساس اصل آزادی صورت می گیرد. بدان معنا که فرد آزادی انجام هر عملی را دارد مگر آنکه آن عمل، آزادی عمل دیگران را سلب کند. با تکیه بر این اصل می توانیم به تعریف دقیقی از مفهوم حق دست یابیم. برای مثال آزادی مطلق بیان به اثبات می رسد: من حق بیان و تبلیغ عقاید و نظرات خود را در جامعه دارم چرا که به هیچ وجه بیان من مانعی برای بیان و رفتار دیگران نیست. در این بخش می خواهیم با ارجاع به همین تعریف از حق دریابیم که نظام مجازات یک جامعه ی مدرن چگونه باید باشد.

      چگونه حق در جامعه تجلی می یابد؟

      با استفاده از تعریف حق، می توانیم مستدل سازیم که افراد در جامعه از چه حقوقی برخوردار هستند. اما این حقوق به چه شکل در جامعه خود را نشان می دهند؟ تلاش های بسیاری برای توضیح اشکال مختلف تجلی حق در حیطه های مختلف اجتماعی شده است که شاید بهترین نمونه ی آن کتاب فلسفه ی حق هگل باشد.
      حق در حالت منفرد، جز اراده ی ذهنی فرد تجلی دیگری نمی تواند داشته باشد، اما در حالت اجتماعی می بایست به شکل قانون در آید. برای اینکه قانون بتواند تجلی حق باشد می بایست دو شراط را برآورده کند: نخست اینکه مکتوب بوده و دوم اینکه افراد جامعه از پیش از محتوای آن آگاه باشند. با قانونی که قبلا نوشته نشده و فرد به آن علم ندارد، نمی توان کسی را مورد مجازات قرار داد. به عبارت دیگر قانون شفاهی نه تنها محق نیست بلکه حتی قانون هم نیست. بنابراین اموری مانند حکمیت و یا کدخدامنشی نه تنها ارتباطی با عدالت و حق ندارند بلکه آنها را قانونی نیز نمی توان دانست. در جوامع پیچیده ی امروزی محتویات قانون آنچنان مفصل و جزئی است که آگاهی پیشینی عموم مردم به قانون میسر نیست، به همین دلیل و برای اینکه قانون بتواند تجلی حق باشد و این شرط برآورده شود، افراد حق گرفتن وکیل را دارند. وکیل کسی است که از محتوای قانون آگاه است و این آگاهی را به فرد منتقل می کند و یا به او کمک می کند تا بتواند مانع تضییع حقوق خود شود. پس با به رسمیت شناختنِ حق مسلم گرفتن ِ وکیل، این شرط (یعنی آگاهی و علم فرد به محتوای مکتوب قانون) برآورده می شود. بدون این حق، هیچ دادگاه و قانونی تجلی حق نخواهد بود.
      گام دوم برای تجلی حق در جامعه ممانعت از تضییع حق است. به معنای دیگر جامعه می بایست رفع تخلف کند و این تنها به کمک نظام قضایی میسر است. باید دقت داشت که مجازات تنها برای ممانعت از تضییع حق و در صورت امکان اعاده ی حق (مانند بازگرداندن مال دزدی به مالک اصلی یا پرداخت جریمه و خسارت) مشروعیت دارد و نه جز آن. اگرچه متاسفانه فلسفه ی وجودی مجازات و زندان در طول تاریخ چیزی جز سرکوب و سلطه بر مردم نبوده است، اما این واقعیت، ضرورت چنین نظامی را برای جامعه از بین نمی برد.

      حق پیمان یا توافق نیست

      یک نکته ی بسیار مهم آن است که حقوق مردم براساس توافق اکثریت یا پیمانی میان آنها تعیین نمی شود. ممکن است عده ای فکر کنند که این کار بسیار دموکراتیک است، اما اگر ایشان کمی فکر کنند متوجه نتایج حرف خود خواهند شد. برای مثال این صورت می توان به بردگی گرفتن اقلیتی از مردم را هم با این توافق اکثریت توجیه کرد. (تنها حقوق به مثابه مسئولیت را می توان با رای اکثریت مشخص کرد. به عبارت دیگر تنها تفویض حق است که می تواند انتخابی باشد و نه خود حق). پس حق از آزادی منتج می شود و نه از توافق. همچنین حق تنها به شکل قانون و با رفع تخلف یعنی مجازات می تواند تجلی یابد و نه با پیمان و تعهد. یک مثال خوب اعلامیه ی جهانی حقوق بشر است که متاسفانه چون تنها بر پیمان و تعهد دولت ها استوار است، نتوانسته و نخواهد توانست تجلی حق در سطح بین المللی باشد.

      تخلف یا جرم می بایست اثبات شود

      از آنجایی که تخلف می بایست به اثبات برسد، و اضح است که هر متهمی این حق مسلم را داراست که در دادگاهی بی طرف و عادلانه محاکمه شود. تا زمانی که تخلف متهم توسط دادگاه به اثبات نرسیده باشد، او مجرم نیست، نمی بایست مجازات شده و حتی مجرم خوانده شود. متهم به طور پیش فرض بی گناه است مگر آنکه در طی دادگاه دلایل کافی و مستدل ارائه شده به طوری که مجموعه ای از افراد دارای عقل سلیم را به گناه کار بودن وی متقاعد کند. این مجموعه افراد بالغ و عاقل (با تعریف هنجارین از عقل) را که می بایست از مردمان عادی انتخاب شوند را هیات منصفه می گویند.

      حق مجازات از کجا می آید؟


      اگر تنها دلیل وجود مجازات، ممانعت از انجام عمل جرم و اعاده ی حق مظلوم است، پس به هیچ عنوان نمی توان مجازات را براساس دلایل کارکردی مانند عبرت آموزی دیگران، ارعاب و غیره تعیین کرد. مجازات تنها می بایست آزادی عمل و امکانات فرد را تا حدی محدود کند که مانع تکرار عمل جرم توسط وی شود. اگرچه این تعریف از هدف مجازات را می توان در دسته نظریات نتیجه گرا (consequentialism) جای داد اما باید دقت داشت که منظور از تکرار عمل جرم، اهداف کارکردی مانند کاهش جرم و غیره نیست. این اصل فوق، حد مجازات را مشخص می کند. متاسفانه به نظر من هیچکدام از بهترین نظام های مجازات جهان به تحقق این اصل پایبند نبوده و البته نظام قضایی حکام مستبدی مانند ایران فرسنگها با چنین عقلانیتی فاصله دارند و در واقع اصلا بر پایه ی حق استوار نیستند.
      باید دقت داشت که مجرم، با هر جرمی، می بایست از تمامی حقوق خویش برخوردار باشد به غیر از آن حقوقی که امکان تکرار جرم را برای وی میسر می سازد. از آنجایی که ممانعت از تکرار جرم توسط مجرم در سطح جامعه بسیار دشوار است و نمی توان برای هر مجرم یک نگهبان تعیین کرد، یکی از روش های صرفه جویانه، حصر مجرم و دور نگاه داشتن موقتی او از جامعه است به طوریکه مدت حصر و مضرات آن برای مجرم بیش از منفعت حاصل از تکرار جرم باشد. باید دقت داشت که زندانی حق برخورداری از هرگونه امکاناتی را دارست اگر که آن امکانات باعث تکرار جرم نشود. همچنین باید در نظر داشت که زندان برای جرایم خفیف شکل مناسبی برای ممانعت از تکرار جرم نیست. (ما درباره ی زندان می بایست دیدگاه براندازگرایانه را تایید کنیم) بنابراین با پیشرفت امکانات و فن آوری و افزایش توان کنترل و نظارت، می توان مجرم آزاد را نیز از انجام جرم بازداشت. (مانند محروم کردن مجرم از ورود به برخی از مکان های خاص یا ملزم کردن او به معرفی خویش نزد پلیس در دوره های زمانی مشخص)

      مجازات تلافی یا انتقام نیست.

      برخی از نظریه پردازان مجازات، به اشتباه هدف مجازات را تلافی جرم به همان اندازه ای می دانند که مجرم شایسته ی آن است. (retributivism) متاسفانه بسیاری از مردم نیز تصور می کنند اگر درست همان بلایی را که مجرم سر قربانی خود آورده بر سر او بیاوریم، عدالت اجرا شده است. حتی اگر این ایده منصفانه به نظر آید اما نکته اینجاست که هیچ کس حق اجرای چنین نوعی از عدالت را ندارد و قرار نیست که حکومت مانند خدا بر سر مردم عمل کرده و هر تخلفی را با عکس العملی مساوی پاسخ دهد. سیستم مجازات وسیله ی انتقام جویی نیست. همانطور که گفتیم هدف مجازات، تنها محافظت از قربانی و جامعه در مقابل مجرم است. از این امر نتیجه می گیریم که سیستم قضایی یک جامعه ی مدرن الزاما باید سکولار باشد یعنی خود را مجری عدالت الهی نداند. هیچ چیز مخوف تر از این نیست که کسی خود را در جایگاه آفریننده ی خیالی جهان دانسته و درباره ی جان و مال انسانها حکم صادر کند.

      جرایم عمومی و خصوصی

      متاسفانه در ایران ما با نظامی از مجازات روبرو هستیم که جان انسانها در مالکیت خانواده، والدین و نزدیکان است. این نوع نگاه به انسان به عنوان مایملک خانواده که ایده ی خون بها را به میان آورد، ناشی از روابط میان قبایل اعراب بیابان نشین بوده است که امروز جمهوری اسلامی آن را مردم ایران تحمیل کرده است. باید توجه داشت که جرایمی مانند قتل، جرایمی عمومی هستند یعنی شاکی در این جرایم نه فقط صاحبین خون ِ مقتول مانند خانواده بلکه کل جامعه است. ایده ی به شدت عقب مانده خون بها، می تواند موجب فجایع بسیاری شود چرا که در این صورت کودکان به مایملک والدین تبدیل شده و جامعه هیچ محافظتی از جان و امنیت آنان نخواهد کرد.

      نتیجه گیری

      حق یک مفهوم انتزاعی باقی خواهد ماند اگر چه به صورت قانون در جامعه تجلی نیابد. قانون می بایست مکتوب بوده و همه ی اعضای جامعه به محتوای آن علم داشته باشند. با توجه به اینکه در جوامع امروزی احاطه به محتوای مفصل قانون جز متخصصین علم حقوق از عهده مردم خارج است، بنابراین آنها در هر حالتی حق گرفتن وکیل دارند و با این حق، حق دانستن محتوای قانون را نیز بدست می آورند.
      مجازات متخلف تنها جهت این است که مانع تکرار عمل جرم توسط وی شود. مجازات نمی بایست برای عبرت آموزی، ارعاب، انتقام جویی و یا دلایل کارکردی مانند کاهش جرم و... صورت گیرد. مجرم تنها می بایست در دوره ی زمانی مشخصی تنها از آندست امکاناتی محروم شود که موجب تکرار عمل جرم می شود.


      پ.ن: جای بهتری برای این مقاله سودمند نیافتم.

      ----
      دوستان دیگر بخصوص موافقان اعدام نظر و دلایلشان را درباره اعدام بگویند. به نظر من خیلی عقیده ی بد و مخربیه که با اعدام موافق باشیم.
      تعلیم معلم به كسی ننگ ندارد
      سیبی كه سهیلش نخورد رنگ ندارد


    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Soheil گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-13-2013),Mehrbod (04-13-2013),sonixax (04-13-2013)

    17. #9
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      وزنامه شرق نوشت: حکم قصاص چشم، لاله‌گوش راست و بینی جوانی که روی دختر موردعلاقه‌اش اسید پاشیده و او را کور کرد.....
      من همیشه فکر میکنم حکم چنین حیوونایی که به فکر اسید پاشی میفتن چیه؟!!
      شراب اولی تر ...

    18. #10
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      من همیشه فکر میکنم حکم چنین حیوونایی که به فکر اسید پاشی میفتن چیه؟!!
      هر چی هست ، حکمش این نیست که چند حیوون آماده به جنایت و تربیت شده دیگه به نام پزشک و مامور اجرای احکام بیان همون کار یا بدترشو تکرار کنن ....

    19. 4 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (03-05-2014),Russell (03-04-2014),sonixax (03-04-2014),undead_knight (03-05-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •