"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Alice(12-11-2013),Anarchy (12-11-2013),Russell (12-11-2013),sonixax (12-11-2013),undead_knight (12-11-2013)
Iran, UAE Close to Deal on Hormuz Islands | Defense News | defensenews.com
what the fuck?
is this a fake news from stupid tazians? or what?
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
sonixax (12-11-2013)
همینجور نمیاد،یه بیست سی درصدی نسبت به زمان اوج قیمت دلار میکشه پایین ولی مثلا پراید پیزوری به قیمت 7 میلیون سابق بر نمیگرده(که ارزش همونم نداشت)
اگر بخوان صدمات دران احمدی نژاد رو درست کنند و تازه به اوایل دوران ریاست جمهوریش برسند نیاز به حداقل 10 سال وقت هست! :))
time will tell
جمهوری اسلامی به معنای واقعی در این مواقع پیش بینی ناپذیره،باید کمی صبر کرد.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
ببینم؛
اینجا کسی "قهوه" شناس می باشد؟ که نوعی قهوه مناسب به من پیشنهاد بدهد؟ طوری که تهیه و خرید آن چندان دشوار نباشد؟
منظورم از مناسب، قدرت گیرایی و تمرکز آن است.
ویرایش از سوی Rationalist : 12-11-2013 در ساعت 10:15 PM دلیل: یه چیزی یادم رفت بنویسم!
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Alice(12-12-2013),Anarchy (12-12-2013),Rationalist (12-12-2013),Spehr (12-12-2013)
هوا چقدر سوز میزند! یک ساعت بیرون بودم تمام سر و رویم گل انداخت..
تابستان که بود روزها را میشماردیم زمستان بشود, روزهای سرد که فرامیرسند
آدم انتظار بهار و تابستان را میکشد.
Anarchy (12-12-2013),kourosh_bikhoda (12-13-2013),Spehr (12-12-2013)
Alice(12-12-2013),kourosh_bikhoda (12-13-2013),Spehr (12-12-2013)
بر ان شده ام یکی از دست نوشته هایم را در اینجا منتشر کنم؛ امید است کسی هم یافت شود که اندیشه اش در ورای فرگشت و فرازیست ژن، به درک قلمم توفیق یابد! تا که شوق نگارندگی ام در این انجمن زنده بماند.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
Alice(12-12-2013),kourosh_bikhoda (12-13-2013),Nevermore (12-13-2013),Russell (12-12-2013)
چه خوش می درخشم در برابر تند بادهای طبیعت!
و چه پولادین شده خردگرایی ام زیر چکش های بی رحمانه اش!
دیگر رنجی بر من نیست که آنها حقارتشان را با قصد تخریب من ارضا کنند؛
پس اگر اکنون مرا رنجشی از سوی آنان نیست؛ از لطفشان تقدیر کرده و در خویشتن، خود به ویرانگری می پردازم!
آری؛ آن چنان در مستی خردگرایی غرقم که دیگر نیازی نیست طبیعت مرا سیلی زند و قدرت بی رحمانه اش را به یادم آورد.
من در مستی آگاهانه، رنج ها را به آغوش می کشم و بی رحم تر از طبیعت، به خود ویرانگری می پردازم.و آنکس که به معامله ی مرگ با ناخودآگاهش
پرداخته، چه باک از خطر؟ ویرانی؟ یا نیستی! پس جهان وجود نخواهد داشت، جز در چشمان من! زندگی معنا نخواهد داشت جز در معنای من!
و اینگونه جهان را به جهان بینی خود رنگ می کنم و بی شرمانه به فرگشت می خندم!
آری تنهایی، انسان ها از تو هراس دارند؛ زیرا دربندند... ولی من تو را در آغوش می فشارم و مغرورانه و با صلابت قدم برمی دارم؛ سرما را به گرمای وجود خویش آشتی
می دهم، برای قطره قطره های باران پاییزی که بر سلام دادن به من از یکدیگر پیشی می گیرند تنم را می گسترانم و به بادی سرد که چون تازیانه ای
بر گونه ام می وزد به شوق می آیم که پیام طبیعت را برایم آورده و مرا به روز های سخت تر و رنج های پیش رویم بشارت می دهد! غافل از اینکه در دفتر معانی من،
سختی و رنج معنایشان می شود چالش هایی جذاب برای استواری وجودم.
جــــــهانبینی خـــــــــــردگرایی
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
Anarchy (12-13-2013),kourosh_bikhoda (12-13-2013),Mehrbod (12-12-2013),Nevermore (12-13-2013)
هماکنون 5 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 5 مهمان)