• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش نتیجه های نگرسنجی ها: از کدام فیلسوف بیشتر الهام گرفته اید؟

    رأی دهندگان
    16. شما نمی توانید در این نگرسنجی رای دهید.
    • سقراط

      2 12.50%
    • ارسطو

      0 0%
    • رنه دکارت

      1 6.25%
    • بندیکت اسپینوزا

      1 6.25%
    • جان لاک

      0 0%
    • دیوید هیوم

      4 25.00%
    • ایمانویل کانت

      2 12.50%
    • فردریش نیچه

      4 25.00%
    • ژان پل سارتر

      0 0%
    • برو گمشو بابا؛ فلسفه چیه؟ برین بهش بره!

      2 12.50%
    برگ 6 از 11 نخستیننخستین 1234567891011 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 51 به 60 از 103

    جُستار: کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟

    1. #51
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      صرفا " زندگی کردن" جدا از کیفیت،انگیزه ها و اهداف آن چگونه می تواند برای "انسان روشنفکر " ارزشمند و با معنا باشد؟! در حالیکه در حالت عادی، زندگی بسیار غم انگیز و مسخره است.
      اووم مسئله یخورده پیچیدست،زندگی به خاطر وضعیتی که بوجود میاره ارزشمنده و خب البته اینجا مسئله انسان روشنفکر نیست،مسئله انسان هست،هر انسانی.
      در فسلفه آبزورد این وضعیت انسانی مشترک هست که روش پافشاری میشه،اینکه همه ما در برابر مرگ، در برابر ابدیت و در برابر جهان آسیب پذیریم،جهان فاقد فهم هست ولی ما دارای فهم هستیم و این وضعیت آبزورده،مردن فایده ای نداره چون این معادله رو حل نمیکنه،نه انسان تغییر میکنه و نه جهان.

      آه البته زندگی دردآور هست،گاهی هم مسخره هست و غم انگیز ولی در عوض مقداری آزادی موجوده که در این جهنم انسان امپراطوری خودش رو برپا کنه(منظورم حکومت نیست،منظورم اهدافو علایق شخصیه)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (12-01-2013)

    3. #52
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      ما فلاسفه بزرگی داشتیم واقعن. چه تو دوران معاصر و چه توی فلاسفه قدیمی مثل ابوعلی سینا و بیرونی.
      توی معاصر واقعن مطهری خیلی کار درسته و من خیلی بهش ارادت دارم. واقعن درود به روحش. پیشنهاد میکنم حتمن کتاباشو بخونید
      هنگامی که شما گزینه آخر را انتخاب می کنید؛ یعنی اساسا فلسفه را بیخود می پندارید.
      پس چرا دم از فلاسفه بزرگ(!) می زنید؟
      کتاب های مطهری را هم سال ها پیش خوانده ام. نه تنها کارش درست نیست؛ بلکه اندیشه های فلسفی(اسلامی اش) سراسر ابهام و تناقض می باشد.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    4. #53
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      معنای این موضوع این نیست که همه برای یک فلسفه خدمت می کنند . بطور مثال فکر سیاسی یا مکتب های سیاسی از روی آسمان که نازل نشده مثلا برای لاک و ..
      قبل تر ماکیاوللی سیاست دنیای جدید را توضیح داده و به همین صورت ادامه پیدا کرده . یا اینکه دکارت چطور یک پارادایم فکری معرفت شناسی که آن هم به نوع فکر قدیم نیز وصل است معرفی می کند
      اینکه مطالعه تاریخ فلسفه می تواند برای ما در فلسفیدن بسیار مهند باشد؛ فرنودی بر این نیست که بخواهید آن را برابر با خود فلسفه بپندارید!
      دکارت روش شک ابزاری را خودش در فلسفه پایه گذاری کرد و از آن بنیادی ترین اصل فلسفه خود یعنی "من شک کننده" را استخراج نمود.
      در سیر فلسفی خودم نیز، در گذشته با فلسفیدن در تنهایی خود، به بسیاری از اصول اساسی فلسفی رسیده بودم و بعد تر آگاه شده ام که برای مثال ارسطو ، دکارت یا فیشته همان
      اندیشه های فلسفی مرا سال ها پیش بیان داشته اند.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      چنانکه درقرن جدید با گسترش فلسفه شاخه های گسترده ای شده که از شاخه های بزرگ تر به وجود آمده .
      منظورتان کدام شاخه های فلسفه است که در قرن جدید، شاخه های گسترده تری شده اند؟!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      به هر حال من فلسفه را هگلی می بینم و فکر فلسفی مستقل را باید تعریف کنید تا ببینیم منظور شما چیست چون من فکر می کنم در معنای تاریخ فلسفه به توافق نرسیدیم .
      به گمانم نیکو تر می نماید، مطالب این جستار را کامل مطالعه کنید.







      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      من خودم را تا حدودی هگلی می دانم و در کل فیلسوفان آلمانی قرائت های جذابی برای من دارند .
      نیک تر بود، فرنودتان را هم در انتخاب هگل توضیح می دادید.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (12-01-2013)

    6. #54
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اووم مسئله یخورده پیچیدست،زندگی به خاطر وضعیتی که بوجود میاره ارزشمنده و خب البته اینجا مسئله انسان روشنفکر نیست،مسئله انسان هست،هر انسانی.
      در فسلفه آبزورد این وضعیت انسانی مشترک هست که روش پافشاری میشه،اینکه همه ما در برابر مرگ، در برابر ابدیت و در برابر جهان آسیب پذیریم،جهان فاقد فهم هست ولی ما دارای فهم هستیم و این وضعیت آبزورده،مردن فایده ای نداره چون این معادله رو حل نمیکنه،نه انسان تغییر میکنه و نه جهان.

      آه البته زندگی دردآور هست،گاهی هم مسخره هست و غم انگیز ولی در عوض مقداری آزادی موجوده که در این جهنم انسان امپراطوری خودش رو برپا کنه(منظورم حکومت نیست،منظورم اهدافو علایق شخصیه)
      من از این زاویه تمایل دارم که به فلسفه آبزورد بپردازم!‌ از زاویه دید فردی نقاد و پرسش گر که زندگی را در شکل روزمره آن غم انگیز و مسخره درمی یابد! چطور برای این فرد، صرفا "زندگی کردن" ارزشمند
      می باشد؟
      هنگامی هم که انسان در جهان بی معنا، خودش برای زندگی و جهان معنایی بیافریند؛ "مرگ" هم می تواند برای او معنا و یا هدف باشد.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    7. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (12-01-2013)

    8. #55
      شناس
      Points: 10,250, Level: 67
      Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
      Overall activity: 89.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      demeter آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2012
      نوشته ها
      49
      جُستارها
      1
      امتیازها
      10,250
      رنک
      67
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12
      از ایشان 131 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      اینکه مطالعه تاریخ فلسفه می تواند برای ما در فلسفیدن بسیار مهند باشد؛ فرنودی بر این نیست که بخواهید آن را برابر با خود فلسفه بپندارید!
      دکارت روش شک ابزاری را خودش در فلسفه پایه گذاری کرد و از آن بنیادی ترین اصل فلسفه خود یعنی "من شک کننده" را استخراج نمود.
      در سیر فلسفی خودم نیز، در گذشته با فلسفیدن در تنهایی خود، به بسیاری از اصول اساسی فلسفی رسیده بودم و بعد تر آگاه شده ام که برای مثال ارسطو ، دکارت یا فیشته همان
      اندیشه های فلسفی مرا سال ها پیش بیان داشته اند.

      منظورتان کدام شاخه های فلسفه است که در قرن جدید، شاخه های گسترده تری شده اند؟!

      به گمانم نیکو تر می نماید، مطالب این جستار را کامل مطالعه کنید.


      نیک تر بود، فرنودتان را هم در انتخاب هگل توضیح می دادید.
      تاریخ فلسفه به تعبیری "گایست" است و منظور من تاریخ فلسفه کاپلستون ، راسل یا راتلج نیست .
      دکارت هم از درخت پدرش فلسفه خودش را که نچیده است ، قبل تر خودش به مطالعه پرداخته و در
      جامعه ای زندگی کرده و خودش را در آینه روح زبان و مکان و مردم یک ملت دیده و زیسته ، اگر از بچگی
      دکارت را می انداختید وسط جنگل هیچ پخی نمی شده .
      شما دکارت هم بد فهمیده اید دکارت نه شکاک بود نه دوست داشت که به همه چیز شک کند بلکه
      شک را هدف قرار داده بود تا subjectivity را اثبات کند . الان هم می دانیم که ایرادات زیادی دارد این"
      cogito ergo sum " پس حرف بیخود هم زده اما ما که در عصر حاضر هستیم می فهمیم ، اما میخوانیم
      که بدانیم و این مساله هم مهم است .
      البته لازم به ذکر نیست که بعد از اون فیلسوفان بعدی آمدند و راه دکارت را ادامه و اصلاح کرده و کانت
      و هگل و ... که ما در حال حاضر فلسفه علم ، اخلاق , تحلیلی و گستره فلسفه هم گسترش پیدا
      کرده .
      در خلوت خود فلسفیدن هم چیزی در نمی آید که شما همان اول باید می رفتید ارسطو می خواندید .

    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از demeter گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (11-27-2013),Russell (12-01-2013)

    10. #56
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      الان هم می دانیم که ایرادات زیادی دارد این"
      cogito ergo sum " پس حرف بیخود هم زده اما ما که
      درود,
      "میاندیشم پس هستم", این چه ایرادی دارد؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    11. #57
      شناس
      Points: 10,250, Level: 67
      Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
      Overall activity: 89.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      demeter آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2012
      نوشته ها
      49
      جُستارها
      1
      امتیازها
      10,250
      رنک
      67
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12
      از ایشان 131 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      درود,
      "میاندیشم پس هستم", این چه ایرادی دارد؟
      به طور خلاصه
      دکارت می گوید می اندیشم ، همین جا من را پیش فرض گرفته و خودش را اثبات کرده است که البته کیرکگارد به این مساله اشاره کرد .
      و همچنین مشخص نمی کند این اندیشه از کجا می آید و چطور می فهمد که این "من " اندیشیده است .


      حالا به طور مثال هوسرل می آید از این "روش" دکارتی استفاده می کند که همان "معلق کردن" ἐποχή
      است و نه اینکه حرف دکارت را تکرار کند .

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از demeter گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-27-2013),Russell (12-01-2013)

    13. #58
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      درود,
      "میاندیشم پس هستم", این چه ایرادی دارد؟
      Cogito ergo sum - Wikipedia, the free encyclopedia

    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-27-2013)

    15. #59
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی demeter نمایش پست ها
      دکارت می گوید می اندیشم ، همین جا من را پیش فرض گرفته...
      دورود
      اصولا راهی برای فرار از شک رادیکال وجود ندارد؛ سرانجام ما ناگزیریم که اصولی را در
      جایگاه واقعیت یقینی و بدیهی بپذیریم و فلسفه‌ی خود را بر مبنای آن پی ریزی کنیم.
      آیا راهی برای اثبات اصل کوژیتو و بطور کلی جهان خارج وجود دارد؟! بنظر من نه.

    16. #60
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فرامسونری و جوامع مخفی‌
      از سوی Theodor Herzl در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 29
      واپسین پیک: 02-09-2014, 01:27 AM
    2. مسابقه نمایارِ برتر ماه -دور سوم (رای‌گیری)
      از سوی Dariush در تالار تالار سرگرمی
      پاسخ: 125
      واپسین پیک: 07-01-2013, 12:11 PM
    3. مسابقه نمایارِ برتر ماه -دور سوم (نام‌نویسی)
      از سوی Dariush در تالار تالار سرگرمی
      پاسخ: 51
      واپسین پیک: 06-21-2013, 03:05 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •