• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 6 از 7 نخستیننخستین 1234567 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 51 به 60 از 95

    جُستار: پارسیکیدن نوشته‌های درخواستی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      به صلیب میکشندت چون مسیحی بر بند
      اینجا عَلَمَت میکنند تا درس عبرت کسانی شوی که جز خدای را میباورند
      آرام گیر ای سرکشی های بی تاب
      بگذار خموشی ِ این دیار کر کند گوش فلک را
      و من اینجا..
      در آغوش میکشم تمام بود و نبودن ها را
      چشم بر چشمانم دوز و هیچت گلایه مکن
      انگشتت را به نشانه ی پیروزی بالا بر و غره شو بر هر آنچه میپنداری از آن ِ توست
      تو صلیب کش ِ مسیحی شده ای که هیچش کنایه نیست...


      صلیب = ok ئه, واژه‌یِ دیگر چلیپا داریم که آنهم پارسی نیست.
      مصیحی = تَرسا[1]
      علم کردن = برافراشتن, به تیغ می‌برکشند ات, درفش[2] کردن
      درس = آموزه, مایه
      عبرت = پندی, آموزه‌ای, پندآموزی, اندرزی, ...
      تمام = همه‌یِ ,سراسر, سرتاسر, یکسره‌یِ
      فلک = آسمان, سپهر[3]
      فلک الافلاک = سپهربرین
      غره = خودپسند, خودخواه, فراتن[4], ابرتن[5], ...
      کنایه زدن = گوشه زدن
      کنایه = گوشه‌زنی


      به صلیب میکشند ات چون تَرساییِ بربند
      اینجا درفش ات میکنند تا مایه‌یِ پند کسانی شوی که جز خدا را میباورند
      بیارام ای سرکشی‌هایِ بی تاب
      بگذار خموشی ِ این دیار کر کند گوش آسمان را
      و من اینجا..
      در آغوش میکشم همه‌یِ بود و نبود ها را
      چشم بر چشمانم بدوز و هیچ ات گلایه مکن
      انگشت ات را به نشانه‌یِ پیروزی بالا بر و فراتن شو بر هر آنچه میپنداری از آن ِ توست
      تو صلیب‌کش ِ تَرسایی شده‌ای که هیچ اش گوشه‌زنی نیست...





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer
      پ.ن
      اینجا مثلا تمام سعیم رو کردم پارسی بنگارم
      البته اول نوشتم بعد میانش خواستم ویرایش پارسی کنم جز یکی دو کلمه چیزی به ذهنم نیومد
      آری کمابیش همه‌یِ واژگان پارسی بود و بسیار خوبه!
      «می‌باورند» بجای "باور میکنند" نیز نمایانگر کارگیری[6] خوب و هوشمندانه بود.

      هر آینه برخی واژگان را نادرست مینویسید, «بربند» سرهمه, "فرورفتن" سر همه و نیازی به جداسازی نیست, برخی دیگر
      ولی بهتر است جدا شوند, مانند پسوند‌هایِ دارندگی (مالکیت): علمت میکنند —> علم ات میکنند; خود ما ذهنی سرهم میخوانیم.





      ----
      1. ^ Tarsâ || ترسا: مسیحی Ϣiki-En christian
      2. ^ Derafš || درفش: پرچم, نماد Dehxodâ, Ϣiki-Pâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ flag
      3. ^ Sepehr || سپهر: کره sphere
      4. ^ farâ+tan::Farâtan || فراتن: وارونه‌یِ فروتن; مغرور; خودبین ≈high-minded
      5. ^ Abartan || ابرتن: مغرور MacKenzie, Ϣiki-En arrogant
      6. ^ kâr+gir::Kârgir || کارگیر: مفعول Ϣiki-En object
      mosafer این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-12-2013)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها

      صلیب = ok ئه, واژه‌یِ دیگر چلیپا داریم که آنهم پارسی نیست.
      مصیحی = تَرسا[1]
      علم کردن = برافراشتن, به تیغ می‌برکشند ات, درفش[2] کردن
      درس = آموزه, مایه
      عبرت = پندی, آموزه‌ای, پندآموزی, اندرزی, ...
      تمام = همه‌یِ ,سراسر, سرتاسر, یکسره‌یِ
      فلک = آسمان, سپهر[3]
      فلک الافلاک = سپهربرین
      غره = خودپسند, خودخواه, فراتن[4], ابرتن[5], ...
      کنایه زدن = گوشه زدن
      کنایه = گوشه‌زنی


      به صلیب میکشند ات چون تَرساییِ بربند
      اینجا درفش ات میکنند تا مایه‌یِ پند کسانی شوی که جز خدا را میباورند
      بیارام ای سرکشی‌هایِ بی تاب
      بگذار خموشی ِ این دیار کر کند گوش آسمان را
      و من اینجا..
      در آغوش میکشم همه‌یِ بود و نبود ها را
      چشم بر چشمانم بدوز و هیچ ات گلایه مکن
      انگشت ات را به نشانه‌یِ پیروزی بالا بر و فراتن شو بر هر آنچه میپنداری از آن ِ توست
      تو صلیب‌کش ِ تَرسایی شده‌ای که هیچ اش گوشه‌زنی نیست...







      آری کمابیش همه‌یِ واژگان پارسی بود و بسیار خوبه!
      «می‌باورند» بجای "باور میکنند" نیز نمایانگر کارگیری[6] خوب و هوشمندانه بود.

      هر آینه برخی واژگان را نادرست مینویسید, «بربند» سرهمه, "فرورفتن" سر همه و نیازی به جداسازی نیست, برخی دیگر
      ولی بهتر است جدا شوند, مانند پسوند‌هایِ دارندگی (مالکیت): علمت میکنند —> علم ات میکنند; خود ما ذهنی سرهم میخوانیم.



      ممنون
      +
      دقت نکرده بودم که باید جدا نوشت
      همونطور که بزبون میاریم نوشتم
      و این جدا سازی برای همه این گونه صدق میکنه؟

    4. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      دقت نکرده بودم که باید جدا نوشت
      همونطور که بزبون میاریم نوشتم
      و این جدا سازی برای همه این گونه صدق میکنه؟
      این دبیره‌یِ[1] کنونی بیخود است و برای خود دبیره نمیگویم بهتره جدا ننویسیم, بساکه چون کارواژگان[2] را اینجوری از
      هم میگسلیم[3]: فرورفتن یک کارواژه‌یِ سرهم هست و هنگام صرف کردن باید «می‌فرورود» بگوییم و این را سرهم‌نویسی اش بهتر می‌نمایاند.

      جدانویسیِ نشانه‌هایِ دارندگی ولی تنها یک پیشنهاد[4] بود, هیچ بایستگی‌ای ندارد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      الان یعنی این پی نوشتها رو نرم افزار انجام میده؟
      یعنی نرم افزار فارسی شما رو پارسیتر میکنه؟
      نه, واژگان پارسیک نوشته‌یِ مرا می‌پینویسد که خوانندگان آسانتر دریابند.

      نام آن هم PN² است: PârsikNemâye PeyNevis = PN به توان دو (:






      ----
      1. ^ Dabire || دبیره: رسم الخط Ϣiki-En, fa.wiktionary.org, Ϣiki-Pâ writing system
      2. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
      3. ^ Gosixtan || گسیختن: فرستادن .روانه کردن Ϣiki-En, fa.wiktionary.org, Dehxodâ to emit
      4. ^ piš{pišvand}+nehâdan::Pišnehâdan || پیشنهادن: پیشنهاد کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to suggest

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-12-2013)

    6. #4
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این دبیره‌یِ[1] کنونی بیخود است و برای خود دبیره نمیگویم بهتره جدا ننویسیم, بساکه چون کارواژگان[2] را اینجوری از
      هم میگسلیم[3]: فرورفتن یک کارواژه‌یِ سرهم هست و هنگام صرف کردن باید «می‌فرورود» بگوییم و این را سرهم‌نویسی اش بهتر می‌نمایاند.

      جدانویسیِ نشانه‌هایِ دارندگی ولی تنها یک پیشنهاد[4] بود, هیچ بایستگی‌ای ندارد.
      نه, واژگان پارسیک نوشته‌یِ مرا می‌پینویسد که خوانندگان آسانتر دریابند.

      نام آن هم PN² است: PârsikNemâye PeyNevis = PN به توان دو (:

      کار به بایستگیش ندارم اینطور از نظر ظاهر زیباتر هست
      سعی میکنم اینگونه بنویسم (ولی بعد از چندین سال تغییر دادن عادت خودش کماکان سخت هست)
      یکجا پرسیدم قسم رو
      سوگند پارسی قسم هست؟قسم عربی است؟

    7. #5
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در پارسیک نیز میگفته‌اند «سوگند گرفتن» یا همان «سوگند خوردن».
      و کدام بهتر هست در جمله ؟
      سوگند گرفت یا خورد؟
      من باب مثال (بجای این، چه پارسی هست؟)
      و او سوگند خورد تا دگر راه بر اندیشه هموار نسازد
      و او سوگند گرفت تا دگر راه بر اندیشه هموار نسازد
      معانی اش فرق میکنه ولی اینطور نیست؟
      در جمله ی اول خود ِ فرد سوگند میخورد ولی در جمله ی دوم گویا از کسی سوگند میگیرد
      پس در معنی متضاد هم هستند
      پس نمیشه هر کدام رو انتخاب کرد باید معنی اش در جمله مشخص شود(خودم جواب سوالم رو دادم)
      و دبیره ی "سوالم رو " همین است؟

    8. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      و کدام بهتر هست در جمله ؟
      سوگند گرفت یا خورد؟
      من باب مثال (بجای این، چه پارسی هست؟)
      و او سوگند خورد تا دگر راه بر اندیشه هموار نسازد
      و او سوگند گرفت تا دگر راه بر اندیشه هموار نسازد
      معانی اش فرق میکنه ولی اینطور نیست؟
      در جمله ی اول خود ِ فرد سوگند میخورد ولی در جمله ی دوم گویا از کسی سوگند میگیرد
      پس در معنی متضاد هم هستند
      پس نمیشه هر کدام رو انتخاب کرد باید معنی اش در جمله مشخص شود(خودم جواب سوالم رو دادم)
      و دبیره ی "سوالم رو " همین است؟
      «سوگند خوردن» درسته, تنها در باره‌یِ واژه‌شناسی گفتیم که خوردن در آِرِشِ[1] "خوردن و آشامیدن" نبوده, در آِرشِ امروز مرده‌یِ «خوردن و گرفتن» بوده.

      "من باب مثال" هم پرسش ندارد دیگر: بنمونه, نمونه‌وار, برای نمونه, از روی نمونه, در جایگاه نمونه !!








      ----
      1. ^ Âreš || آرش: معنی Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ meaning; sense

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    9. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mosafer (04-12-2013)

    10. #7
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      "من باب مثال" هم پرسش ندارد دیگر: بنمونه, نمونه‌وار, برای نمونه, از روی نمونه, در جایگاه نمونه !!

      اخه منتظر یک حرف عجیب و غریبم میگم شاید این نباشه

    11. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-12-2013)

    12. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      اخه منتظر یک حرف عجیب و غریبم میگم شاید این نباشه
      از گزافه‌گویی خوددارید (:


      سرشت زبان پارسیک با ساده‌گویی و گزیده‌گویی همخوانی دارد:

      ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 7

      ٭٭٭٭٭ ساده‌گویی و ساده‌نویسی

      ساده گویی و ساده نویسی رهگشای زبان پارسی است.

      در گذشته به ما یاد میدادند كه غلنبه سلمبه بنویسیم كه نشانگر "سواد" مان باشد. برای نمونه میگفتند: "واضح و مبرهن و هویداست كه گاو حیوان مفید فایده و سودمندی است"!! كه همان چم را میرساند كه گزاره ی زیبای ساده: "روشن است كه گاو جانور سودمندی است".

      آوردن چند واژه با همان چم، یكی از بدبختی های زبان پارسی شده است كه شما زادمان نوین ( نسل جدید) باید از ان بپرهیزید. در انگلیسی و آلمانی هم كه زبان های دانش و فلسفه هستند هم چنین كاری نمیكنند!. به این گزاره نگاه كنید:

      "معرف حضور انورتان هست كه حاج حسن اقا به مرگ مفاجات بدرود حیات گفته و از دنیای فانی بسوی دار باقی شتافته و روی در نقاب خاك كشید!!".


      خوب اگر این گزاره را به رایانه ی آگاهی پرداز بدهند،
      تنها آگاهی درونی سودمندی كه پیدا میكند این است كه:

      "حسن مرد"!.

      خوب هرآینه ما رایانه نیستیم و میتوانیم و باید اندكی ادبی تر
      بنویسیم و برای همین بسنده هست كه برای نمونه بنویسیم:

      " آگهی دارید كه حسن اقا ناگهان درگذشت".



      این یكی دیگر از فند های پارسی نویسی است كه زبان ما را آگاهی رسان تر و استوار تر و بی پیرایه تر و آسانتر برای یادگیری، و برای دانشیك شدن، آماده تر میكند. سپاسگزارم.

      AS

      Pinnwand-Fotos | Facebook

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    13. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (04-12-2013),mosafer (04-12-2013)

    14. #9
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      از گزافه‌گویی خوددارید (:


      سرشت زبان پارسیک با ساده‌گویی و گزیده‌گویی همخوانی دارد:

      ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 7

      ٭٭٭٭٭ ساده‌گویی و ساده‌نویسی

      ساده گویی و ساده نویسی رهگشای زبان پارسی است.

      در گذشته به ما یاد میدادند كه غلنبه سلمبه بنویسیم كه نشانگر "سواد" مان باشد. برای نمونه میگفتند: "واضح و مبرهن و هویداست كه گاو حیوان مفید فایده و سودمندی است"!! كه همان چم را میرساند كه گزاره ی زیبای ساده: "روشن است كه گاو جانور سودمندی است".

      آوردن چند واژه با همان چم، یكی از بدبختی های زبان پارسی شده است كه شما زادمان نوین ( نسل جدید) باید از ان بپرهیزید. در انگلیسی و آلمانی هم كه زبان های دانش و فلسفه هستند هم چنین كاری نمیكنند!. به این گزاره نگاه كنید:
      "معرف حضور انورتان هست كه حاج حسن اقا به مرگ مفاجات بدرود حیات گفته و از دنیای فانی بسوی دار باقی شتافته و روی در نقاب خاك كشید!!".


      خوب اگر این گزاره را به رایانه ی آگاهی پرداز بدهند،
      تنها آگاهی درونی سودمندی كه پیدا میكند این است كه:
      "حسن مرد"!.

      خوب هرآینه ما رایانه نیستیم و میتوانیم و باید اندكی ادبی تر
      بنویسیم و برای همین بسنده هست كه برای نمونه بنویسیم:
      " آگهی دارید كه حسن اقا ناگهان درگذشت".



      این یكی دیگر از فند های پارسی نویسی است كه زبان ما را آگاهی رسان تر و استوار تر و بی پیرایه تر و آسانتر برای یادگیری، و برای دانشیك شدن، آماده تر میكند. سپاسگزارم.

      AS

      Pinnwand-Fotos | Facebook
      اون پیک رو جدی گفتم گزافش کجا بود؟
      از مدتی که بیشتر دقت میکنم به پارسی نوشتن و خواندن واقعا برام جای تعجبه که برخی الفاظ هتا(یا حتا؟) به گوشم هم نخورده
      این چند روز اخیر شک میکنم به تمام لغاتی که آموختم چون یکی یکی رد میشن از نظر پارسی
      پرسشی که مطرح میکنم بخاطر همین هست اگر نه این جستار تنها جستاری هست که واقعا دوستش دارم و لذت میبرم از خواندن اش (درسته؟)پس گزافه ای نخواهم گفت
      میبینید که گاهی مابین صحبت معمولی هم سوال ام رو میپرسم چون سعی میکنم عمیقا در ذهنم بمونه
      +
      این نوع حرف ها که ظاهرا زیباتر میکند متن را، بیشتر مناسب قطعات ادبی هست نه خبر مرگ و زاد روز
      گاهی تفسیر موضوعی کوتاه در چندین خط بر زیبایی اش میافزاید
      یا نه، کلا ساده گفتن بهتر هست؟

    15. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-12-2013)

    16. #10
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      سپاس
      +
      آموزاندن میتواند به معنای آموزش دادن هم باشد؟
      یکجا برساختن رو آموزش دادن معنا کردید

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. چراییِ نژادپرستی
      از سوی Newton در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 12-20-2013, 06:52 AM
    2. چه زمانی می توانیم، کسی را متهم به نژادپرستی و یهودی ستیزی کنیم؟
      از سوی بهمنیار در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 05-05-2013, 03:21 PM
    3. نژاد پرستی چه است و چه نیست؟
      از سوی Soheil در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 04-03-2013, 08:31 PM
    4. رابطه ی تفکر دینی و نژاد پرستی
      از سوی Nocturne در تالار دین
      پاسخ: 28
      واپسین پیک: 07-02-2012, 10:30 PM
    5. شیطان پرستی
      از سوی sonic در تالار دین
      پاسخ: 15
      واپسین پیک: 03-22-2012, 09:45 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •